به معنای درخت است.
و تنازع هم آمده است.
به معنای درخت است.
گفتهاند: هر چه از روییدنیها تنه دارد، شجر است و آنچه تنه ندارد نجم، عشب و حشیش است.
ولی در بعضی آیات شجره مطلق نیز آمده است.
اما احتمال دارد در این آیات کل فرد فرد مراد باشد.
مراد از شجر، مشاجره و تنازع است.
منازعه را از آن تشاجر گویند که سخن دو خصم یا خصوم مثل برگ و شاخه درخت بهم مختلط میشوند.
شجر را مطلق و واحد آن را شجره گفتهاند، مثل:
ثمر و ثمره، تمر و تمره.مراد از شجره همان درختی است که
آدم و زنش از خوردن آن نهی شدند.
درباره مصداق آن اختلاف است. سنبل، تاک، درخت انجیر و درخت کافور گفتهاند.
در
تورات درخت معرفت است، ولی این افسانه است؛ چرا که
خدا از علم و معرفت نهی نمیکند.
در قرآن فرمود:
(وَ عَلَّمَ آدَمَ الْاَسْماءَ کُلَّها) قرآن مجید روشن نمیکند که آن چه درختی بود ولی تاثیر آن را نقل میکند.
(فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ) آیهای است که اشاره به تاثیر آن دارد و بیان میکند درصورت خوردن به زحمت میافتادند.
(رَبَّنا ظَلَمْنا اَنْفُسَنا) خود نیز
آیه مذکور را بیان کردند.
(فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما) روشن میکند که در اثر خوردن از آن وضعشان تغییر کرد و عورتین آنها بر خودشان آشکار گردید.
البته آشکار شدن عورت بر اثر ریختن لباسهای آنها بود، چنانکه فرمود:
(یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما) ( رؤيايى را كه به تو نشان داديم و درخت نفرين شده را كه در قرآن ذكر كردهايم، فقط براى آزمايش مردم بود.)