شکوه امام سجاد در گفتوگو با منهال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از مصائب رنجآور در جریان
حادثه عاشورا و
شهادت امام حسین (علیهالسّلام) و یارانش در
روز عاشورا، اسارت اهل بیت امام حسین (علیهالسّلام) است. نقل شده، در یکی از روزهای اقامت اهل بیت در
دمشق،
امام سجاد (علیهالسّلام) از خانه بیرون رفت و در بازارهای دمشق قدم میزد، شخصی به نام
مِنهال بن عمرو از امام سجاد (علیهالسّلام) سوالی پرسید که امام هم جواب او را دادند و از وقایعی که برایشان پیش آمده شکوه کردند.
نقل کردهاند که در یکی از روزهای اقامت اهل بیت در شام، امام زینالعابدین (علیهالسّلام) از خانه بیرون رفت و در بازارهای دمشق قدم میزد. مِنهال بن عمرو (ابومحمد مِنهال بن عمرو اسدی کوفی از راویان طبقه چهارم کوفی با گرایش شیعی است. از اینرو
ابراهیم بن یعقوب جوزجانی، مذهب او را نکوهش کرده است. منهال از راویانی چون
سعید بن جبیر روایت میکند
و از او نیز کسانی چون
حَجاج بن ارطاة روایت کردهاند.
شماری از رجالشناسان سنی مانند
عجلی،
یحیی بن معین و
ابن حبان او را ثقه یا صدوق میداننـد (برای آگاهی بیشتر ر. ک:
) پیش آمد و گفت: «كَيفَ أمسَيتَ يَابنَ رَسولِ اللَّهِ؟» ای پسر پیغمبر، شب را چگونه گذراندی؟
امام سجاد (علیهالسّلام) فرمود: «
«قالَ: أمسَينا كَبَني إسرائيلَ في آلِ فِرعَونَ، يُذَبِّحونَ أبناءَهُم ويَستَحيونَ نِساءَهُم، يا مِنهالُ! أمسَتِ العَرَبُ تَفتَخِرُ عَلَى العَجَمِ لِأَنَّ مُحَمَّداً مِنهُم، وأمسَت قُرَيشٌ تَفتَخِرُ عَلى سائِرِ العَرَبِ بِأَنَّ مُحَمَّداً مِنها، وأمسَينا أهلُ بَيتِ مُحَمَّدٍ ونَحنُ مَغصوبونَ مَظلومونَ مَقهورونَ مُقَتَّلونَ مَثبورونَ مَطرودونَ، فَ«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّآ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» عَلى ما أمسَينا فيهِ يا مِنهالُ»»
شب را آنگونه پشت سر نهادیم که
بنی اسرائیل در میان قوم
فرعون صـبح میکردند که پسران آنان را میکشتند و دختران را زنده میگذاشتند. ای منهال، جماعت
عرب بر
عجم افتخار میکنند که
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از آنـان اسـت و
قریش بر تمام عرب افتخار میکند که محمـد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از طایفه آنهاست؛ در حالیکه ما
اهل بیت او هستیم، ولی حق ما را غصب کردند و ما را کشتند و پراکنده ساختند. پس ای منهال، انا لله وانا الیه راجعون از آنچه ما شب را با آن به صبح رساندیم (یعنی شب را با مصیبتی بزرگ به صبح رساندیم) که آنرا به حساب
خداوند میگذاریم.
(چنانکه یکی از پژوهشگران معاصر یادآور شده، امـام در عبارت فوق، وضع اهل بیت را در میان
بنی امیه، به وضع بنی اسرائیل در میان فرعونیان تشبیه کرده است، و ایـن بهترین توجیه و توضیح از وضع ناهنجاری است که اهل بیت در آن گرفتار بودند. نکته جالب آنکه امام حتی در این وضعیت دشوار نیز، به شیوه استدلال
امیرالمؤمنین بر قریش، میکوشید حقانیت اهل بیت را برای تصاحب
مقام خلافت ثابت کند و در سختترین شرایط نیز از این حق چشم نپوشد؛ چنانکه
امام علی (علیهالسّلام) قریشیان را که با توسل به خویشی با حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به خلافت دست یافته بودند، به محاجه فرا میخواند و میگفت اگر حق خلافت بر اساس خویشی با پیامبر به دست میآید، من نزدیکترین شما به پیامبرم.
)
از این گزارش برمیآید که پس از سخنرانیهای امام سجاد (علیهالسّلام) و حضرت زینب (سلاماللهعلیها)، وضعیت اهل بیت بهتر شد و در همین ایام آنان از
یزید برای برگزاری مجلس اجازه خواستند
و او نتوانست مانع شود؛ پس آنان با رضایت او به
عزاداری پرداختند. از روایات بر میآید که محل اقامت آنها در مدت عزاداری، یکی از خانههای کاخ یزید بوده است و این محل احتمالاً بدان سبب انتخاب شده بود که دامنه عزاداری به
شهر دمشق کشیده نشود.
• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۱۴۶-۱۴۷.