• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شَهید (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: شهید.


شَهید (به فتح شین) از واژگان قرآن کریم به معنای شاهد بوده است.
شَهید اگر به خداوند اطلاق شود به معنای حاضر، بیننده و حافظ است.



شَهید به معنای شاهد است‌.


به مواردی از شَهید که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - شَهِیدٌ (آیه ۲۸۲ سوره بقره)

(وَ اَشْهِدُوا اِذا تَبایَعْتُمْ وَ لا یُضَارَّ کاتِبٌ وَ لا شَهِیدٌ)
(هنگامى كه خريد و فروش نقد مى‌كنيد. شاهد بگيريد. و نبايد به نويسنده و شاهد، به خاطر حقگويى، زيانى برسد.)
کلمه شهید آن‌گاه که به خداوند سبحان اطلاق شود به معنی حاضر، بیننده و حافظ است.
در النهایه فی غریب الحدیث والاثر و اقرب الموارد گوید: شهید آن است که هیچ چیز از علمش غائب نیست.
ولی ظاهرا عموم از خود کلمه مستفاد نیست و مفید عموم کلمه دیگر است. مانند آبه ذیل که مفید عموم کلمه دیگر است.


۲.۲ - شَهِیدٌ (آیه ۱۱۷ سوره مائده)

(وَ اَنْتَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ شَهِیدٌ)
(و تو بر هر چيز گواهى.)


۲.۳ - شَهِیدٌ (آیه ۱۷ سوره حج)

(اِنَّ اللَّهَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ شَهِیدٌ)
(خداوند بر هر چيز گواه و از همه چيز آگاه است.)


۲.۴ - شَهِیدٌ (آیه ۶ سوره مجادله)

(اَحْصاهُ اللَّهُ وَ نَسُوهُ وَ اللَّهُ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ شَهِیدٌ)
( اعمالى كه خداوند حساب آن را نگه داشته و آنها فراموشش كردند؛ و خداوند بر هر چيز شاهد و ناظر است.)
از لفظ آن فقط مبالغه یا ثبوت استفاده می‌شود. جمع آن شهداء که بیست بار در قرآن آمده است‌.


۲.۵ - شُهَداءَ (آیه ۱۴۳ سوره بقره)

(لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ)
(تا بر مردم گواه باشيد. )
ناگفته نماند شهید به معنی مقتول در راه خدا در قرآن نیامده است، مگر بنا بر بعضی از احادیث، ولی در اصطلاح و روایات بسیار هست در قرآن فقط قتل فی سبیل اللّه به کار رفته است‌. (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اَمْواتاً) ابن اثیر در النهایه پنج قول در علت این تسمیه که چرا به مقتول شهید گفته‌اند نقل کرده است. یکی اینکه خدا و ملائکه شهادت دارند که او اهل بهشت است، دیگری اینکه، او نمرده گوئی حاضر است. سوم: ملائکه رحمت او را می‌بینند؛ به قولی در امر خدا قیام به شهادت حق کرده، و به قولی او شاهد کرامت خداست که از برایش مهیّا فرموده است.
مجمع البحرین نیز این اقوال را با قول ششمی نقل کرده است. بنا به قول اول و سوم شهید به معنی مفعول (مشهود) و بنا بر بقیه اقوال به معنی فاعل (شاهد) است. مؤید قول دوم آیه‌ (بَلْ اَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ) (بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ) است. شاهد قول پنجم آیه‌ (قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ) می‌باشد.
شهید ثانی (رحمةاللّه) در شرح لمعه گوید: علت این تسمیه آن است که او گواهی داده شده است برای بهشت و غفران.
در القاموس المحیط نیز چند قول نقل شده، و مرحوم صاحب جواهر آن‌ها و غیر آنها را در جواهر الکلام در عدم وجوب غسل شهید نقل می‌کند و از ابوبکر نامی نقل کرده: علت این تسمیه آن است که خداوند و ملائکه شاهداند به اینکه او از اهل بهشت است.
به نظر نگارنده قول اول که شهید ثانی اختیار کرده از همه قوی و قابل قبول است، و یا علت این تسمیه آن است که شهیدان راه حق روز قیامت شاهد بر اعمال مردم‌اند که خواهد آمد.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۷۶-۷۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۶۵.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۷۷.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۶۶۸    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۴۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۰۶.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۲۲۲.    
۱۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۱۱۱.    
۱۱. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۲، ص۵۱۳.    
۱۲. مائده/سوره۵، آیه۱۱۷.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۷.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۳۵۶.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۲۴۸.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۲۴۸.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۴۶۰.    
۱۸. حج/سوره۲۲، آیه۱۷.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۳۴.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۵۰۶.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۵۹.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۹۳.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۷.    
۲۴. مجادله/سوره۵۸، آیه۶.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۵۴۲.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۱۶.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۸۰.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۷۵.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۱۴.    
۳۰. بقره/سوره۲، آیه۱۴۳.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۲۲.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۴۸۲.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۲۰.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۹۴.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۱۷.    
۳۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۹.    
۳۷. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۲، ص۵۱۳.    
۳۸. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۸۱.    
۳۹. بقره/سوره۲، آیه۱۵۴.    
۴۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۹.    
۴۱. یس/سوره۳۶، آیه۲۶.    
۴۲. شهید ثانی، زین الدین، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه، ج۱، ص۴۱۱.    
۴۳. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۹۲.    
۴۴. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۸۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شَهِید»، ج۴، ص۷۶-۷۷.    






جعبه ابزار