• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صَمّ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صَمْم (به فتح صاد و سکون میم) از واژگان قرآن کریم اصل آن صَمّ به معنای سدّ و بستن است.
صَمَم (به فتح صاد و میم) به معنای فقدان حسّ شنوایی است.
در آیات قرآن از آن به معنای کر و ناشنوا به کار رفته است.



صَمْم اصل آن صمّ (بر وزن فلس) به معنی سدّ و بستن است.
«صَمَ‌ الْقَارُورَةَ: سَدَّهَا»
صَمَم (بر وزن فرس) به معنای فقدان حسّ شنوایی است. (بسته شدن شنوایی).
اصمّ به قول شیخ طبرسی کر مادرزاد است. از قول دیگران بر می‌آید که به معنی مطلق کر است خواه مادرزاد باشد یا نباشد.



به مواردی از صَمّ که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - الْاَصَمِ‌ (آیه ۲۴ سوره هود)

(مَثَلُ الْفَرِیقَیْنِ کَالْاَعْمی‌ وَ الْاَصَمِ‌ وَ الْبَصِیرِ وَ السَّمِیعِ)
یعنی «حکایت آن دو فریق حکایت کور و کر مادرزاد و بینا و شنواست.»


۲.۲ - صَمُّوا (آیه ۷۱ سوره مائده)

(ثُمَّ تابَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَ صَمُّوا کَثِیرٌ مِنْهُمْ)
(سپس بيدار گشتند، و خداوند توبه آن‌ها را پذيرفت؛ ديگر بار در خواب غفلت فرو رفتند، و بسيارى از آن‌ها كور و كر شدند.)
مراد از عمی و صم آن است که حق را نبیند و به آن گوش ندهد، کوری و کری عقل نه چشم و گوش.
راغب اصفهانی گوید: آن‌که به حق گوش ندهد و قبول نکند به صم توصیف می‌شود.


۲.۳ - صُمٌ‌ (آیه ۱۸ سوره بقره)

(صُمٌ‌ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ)
«کراند، لال‌اند، کوراند به حق‌ بر نمی‌گردند.»
صمّ جمع اصمّ، بکم جمع ابکم، عمی جمع اعمی است. غرض کری و لالی و کوری عقل است چنان‌که گفته شد.


۲.۴ - صُمًّا (آیه ۹۷ سوره اسراء)

(وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلی‌ وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا)
روز قیامت، آن‌ها را بر صورت‌هايشان محشور مى‌كنيم، در حالى‌كه نابينا و گنگ و كرند.)
ظاهرا مراد همان کوری و لالی و کری دنیاست، نظیر آیه ۱۸ بقره که گذشت و نظیر آیه ذیل.


۲.۵ - صُمٌ‌ (آیه ۳۹ سوره انعام)

(وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا صُمٌ‌ وَ بُکْمٌ فِی الظُّلُماتِ)
(كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، كر و لال‌هايى هستند.)
(وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَعْمی‌. قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی اَعْمی‌ وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً)
(و روز قيامت، او را نابينا محشور مى‌كنيم.• مى‌گويد: «پروردگارا! چرا مرا نابينا محشور كردى؟! من كه بينا بودم!»)
به نظر می‌آید: منظور از نیز همان باشد زیرا این کوری نتیجه اعراض از ذکر حق است که فرموده‌: (وَ مَنْ اَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی.)
(و هر كس از ياد من روى‌گردان شود.)
و در جواب آن آمده: (قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَ كَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى)
«آیات ما به سوی تو آمد. تو آنها را فراموش کردی و نادیده گرفتی همانطور امروز فراموش می‌شوی.»
ولی در آیات هست که اهل عذاب روز قیامت بینایی، شنوایی و گویایی دارند.
(وَ رَاَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْاَسْبابُ)
عذاب الهی را مشاهده مى‌كنند؛ و دستشان از همه جا كوتاه مى‌شود.)
(قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی اَعْمی‌)
(پروردگارا! چرا مرا نابينا محشور كردى.)
(اِذا اُلْقُوا فِیها سَمِعُوا لَها شَهِیقاً وَ هِیَ تَفُورُ)
(هنگامى كه در آن افكنده شوند صداى وحشتناكى از آن مى‌شنوند، در حالى كه پيوسته فوران مى‌كند.)
این آیات نمونه از شنیدن و دیدن و سخن گفتن اهل عذاب است.
نتیجه این‌که: کوری، لالی، کری اهل عذاب معنوی است، نه ظاهری چنان‌که در دنیا نیز معنوی است. و اگر مراد کوری، کری و لالی ظاهری باشد، شاید منظور عدّه‌ای از اهل آتش است.


۲.۶ - الصُّمُ‌ (آیه ۲۲ سوره انفال)

(اِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ‌ الصُّمُ‌ الْبُکْمُ الَّذِینَ لا یَعْقِلُونَ)
(به يقين بدترين جنبندگان نزد خدا، افراد كر و لال و كور دلى هستند كه انديشه نمى‌كنند.)
منظور از آیه منکرین دین‌ هستند. انسان منهای عدم تعقل، حیوان و جنبنده‌ای بیش نیست، لذا اطلاق دواب به اشخاص بی‌تعقل و بی‌فهم، یک ترسیم واقعی است، هکذا اطلاق صم و بکم.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۵۳-۱۵۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۹۲.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۱۰۲.    
۴. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۲۳۵.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۱۴.    
۶. هود/سوره۱۱، آیه۲۴.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۲۸۸.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۹۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۳۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۳۰.    
۱۱. مائده/سوره۵، آیه۷۱.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۰.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۹۸.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۶۸.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۲۸.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۵۰.    
۱۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۹۲.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۱۸.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۸۳.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۴۷.    
۲۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۹۷.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۲.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۹۰.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۱۵.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۲۱۶.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۸۲.    
۲۷. انعام/سوره۶، آیه۳۹.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۳۲.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۱۱۸.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۸۳.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۸۲.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۶۲.    
۳۳. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۴ و ۱۲۵.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۰.    
۳۵. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۴.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۰.    
۳۷. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۶.    
۳۸. بقره/سوره۲، آیه۱۶۶.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵.    
۴۰. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۵.    
۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۰.    
۴۲. ملک/سوره۶۷، آیه۷.    
۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۲.    
۴۴. انفال/سوره۸، آیه۲۲.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۷۹.    
۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۲.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۴۲.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۹۰.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۸۱۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «صمّ»، ج۴، ص۱۵۳-۱۵۴.    






جعبه ابزار