• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شَرَق (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





شَرَق (به فتح شین و راء) از واژگان قرآن کریم به معنای طلوع آفتاب است.
مشتقات واژه شَرَق در آیات قرآن عبارتند از:
مَشْرِق (به فتح میم و سکون شین و کسر راء) اسم مکان به معنای محل طلوع؛
شَرْقِیّ (به فتح شین و سکون راء) به معنای چیزی‌ که منسوب به شرق باشد؛
مُشْرِق (به ضم میم، سکون شین و کسر راء) اسم فاعل به معنای کسی که وارد وقت طلوع شود؛
الْإِشْراقِ (به سکون شین و فتح راء) به معنای وقت اشراق شمس؛
الْمَشْرِقُ (به سکون شین و کسر راء) به معنای نصف کره زمین؛
الْمَشْرِقَيْنِ‌ (به سکون شین و کسر راء) به معنای دو مشرق؛
الْمَشارِقِ ( به کسر میم و راء) به معنای مشرق‌ها است.


شَرَق به معنای طلوع آفتاب است.
اشراق به معنای روشن شدن به کار رفته است.
مَشْرِق (به فتح میم، سکون شین و کسر راء) اسم مکان و به معنای محل طلوع است.


به مواردی از شَرَق که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - اَشْرَقَ (آیه۶۹ سوره زمر)

(وَ اَشْرَقَتِ الْاَرْضُ بِنُورِ رَبِّها)
«زمین به نور پروردگارش روشن شد.»


۲.۲ - مشرق (آیه ۲۵۸ سوره بقره)

(فَاِنَّ اللَّهَ یَاْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ‌ الْمَشْرِقِ فَاْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ‌)
(خداوند، خورشيد را از مشرق مى‌آورد؛ اگر راست مى‌گويى تو آن را از مغرب بياور!»)


۲.۳ - شَرْقِیَّةٍ (آیه ۳۵ سوره نور)

(شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ)
( درخت پربركت زيتونى كه نه شرقى و نه غربى است.)
درخت میوه اگر در وسط باغ باشد پیوسته آفتاب‌گیر بوده، میوه‌اش کاملا می‌رسد، بر خلاف آن‌که در شرق و غرب باغ بوده باشد.
گفته شده؛ مراد از آیه چنین درختی است.


۲.۴ - شَرْقِیًّا (آیه ۱۶ سوره مریم)

(اِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ اَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا )
«از اهلش در مکان شرقی کناره گرفت.»
شَرْقِیّ یعنی چیزی‌که منسوب به شرق است. (ناحیه شرقی- طرف شرقی)
ظاهرا منظور ناحیه شرقی در آیه مذکور معبد بیت‌المقدس است.


۲.۵ - الْاِشْراقِ (آیه ۱۸ سوره ص)

(یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَ الْاِشْراقِ)
(كه‌ هر شامگاه و صبحگاه با او تسبيح مى‌گفتند.)
مراد وقت اشراق شمس است.


۲.۶ - مُشْرِقِینَ (آیه ۷۳ سوره حجر)

(فَاَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُشْرِقِینَ)
«در حالی‌که به وقت طلوع آفتاب داخل می‌شدند صیحه آنها را گرفت»
مُشرِق به صیغه فاعل، کسی است که وارد وقت طلوع شود.


۲.۷ - مُّشْرِقِينَ (آیه ۶۰ سوره شعراء)

(فَأَتْبَعُوهُم مُّشْرِقِينَ)
(به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسيدند.)


۲.۸ - الْمَشْرِقُ (آیه ۱۱۵ سوره بقره)

(وَ لِلَّهِ‌ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَاَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ‌)
«همه زمین مال و ملک خداست زیرا اگر کره زمین را در نظر بگیریم نصف آن مشرق و نصف دیگر مغرب است.»
در وسط فقط یک چیز اعتباری می‌ماند و شرق و غرب همه آن‌را شامل می‌شود.


۲.۹ - الْمَشْرِقَیْنِ‌ (آیه ۳۸ سوره زخرف)

در آیه‌ (بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ‌)
(فاصله مشرق و مغرب بود.)
به طور تغلیب مشرقین آمده است.


۲.۱۰ - مَشارِقَ (آیه ۱۳۷ سوره اعراف)

در آیه‌ (وَ اَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ‌ مَشارِقَ الْاَرْضِ وَ مَغارِبَهَا)
مشرق‌ها و مغرب‌هاى پر بركت زمين را به آن قوم كه زير زنجير ظلم و ستم به ضعف كشانده شده بودند، واگذار كرديم. )
ظاهرا مراد از (الْاَرْضِ) ارض فلسطین است.


۲.۱۱ - الْمَشْرِقِ (آیه ۱۷۷ سوره بقره)

(لَیْسَ الْبِرَّ اَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ‌ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ‌)
(نيكى، اين نيست كه به هنگام نماز، روى خود را به سوى مشرق يا مغرب كنيد.)


۲.۱۲ - الْمَشْرِقَیْنِ‌ (آیه ۱۷ سوره رحمن)

(رَبُ‌ الْمَشْرِقَیْنِ‌ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ‌)
(او پروردگارِ دو مشرق و دو مغرب است.)


۲.۱۳ - الْمَشارِقِ (آیه ۴۰ سوره معارج)

(فَلا اُقْسِمُ بِرَبِ‌ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ‌)
(سوگند به پروردگار مشرق‌ها و مغرب‌ها.)



در توجیه مفرد، تثنیه و جمع آمدن مشرق و مغرب گفته‌اند:
۱- مراد از مفرد مشرق و مغرب معروف است
۲- غرض از مشرقین و مغربین، مشرق و مغرب زمستان و تابستان است،
۳- منظور از مشارق و مغارب مشرق و مغرب روزهای سال است که آفتاب هر روز از یکی طلوع و در یکی غروب می‌کند.
لازم به ذکر است که مشرق و مغرب معلوم است، ولی مراد از مشرقین و مغربین شاید مشرق و مغرب آفتاب و ماه باشد.
آقای محمد امین سلدوزی احتمال داده‌اند که مشرق و مغرب جنّ و انس است که سوره رحمن درباره آن دو است و پیوسته هر دو را مخاطب قرار می‌دهد.
درباره مشارق و مغارب، هر جای زمین مشرق و مغرب است، زیرا زمین در اثر حرکت وضعی. شب و روز پیوسته در اطراف آن می‌گردد، مثلا ممالک ژاپن، کره، چین، کشمیر، افغانستان، ایران، عراق، عربستان، سودان، اگر از ژاپن حساب شود هر یک در غرب دیگری و اگر از سودان حساب شود هر یک در مشرق دیگری قرارگرفته‌اند؛ پس هر یک نسبت به ماقبل مغرب و نسبت به مابعد مشرق‌اند. بدین‌ترتیب تمام سطح زمین هم مشرق و هم مغرب‌اند، مراد از مشارق و مغارب باید اینها باشند.
می‌توان آن‌ را مشارق و مغارب فصول دانست و می‌شود گفت: منظور مشارق و مغارب تمام ستارگان است.
در تفسیر صافی ذیل‌ (رَبُ‌ الْمَشْرِقَیْنِ‌) از الاحتجاج نقل شده که از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) درباره این آیه سؤال شد فرمود: مشرق زمستان علی‌ حده و مشرق تابستان علی‌ حده است، آیا این را از قرب و بعد آفتاب نمی‌دانی؟
فرمودند: امّا قول خداوند (بِرَبِ‌ الْمَشارِقِ‌ وَ الْمَغارِبِ) برای آفتاب سیصد و شصت برجی است که هر روز از یکی طلوع و در دیگری غروب می‌کند. صحت حدیث معلوم نیست و در آن تغییر تدریجی محل طلوع و غروب آفتاب در نظر است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۵۱.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج ۵، ص۱۹۰.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۳۱.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۵۱.    
۶. زمر/سوره۳۹، آیه۶۹.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۴۴۸.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۹۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۱۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۱۷.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۲۵۸.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۸.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۲۲۶.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۵۱.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۲۱.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۱۶۸.    
۱۷. نور/سوره۲۴، آیه۳۵.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۵۴    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۷۲.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۲۴.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۴۰.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۰.    
۲۳. مریم/سوره۱۹، آیه۱۶.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۴.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۴.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۵۴.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۱۰.    
۲۸. ص/سوره۳۸، آیه۱۸.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۴    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۸۸.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۸۹.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۸۲.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۴۹.    
۳۴. حجر/سوره۱۵، آیه۷۳.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۷۰.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۸۵    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۰۸.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۱۲۶.    
۳۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۶۰.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۹.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۸۷.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۷۷    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۴.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۸۳.    
۴۵. بقره/سوره۲، آیه۱۱۵.    
۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،ج۱، ص۳۹۰.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۵۸.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۶.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۳۵۸.    
۵۰. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۸.    
۵۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۲.    
۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۵۲.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۰۳.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص ۲۲۶.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۸۲.    
۵۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۷.    
۵۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۶۶.    
۵۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۲۹۲.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۲۸.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۳۳.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۳۴۵.    
۶۲. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۶۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۲۷    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۶۴۸.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۴۲۸.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص ۱۷۸.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۸۲.    
۶۸. رحمن/سوره۵۵، آیه۱۷.    
۶۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۳۵۲.    
۷۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۶۶.    
۷۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۹۹.    
۷۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۷۶.    
۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۵.    
۷۴. معارج/سوره۷۰، آیه۴۰.    
۷۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۰.    
۷۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۲.    
۷۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۲.    
۷۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۷۶.    
۷۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۵    
۸۰. رحمن/سوره۵۵، آیه۱۷.    
۸۱. معارج/سوره۷۰، آیه۴۰.    
۸۲. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۵، ص۱۰۸.    
۸۳. طبرسی، ابومنصور، الاحتجاج، ج۱، ص۲۵۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شرق»، ج۴، ص۱۸.    






جعبه ابزار