• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صَدّ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صَدّ (به فتح صاد و تشدید دال) و صُدود (به ضم صاد) از واژگان قرآن کریم به معنای اعراض، انصراف و گاهی به معنی منع و برگرداندن است.
صدّ و صدود هر دو لازم و متعدی هستند، اما به عقیده برخی صدود لازم بوده و صدّ هم لازم و هم متعددی می‌آید.
مشتقات صَدّ که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
صُدُوداً (به ضم صاد و دال) به معنای اعراض کردن؛
صَدُّوکُمْ‌ (به فتح صاد و ضم دال) به معنای بازداشتند؛
تَصُدُّونَ‌ (به فتح تاء، ضم صاد و دال) به معنای بازدارید؛
صَدُّوا (به فتح صاد و ضم دال) به معنای اعراض کردند؛
صَدٌّ (به فتح صاد و ضم دال) به معنای اعراض کرد؛
یَصُدُّونَ‌ (به فتح یاء، ضم صاد و دال) به معنای اعراض می‌کنند؛
یَصُدَّکُمْ‌ (به فتح یاء، ضم صاد و فتح دال) به معنای شما را بازدارد، است.




صَدّ به معنای اعراض، انصراف و گاهی به معنی منع و برگرداندن است.
به عقیده راغب اصفهانی صَدّ و صُدُود، گاهی به معنی اعراض، انصراف و گاهی به معنی منع و برگرداندن است. یعنی هر دو لازم و متعدی است.
به عقیده مجمع البیان، الصحاح، قاموس المحیط و اقرب الموارد صدود لازم است، به معنی اعراض ولی صدّ لازم و متعدی هر دو می‌آید.
راغب اصفهانی آن‌را به قولی نسبت می‌دهد.
فعل آن در صورت لازم بودن از نصر ینصر و ضرب یضرب و در صورت متعدی بودن فقط از نصر ینصرآمده است.
ضمنا قول راغب اصفهانی درباره متعدی بودن صدود مورد تصدیق قرآن نیست که صدود فقط یک بار در قرآن آن هم لازم است، گرچه راغب اصفهانی متعدی گفته و آیه این‌ است‌: (رَاَیْتَ الْمُنافِقِینَ‌ یَصُدُّونَ‌ عَنْکَ‌ صُدُوداً)


به مواردی از صَدّ که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - صُدُوداً (آیه ۶۱ سوره نساء)

(رَاَیْتَ الْمُنافِقِینَ‌ یَصُدُّونَ‌ عَنْکَ‌ صُدُوداً)
می‌بینی که منافقان از تو اعراض می‌کنند اعراضی محکم.»


۲.۲ - صَدُّوکُمْ‌ (آیه ۲ سوره مائده)

(اَنْ‌ صَدُّوکُمْ‌عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ)
(... شما را از آمدن به مسجدالحرام در سال حدیبیه باز داشتند... )


۲.۳ - تَصُدُّونَ‌ (آیه ۸۶ سوره اعراف)

(وَ تَصُدُّونَ‌ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ)
(و بر سر هر راه ننشينيد تا كسانى را كه به خدا ايمان آورده‌اند تهديد كنيد و از راه خدا باز داريد...)


۲.۴ - یَصُدَّکُمْ‌ (آیه ۹۱ سوره مائده)

(وَ یَصُدَّکُمْ‌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ)
(...و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد...)
صدّ حتما به معنی منع و بر گرداندن است که متعدی به مفعول اول و مفعول دوم به واسطه حرف جر است. ولی در آیات دیگر که مفعول اول ذکر نشده گرچه می‌شود آن‌را اضمار کرد ولی لازم گرفتن بهتر است، مانند آیه که در ذیل آمده است.


۲.۵ - صَدَّ (آیه ۵۵ سوره نساء)

(فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ‌صَدَّ عَنْهُ)
«از آن‌ها بعضی به حق ایمان آورده و بعضی اعراض کرده است.»


۲.۶ - صَدُّوا (آیه ۱۶۷ سوره نساء)

(اِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ)
«آنان‌که کافر شده و از راه خدا اعراض کردند.»
نظیر (وَ الَّذِینَ کَفَرُوا عَمَّا اُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ) است که اعراض را با کفر جمع کرده است.


۲.۷ - یَصُدُّونَ‌ (آیه ۳۴ سوره توبه)

(لَیَاْکُلُونَ اَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ یَصُدُّونَ‌ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ)
(...اموال مردم را به باطل و ناروا مى‌خورند، و آنان را از راه خدا باز مى‌دارند...)
که ظاهرا به معنی اعراض است نه منع. آیه زیر نیز به نظرم به معنی اعراض باشد.


۲.۸ - صَدٌّ (آیه ۲۱۷ سوره بقره)

(قُلْ قِتالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ)
«بگو جنگ در ماه حرام کاری بزرگ و اعراض از دین خداست.»
ناگفته نماند همه افعال مضارع این لفظ در قرآن مجید از باب نصر ینصر آمده مگر در آیه‌ ذیل که به آن اشاره می‌شود.


۲.۹ - یَصِدُّونَ‌ (آیه ۵۷ سوره زخرف)

(وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلًا اِذا قَوْمُکَ مِنْهُ‌ یَصِدُّونَ‌)
(و هنگامى كه درباره فرزند مریم مَثَلى زده شد، ناگهان قوم تو بخاطر آن داد و فرياد راه انداختند.)
که آن به معنی اعراض و از ضرب یضرب آمده است. ولی با آن‌که در قرآن‌ها به کسر (صاد) نوشته شده در مجمع البیان فرموده: اهل مدینه، ابن عامر... آن‌را به ضمّ (صاد) و بقیّه به کسر آن خوانده‌اند.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۱۱-۱۱۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۷۷.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۸۳.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۷۷.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۲.    
۶. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۹۲.    
۷. جوهری، ابونصر، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۲، ص۴۹۵.    
۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۱۸۴.    
۹. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۷۷.    
۱۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۱۸۴.    
۱۱. نساء/سوره۴، آیه۶۱.    
۱۲. نساء/سوره۴، آیه۶۱.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۶۴۳.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۴۰۳.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۰۷.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۷.    
۱۷. مائده/سوره۵، آیه۲.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۶.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۲۶۵.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۶۲.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۹۴.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۶۷.    
۲۳. اعراف/سوره۷، آیه۸۶.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۶۱.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۲۳۷.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۸۸.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۷۴.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۳۵۲.    
۲۹. مائده/سوره۵، آیه۹۱.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۳.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۱۸۲.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۱۲۳.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۶۷.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۳۰۲.    
۳۵. نساء/سوره۴، آیه۵۵.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۶۰۱.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۳۷۷.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۹۲.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۰۹.    
۴۰. نساء/سوره۴، آیه۱۶۷.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۲۳۲.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۴۲.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۵۷.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۴۴.    
۴۵. احقاف/سوره۴۶، آیه۳.    
۴۶. توبه/سوره۹، آیه۳۴.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۲.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۳۲۹.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۴۷.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۷۹.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۷.    
۵۲. بقره/سوره۲، آیه۲۱۷.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۲۴۹.    
۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۶۷.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۹۲.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص ۷۵.    
۵۷. زخرف/سوره۴۳، آیه۵۷.    
۵۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۳.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۷۰.    
۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۱۳.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۴۹.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۸۹.    
۶۳. طبرسی، فضل به حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۸۷.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «صدد»، ج۴، ص۱۱۱-۱۱۲.    






جعبه ابزار