شفق (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَفَق (به فتح شین
و فاء)، از
واژگان قرآن کریم و به معنای سرخی
مغرب پس از
غروب آفتاب است. در آیاتی از قرآن به معنی عظمت
و مهابت بهکار رفته است.
شَفَق به معنای سرخی مغرب پس از غروب آفتاب است.
(فَلا اُقْسِمُ بِالشَّفَقِ. وَ اللَّیْلِ وَ ما وَسَقَ)از
ائمه طاهرین (علیهمالسّلام) نقل است که شفق را سرخی مغرب فرمودهاند.
مالک،
شافعی،
اوزاعی و غیره نیز چنین گفتهاند، ولی
ثعلب آنرا سفیدی معنی کرده
و ابوحنیفه این را اختیار کرده است.
فرّاء گفته: بعضی از
عرب را شنیدم میگفت: این لباس سرخ است، مثل شفق.
به قول
راغب اصفهانی اشفاق عنایتی است آمیخته به خوف، چون با من متعدی شود معنی خوف در آن ظاهرتر است،
و چون با فی باشد معنی اعتنا در آن آشکارتر میباشد.
طبرسی فرموده: اشفاق خوف از وقوع مکروه است با احتمال عدم وقوع.
(وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ) بنا بر قول راغب اصفهانی آنها از
قیامت ترسی آمیخته با اعتنا به آن دارند، ایضا آیه
(فَاَبَیْنَ اَنْ یَحْمِلْنَها وَ اَشْفَقْنَ مِنْها) همه آیات اشفاق در قرآن کریم با من آمده حتی آیه
(اَ اَشْفَقْتُمْ اَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقاتٍ..) که در تقدیر «من ان تقدموا» است مگر آیه
(قالُوا اِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی اَهْلِنا مُشْفِقِینَ) که با «فی» آمده است
و آن بنا بر قول طبرسی خائفان
و بنا بر قول راغب اصفهانی اعتناء کنندگان است
و چندان فرقی ندارند.
(وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ) (اِنَّ الَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ)در خشیة از راغب اصفهانی نقل کردیم که آن ترسی آمیخته با تعظیم است. سپس گفتیم: این سخن کلیّت ندارد
و تعظیم از مضاف الیه خشیت استفاده میشود.
علی هذا به نظر، من خشیة، در دو آیه فوق به معنی عظمت
و مهابت بهکار رفته است. یعنی: آنها از عظمت
و مهابت
پروردگار خویش خائفاند
و به آن اعتنا دارند، چنانکه
فیض کاشانی در
تفسیر صافی و بیضاوی در
تفسیر خود آنرا مهابت
و عظمت گفتهاند.
شفق یعنی سرخی طرف مغرب.
و وقت فضیلة المغرب من المغرب الی ذهاب الشفق،
و هو الحمرة المغربیة،
و هو اوّل فضیلة العشاء الی ثلث
اللیل، فلها وقتا اجزاء: قبل ذهاب الشفق، وبعد الثلث الی النصف.
وقت فضیلت نماز مغرب از مغرب تا از بین رفتن شفق یعنی سرخی طرف مغرب میباشد
و اول وقت فضیلت نماز عشا موقع از بین رفتن شفق است
و تا یک سوم شب ادامه دارد بنابراین برای نماز عشا دو وقت اجزاء (کفایت کردن
و مجزی بودن) است: قبل از رفتن سرخی
و بعد از یک سوم شب تا نصف شب (که در هر کدام از این وقتها نماز عشا خوانده شود صحیح است اگرچه وقت فضیلت آن میان این دو وقت است).
الاقوی ثبوت استحباب صلاة الغفیلة، ولیست من الرواتب،
و هی رکعتان بین صلاة المغرب وسقوط الشفق الغربی علی الاقوی.
بنابر اقوی نماز غفیله مستحب است
و جزء نوافل یومیه نیست.
و آن دو رکعت است که بنابر اقوی بین نماز مغرب
و وقتی که سرخی طرف غرب، از بین برود خوانده میشود.
یثبت الهلال بالرؤیة
و ان تفرّد به الرائی، والتواتر
و الشیاع المفیدین للعلم، ومُضیّ ثلاثین یوماً من الشهر السابق، وبالبیّنة الشرعیة،
و هی شهادة عدلین، وحکم الحاکم اذا لم یعلم خطؤه ولا خطا مستنده. ولا اعتبار بقول المنجّمین، ولا بتطوّق الهلال او غیبوبته بعد الشفق؛ فی ثبوت کونه للّیلة السابقة
و ان افاد الظنّ.
اول ماه با دیدن ماه ثابت میشود، اگرچه خود انسان به تنهایی آن را ببیند.
و با
تواتر و شیاع که باعث علم شوند (یعنی عدهای که از گفته آنان یقین پیدا میشود)
و با گذشتن سی روز از اول ماه قبلی
و با بیّنه شرعی که شهادت دو نفر عادل است،
و با حکم حاکم شرع، اگر خطای او
و یا خطای مستند حکم او را نداند (با تمام اینها اول ماه ثابت میشود).
و گفته منجّمین
و یا طوقدار بودن هلال
و یا غروب کردن آن بعد از سرخی (طرف مغرب) در اثبات اینکه شب گذشته اول ماه بوده، اعتبار ندارد، اگرچه باعث ظن (گمان) هم بشود.
و امّا المکروهة: فیکره الجماع فی
لیلة خسوف القمر، ویوم کسوف الشمس، ویوم هبوب الریح السوداء
و الصفراء
و الزلزلة، وعند غروب الشمس حتّی یذهب الشفق.
از آداب مکروه جماع است «جماع در وقت غروب آفتاب تا شفق برود.»
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شفق»، ج۴، ص۵۷-۵۸. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی