• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شرح فصوص الحکم (قیصری)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




این کتاب از تالیفات عارف بلند مرتبه داود قیصری است. مؤلف در مقدمه کتاب می‌گوید: «و سمیت الکتاب بمطلع خصوص الکلم فی معانی فصوص الحکم» بنابر این، نام کتاب «مطلع خصوص الکلم فی معانی فصوص الحکم» است و آن طور که برخی گمان نموده‌اند این عنوان صرفا نام مقدمه کتاب نیست بلکه کل کتاب اعم از مقدمات دوازده گانه و شرح فصوص به این نام، نامیده شده است.
این کتاب شرحی غیر مزجی به طریق «قال - اقول» بر یکی از مهمترین آثار ابن عربی در عرفان نظری یعنی کتاب «فصوص الحکم» است و به دلیل امتیازات آن نسبت به سایر شروح پیوسته از منابع آموزشی در این رشته بوده و اکنون نیز به عنوان یک متن آموزشی در عرفان نظری مورد توجه است.
مؤلف کتاب «داود بن محمود بن محمد رومی قیصری» است که یکی از شارحان برجسته مکتب عرفانی محیی الدین عربی و برجسته‌ترین شاگرد ابو الغنایم عبد الرزاق کاشانی است.



قیصری در مقدمه شرح خود بر فصوص به این نکته اشاره دارد که پس از توفیق حضور در محضر عارف نامدار عبد الرزاق کاشانی و آغاز به قرائت فصوص در محضر او خداوند او را از اسرار و رموز و معانی این کتاب آگاه ساخت و در نهان به معرفت او نسبت به این کتاب بدون نیاز به تامل و مطالعه بشارت داده شد و در بین اصحاب درس کاشانی به این فضیلت اختصاص یافت و در زمانی اندک به اسرار کتابی احاطه یافت که پس از سالها بحث و مطالعه، عقول عقلا و افهام فضلا از رسیدن به کنه اسرارش ناتوان است.
و لذا به مصداق آیه شریفه «و اما بنعمة ربک فحدث» بر خود لازم دانسته است تا به شرح این کتاب اقدام نماید و از این طریق رموز و اسرار و دقایق آن را برای عقل و فهم طالبان حقیقت و جویندگان فضیلت قابل هضم سازد و دستور محیی الدین را در مقدمه فصوص که می‌گوید. «هذه الرحمة التی وسعتکم فوسعوا» امتثال نماید.
بنابر این وجود معانی بلند و حقایق بسیار در کتاب فصوص از یک سو و ضرورت بهره مند شدن پژوهندگان اسرار هستی و حقایق عرفانی از اسرار و رموز دقایق آن و ناتوانی عقول آنان از دست یابی به آن اسرار و دقایق از سویی دیگر رسالت تبیین و توضیح و شرح بیان مقاصد این کتاب را بر دوش کسی می‌نهد که به لطف الهی در اندک زمانی به همه اسرار و رموزش واقف گشته و به معانی و حقایق موجود در آن احاطه یافته است و به عقیده قیصری این شخص کسی جز او نیست زیرا تنها اوست که به چنین موهبتی اختصاص یافته و در سر و نهان بر آن بشارت داده شده است پس شکر این نعمت را باید به جای آورد و با نوشتن شرحی مناسب بر کتاب کاری را که تنها او قادر بر آن است به انجام رساند.


از زمان آغاز و انجام تالیف این اثر اطلاع دقیقی در دست نیست. آنچه از مقدمه مؤلف کتاب به دست می‌آید این است که تالیف آن مربوط به زمان حضور قیصری در درس فصوص عبد الرزاق کاشانی است و لذا بعضی این کتاب را به مثابه تقریرات درس استاد دانسته‌اند و شباهت بسیار بین این شرح و شرح عبد الرزاق کاشانی را، مؤید این مطلب گرفته‌اند.


قیصری بیش از آنکه بخواهد عقاید عرفانی خود را مانند دیگر شارحان مطرح نماید و یا به نقض و ابرام عقاید وا ندیشه‌های موجود در فصوص بپردازد رسالت خود را توضیح و تبیین اسرار و دقایق موجود در کتاب دانسته و بر همین اساس از ابتدا تا انتهای کتاب مشی نموده است و برای رسیدن به این منظور مقدماتی را در اول کتاب آورده که فشرده‌ای از یک دوره مباحث اساسی در عرفان نظری است و فهم آنها نقش مهمی در فهم کتاب دارد و در واقع این مقدمات کلید فهم این کتاب و هر متن عرفانی دیگر است. او در این مورد می‌گوید:
«و لما کان العلم بهذه الاسرار موقوفا علی معرفة قواعد و اصول اتفقت علیها هذه الطائفة قدمت لبیانها فصولا و بینت فیها اصولا تبتنی قاعدة التوحید علیها و تنسب هذه الطریقة الیها بحیث یعلم منها اکثر قواعد هذا العلم لمن وفقه الله تعالی و انعم علیه بالفهم»
تکیه به متن و سعی در حل عبارات مشکل و معضلات آن و توضیح آن در قالب عباراتی واضح و روشن و بیانی خارج از حد ایجاز و تطویل از خصوصیاتی است که این شرح را در میان سایر شروح ممتاز گردانیده است چنانچه خود می‌گوید:
«فشرعت فیه مستعینا بالله طالبا لرحمته، ان اقید بعض ما فتح الله لی فیه، و ما استفدت من کتب الشیخ و کتب اولاده، بعبارة واضحة و اشارة لائحة، من غیر ایجاز مخل و لا تطویل ممل، شارطا ان لا انزل کل مهم الا علی قواعده و لا اتعرض فی معاقده الا باذیال عقائده، بل ابین بحیث یتضح للناظر معنی الکتاب و یعلم ما هو الباطل من الصواب فیحق الحق و یبطل الباطل من غیر اشارة منی و خطاب»
چنانکه از این عبارات به دست می‌آید شارح برای این شرح چند ویژگی را بیان داشته که به حق با همین ویژگی‌ها کتاب را آغاز و آن را به انجام رسانیده است.


از این کتاب دست نوشتهای متعددی در کتابخانه‌های ترکیه و ایران و دیگر نقاط بجای مانده که دکتر عثمان یحیی به برخی از آنها در مقدمه محققانه خود بر نص النصوص سید حیدر آملی در بخش مربوط به معرفی شروح فصوص الحکم اشاره نموده است.
این شرح اولین بار در ایران در سال ۱۲۹۰ ه. ق پس از تحریر آن توسط مرحوم حاج ملا محمدحسین کاشانی و بعد از مقابله آن با نسخ متعدد، به چاپ سنگی رسید. همین چاپ بارها افست شده و در اختیار طالبان علم و عرفان قرار گرفته است. چاپ حروفی این کتاب در سال ۱۳۷۵ ه. ش توسط شرکت انتشارات علمی و با تصحیح و تعلیق و مقدمه استاد سید جلال الدین آشتیانی انتشار یافته است که ویژگی‌های این چاپ را تحت عنوان معرفی نسخه موجود در کتابخانه نور بیان خواهیم نمود.


نسخه موجود، چاپ منقح و فنی کتاب است که در سال ۱۴۱۷ ه. ش توسط شرکت انتشارات علمی و با تحقیق و تعلیق و مقدمه استاد سید جلال الدین آشتیانی انتشار یافته است.
کتاب همراه با فهرستهای آن ۱۳۲۵ صفحه دارد که باید مقدمه پنجاه و هشت صفحه‌ای مصحح را که با حروف شماره گذاری شده است، به آن اضافه نمود. به طور کلی این نسخه شامل چهار بخش است.
۱- مقدمه محقق در پنجاه و هشت صفحه.
۲- مقدمه قیصری بر شرح فصوص همراه با تعلیقات آن از صفحه ۳ تا ۲۸۶
۳- شرح قیصری بر فصوص از صفحه ۲۸۹ تا ۱۱۹۷
۴- فهرست‌های کتاب از صفحه ۱۱۹۹ تا آخر کتاب
در مقدمه کتاب توضیحاتی در مورد تعلیقات کتاب، شارحان مکتب محیی الدین، نقد پاره‌ای از مطالب ابو العلا عفیفی در تعلیقات و مقدمه خود بر فصوص، اشاره به برخی از لغزشهای ابن عربی و بیان خصوصیات نسخه‌های مورد اعتماد در تصحیح کتاب آمده است.
در مقدمه قیصری بر شرح فصوص پس از خطبه و هر یک از فصول دوازده گانه، تعلیقات مفید و ارزشمندی از مرحوم آقا محمدرضا قمشه‌ای و مرحوم غلامعلی شیرازی و تعلیقاتی از مؤلفی گمنام با شماره ۱۲ و نیز تعلیقاتی از مصحح محترم کتاب آمده است و پس از مقدمات از صفحه ۱۵۶ تا ۱۶۶ تعلیقات امام خمینی (قدس سره) بر مقدمه شرح فصوص قیصری
[۱] شرح فصوص الحکم، قیصری، ص۱۵۶-۱۶۶.
و از صفحه ۱۶۹ تا ۲۸۹ تعلیقات مرحوم میرزا ابو الحسن جلوه بر این مقدمه چاپ شده است.
[۲] شرح فصوص الحکم، قیصری، ص ۱۶۹-۲۸۹.

شرح قیصری نیز با تعلیقات امام خمینی (قدس سره) و مرحوم آقا محمدرضا قمشه‌ای و مرحوم غلامعلی شیرازی و تعلیقاتی از مصحح محترم همراه است.
فهرست‌های کتاب عبارتند از فهرست آیات، روایات، اصطلاحات، اعلام (اشخاص، مکانها و کتابها) و فهرست نسخه بدلها.


شرح فصوص به پیروی از متن آن در بیست و هفت فص تنظیم شده که هر فص به یکی از اولیاء و انبیاء اختصاص یافته است. توضیحات لازم در مورد معنای کلمه «فص» و خصوصیت کلی هر یک از فصوص بیست و هفت گانه در معرفی کتاب فصوص الحکم آمده است و در اینجا صرفا به عناوین فص‌ها اشاره می‌شود.
۱- فص حکمة الهیة فی کلمة آدمیة ۲- فص حکمة نفثیة فی کلمة شیثیة ۳- فص حکمة سبوحیة فی کلمة نوحیة ۴- فص حکمة قدوسیة فی کلمة ادریسیة ۵- فص حکمة مهیمیة فی کلمة ابراهیمیة ۶- فص حکمة حقیة فی کلمة اسحاقیة ۷- فص حکمة علیة فی کلمة اسماعیلیة ۸- فص حکمة روحیة فی کلمة یعقوبیة ۹- فص حکمة نوریة فی کلمة یوسفیة ۱۰- فص حکمة احدیة فی کلمة هودیة ۱۱- فص حکمة فتوحیة فی کلمة صالحیة ۱۲- فص حکمة قلبیة فی کلمة شعیبیة ۱۳- فص حکمة ملکیة فی کلمة لوطیة ۱۴- فص حکمة قدریة فی کلمة عزیریة ۱۵- فص حکمة نبویة فی کلمة عیسویة ۱۶- فص حکمة رحمانیة فی کلمة سلیمانیة ۱۷- فص حکمة وجودیة فی کلمة داودیة ۱۸- فص حکمة نفسیة فی کلمة یونسیة ۱۹- فص حکمة غیبیة فی کلمة ایوبیة ۲۰- فص حکمة جلالیة فی کلمة یحیویة ۲۱- فص حکمة مالکیة فی کلمة زکریاویة ۲۲- فص حکمة ایناسیة فی کلمة الیاسیة ۲۳- فص حکمة احسانیة فی کلمة لقمانیة ۲۴-فص حکمة امامیة فی کلمة هارونیة ۲۵- فص حکمة علویة فی کلمة موسویة ۲۶- فص حکمة صمدیة فی کلمة خالدیة ۲۷- فص حکمة فردیة فی کلمة محمدیة.
در مقدمه کتاب پس از خطبه آن، دوازده فصل آمده که در هر یک از آنها یکی از مسائل مهم عرفان نظری مورد بحث واقع شده است، این فصول دوازده گانه عبارتند از:
۱- فی الوجود و انه هو الحق ۲- فی اسمائه و صفاته تعالی ۳- فی الاعیان الثابتة و التنبیه علی بعض مظاهر الاسماء فی الخارج ۴- فی الجوهر و العرض ۵- فی بیان العوالم الکلیة و الحضرات الخمس الالهیة ۶- فیما یتعلق بالعالم المثالی ۷- فی مراتب الکشف و انواعها اجمالا ۸- فی ان العالم هو صورة الحقیقة الانسانیة بحسب مراتبها ۹- فی بیان خلافة الحقیقة المحمدیة و الاقطاب ۱۰- فی بیان الروح الاعظم و مراتبه و اسمائه فی العالم الانسانی ۱۱-فی عود الروح و مظاهره العلویة و السفلیة الیه تعالی ۱۲- فی النبوة و الرسالة و الولایة. (استاد جلال الدین آشتیانی این فصول دوازده گانه را در کتابی با عنوان شرح مقدمه قیصری به تفصیل شرح نموده است)


پیش از شرح قیصری شرح‌های متعدد دیگری بر فصوص الحکم ابن عربی نوشته شده که بر اساس گزارش دکتر عثمان یحیی در مقدمه نص النصوص عبارتند از:
شرح اسماعیل بن سودکین بر فص ادریسی، شرح صدر الدین قونوی به نام «الفکوک» و شروحی از مؤید الدین جندی، حسین بن عبدالله بن محمد بن عمر عباسی، کمال الدین انصاری شافعی، کمال الدین عبد الرزاق کاشانی، علاء الدوله سمنانی، محمد بن محمد ورادی، ابو معین عبدالله بن احمد بخاری و رکن الدین شیرازی.
معروف‌ترین این شروح عبارتند از: شرح قونوی به نام «الفکوک» و شرح مؤید الدین جندی و شرح عبد الرزاق کاشانی.
اما کتاب الفکوک قونوی را هر چند فصل فصل کتاب فصوص الحکم را دنبال می‌کند، به معنای اصطلاحی نمی‌توان جزو شروح به شمار آورد زیرا بیشتر به کلیات عقاید ابن عربی توجه کرده و در بسیاری موارد استقلال فکری خود را حفظ نموده است.
شرح جندی را اولین کتابی دانسته‌اند که می‌توان به معنای معروف و معهود کلمه «شرح» شرح فصوص الحکم نامید. این شرح نیز مانند الفکوک بیشتر به بحث‌های فکری و نظری می‌پردازد و کمتر به شرح و تفصیل عبارات و الفاظ کتاب فصوص توجه دارد. روش شرح جندی این گونه است که یک یا چند سطر را از فصوص نقل می‌کند و به بحث مفصل در باره تمام جوانب و فروع این عبارت می‌پردازد بدون اینکه در باره الفاظ و یا صرف و نحو آنها سخنی بگوید و در تفصیل مطالب گاه آن قدر پیش می‌رود که به اطناب می‌انجامد. شرح جندی همواره مورد عنایت عارفان بعد از او بوده است به طوری که دیگر شارحان فصوص شرح خود را با توجه به شرح جندی نوشته‌اند. قیصری نیز در هنگام تالیف شرح فصوص به شرح جندی مراجعه می‌نموده و در همه جای شرح او تاثیر جندی ظاهر است. (مقدمه رسائل قیصری از سید جلال الدین آشتیانی)
در شرح کاشانی که حدود سی یا چهل سال بعد از شرح جندی نوشته شده بحث‌های علمی و نظری مختصرتر می‌شود و توجه به توضیح الفاظ و عبارات بیشتر و مانند جندی گاهی مطالبی تازه از خود می‌افزاید.
شرح قیصری از نظر سبک و روش به شرح کاشانی نزدیک است. اما خیلی بیشتر از آن به حل عبارات و الفاظ فصوص توجه دارد و کمتر به اظهار نظر شخصی می‌پردازد و از نظر روشنی عبارات و سلاست نیز بر آن ترجیح دارد. مقدمه ارزشمند آن نیز بر امتیازات این شرح نسبت به شروح قبلی افزوده و آن را به صورت یکی از مناسب‌ترین متون آموزشی در عرفان نظری درآورده است.
این روند (توجه تدریجی به حل عبارات و الفاظ و کاستن از اظهار نظر و بحث‌های مبسوط علمی) در شروح بعد از قیصری ادامه می‌یابد به طوری که حد کمال آن را در شرح جامی بر فصوص و زیاده روی در آن را در شرح عبد الغنی نابلسی می‌توان مشاهده نمود (مقدمه نقد النصوص جامی از ویلیام چیتیک)


هو الباقی بعد فناء کل شیء

۸.۱ - تحقیق و چاپ

یکی از آثار نفیس در تصوف اسلامی شرح محققانه «داوود بن محمود بن محمد القیصری الرومی مولدا و الساوی محتدا و مقاما» بر کتاب عظیم فصوص الحکم شیخ اکبر، ابن عربی، است. در کشور ما توجه اساتید بیشتر به این شرح بود. حاج ملا محمد حسن کاشانی دانشمند جامع و حکیم عارف مشرب در صدد چاپ شرح قیصری بر آمد، آن بزرگوار با تهیه چند نسخه و مقابله کتاب با نسخ متعدد شرح قیصری را به صورتی که اکنون مورد استفاده طلاب است به قید تحریر آورد.
کسانی که در چاپ شرح قیصری کوشش داشتند عبارت‌اند از مغفور له، استاد عالیقدر، آقا میرزا عبد الغفار نجم الملک، استاد علوم ریاضی دار الفنون، و خلد مقام، آقا میرزا اسد الله محلاتی، استاد زبان عربی دار الفنون و امام جماعت آن مرکز علم و معرفت، و مدیر شریف و متعهد دار الفنون، میرزا عباس طهرانی.
شرح فصوص در سنه ۱۲۹۰ هجری قمری به زیور طبع آراسته شد.
باید تذکر داد که کتاب شرح فصوص با تجلید و محکمی کار دوزنده و صحاف و همت دست اندرکاران به همان صورتی که در ۱۱۴ سال قبل در اختیار طالبان قرار گرفت در دست ارباب ذوق قرار دارد. و در عصر ما محکم کاری در حدی است که با تورق سطحی کتاب هر ورقی به سمتی در حرکت است!

۸.۲ - دوران علمی و عملی قیصری

محقق قیصری (متوفی ۷۵۱ ه ق) از شاگردان مکتب عارف زمانه، ابو الغنائم ملا عبد الرزاق کاشی (متوفی ۷۳۰ ه ق) است. (رحلت آن بزرگوار را برخی بین ۷۳۰ تا ۷۳۵ نوشته‌اند.)
در مقدمه شرح خود بر فصوص گفته است: «و لقد ساقتنی الاقدار الی خدمة مولانا الامام العلامة الکامل المکمل، وحید دهره و فرید عصره، فخر العالمین، قرة عیون الموحدین و فور بصر المحققین، کمال الملة و الدین، عبد الرزاق بن جمال الدین، ابی الغنائم الکاشانی، ادام الله علی المستفیدین برکات انفاسه، و انار بمعارفه قلوب الطالبین و جلاسه. و کان جملة من الاخوان المشتغلین بتحصیل الکمال... شرعوا فی قراءة کتاب فصوص الحکم.
[۳] شرح فصوص الحکم، قیصری، مقدمه، ص۱.

و گوید از ناحیه توجه حق به اسرار این کتاب واقف و مطلع شدم، من غیر تامل سابق و تدبر اللاحق.»
قیصری علاوه بر شرح فصوص و اثر عالی دیگر ملا عبد الرزاق، کتاب تاویلات القرآن، اصطلاحات الصوفیة را نیز نزد استاد قرائت نموده است. وی در رساله‌ای از استاد خود در برابر نقد و جرحی که طاعنان در مقام رد بر ملا عبد الرزاق نوشته‌اند سخت دفاع کرده است.
حقیر این رساله را در مجموعه رسائل قیصری، که در دست انتشار دارد، آورده است. (حقیر از آنجا که شرح فصوص جامی را با چند نسخه مقابله کرده‌ام، و شرح محقق جندی را، که پیش از این با حروف نامناسب و کاغذ نامرغوب و روش بسیار بد چاپ شده، برای چاپ مجدد آماده می‌نمایم، بر آن شدم که با وجود کارهای زیاد و صعب المنال که در دست دارم -از جمله شرح بر نصوص قونوی و شرحی عالی بر یکی از مهمترین آثار او که جزء کتاب درسی است و با شرح عارف جامع کامل عصر خود، ابن فناری، در تهران چاپ شده و البته در این شرح از تحقیق مهمترین مطالب در دو ثلث آخر کتاب خودداری شده است- رسائل قیصری و نیز چند کتاب دیگر را با کمک شاگرد خود برای طبع آماده سازم. شوق و عشق به کارهای عرفانی و حکمت متعالیه بتدریج رو به ذبول می‌رود، و گرفتاری در اولیات زندگانی جز پژمردگی حاصلی ندارد.

۸.۳ - جایگاه علمی قونوی

کتاب فصوص الحکم از بهترین آثار شیخ اکبر و عالی‌ترین کتاب در تصوف نظری برای تدریس است، به شرط آنکه طالب عرفان یکی از کتب عرفانی، از قبیل تمهید القواعد و یا الانسان الکامل عارف نامدار، شیخ بارع کامل، عبد الکریم جیلی، را نزد استاد قرائت کرده باشد. تنها استادی که از عهده تدریس فصوص و دیگر آثار شیخ بر آمد تلمیذ او، صدر اعاظم العرفاء، شیخ کبیر، صدر الدین قونوی، رضی الله عنه، (متوفی ۶۷۱ یا ۶۷۲) بود. (برای اطلاع از شرح حال کامل قونوی رجوع شود به مقدمه اینجانب بر شرح الخصوص الی معانی النصوص تالیف علی بن احمد.) در آثار صدر الدین هفوات و لغزش یا نیست یا نادر است.
[۴] شرح فصوص الحکم، قیصری، مقدمه، ص۲.

در مباحث مدون در آثارش پیوستگی و نظمی خاص دیده می‌شود. ولی این امر نیز مسلم است که درک آثار او بسیار مشکل است. نزدیکی او به ایران و دیدن آثار دانشمندان بزرگ و عرفای صاحب اندیشه مملکت ما، و تسلط او به زبان فارسی، که از آن ارباب ذوق به «املح الالسنة» تعبیر کرده‌اند، و مراجعه او به آثار ابن سینا، تاثیری بسزا در افکار او داشت چندانکه آثار این عارف بزرگ در تربیت شاگرد و نیز در بیان عویصات علم توحید و تجرید و تقریر و بیان وحدت وجود و جمیع مباحث عرفانی، که به نحوی از انحا، مستقیم یا با واسطه، به اصل «وحدت وجود» وابسته است، توفیق تام نصیب او گردانید. آثار قونوی مشتمل است بر زبده‌ترین مسائل علم تصوف، و کتاب مفتاح الغیب او بهترین کتاب درسی در علم اعلی محسوب می‌شود.

۸.۴ - شاگردان قونوی



۸.۴.۱ - تلمسانی

در بین شاگردان قونوی فقط عارف محقق، عفیف الدین تلمسانی (متوفی ۶۹۰ ه ق) از مردم مغرب عربی است. دیگر شاگردان او همه فارسی زبان و دارای آثاری زیبا در این زبان هستند. زبان فارسی بتدریج مبدل به زبان علم گردید، و ترک زبانان اهل فضل و کمال فرزندان خود را به مکتب‌خانه‌هایی می‌فرستادند که در آنها زبان فارسی نیز تدریس می‌شد. محقق قیصری نیز در دوران طفولیت زبان فارسی آموخت. او چند رساله مختصر به زبان فارسی نوشته که متاسفانه به آنها دسترسی نیافتم. این رسایل در کتابخانه مجلس شورای ملی مخزون است.

۸.۴.۲ - سعیدالدین فرغانی

یکی از بزرگترین شاگردان حوزه درس قونوی سعید الدین فرغانی (متوفی ۷۰۰) است که از او اثری عظیم و بی نظیر موجود است به نام مشارق الدراری که شرح است بر تائیة الکبری. نسخه خطی این اثر را اولین بار اینجانب تصحیح کرده با مقدمه و تعالیق خود به هزینه انجمن فلسفه به طبع رساندم. تسلط فرغانی به فارسی در حدی بود که معضلات تائیه را با عباراتی رسا به فارسی شرح کرده، و بعد به دستور استاد مقدمه‌ای محققانه به زبان عربی بر آن افزوده مفصل تر از مقدمه فارسی مشتمل بر خواص اسماء و قواعدی عرفانی، شرحی نیز به عربی نوشته است و آن را منتهی المدارک نام نهاده. آنچه در مقدمه عربی فرغانی مندرج است به حدی عالی است که محقق جامی (متوفی ۸۹۸) در مقدمه شرح خود بر نقش الفصوص (نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص) نوشته است که، احدی مبانی تحقیقی عرفان را به آن زیبایی که فرغانی بیان کرده تقریر نکرده است. عبارت محقق جامی چنین است: هیچ کس مسائل علم حقیقت را آنچنان مضبوط که در آن مقدمه است بیان نکرده است.
اما شرح فارسی فرغانی بر اشعار تائیه بر روی هم بهتر و منظم تر از شرح عربی اوست، و در مواردی نیز شرح عربی (منتهی المدارک) رجحان دارد. پس از تطبیق این دو شرح با یکدیگر، بر حقیر معلوم گردید که شرح فارسی کاملتر است، چه آنکه اهتمام فرغانی به شرح فارسی بیشتر بوده است. فرغانی، رضی الله عنه، با جمعی از اصحاب قونوی تائیه فارضیه را نزد استاد الاساتید، قونوی، قرائت کرده‌اند. استاد در مقدمه کتاب مشارق به فارسی جذاب تذکر داده است که در بین اصحاب، فرغانی بهتر از دیگران مطالب تائیه را ضبط و به قید تحریر در آورده است. قونوی به ابن فارض عنایت و ارادت خاص داشت، و تائیه را در قونیه و شام و مصر به فارسی تدریس می‌فرمود.

۸.۴.۳ - شمس‌الدین ایکی

یکی از اصحاب شیخ صدر الدین قونوی، شیخ الشیوخ وقت خود، شیخ شمس الدین ایکی، گفته است: در مجلس درس شیخ ما علما و طلبه علم حاضر می‌شدند. در انواع علوم سخن می‌گذشت، و ختم مجلس بر بیتی از قصیده نظم السلوک می‌شد، و حضرت شیخ صدر الدین بر آن به زبان عجمی سخنان و معانی لدنی می‌فرمود که فهم آن هیچ کس نتوانستی کرد، مگر کسی که از اصحاب ذوق بودی. و گاه بودی که در روز دیگر گفتی که در آن بیت معنی دیگر بر من ظاهر شده است. و معنی غریبتر و دقیقتر از پیش گفتی. و بسیار می‌فرمود که صوفی می‌باید که این قصیده را یاد گیرد، و با کسی که فهم آن کند معانی آن را شرح کند.
شیخ شمس الدین گفته است شیخ سعید الدین تمام همت خود را صرف شرح قصیده به فارسی کرد، و به امر شیخ، برای آنکه نفع آن عام باشد، آن را به عربی شرح کرد. و آن همه از برکات شیخ ما، صدر الدین، است.

۸.۴.۴ - مؤیدالدین جندی

یکی دیگر از اکابر شاگردان شیخ صدر الدین، شارح اول فصوص، مؤید الدین جندی است (متوفی ۶۹۰). «جند» از مناطق دور خراسان قدیم است، نزدیک فرغانه، مسقط الراس شیخ سعید الدین، که روزگاری بسیار آباد بود. این دیار در دست جاهلان به مناطق متعدد مبدل، و به عبارت دیگر هر بخشی از آن منضم به منطقه‌ای دیگر شده است. شیخ مؤید الدین جندی نیز گویا در جوانی از ترس مغول از دیار خود گریخت.
جند به احتمال قوی در حمله مغول بکلی ویران شد.
جندی فصوص الحکم ابن عربی را شرح کرده و شرح او مشتمل بر مسائل عالیه‌ای است.
طالب عرفان باید مقدار زیادی از شروح بالنسبة آسانتر را قرائت نماید، و سپس بپردازد به تعلم شرح جندی، البته اگر دست او به دامن کسی رسید که قدرت فهم مشکلات این کتاب را داشته باشد.

۸.۵ - اساتید قیصری

به عرض ارباب معرفت رسید که علامه محقق قیصری از شاگردان مولانا عبد الرزاق کاشانی است. ملا عبد الرزاق از مردم کاشان بود، و به سبب علاقه به شهر خود، با آنکه در مصر و سوریه و قونیه مجلس درس داشت و مورد احترام همگان بود، هر از گاهی به کاشان سفر می‌کرد و مدتی در یکی از دهات کاشان که محل تولد او بود می‌گذراند، و در این بلده کتابخانه‌ای نیز فراهم داشت. شرح او بر منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، پیر هرات، در کتابخانه مرحوم مغفور له، آخوند ملا محمدمهدی کاشانی نراقی، نگهداری می‌شده است. این شرح نسخه اصل و به خط شخص ملا عبد الرزاق تحریر شده. و شاید این نسخه هم اکنون موجود باشد. حضرت بندگان حجت الاسلام آیت‌الله العظمی، حضرت آقای حاج آقا موسی زنجانی، در مشهد به حقیر فرمودند که این نسخه در مسقط الراس کاشانی، یکی از قراء کاشان، دیده شده است. و بعد شنیده شد که این نسخه در کتابخانه ورثه نراقی موجود است.
ملا عبد الرزاق از تلامیذ و تربیت یافتگان محضر نور الدین عبد الصمد بن الشیخ علی الاصفهانی است که به استاد خود علاقه شدید داشت. زادگاه ملا عبد الصمد اصفهان بود. وی از آن شهر به نطنز، که از مضافات اصفهان است، شد رحال کرد، و از این رو وی را گاه «ملا عبد الصمد نطنزی» خوانده‌اند.
[۵] شرح فصوص الحکم، قیصری، مقدمه، ص۱.



۱. شرح فصوص الحکم، قیصری، ص۱۵۶-۱۶۶.
۲. شرح فصوص الحکم، قیصری، ص ۱۶۹-۲۸۹.
۳. شرح فصوص الحکم، قیصری، مقدمه، ص۱.
۴. شرح فصوص الحکم، قیصری، مقدمه، ص۲.
۵. شرح فصوص الحکم، قیصری، مقدمه، ص۱.



نرم افزار عرفان، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.






جعبه ابزار