شرک مانع هدایت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از
موانع هدایت که در
آیات قرآن به آنها اشاره شده، شرک است.
شرک، مانع
هدایتیافتگی انسان:
۱. «واذا قيلَ لَهُم تَعالَوا الى ما انزَلَ اللَّهُ والَى الرَّسولِ قالوا حَسبُنا ما وجَدنا عَلَيهِ ءَاباءَنا او لَو كانَ ءَاباؤُهُم لا يَعلَمونَ شيًا ولا يَهتَدون؛
هنگامى كه
به آنها گفته شود:
به سوى آنچه خدا نازل كرده، و
به سوى پيامبر بياييد.، مىگويند: آنچه پدران خود را بر آن يافتهايم، ما را بس است.؛ آيا اگر پدران آنها چيزى نمى دانستند، و
هدايت نيافته بودند (باز هم بايد از آنها پيروى كنند)؟!»
۲. «قَد خَسِرَ الَّذينَ قَتَلوا اولدَهُم سَفَهًا بِغَيرِ عِلمٍ وحَرَّموا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افتِراءً عَلَى اللَّهِ قَد ضَلّوا وما كانوا
مُهتَدين؛
به يقين كسانى كه فرزندان خود را از روى
سفاهت و نادانى كشتند، گرفتار
خسران شدند؛ زيرا آنچه را خدا
به آنها
روزی داده بود، برخود
حرام كردند؛ و بر خدا
افترا بستند. آنها گمراه شدند؛ و
هدايت نيافتند.»
۳. «او تَقولوا لَو انّا انزِلَ عَلَينَا الكِتبُ لَكُنّا اهدى مِنهُم فَقَد جاءَكُم بَيّنَةٌ مِن رَبّكُم وهُدىً ورَحمَةٌ فَمَن اظلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِايتِ اللَّهِ وصَدَفَ عَنها سَنَجزِى الَّذينَ يَصدِفونَ عَن ءايتِنا سوءَ العَذابِ بِما كانوا يَصدِفون؛
يا بگوييد: اگر
کتاب آسمانی بر ما نازل مىشد، از آنها
هدايت يافتهتر بوديم. اينك آيات و دلايل روشن از جانب پروردگارتان، و
هدايت و رحمت براى شما آمد. پس، چه كسى ستمكارتر است از كسى كه
آیات خدا را
تکذیب كرده، و از آن روى گردانده است؟! و بزودى كسانى را كه از آيات ما روى مىگردانند،
به سبب اعراضشان،
مجازات بدى خواهيم كرد!»
۴. «وما مَنَعَ النّاسَ ان يُؤمِنوا اذ جاءَهُمُ
الهُدى ويَستَغفِروا رَبَّهُم ...؛
و چيزى مردم را باز نداشت از اينكه- وقتى
هدايت به سراغشان آمد- ايمان بياورند و از پروردگارشان طلب
آمرزش كنند، جزاينكه خيرهسرى كردند؛ گويى مىخواستند
به سرنوشت پيشينيان دچار شوند، يا عذاب الهى در برابرشان قرار گيرد.»
۵. «ومَن اظلَمُ مِمَّن ذُكّرَ بِايتِ رَبّهِ فَاعرَضَ عَنها ونَسِىَ ما قَدَّمَت يَداهُ انّا جَعَلنا عَلى قُلوبِهِم اكِنَّةً ان يَفقَهوهُ وفِى ءاذانِهِم وقرًا وان تَدعُهُم الَى
الهُدى فَلَن يَهتَدوا اذًا ابَدا؛
چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه آيات پروردگارش
به او تذكر داده شد، و از آن روى گرداند، و آنچه را با دستهاى خود پيش فرستاد فراموش كرد؟! ما بر دلهاى آنها
به سبب اعمالشان پردههايى افكندهايم تا نفهمند؛ و در گوشهايشان سنگينى قرار دادهايم؛ (تا صداى حق را نشنوند)! و از اين رو اگر آنها را
به سوى
هدايت بخوانى، هرگز
هدايت نمىشوند.»
۶. «وقيلَ ادعوا شُرَكاءَكُم فَدَعَوهُم فَلَم يَستَجيبوا لَهُم ورَاوُا العَذابَ لَو انَّهُم كانوا يَهتَدون؛
و
به آن
عبادتکنندگان گفته مىشود: معبودهايتان را كه همتاى خدا مىپنداشتيد بخوانيد (تا شما را يارى كنند)! معبودهايشان را مىخوانند، ولى جوابى
به آنان نمىدهند. و در اين هنگام عذاب الهى را با چشم خود مىبينند، و
آرزو مىكنند اى كاش
هدايت يافته بودند!»
۷. «شَرَعَ لَكُم مِنَ الدّينِ ما وصّى
بِهِ نوحًا والَّذى اوحَينا الَيكَ وما وصَّينا
بِهِ ابرهيمَ وموسى وعيسى ان اقيموا الدّينَ ولا تَتَفَرَّقوا فيهِ كَبُرَ عَلَى المُشرِكينَ ما تَدعوهُم الَيهِ اللَّهُ يَجتَبى الَيهِ مَن يَشاءُ ويَهدى الَيهِ مَن يُنيب؛
آيينى را براى شما مقرر نمود كه
به نوح توصيه كرده بود؛ و آنچه را بر تو
وحی فرستاديم و
به ابراهیم و
موسی و
عیسی سفارش كرديم اين بود كه: همان دين خالص را برپا داريد و در آن
تفرقه ايجاد نكنيد. و آنچه
مشرکان را
به آن
دعوت مىكنيد (
توحید) بر آنها گران است. خداوند هر كس را بخواهد برمىگزيند، و كسى را كه توبه كند
به سوى خود
هدايت مىنمايد.»
شرک، موجب منع از
هدايت به صراط مستقیم:
۱. «ومِن ءاباهِم وذُرّيتِهِم واخونِهِم واجتَبَينهُم وهَدَينهُم الى
صِرطٍ مُستَقيم • ذلِكَ
هُدَى اللَّهِ يَهدى
بِهِ مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ولَو اشرَكوا لَحَبِطَ عُنهُم ما كانوا يَعمَلون؛
و از پدران و فرزندان و برادران آنها افرادى را برترى بخشيديم و آنان را برگزيديم و
به راه راست،
هدايت نموديم. اين،
هدايت خداست؛ كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمايى مىكند. و اگر مشرك شوند، آنچه از اعمال نيك انجام دادهاند، نابود مىگردد (و نتيجهاى عايد آنها نمىشود).»
۲. «قَالَ نَكّروا لَها عَرشَها نَنظُر اتَهتَدى ام تَكونُ مِنَ الَّذينَ لا يَهتَدون؛
سلیمان گفت: تخت او را برايش ناشناس سازيد؛ ببينيم آيا متوجّه مىشود يا از كسانى است كه
هدايت نمىشوند؟!»
۳. «وصَدَّها ما كانَت تَعبُدُ مِن دونِ اللَّهِ انَّها كانَت مِن قَومٍ كفِرين؛
و سليمان او را از آنچه غير از خدا مىپرستيد باز داشت، كه او (
ملکه سبا) از قوم
کافران بود.»
موانع هدایت (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۳، ص۸۷، برگرفته از مقاله «موانع هدایت (شرک)».