• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صنو (مفردا‌ت‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صِنْو (به کسر صاد و سکون نون) از واژگان نهج البلاغه به معنای شاخه‌ای است که از ریشه می‌روید. حضرت علی (علیه‌السلام) در نامه عثمان بن حنیف از این واژه استفاده نموده است.



صِنْو به معنای شاخه‌ای که از ریشه می‌روید آمده است. «هما صنوا نخلة» آن دو شاخه یک خرما هستند. «هذا صِنْوُ فلانٍ إذا كانَ أَخاهُ» «فلان صنو ابیه» فلانی شاخه (و ثمره) پدرش است.
در ابن‌اثیر النهایه می‌گوید: صنو به معنی مثل است و اصل آن این است که دو خرما از یک «بن» برویند.


• امام (صلوات‌الله‌علیه) در نامه عثمان بن حنیف فرموده است:«كَالصِّنْوِ مِنَ الصِّنْوِ، وَالذِّرَاعِ مِنَ الْعَضُدِ» «من از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مانند دو شاخه از یک ریشه هستیم و مانند ذراع از بازو می‌باشم از یک نسل به وجود آمده‌ایم، او به منزله دست و من به منزله بازو و یا بالعکس می‌باشیم.» این در نسخه صبحی صالح «کالضوء من الضوء» است و نیز در نسخه ابن ابی الحدید ولی در نسخه ابن میثم و عبده» «کالصنو من الصنو» است.


این ماده یک بار در « نهج البلاغه» آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۶۵۰.    
۲. جوهری، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۶، ص۲۴۰۴.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۴۹۴.    
۴. ربیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۱۹، ص۶۱۰.    
۵. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۴، ص۴۷۰.    
۶. ابن‌اثیر، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۳، ص۵۷.    
۷. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۶۸۰، نامه ۴۵.    
۸. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ص۸۱، نامه ۴۵.    
۹. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۱۸، نامه ۴۵.    
۱۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۶، ص۲۸۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «صنو»، ج۲، ص۶۵۰.    






جعبه ابزار