سیدمحمد بیرجندی تدین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سید محمد تدین پسر سید محمدتقی روضهخوان بیرجند بود و از چهرههای سیاسی و فرهنگی اواخر
دوره قاجار و
دوران پهلوی بود، ریاست مجلس، مسول انتقال
سلطنت از قاجار به پهلوی و وزارت معارف، اوقاف و فرهنگ و عضویت در
مجلس سنا از سوابق ایشان میباشد.
سیدمحمد بیرجندی معروف به تدیّن، پسر سید محمدتقی روضهخوان بیرجند بود، در ۱۲۶۰ ش در یکی از قرای بیرجند متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در
بیرجند گذراند، سپس برای ادامه تحصیل راهی
مشهد شد و در مدرسه میرزاجعفر حجره ای گرفت و به مدت هشت سال به آموختن
علوم قدیمه پرداخت. در ۲۳ سالگی از مشهد به
تهران عزیمت کرد و چندسال به تحصیل
ریاضیات و
فلسفه مشغول بود. سپس تحصیلات خود را نزد
عبدالرزاق بغایری و ناظم الاطباء در رشتههای ریاضی و طبیعی و طب ادامه داد و سرانجام در یکی از حجرات مدرسه فیلسوف واقع در
امامزاده اسماعیل تهران مکتبخانه ای دایر کرد و روضه خوانی هم میکرد. بعدها مکتبخانه را به مدرسه ای به نام تدیّن تبدیل کرد و خود نیز به تدیّن معروف شد. حُسن مدیریت وی و مراقبت در پیشرفت تحصیل شاگردان، سبب
شهرت مدرسه تدیّن شد.
سید محمد تدین در هر حالی از ترقی و توسعه مدرسه خود دست برنداشت و کلاسهای جدیدی دایر میکرد. وقتی هم در کابینه مستوفیالممالک وزیر معارف شد، در جهت توسعه و تکمیل مدارس اقداماتی کرد،
لایحه تعلیمات عمومی و ورزش اجباری و اعزام محصل به خارج در زمان وزارت او تصویب شد، به همین جهت از سال ۱۳۰۷ سالی یکصد نفر دانشجوی ایرانی پس از کنکور به خرج
دولت ایران به خارج اعزام میشدند.
در مبارزات مشروطیت جزو دموکراتها بود و از طرف آنها در دوره چهارم از تهران نامزد نمایندگی مجلش شد و هنگام انعقاد قرداد ۱۹۱۹ در کابینه وثوقالدوله از قرارداد پشتیبانی کرد.
تدین در
مسجد جامع تهران به
منبر میرفت و از راه دیگری در تحسین مردم ایران را ناراضی و وثوقالدوله را راضی میکرد.
مدتی وزیر کابینه شد، چون مبلغ ۶۰۰ هزار تومان از طرف
رضاشاه برای انجام کاری اختصاص داده شده بود و به مصرف صحیحی نرسید، مغضوب شد و از اواخر سال ۱۳۰۶ تا ۱۳۲۰ کاری نداشت و به امور مدرسه خود سرکشی میکرد.
هنگامیکه بین
میرزا کوچک خان و قوای
انگلیس در
گیلان جنگ و درگیری بود، وثوقالدوله تدین را به گیلان فرستاد و پیام صلحی را برای میرزا کوچک خان داد.
در ضمن تدین که سابقه آشنایی با امیر عشایر خلخالی داشت با او وارد مذاکره شده تا او را از اتحاد و همکاری با میراز کوچک خان منصرف کند، تدین در این زمینه موفقیتی به دست نیاورد.
تدیّن با مشروطه طلبان همراه و هم رأی بود و روزی که به فرمان
محمد علی شاه مجلس را به توپ بستند از مردم جدا نشد و پس از آن با نطقها و خطابههای پرشور، خلق را به
مقاومت در برابر ستمگریهای محمدعلی شاه و یاری کردن مجاهدین
تشویق میکرد.
وی با شرکت عده ای از روشنفکران آزادی خواه، دسته
سادات فاطمیه را تشکیل داد و در
مساجد به منبر میرفت و مردم را به فداکاری برمی انگیخت.
چندی هم با سربازان ملی در مسجد سپهسالار با قوای استبداد جنگید.
او که به همین سبب شهرت یافته بود، از افراد مبرّز
حزب دموکرات شد.
در انتخابات دوره چهارم مجلس شورای ملی به نمایندگی از
تهران انتخاب شد. در کابینه
وثوق الدوله به
حکومت گیلان منصوب و مأمور مذاکره و ابلاغ پیام صلح رئیس دولت به
میرزا کوچک خان جنگلی و حل مسالمت آمیز قضیه جنگل شد که توفیقی حاصل نکرد و به تهران بازگشت.
در انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی سید محمد تدیّن از بیرجند و قائنات به وکالت مجلس انتخاب شد.
وی در مجلس پنجم یکی از مهرههای مهم سردارسپه بود
و هم او بود که طرح قانونی تغییر رژیم مشروطه به جمهوریت را به مجلس داد.
در همین دوره بود که حسین بهرامی، از جمهوری خواهان، به تحریک تدیّن به
مدرس سیلی زد. در پی این
اهانت به مدرس، مردم به مجلس ریختند و با جمهوری مخالفت کردند و طومار جمهوری رضاخانی درهم پیچیده شد.
در ۱۵ مهر ۱۳۰۴ انتخابات هیئت رئیسه مجلس شورای ملی انجام گرفت و
میرزا حسین خان مؤتمن الملک به ریاست رسید و
سیدمحمد تدیّن نایب رئیس اول شد، اما مؤتمن الملک از قبول ریاست خودداری کرد.
مجلس پس از درخواست مجدد از مؤتمن الملک برای پذیرش ریاست و امتناع وی، بر آن شد حسن مستوفی را به ریاست برگزیند ولی او نیز نپذیرفت و استعفای خود را کتباً اعلام کرد.
تدیّن بی آنکه استعفانامه را قرائت کند با عنوان نایب رئیس اول جلسه را برقرار ساخت و اعتراض شهید مدرس به این عملِ خلافِ نظامنامه مجلس (قرائت نکردن استعفانامه و تعیین نشدن رئیس جدید) به جایی نرسید.
بدین ترتیب روز نهم آبان جلسه علنی مجلس شورای ملی به ریاست
سیدمحمد تدیّن نایب رئیس اول تشکیل شد و طرحی که داور به صورت مادّه واحده تهیه و به امضا رسانده بود و انقراض سلسله
قاجاریه و واگذاری موقت حکومت به
رضاخان را اعلام میکرد قرائت شد.
پس از مخالفتها و موافقتهایی که با این طرح در مجلس ابراز شد، مادّه واحده با اکثریت ۸۰ رأی از ۸۵ رأی در جلسه تصویب شد.
و ماده واحدهای تصویب شد که متن نامه او در این بار چنین است مورخه ۹ آبان ۱۳۰۴ نمره ۲۳۰۳۰ قانون اعلام انقراض سلطنت
قاجاریه و
تفویض حکومت موقتی به شخص آقای
رضاخان پهلوی:
ماده واحده:
مجلس شورای ملی به نام سعادت
ملت ایران انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام نموده و حکومت موقتی در حدود
قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص آقای رضاخان پهلوی واگذار میکند تعیین تکلیف حکومت قطعی موکل و به نظر مجلش موسسان است که برای تغییر مواد ۳۶-۳۷-۳۸-۴۰ قانون اساسی تشکیل میشود این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه ۹ آبان یک هزار و سیصد و چهار شمسی به تصویب مجلس شواری ملی رسید.
نایب ریس مجلس شورای ملی سید محمد تدین" بعد از ظهر روز نهم آبان ۱۳۰۴ اعضای هیئت رییسه مجلس به منزل سردار سپه رفتند تا به طور رسمی تصمیم مجلس را به اطلاع او برساند که سید محمد تدین چنین گفت: "قانون مصوبه انقراض سلطنت قاجار و اعطای حکومت موقتی مملکت ایران است که تقدیم حضور والا حضرت میگردد و کلیه نمایندگان با یک
قلب امیدوار انتظار دارند که سعادت ایران و ایرانیان در ظل عطوفت والا حضرت تأمین و این قدم بزرگی که در راه حیات جدید مملکت برداشته شد برای عامه میمون و مبارک باشد.
تدین خود در سالنامه دنیا میگوید: غروب جمعه ۸ آبان ۱۳۰۴ در شمیران بودم که تلفن کردند حضرت اشرف رضاخان میفرمایند به شهر بیایید تا شما را ملاقات کنم وقتی خدمت رسیدم فرمودند در زیر زمین داور مشغول کاری است به او کمک کنید رفتم دیدم داور پشت میز نشسته و وکلا ورقهای امضا میکنند و داور میگوید به بقیه وکلا هم تلفن کنید که بیایند وقتی وکلا آمدند داور متن ماده واحده را نشان داد و گفت وکلا امضا کردهاند و شما هم اگر موافقید امضا کنید من هم امضا کردم
عصر همان روز،
سیدمحمد تدیّن به اتفاق سایر اعضای هیئت رئیسه با رضاخان پهلوی ملاقات و تصمیم مجلس را دایر به خلع سلسله قاجاریه و تفویض حکومت موقت به وی تسلیم کردند.
در انتخابات بعدی هیئت رئیسه در آبان ۱۳۰۴، تدیّن به ریاست مجلس انتخاب شد. او در مجلس ششم نیز به ریاست مجلس برگزیده شد.
در ۱۸ بهمن ۱۳۰۵ تدیّن از ریاست مجلس و نمایندگی کناره گیری کرد.
و در همان روز در سمت وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه به کابینه
حسن مستوفی (مستوفی الممالک) وارد شد.
در خرداد ۱۳۰۶
مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه) بجای حسن مستوفی به رئیس الوزرایی انتخاب شد و
سیدمحمد تدیّن کماکان وزیر معارف و اوقاف بود.
اما او نیز خیلی زود مغضوب رضا شاه شد مانند خیلی کسان دیگر چون
نصرت الدوله،
تیمورتاش،
سردار اسعد دادگر و
دبیر اعظم که در صعود رضاخان به سلطنت نقش مهمی داشتند. بساط وزارت تدین خیلی زود برچیده شد و او گوشه عزلت اختیار نمود به این ترتیب رئیس سابق مجلس به سختی تحت کنترل قرار گرفت زندگی برای تدین که آن همه برای رضاشاه فداکاری کرده بود بسیار سخت و ناگوار شد.
تقی زاده درباره تدین مینویسد: رضاشاه تدین را وزیر معارف کرده بود یک روز در هیئت وزیران گفته بود تدین را راه ندهید گفت من این آدمها را میشناسم، قصدم این است هر که از خودش دم میزند چند روزی سرکار میآورم تا ببینم چه از دستش برمیآید ضرری که نمیتوانند برسانند گفته بود میدانم این تدین و رهنما با انگلیسیها ارتباط دارند تدین آدم خیلی تندی بود و خیلی افاده و
تکبر داشت وقتی هم که سنا منعقد گردید با من مدعی شد.
در ۱۷ دی ۱۳۰۶ مغضوب
رضاشاه شد و از سمت وزارت کناره گیری کرد (منشأ این غضب، گویا آن بوده که تدیّن از رضاشاه در دوران نخست وزیری وی برای انجام کاری مبلغی دریافت کرده بوده اما در انجام آن کار قصور داشته است.
تدیّن سخنوری ماهر بود و در مدت وزارت خود سخنگویی دولت را به عهده داشت و از لوایح دفاع میکرد
از جمله اقداماتی که وی در مدت وزارت یازده ماهه خود انجام داد، الغای امتیاز حفریات مملکت بود که
ناصرالدین شاه و
مظفرالدین شاه به فرانسه داده بودند.
بعلاوه، وی در تصویب سریع چندین قانون در کمیسیونها و مجلس نقش عمده ای داشت.
مهمترین این قوانین عبارت بود از قانون اعتبار تعلیمات عمومی مصوب اردیبهشت ۱۳۰۶ و مکمل آن در ۱۳ مهر ۱۳۰۶؛
قانون ورزش اجباری در مدارس مصوب شهریور ۱۳۰۶؛ و چند قانون برای استخدام معلم از فرانسه و آلمان برای مدرسه حقوق و صنعتی. در زمان او مدرسه حقوق و مدرسه علوم سیاسی به مدرسه واحدی به نام مدرسه
عالی حقوق و علوم سیاسی مبدل شد و ضمیمه وزارت معارف گردید. مدرسه تجارت نیز از وزارت فوائد عامه منتزع و تحت اداره وزارت معارف قرار گرفت.
از دیگر اقدامات تدیّن، الزام مدارس خارجی در
ایران به تدریس
تاریخ و جغرافیای ایران به محصلان ایرانی، تأسیس بیش از دویست باب مدرسه در قصبات و دهات و تشکیل کلاسهای شبانه برای آموزش اصول جدید
تعلیم و
تربیت به آموزگاران بود.
تدیّن در ۱۲۹۸ ش امتیاز انتشار روزنامه صدای تهران را گرفت که اولین شماره آن در ۲۰ مرداد ۱۲۹۸ انتشار یافت. این روزنامه از طرفداران
وثوق الدوله و از جمله مدافعان قرارداد ۱۹۱۹ بود.
در سوم اسفند ۱۲۹۹ کودتاچیان تدیّن را توقیف و زندانی کردند، ولی پس از مدتی آزاد شد.
مجلس چهارم در اول تیر ۱۳۰۰ افتتاح شد و
سیدمحمد تدیّن، نماینده مردم تهران، در زمره وکلای متنفذ آن مجلس و ظاهراً جزو اکثریت بود.
او در ۱۵ مهر ۱۳۰۰ در انتخابات هیئت رئیسه مجلس شرکت کرد و در زمره منشیان انتخاب شد و در انتخابات فروردین ۱۳۰۲ نایب رئیس دوم مجلس گردید.
سیدمحمد تدیّن در اوایل ۱۳۰۹ش به استانداری کرمان منصوب شد و این مأموریت بیش از نه ماه به طول انجامید. او در اسفند همان سال به
تهران احضار شد
و با تأسیس دانشگاه تهران در ۱۳۱۳ش به استادی دانشکده ادبیات برگزیده شد و در ۱۳۲۰ به عضویت فرهنگستان ایران منصوب گردید.
در ۱۳ آذر ۱۳۲۰ در ترمیم کابینه
محمد علی فروغی به وزارت فرهنگ منصوب شد
و در فروردین ۱۳۲۱ به ریاست دانشکده ادبیات انتخاب گردید.
در ۲۸ بهمن ۱۳۲۱ که
علی سهیلی کابینه خود را معرفی کرد، تدیّن ابتدا وزیر مشاور و سپس در ۱۳ اسفند همان سال وزیر خواروبار بود و در ۲۳ تیر ۱۳۲۲ وزیر مشاور و سرانجام وزیر کشور شد.
و در همین دوران وزارتش بود که متهم به
اختلاس شد همچنین به این خاطر که انتخابات دوره چهاردهم زیر نظرش انجام شد متهم به اعمال نفوذ غیر قانونی در انتخابات دو حوزه (بندرعباس و
بلوچستان شد)
در سال ۱۳۲۳ (ه. ش) در مجلس توسط
مرحوم دکتر مصدق و دیگران علیه تدین اعلام
جرم شد. دکتر مصدق در جلسه اول مجلس ۱۴ نشان داد که میخواهد با
فساد و
دزدی و کسانی که به نام هیئت حاکمه و وزیر و نخست وزیر حقوق حقه مردم را از بین ببرند مبارزه کند ولی عده زیادی از نمایندگان نمیخواستند که تلاش دکتر مصدق به نتیجه برسد اما او با اعلام جرم دولت این کار را انجام داد.
در ۱۸ تیر ۱۳۲۳
سید مهدی فرخ نماینده دوره چهاردهم مجلس شورای ملی، در مجلس علیه
سیدمحمد تدیّن به سبب سوء استفاده مادی در انتخابات مجلس چهاردهم و سوءاستفاده از اموال دولتی اعلام جرم کرد
و پرونده او برای رسیدگی تسلیم دیوان
عالی تمیز شد.
اعلام جرم دیگری هم نسبت به خرید سه هزار تن گندم که به دستور او در زمان تصدی وزارت خوار بار انجام شده بود در مجلس مطرح شد و بر حسب تصویب اکثریت مجلس رسیدگی به جرائم منتسب به تدین به موجب ماده ۷۵ قانون اساسی در صلاحیت دیوان کشور تشخیص داده شد
و پرونده به دیوان کشور فرستاده شد و دادستان دیوان کشور در اوخر سال ۱۳۲۵ علیه او
کیفر خواست صادر کرد و تقاضای رسیدگی و مجازات او را از دیوان کشور کرد.
در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۲۶ محاکمه
سیدمحمد تدیّن در دیوان
عالی کشور به ریاست
محمد شفیع جهانشاهی و با حضور کلیه رؤسای شعبهها و مستشاران دیوان
عالی کشور آغاز شد.
در آن هنگام دیوان کشور دارای هشت شعبه بود و بیشتر دادرسان شعب هشتگانه در دادرسی تدین شرکت داشتند اویسی و نهاوند وکلای مدافع تدین و خودش ادعا نامه دادستان را رد کرده و در برابر
دادگاه دفاع کردند این محاکمه بسیار جنجالی بود (در این محاکمه عده زیادی از نمایندگان مجلس و رجال و مدیران جراید حضور داشتند. محاکمه ده روز به طول انجامید و سرانجام رأی به برائت او داده شد.
)
و شرح آن این گونه میباشد.
روز ۸ تیرماه ۱۳۲۵ قرار بازداشت سید محمد تدین وزیر خواربار سابق که از طرف دادستان کل صادر شده بود مورد تایید هئیت عمومی دیوان
عالی کشور قرار گرفت و به زندان رفت.
سید محمد تدین با سابقه
ریاست مجلس و سالها وزارت به
دفاع از خود در برابر اتهاماتش پرداخت و چنین گفت: این محاکمه تاریخی از آن نظر مورد استقبال واقع شد که بعد از شهریور ۲۰ تنها وزیر است که به محاکمه دعوت شده است پروندهای که برای من درست کردهاند مغرضانه بود و من مفتخرم که چنین فرصتی به من داده شد که به نام یک نفر متهم در بزرگترین دادگاه کشور حاضر شده حقایقی را به اطلاع
ملت ایران برسانم.
من متاثرم که در محیطی قرار دارم که پر است از اغراض شخصی و
حسادت، به طوری که خدمات شایستهای که به کشور کردهام آن را نادیده میگیرند غافل از اینکه بالاخره حقیقت روشن خواهد شد خوشحال هستم که در مقابل بزرگترین دادگاه کشور حقایقی را بگویم تا به کسانی که اتهامات ناروا به من زدهاند پاسخ گفته باشم.
من از ابتدای
مشروطیت فعالیت سیاسی را شروع کردهام قبل از آن زندگی تحصیل و طلبگی داشتهام خدمات بنده قسمتی فرهنگی و قسمتی ملی و اجتماعی است. خدمات فرهنگی من با تاسیس مدرسه شروع میشود که یک سال پس از مشروطیت به تاسیس مدرسه تدین پرداختم این مدرسه را با یک شاگرد باز کردم و بعد تعداد آن به ۷۰۰ نفر رسید در مدت ۳۷ سالی که مدرسه را داشتم بیش از سه هزار نفر از آنجا فارغ التحصیل شدهاند که اکنون در کشور مقامی دارند و در تمام مدت رفتارم با شاگردان مثل پدر و فرزند بوده است ولی بعد از ۳۷ سال مجبور شدم آن را منحل کنم چون وزارت فرهنگ مدارس را طور دیگری میخواست من بیش از ۲۴ جلد کتاب تالیف کردهام که قسمتی از آن در مدارس تدریس میشود... کتابی به نام
اصول فن خط دارم که در
فارسی بیسابقه است رموز خطابه از دموستن یونانی تا
سید جمال افغانی در آن تشریح شده است.
خدمات من با جنگیدن با
محمد علی شاه در بمباران مجلس شروع شد من
اسلحه به دست گرفته تعلیمات نظامی دیده در
مسجد سپهسلار با قوای دولتی جنگیدم دفاع یک قسمت از شهر تحت نظر من بود ما مردانه جنگیدیم و عکس خود را که جزو سربازان ملی و
هیئت سادات فاطمیه بود به دادگاه تقدیم میکنم.
تدین همچنین بعد از گفتن سوابق کاری خود به شکایت از بازداشت خود و نقشی که در پیروزی رضاخان داشته پرداخت و این چنین گفت:
آقایان هیچ کس فکر نمیکرد که
مشروطیت به این صورت در خواهد آمد روزی من در پشت میز اتهام باشم و بخواهم از خود دفاع کنم بعد از این وقایع عضو حزب دموکرات شدم و به عنوان نماینده تهران به مجلس رفتم من نه رئیس ایل بودم و نه سرمایهای داشتم مردم برای این که به آنها خدمت میکنم مرا انتخاب کردند من در قسمتی از ادوار مجلس بر مجلس ریاست کردم در آن موقع بزرگان کشور در مجلس بودند و همه میدیدند که یک سید پشت میز ریاست نشسته و این سید مجلس را به خوبی اداره میکند اینها همه از
لطف خداوند بود نه از لیاقت من از جمله کارهای مهمیکه در آن ایام صورت گرفت تغییر
سلطنت از قاجاریه به پهلوی بود من از طرفداران سردار سپه بودم ولی قانون اساسی را به سردار سپه ترجیح دادم من متن ماده واحده را طبق
قانون اساسی اصلاح کردم و گفتم اگر اصلاح مرا قبول نکیند پشت میز ریاست (نیابت ریاست) نمیشینم ودر مجلس با آن مخالفت میکنم من خالق سردار سپه نبودهام اوضاع او را آورد
فقر و فاقه و
جهل و تشتت مولود آمدن سردار سپه شد معلول تقاضای محیط بود این که سردار سپه موفق شد برای این بود که تمام ایران مستعد بود خدا نکند این مملکت دیگر
دیکتاتور داشته باشد خواه نظامی و خواه غیر نظامی.
از سال ۵ و ۶ سلطنت عدهای اطراف رضاشاه حلقه زده و تملق میگفتند و هیچ مصلحی نیست که فسادی در کارهایش نباشد گفتند در جمهوریت من از اعلیحضرت فقید پول گرفتم اگر گرفته بودم پیش پهلوی حیثیتی نداشتم
سرلشگر ابوذر جمهری میخواست پولی بدهد ولی قبول نکردم او زنده است میتوانید از او بپرسید هرکس از شاه سابق پول میگرفت معنی آن جان دادن بود حتی کسانی که از خارجیها پول گرفتند او پس گرفت.
درباره صدور جواز تدین گفت: عجب مردمان احمقی هستند که چنین نستبی به من میدهند من که در روز نهم آبان ۱۳۰۴ به عنوان رییس مجلس قانون انتقال سلطنت را
امضا کردم اگر میخواستم سو استفاده کنم آن روز خیلی بیشتر از این روزها ممکن بود چرا به جواز چند خروار جو آلوده شوم همینطور تدین در مورد زندان و اوضاع آن روز اطلاعاتی به دادستان میدهد.
آقای دادستان چرا بنده را آوردید پشت این میز، چرا مسببین حادثه شهریور ۲۰ را تعقیب نکردید؟
با من که یک روز
وزیر بودم این طور رفتار میکنند وای به روز مردم مرا بردند بین جانیان و آدمکشان... جایی که برای سیصد نفر جا داشت هفتصد نفر آنجا زندانی بودند شبها صدتا صدتا و پنجاه نفر هم اضافه میشد؛ مثل گوسفند بر روی هم میلولیدند مانند حیوانات با پستترین وضع زندگی میکردند من هفده روز در آن جا بودم اگر وزیر هم نبودم سید محمد تدین که هستم من متهم بودم ولی چرا مرا بردند بین جانیان... خوب بود آقای
دادستان میرفتند و آنجا را میدیدند و آن وقت تند تند مردم را به زندان نمیفرستاند در مجلس ۱۲۶ نفر
وکیل داریم و هزاران کاندیا و عدهای که وکیل نمیشوند شاکی میگردند بنده و آقای سهیلی هیچ نقشی و دخالتی نداشتیم، زیرا اگر من این حق را داشتم و قاون اجازه میداد میدانستم چه اشخاصی را وکیل کنم و به مجلس بفرستم باید از کسانی که به وسیله
پول وکیل میشدند جلوگیری کرد عدهای وکالت را میخواهند تا
تجارت کنند و ده برابر و صد برابر میخواهند دربیاورند.
سرانجام
رای دادگاه به
برائت تدین اعلام شد، تماشاچیان برای تدین کف زدند و او را روی دست بلند کردند، به محوطه دادگستری بردند تدین با صدای (زنده باد عدالت) چنین گفت: من به شما
نصیحت میکنم که همواره پیرامون حقیقت و درستی را بگیرید، کسانی که مرا
متهم کردند با این رای رسوا شدند این نتیجه یک عمر خدمت و صداقت است و این
احساس هم برای من یک اجر معنوی است از مطبوعات و قضات
کشور تشکر میکنم خود هم روزنامه نگار بودم و میدانم که مطبوعات میتوانند چه خدمتی به مملکت انجام دهند
آرزو دارم که ملت ایران همیشه سربلند و سر افراز باشد.
در ۱۳۲۸ ش وی از
مشهد سناتور شد و پس از پایان انتخابات در سال ۱۳۲۸ در
مجلس سنا عضویت یافت و با کابینه سپهبد
رزم آرا به مخالفت برخاست.
ولی عمر او وفا نکرد که دوره را آخر برساند و تدیّن در آذر ۱۳۳۰ براثر بیماری
سرطان در
امریکا در سن هفتاد سالگی درگذشت
و
جنازه او پس از حمل به
تهران در
امامزاده صالح تجریش
دفن شد.
تدیّن آثار تألیفی و ترجمه ای متعددی دارد که عبارتاند از: جامع محمدی؛ نخبة الادب، دو جلد؛ عربی، پنج جلد؛ علم الاشیاء، شش دوره؛ حساب، دو جلد؛ جغرافیا، چهارجلد؛ تعلیمات مدنی؛ انکشافات جغرافیایی؛ اکتشافات جغرافیایی؛ اصول خطابه و تاریخ مختصر منطق.
(۱) ایران مجلس شورای ملی، صورت مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره پنجم.
(۲) مهدی بامداد، شرح حال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران ۱۳۵۷ش.
(۳) محمدتقی بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، تهران ۱۳۲۳ـ۱۳۶۳ش.
(۴) چند پرده از زندگانی رجال معروف ایران، تهران ۱۳۲۴ش.
(۵) د. فارسی.
(۶) سالنامه دنیا، سال ۲ (۱۳۲۵ش).
(۷) عیسی صدیق، یادگار عمر، تهران، ج ۱، چاپ سوم، ۱۳۵۲ش، ج ۲، چاپ دوم، ۱۳۵۴ش.
(۸) جمشید ضرغام بروجنی، دولتهای عصر مشروطیّت، تهران (۱۳۵۰ش).
(۹) باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۶ش.
(۱۰) مهدی فرخ، خاطرات سیاسی فرخ، تهران (۱۳۴۵ش).
(۱۱) عطاءاللّه فرهنگ قهرمانی، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملّی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنینیه از ۲۵۰۸ تا ۲۵۳۶ شاهنشاهی، تهران ۱۳۵۶ش.
(۱۲) احمد متین دفتری، خاطرات یک نخست وزیر، چاپ باقر عاقلی، تهران ۱۳۷۰ش.
(۱۳) حسن مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج ۲، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۱۴) عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۶۰ش.
(۱۵) مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، تهران ۱۳۶۳ش.
(۱۶) اقبال یغمائی، وزیران علوم و معارف و فرهنگ ایران، تهران ۱۳۷۵ش.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سید محمد تدین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۳/۱۷. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «سیدمحمد بیرجندیتدین»، شماره۳۳۸۸.