• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سید ناصر حسین موسوی هندی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقبره سید ناصر حسیننجم‌الدین ابوالفضل سید ناصر حسین موسوی لکهنوی هندی (۱۲۸۴-۱۳۶۱ق)، ملقب به شمس‌العلماء و صدرالمحققین، فرزند میر حامد حسین موسوی هندی، فقیه اصولی، محدث و از علمای هندوستان و مرجع تقلید شیعیان در قرن چهاردهم قمری بود.
وی نزد پدرش میر حامد حسین، مولانا لطف حسین صاحب و میر محمد عباس شوشتری تحصیل کرده و در شانزده سالگی اجازه اجتهاد دریافت کرد و به تدریس و تالیف پرداخت. سید ناصر از پدرش، میر محمد عباس شوشتری، میرزا حسین نوری و سید مرتضی کشمیری اجازه روایت حدیث داشت و خودش نیز به آقا بزرگ تهرانی، سید محمدصادق بحرالعلوم و سید شهاب‌الدین نجفی مرعشی اجازه روایت داده بود. او مدتی بعد از درگذشت پدرش مرجعیت را عهده‌دار شده و مردم هند از مقلدان او شدند. از جمله فعالیت‌های سید ناصر، تاسیس دانشکده شیعه کالج، منبر رفتن و موعظه و ارشاد مردم، تجدید بنای مرقد قاضی نورالله شوشتری، آموزش و پرورش خطیبان و شاعران، تولیت کتابخانه ناصریه را می‌توان نام برد. از این عالم تالیفات بسیاری برجای مانده است. سید ناصر هندی سرانجام در سال ۱۳۶۱ قمری درگذشت و در جوار پدرش در حسینیه «غفران مآب» و در حرم قاضی نورالله شوشتری به خاک سپرده شد.

فهرست مندرجات

۱ - خاندان
       ۱.۱ - سخن آقا بزرگ تهرانی
       ۱.۲ - برخی از بزرگان
۲ - ولادت
۳ - تحصیلات
۴ - تدریس
۵ - شاگردان
۶ - ملقب به صدرالمحققین
۷ - بر فراز منبر
۸ - مرجعیت
۹ - ویژگی‌ها
       ۹.۱ - نظم در زندگی
       ۹.۲ - تواضع
       ۹.۳ - سیمای ظاهری
۱۰ - فعالیت سیاسی و فرهنگی
۱۱ - محفل قصیده‌خوانی
۱۲ - تالیفات
       ۱۲.۱ - مهم‌ترین تالیف
       ۱۲.۲ - دیگر آثار
۱۳ - فرزندان
       ۱۳.۱ - نصیر المله
              ۱۳.۱.۱ - فعالیت‌های سیاسی
              ۱۳.۱.۲ - وفات و مدفن
              ۱۳.۱.۳ - آثار نصیر المله
       ۱۳.۲ - سعید المله
              ۱۳.۲.۱ - تحصیلات و اساتید
              ۱۳.۲.۲ - فعالیت‌ها
              ۱۳.۲.۳ - تالیفات سعیدالمله
       ۱۳.۳ - سید علی ناصر عبقاتی
       ۱۳.۴ - دخترها
۱۴ - کتابخانه‌ ناصریه
       ۱۴.۱ - توصیف آقا بزرگ تهرانی
       ۱۴.۲ - توصیف سید محسن امین
       ۱۴.۳ - تولیت کتابخانه
۱۵ - درگذشت
۱۶ - فهرست منابع
۱۷ - پانویس
۱۸ - منبع


بیت صاحب عبقات، از معروف‌ترین و اثرگذارترین بیوت علمی شیعه در هندوستان به شمار می‌رود.

۱.۱ - سخن آقا بزرگ تهرانی

شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره آنان می‌نویسد:
... این خاندان بزرگ، از کسانی‌اند که خدای متعال، آنان را مشمول رحمت خویش ساخته، مواهبش را بر بزرگان آنان ارزانی داشته، به ایشان شایستگی و قابلیت بخشیده، پوششی از الهام به آنان داده و سایه توفیق را بر سر آنان گسترده است. آنان هم نعمت‌های خدا را تباه نکردند و به پاس آن نعمت‌ها، همه ایام زندگی‌شان را در حمایت از حریم دین سپری کردند و برای استواری پایه‌های مذهب جعفری، بی‌امان کوشیدند. خدمت آنان به دین و فداکاری‌شان در بر افراشتن بیرق حق، از حد و شمار فزون است. از این‌رو، حقی واجب بر ذمه شیعیان دارند.
[۱] آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، کرام البررة، ج۱، صص ۱۴۸ – ۱۴۹.


۱.۲ - برخی از بزرگان

برخی از بزرگان این خاندان صاحب عبقات، عبارتند از:
آیت‌ الله سید محمدقلی موسوی لکهنوی۱۲۶۰ق)، صاحب تشیید المطاعن. (جدّ سید ناصرحسین)؛
آیت‌ الله میر حامد حسین موسوی۱۳۰۶ق)، صاحب عبقات الانوار فی مناقب الائمه الاطهار. (پدر سید ناصر حسین)؛
آیت‌ الله سید ناصر حسین موسوی۱۳۶۱ق).
علامه سید سراج حسین موسوی کنتوری۱۲۸۲ق)، فیلسوف، ریاضی‌دان، حکیم و طبیب معروف. (عموی سید ناصر حسین)؛
علامه سید اعجاز حسین موسوی کنتوری۱۲۸۶ق) صاحب کشف الاستار عن وجه الکتب والاسفار. (عموی سید ناصر حسین)؛
علامه سید ذاکر حسین موسوی لکهنوی (م ح ۱۳۵۸ق)، صاحب فتح الغالب فی رد شرح المطالب.
اینک در این گفتار، به شرح زندگی آیت‌ الله سید ناصر حسین موسوی لکهنوی، یکی شخصیت‌های این خاندان می‌پردازیم که نامش در کتاب‌های تاریخ و تراجم و مشهور به «شمس‌العلماء» و «ناصر المله» است.


آیت‌ الله سید ناصر حسین، در روز پنج‌شنبه، ۱۹ جمادی‌ الثانی سال ۱۲۸۴ق ـ که بنا بر قولی سالروز ولادت حضرت اسحاق (علیه‌السّلام) است ـ در بیت صاحب عبقات، و در خانه فقیه، متکلم و محدث شیعه، آیت‌ الله میر حامد حسین موسوی هندی، چشم به جهان گشود. پدرش بر او نام نجم‌الدین ابوالفضل سید ناصر حسین و عمویش اعجاز حسین، بر او نام اسحاق نهاد.
[۲] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۶.
[۳] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۸.

نیای او سید محمدقلی، پدرش میر حامد حسین، برادرش سید ذاکر حسین، و عموهایش سید سراج حسین و سید اعجاز حسین بوده‌اند.
[۴] انصاری قمی، ناصرالدین، مجله مسجد، ش ۵۴.



سید ناصر حسین تحصیل خود را در خانه آغاز کرد و پس از خواندن قرآن مجید و کتاب‌های مقدماتی، برای ادامه تحصیل نزد مولانا لطف حسین صاحب رفت. پس از مدتی، وی شایستگی آن‌را یافت که پدرش میر حامد حسین، به او درس دهد. سپس، در حلقه درسی مفتی میر محمد عباس شوشتری (۱۲۲۴ - ۱۳۰۶ق) شرکت کرد و از محضر او و پدرش در فقه، اصول، حدیث و کلام، بهره‌های فراوان برگرفت. او در آن زمان، در تحصیل دانش بسیار می‌کوشید، به طوری‌که از خواب و خوراک به‌اندکی بسنده می‌کرد و از ساعات و دقایق عمرش به خوبی بهره می‌برد.
نوجوانی بیش نبود که نامش در ردیف فضلای لکهنوی مطرح شد، به‌گونه‌ای که وقتی هم‌درسش، میر محمدمهدی لکهنوی (۱۲۸۲ - ۱۳۳۰قتکملة نجوم السماء را نگاشت، کتاب را به سید ناصر حسین داد و وی آن را از آغاز تا پایان بازبینی کرد و غلط‌هایش را یادآور شد.
[۵] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۲۷.

سید ناصر حسین، بسیار مورد علاقه استادش میر محمد عباس بود و مفتی از کودکی و آغاز تحصیل وی، بدو عنایت فراوان داشت، چنان‌که در نامه‌ای که در دوازده سالگی ناصر حسین برایش نوشته، آمده است:
‌ای نور چشم من! ‌ای عین الکمال! خدا تو را حفظ کند و از چشمه کمالات، سیرابت گرداند. تو در مسیر طلب دین به علما و مجتهدان و در زندگی دنیوی و ناراحتی‌های دنیا به زیردستانت از فقیران و مساکین بنگر، پس به این نوع نگریستن، دشواری‌ها کاهش و شوق و علاقه‌ات افزایش می‌یابد و به این نگاه، بر گرسنگی صبر می‌کنی و بر روزی‌ اندک، شکر می‌کنی.
[۶] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۹.

ناصر حسین توانست در شانزده سالگی اجازه اجتهاد دریافت کند. در سال ۱۳۰۰ق، نخستین رساله‌اش را درباره «وجوب سوره در رکعت اول و دوم» نگاشت و مفتی میر محمد عباس و میر حامد حسین بر اساس آن، بدو اجازه اجتهاد دادند.
[۷] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۷.

همچنین از پدرش و آیات عظام: مفتی میر محمد عباس شوشتری، حاج میرزا حسین نوری صاحب مستدرک و سید مرتضی کشمیری، اجازه روایت حدیث داشت. خود او نیز به شیخ آقا بزرگ تهرانی، سید محمدصادق بحرالعلوم و سید شهاب‌الدین نجفی مرعشی، اجازه روایت داده بود.
[۸] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۲.



سید ناصر حسین، تمام علوم رایج زمان خود را به خوبی فرا گرفت و در آنها شهره شد، به طوری‌که بسیاری از دانش‌پژوهان به سوی او شتافتند و از محضرش بهره بردند. وی از شانزده سالگی به تدریس پرداخت. در آغاز، حدود پانزده درس را تدریس می‌کرد و شیعه و سنی در این جلسات شرکت می‌کردند.
با گذشت زمان، بیشتر به تدریس فقه، حدیث و ادبیات همت می‌گماشت و در ضمن، به مطالعات گسترده‌اش ادامه می‌داد.
[۹] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۷.



بیشتر علمای لکهنو از شاگردان سید ناصر حسین بودند که برخی از آنان عبارتند از:
[۱۰] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۰.

۱. مولانا ابوالکلام آزاد، که دو سال نزد وی نهج البلاغه خواند و به تشیع متمایل شد؛
۲. سبط حسن؛
۳. مفید حسین زیدپوری؛
۴. عالم حسین (۱۲۸۵ - ۱۳۵۳ق)، صاحب ترجمه اسداء الرغائب؛
۵. مختار احمد سهار پوری (۱۲۹۵ - ۱۳۷۰ق
۶. محمد‌هارون زنگی ‌پوری (۱۲۹۲ - ۱۳۳۹ق)، مترجم صحیفه سجادیه، احقاق الحق، الهیئة والاسلام؛
۷. شیخ فدا حسین (۱۲۷۸ - ۱۳۵۳ق)، صاحب سبیکة اللجین فی مناقب مولانا ناصر حسین و الحق المبعثر؛
۸. سید شبیر حسین زیدی جونپوری (۱۳۰۸ - ۱۳۶۶ق)، صاحب دیوان اشعار؛
۹. عباس حسین؛
۱۰. محمد حامد زیدپوری؛
۱۱. محمد داود زنگی پوری؛
۱۲. سید محمد نصیر موسوی (۱۳۱۲ - ۱۳۸۶ق)، صاحب دیوان اشعار؛
۱۳. سید محمد سعید موسوی (۱۳۳۳ - ۱۳۸۷ق)، صاحب کتاب الامام الثانی عشر؛
۱۴. سید ساجد حسین موسوی (۱۳۲۰ - ۱۳۹۹ق)، صاحب دیوان اشعار.


سید ناصر حسین که در مکتب پدرش میرحامد حسین، پرورش یافته و با مبانی علمی و فقهی او به خوبی آشنا بود، پاسخ به استفتائات و نامه‌ها را بر عهده گرفت. میر حامد حسین، کار عبقات الانوار را نیز بدو سپرد. سید ناصر حسین شایستگی خویش را با نگارش ۲۰۰ صفحه از عبقات نشان داد و مطالب عالی کتاب سبائک الذهبان را عرضه کرد. از این‌رو پدرش به او لقب «صدرالمحققین» داد.


سید ناصر حسین در زمان پدرش، بر اریکه منبر تکیه زد. وی از سال ۱۳۰۳ق، در مسجد کوفه در محله کاظمین لکهنو، بعد از هر نماز جمعه بر منبر می‌رفت و به وعظ و ارشاد مردم می‌پرداخت. خطبه‌های وی به قدری عالمانه و سرشار از تحقیق و نکته‌های علمی بود، که عالمان، ادیبان و مردم عامی برای شنیدن آن حاضر می‌شدند. او پس از خطبه، درباره آیه شریفه: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ » صحبت می‌کرد. سخنرانی‌های وی در ماه رمضان، هر روز تکرار می‌شد و در تمام عمر، همین آیه موضوع کلامش بود و در لابه‌لای آن، موضوعاتی مانند امر به معروف، عبادت و ثواب آن، بیم دادن بر ترک اعمال و واجبات را می‌گنجانید. مرتضی حسین در این‌باره می‌نویسد: «من در ماه رمضان، سعادت گوش دادن به موعظه‌ها را داشتم».
[۱۲] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۷.

وی در این مدت طولانی، دچار تکرار موضوع، درازگویی خسته‌کننده و پیچیدگی در کلام نمی‌شد، بر عکس، همواره با کلام بکر و سخنان جدید به منبر می‌رفت و با فصاحت و بلاغت خود، همگان را به تعجب وا می‌داشت.
[۱۳] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۹.



میرحامد حسین در ماه صفر سال ۱۳۰۶ق درگذشت. در پی وفاتش، مسئولیت‌های فرزندش، سید ناصر حسین، افزون شد. وی با اینکه ۲۲ ساله بود، به دلیل قابلیت ذاتی و شایستگی علمی‌اش، به‌خوبی از عهده مناصب پدرش برآمد و با کوشش‌های بسیار، نظم و دقت در زندگی، بردباری و اخلاق پسندیده، مردم را به سوی خویش جلب کرد. پس از مدتی، وی به مقام مرجعیت شیعه رسید و مسلمانان شبه قاره هند، از مقلدان وی شدند.
[۱۴] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۷.

او به علت قابلیت‌های ذاتی و علوم اکتسابی‌اش، در نزد مردم هند، پاکستان، ایران، عراق، آفریقا، برمه، کشمیر و تمام دنیای شیعه، شخصیتی عظیم و بی‌مانند بود و علمای شیعه بدو به دیده احترام می‌نگریستند.
[۱۵] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۰.



سید ناصر حسین دارای ویژگی‌هایی بوده که به برخی از آنها اشاره می‌شود.

۹.۱ - نظم در زندگی

سید مرتضی حسین لاهوری می‌نویسد:
این سید بزرگوار، زاده آن شیر بیشه علم و تحقیق بود و نشانه‌ای از نشانه‌های خدا، که خداوند به او راه را روشن کرد و حجت را تمام نمود. وی فقیهی محدث، رجالی متتبع، ادیب آگاه و خطیبی فصیح با همتی عالی، جایگاهی والا، دستی بخشنده، اخلاقی شایسته، مهربان و با مدارا، و دارای‌ اندیشه ژرف و رای استوار بود. مرجع امور دینی و سیاسی مردم، و دارای نفوذ در دل‌های خلق به شمار می‌رفت. هیچ‌گاه از بحث و تحقیق خسته نمی‌شد و هماره مشغول تالیف و تصنیف بود، حتی در بدترین احوال و در حال بیماری و گرفتاری. از بام تا شام در کتابخانه‌اش می‌نشست، می‌نوشت، مطالعه می‌کرد و پاسخگوی مردم بود.
[۱۶] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۹.

ناصر حسین، وارث شایسته کمالات خاندان والای خود بود. او در عین‌حال که مرجع تقلید و پیشوای مذهبی مسلمانان به شمار می‌رفت و بیشتر وقتش به تالیف، تدریس و رسیدگی به مشکلات دینی مردم سپری می‌شد، با دوستانش نیز رفت و آمد داشت و به عیادت بیماران و تشییع جنازه‌ مردگان می‌رفت. وی برای همه کارها، وقت خود را تنظیم کرده بود و از برنامه‌هایی که معیّن کرده بود، تخطی نمی‌کرد.
از حجم بسیار تالیفات وی، پیداست که در زمان معیّن نوشتن کتاب‌هایش، به کار دیگری نمی‌پرداخت. گویند: یکی از راجه‌های حیدرآباد، عثمان علی‌خان، پس از مدت‌ها اصرار و پافشاری، توانست از او اجازه دیدار بگیرد. زمانی‌که از مقر حکومتی‌اش به در خانه سید آمد و ناصر حسین از آمدنش خبردار شد، از پنجره کتابخانه‌اش سر بیرون آورد و سلام کرد و فرمود: شما که مشتاق دیدار من بودی، از همان‌جا مرا بنگر. پس از لحظاتی چند، وی پنجره را بست و به کار خویش مشغول شد. راجه هم که از این دیدار خوشحال بود و به خود می‌بالید، از همان‌جا برگشت. وقتی فرزندان ناصر حسین از او پرسیدند که چرا عثمان علی‌خان را به داخل راهنمایی نکردید و با او سخنی نگفتید، فرمود: من کار دارم، وقت فارغی برای این کارها ندارم و در برابر هر لحظه‌ از عمر خود مسئولم.
اوقات مطالعه، نوشتن، تدریس، وعظ و نماز جماعت، عبادت، استراحت، ملاقات‌های عمومی، شرکت در مراسم گوناگون، عیادت مریضان و کارهای دیگر ناصر حسین، همه معیّن بود و از هیچ‌یک سرپیچی نمی‌کرد.
[۱۷] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۹.

وی با اینکه اهل تالیف و تصنیف بود، با دوستانش نیز رفت و آمد داشت و پیوسته در عبادت و ریاضت شرعی، خدمت به دین و مردم، و انجام دادن کارهای علمی‌ بود. پس از نماز صبح، یک ساعت به تعقیبات و اوراد و اذکار می‌پرداخت. سپس دو ساعت با مردم دیدار می‌کرد و به پرسش و پاسخ و کمک به ارباب حاجت می‌پرداخت. آنگاه به‌ اندرون خانه می‌رفت و تا ساعت سه بعدازظهر را به تصنیف، تالیف و تدریس می‌گذراند. پس از اقامه نماز مغرب و عشا ـ به جماعت ـ دوباره به مباحثه می‌پرداخت.
سید ناصر حسین در ماه محرم و صفر، در مجالس شرکت می‌کرد و در ماه رمضان علاوه بر اینها، ظهرها و شب‌ها نماز جماعت هم می‌خواند.
[۱۸] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۹.

او تمام زندگی‌اش را در راه اصلاح جامعه، از بین بردن رسوم باطل، ترویج علوم دینی، ساختن مساجد و مدارس و کتابخانه‌ها، برگزاری مجالس و تربیت شاگردان سپری و به خوبی از عهده برآمد.

۹.۲ - تواضع

سید ناصر حسین، با اینکه مرجع تقلید مردم و رئیس مذهبی آنان بود، بسیار فروتن و متواضع بود. هماره، با روی گشاده، اخلاق خوش و زبان نرم با یکایک مردم برخورد می‌کرد و به هرکس به‌اندازه جایگاه خودش، احترام می‌گذاشت. از امیران و ثروتمندان دوری می‌گزید، با فقیران و قشر متوسط نشست و برخاست داشت، و از شاهان فرار می‌کرد.
[۱۹] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۹.


۹.۳ - سیمای ظاهری

آیت‌الله ناصر حسین، فردی بسیار لاغر و ضعیف و نحیف بود. چهره‌ای نورانی داشت و آهسته و متین سخن می‌گفت. لباس وی، پیراهنی سفید و معمولی و کلاه کج، شال‌گردن، عبا و کفشش مخملی بود. هنگام خروج از خانه، به امیران شباهت داشت. مردم در برابر او می‌ایستادند و سلام می‌کردند و هنگام جلوس نیز با کمال ادب می‌نشستند. چون فردی انسان‌دوست و مهربان بود، مورد احترام دیگران قرار می‌گرفت و حتی امیران و پادشاهان هم مانند خدمت‌گزاران، و عالمان در برابر او بسان شاگردان رفتار می‌کردند.
[۲۰] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۹.

او در قلوب مردم با وقار و هیبت بود، بر رای خود پافشاری می‌کرد و بر عبادات مواظبت داشت.


در زمان ناصر حسین، عالمان بزرگی مانند آقا حسین قدوة ‌العلما، سید نجم‌ الحسن، نجم‌ المله و ناصر المله (ناصر حسین)، با یاری دیگر عالمان و بزرگان شیعه، گروهی به نام «جماعت صدرالصدور» تشکیل دادند. این گروه، به اتحاد ملی، ارتقای فرهنگی و نظم امور می‌پرداخت. از این جمعیت، غیر علما احساس خطر می‌کردند و از علما تقاضاهایی داشتند که از دیدگاه شرع، درست نبود. سرانجام، علما جدا شدند و گروهی جدید به نام «کنفرانس شیعه» تاسیس کردند. در بنیاد این سازمان، وجود ناصر المله مفید بود، زیرا بر تمام امور تسلط داشت و کارها بنا بر رای نهایی او انجام می‌شد. مولانا ابوالکلام آزاد در سوگنامه‌اش نوشته است: «امروز عالم اسلام، از شخصیتی محروم شد، که در علم، بی‌نظیر و در سیاست، بی‌مثال بود».
[۲۲] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۸.

سید ناصر حسین و سید نجم الحسن، نخستین‌بار به فکر تاسیس دانشکده «شیعه کالج» در لکهنو افتادند تا جوانان شیعه، دانش جدید را همراه با روح و علوم اسلامی بیاموزند.
از دیگر کارهای مهم ناصر حسین، تجدید بنای مرقد شریف قاضی نورالله شوشتری در اکبرآباد آگره هند است. پدرش میر حامد حسین، به تعمیر و آبادانی آن همت گماشت و پس از وفات در آنجا دفن شد. سید ناصر حسین هم این اقدام پدر را پی‌ گرفت و سال‌ها در آبادی آن کوشید، تا اینکه آنجا را به یکی از مهم‌ترین مشاهد شیعه در هند تبدیل کرد. خود نیز وصیت کرد که در آنجا مدفون شود و در کنار پدرش، به خاک سپرده شد.
سید ناصر حسین به قاضی نورالله بسیار علاقه داشت و هماره در بزرگداشت مقام وی می‌کوشید. به اشاره او چندین کتاب در شرح‌حال قاضی، نوشته شد تا مردم متوجه بزرگی مقام شهید ثالث شوند، از جمله: شهید ثالث نوشته میرزا‌ هادی کشمیری و صحیفه نور نوشته سید صغیر حسن دهلوی.
[۲۴] آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۲۸۶.

سید ناصر حسین به قدری ابهت و عظمت داشت که حتی غیرمسلمانان هم بدو احترام می‌گذاشتند. وقتی نائب‌السلطنه هند به او لقب شمس‌العلماء را داد، استاندار لکهنو، سرجمس مستن، در نامه تبریک به او چنین نوشت:
اعزاز دنیوی برای حضرات علما بسیار بی‌ارزش است، اما اعزاز دنیوی هم چیزی است که پادشاه دنیوی می‌تواند بدهد. از اینکه جناب نائب‌السلطنه به شما خطاب «شمس‌العلماء» داده است، من با نهایت خلوص تبریک می‌گویم. با بهترین شادباش و دعای خیر به مناسبت سال نو، اول ژانویه ۱۹۱۶م، سرجمس مستن.
[۲۵] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۸.



علامه سید ناصر حسین علاوه بر تدریس و تربیت شاگردان، به آموزش و پرورش خطیبان و شاعران نیز می‌پرداخت. محفل قصیده‌خوانی ناصرالمله (سید ناصر حسین)، یک آموزشگاه بود. در این جلسات، استادان شعر از داخل و خارج شهر شرکت می‌کردند، قصیده می‌خواندند و مورد تشویق وی قرار می‌گرفتند. او خود به رفع اشکالات می‌پرداخت و شعرای ممتاز را با القاب نیکو، سرافراز می‌فرمود. در این جلسات، دفتری بزرگ از اشعار فارسی، عربی و اردو گردآوری شد.
[۲۶] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۸.

انشای خطبه‌ها و اشعار عربی، تفریح سید ناصر حسین بود و بدون شک، او یکی از ادبای بزرگ زبان عربی به شمار می‌رود. شمار زیادی از اشعارش، در نزهة الخواطر گرد آمده است. علامه سید محسن امین در این‌باره می‌نویسد: او به ادب فارسی و عربی مشهور بود و از استادان بزرگ آن شمرده می‌شود که در مشکلات شعر بدو مراجعه می‌شد. خطبه‌هایش مشتمل بر عبارات فصیحه و کلمات طرفه بود و او را شعر نیکوست.


سید ناصر حسین صاحب تالیفات فراوان در فقه، حدیث، کلام، رجال، تاریخ، شعر و دیگر علوم بود. به قول علامه سید محسن امین: «او پیشوای رجال و حدیث، با تتبعی گسترده، دانستنی‌های بسیار و حافظه‌ای شگرف بود. هیچ کس از او پرسشی نمی‌کرد، مگر اینکه او را به جای آن مطلب در کتاب‌ها، با ذکر شماره صفحه حواله می‌داد».

۱۲.۱ - مهم‌ترین تالیف

مهم‌ترین تالیف سید ناصر حسین، کامل کردن عبقات‌ الانوار پدرش میر حامد حسین است. میر حامد حسین، خود، مجلدات حدیث غدیر، حدیث منزلت، حدیث ولایت، حدیث تشبیه و حدیث نور را نگاشت، اما عمرش به سر رسید و کار عبقات به اتمام نرسید. از این‌رو، سید ناصر حسین، به تکمیل آن همت گماشت و مجلدات حدیث‌الطیر، حدیث‌الباب، حدیث‌الثقلین، حدیث‌السفینة و حدیث «انا مدینة العلم» را نوشت. این کتاب‌ها به زبان فارسی بود و در هند به چاپ رسید. نیز حدیث ثقلین، در شش جلد به اهتمام آیت‌الله سید محمدعلی روضاتی در اصفهان چاپ شد.
همچنین متن همه آنها با تعریب و تلخیص استاد محقق، سید علی حسینی میلانی به چاپ رسید. این کتاب، همان کتاب نفحات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار است که تلخیص، تحقیق و تعریب تمام مجلدات عبقات ـ نوشته میر حامد حسین، سید ناصر حسین و سید محمد سعید ـ در ۲۰ جلد چاپ شد.

۱۲.۲ - دیگر آثار

از دیگر کتاب‌های علامه سید ناصر حسین، می‌توان به کتاب‌های ذیل اشاره کرد:
۱. اثبات رد الشمس لامیرالمؤمنین؛
۲. ما ظهر من الفضائل لامیرالمؤمنین یوم خیبر (فارسی)؛
[۳۰] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.

۳. نفحات الازهار فی فضائل الائمة الاطهار (۱۶ جلد)؛
[۳۱] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.

۴. مسند فاطمة بنت الحسین (علیه‌السّلام)؛
[۳۲] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.

۵. حاشیه اصول کافی؛
[۳۳] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.

۶. حاشیه کتاب من لا یحضره الفقیه؛
[۳۴] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.

۷. افحام الاعداء والخصوم فی نفی تزویج عمر بام کلثوم: این کتاب، به اهتمام مرحوم حجت‌الاسلام محمدهادی امینی، در تهران به چاپ رسید؛
[۳۵] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.

۸. اسباغ النائل فی تحقیق المسائل: مجموعه فتاوا و پاسخ به استفتائات ایشان است که در نه جلد چاپ شد؛
۹. المفرد فی مسئلة وجوب السورة فی ‌الرکعتین: این کتاب، نخستین تالیف وی است؛
[۳۷] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.

۱۰. مفتاح الهدایة (اصول دین و فروع دین): سید شبیر حسین هندی آن‌را به اردو ترجمه کرد و در ۱۳۲۳ق به چاپ رسید.
[۳۸] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.

۱۱. الاثمار الشهیة فی المنشآت العربیة؛
[۳۹] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.
[۴۰] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.

۱۲. انشاء و مکاتیب فارسی؛
۱۳. دیوان اشعار (فارسی، عربی، اردو)؛
۱۴. کتاب المواعظ (چند جلد)؛
۱۵. سبائک الذهبان فی الرجال و الاعیان (۴۸ جزء)؛
[۴۳] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.
[۴۴] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.

۱۶. خطبه‌های جمعه و عیدین: این کتاب، چاپ شده است؛
۱۷. فهرست انساب سمعانی: علامه شبلی نعمانی درباره این کتاب، به او نوشته است:
«خدمتی را که شما برای اسلام انجام داده‌اید، آن‌قدر بزرگ است که به هیچ‌وجه قابل ارزیابی نیست، و برای من، شما واقعاً خضر راه بودید، چون من مدت سه روز بود که درباره یک موضوع - در انساب سمعانی - سرگردان بودم، ولی شما با یک چشم به هم زدن، مرا به منزل مقصود رساندید»؛
[۴۵] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۹.

۱۸. نفحات الانس؛
[۴۶] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.

۱۹. النجعة؛
[۴۷] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.

۲۰. علم الرجال.
[۴۸] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.



سید ناصر هندی به جز تالیفات متعدد و شاگردان و خدمات فراوانش، فرزندانی شایسته و نام‌آور باقی ماند، که عبارتند از:

۱۳.۱ - نصیر المله

مولانا سید محمد نصیر موسوی، معروف به نصیر المله: وی در ۹ رجب سال ۱۳۱۳ق به دنیا آمد و مورد توجه ویژه پدرش قرار گرفت. در محیطی علمی، استعداد و شایستگی خود را نشان داد و پس از تحصیل قرآن، علومی همچون تفسیر، حدیث، فقه و دیگر علوم را در لکهنو آموخت. سپس به عراق رفت و نزد علمای نجف به تحصیل اشتغال داشت و فعالیت سیاسی نیز داشت. پس از اینکه از علمای بزرگ نجف اجازه اجتهاد دریافت کرد، به زادگاهش بازگشت و به عنوان کمک به پدرش، به گشایش امور سیاسی و مردمی پرداخت.

۱۳.۱.۱ - فعالیت‌های سیاسی

نصیر المله با هدف حفظ حقوق شیعیان، در سیاست کشوری و بین‌المللی شرکت می‌جست. همه راهپیمایی‌ها و فعالیت‌های شیعه در لکهنو، به راهنمایی وی صورت می‌گرفت. به همین دلیل سه ماه به زندان افتاد و پس از آزادی، سنی و شیعه بدو متمایل شدند و مدت چهارده سال وکیل مردم در مجلس ایالتی بود.
وی در مجالس ادبی و علمی و در میدان سیاست و مذهب، بسیار فعال بود و در کنار فعالیت‌ سیاسی، مقام علمی خود را نیز حفظ می‌کرد.
در آخرین سال‌های زندگی‌اش در راس تمام علما قرار داشت، ولی همه آنها را برتر از خویش می‌دانست، چنان‌که برادر جوان‌ترش سید محمد سعید را بر مسند پدرش نشاند و از عزت و احترامش فروگذار نکرد.

۱۳.۱.۲ - وفات و مدفن

نصیر المله در ۱۹ محرم الحرام سال ۱۳۸۶ق درگذشت و پیکرش پس از تشییع در لکهنو و با شرکت ده‌ها هزار نفر، به عتبات عالیات برده، و پس از طواف در حرم مطهر امامان (علیهم‌السّلام) و استقبال عظیم علمای عراق، در حرم امام حسین (علیه‌السّلام) نزدیک مضجع آیت‌ الله میرزا محمدتقی شیرازی به خاک سپرده شد.
[۴۹] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، صص ۶۲۵ – ۶۲۶.


۱۳.۱.۳ - آثار نصیر المله

تالیفات نصیر المله عبارتند از: دیوان شعر، مجمع الآداب، التطهیر، ترجمه وجوب السورة فی الصلاة ـ تالیف پدرش ـ به اردو.

۱۳.۲ - سعید المله

آیت‌الله سید محمد سعید موسوی، معروف به سعید المله: وی در ۸ محرم الحرام سال ۱۳۳۳ق به دنیا آمد.

۱۳.۲.۱ - تحصیلات و اساتید

سعید المله نزد برادرش علامه نصیر المله و خواهرانش، علوم مقدماتی را آموخت و سطوح عالی را نیز نزد حضرات امجد حسین، حامد حسین، ظهور حسین، مظفر علیخان و از همه بیشتر نزد پدرش تکمیل کرد. وی هم‌زمان با تحصیلات حوزوی، در امتحان «فاضل ادب» - بالاترین امتحان عربی ـ در دانشگاه لکهنو شرکت کرد و مدرک آن را گرفت.
در سال ۱۳۵۱ق، به نجف اشرف رفت و در درس‌های فقه و اصول آیات عظام: آقا ضیاء عراقی، سید ابوالحسن اصفهانی، میرزا حسن بجنوردی، سید جواد تبریزی و شیخ عبدالحسین رشتی شرکت کرد و از آنان درجه اجتهاد دریافت کرد.

۱۳.۲.۲ - فعالیت‌ها

سعید المله در سال ۱۳۵۶ق به زادگاهش بازگشت و به تالیف، تدریس ـ از جمله شاگردانش، سید مرتضی حسین، نویسنده مطلع‌ انوار است ـ تبلیغ، اقامه جماعت، اداره مجالس و محافل ادبی و دینی و ادامه کارهای مختلف پدرش پرداخت. آماده کردن وعظ در هر جمعه و بعضی از سخنرانی‌ها در مسجد کوفه لکهنو، بر عهده‌اش بود و او مطابق رسم قدیم، خطبه‌ها و سخنرانی‌ها را می‌نوشت و بر منبر می‌خواند.
یکی از کارهای مهم وی، تلاش برای بازسازی قبرستان بقیع بود. برای این کار، با سران حکومت‌های ایران، پاکستان، هندوستان و عربستان تماس گرفت و مذاکرات مدبرانه‌ای را آغاز کرد. او به هدف خویش نزدیک شده بود که اجلش فرا رسید و در ۱۲ جمادی‌ الثانی سال ۱۳۷۸ق، بدرود زندگی گفت. مردم لکهنو، پیکرش را پس از تشییع باشکوه به آگره حمل کردند و در جوار پدرش، در صحن حرم قاضی نورالله شوشتری به خاک سپردند.
عمران مساجد، توسعه و تکمیل قبر قاضی نورالله، آبادکردن بازار نوری، و اداره کتابخانه ناصریه و کالج شیعه از دیگر فعالیت‌های وی بود. همچنین امتحانات سالانه جامعه سلطانیه را برگزار می‌کرد و عضو هیئت علمی دانشگاه لکهنو نیز بود.

۱۳.۲.۳ - تالیفات سعیدالمله

برخی از تالیفات سعید المله عبارتند از:
۱. الامام الثانی عشر: وی در این کتاب، به ایرادها و اشکالات سبائک الذهب فی معرفة انساب ا‌لعرب پاسخ گفت، که در نجف و تهران، با تحقیق و تعلیق استاد محقق سید علی‌ میلانی، به چاپ رسید. همچنین سید مرتضی حسین، آن‌را به اردو ترجمه کرد و در لکهنو و لاهور چاپ شد.
[۵۲] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۵۶۶.
این کتاب از کتاب‌های درسی دانشگاه علیگره است؛
۲. الایمان الصحیح؛
۳. حدیث مدینة العلم: این کتاب ردی بر ابن عاشور، شیخ‌الاسلام تونس است، که با مقدمه علامه سید هبة‌الدین شهرستانی چاپ شد؛
۴. آیة التطهیر؛
۵. آیة الولایة؛
۶. شرح خطبه حضرت زهرا (عربی و خطی)؛
[۵۷] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۵۶۶.

۷. خطبه‌ها و مقالات عربی و اردو؛
[۵۸] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۵۶۶.

۸. مسانید العصمة: مجموعه‌ای عظیم از احادیث و روایات منقول از هر امام و خطبه‌های آنان است که در ۵۴ جلد آماده شده است. این کتاب از نظر روایت، درایت و جمع و تدوین حدیث، کارنامه‌ای حیرت‌انگیز است؛
[۵۹] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۵۶۶.

۹. معراج البلاغة: این کتاب، گردآوری خطبه‌های پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است.
۱۰. تکمیل عبقات الانوار: معظم‌له احادیث روایت «لاعطین الرایة غداً رجلاً یحب ‌الله و رسوله» را از نظر سند، و احادیث مناصبة «من ناصب علیاً الخلافة فقد کفر» را از نظر سند و دلالت، به شیوه جد بزرگوارش، میر حامد حسین، به زبان فارسی نگاشت، که هنوز به چاپ نرسیده است.
ناگفته نماند که همه این کتاب‌ها ـ که نامش در این مقاله آمد ـ در کتابخانه عظیم ناصریه موجود است.

۱۳.۳ - سید علی ناصر عبقاتی

فرزند بزرگ سید ناصر حجت‌الاسلام سید علی ناصر عبقاتی، وارث مسند پدر و آبای بزرگوارش شده و مسئولیت‌های بزرگی بر عهده گرفته است. او متولد ۱۳۶۶ق (۱۹۴۶م) است و هم‌اکنون (۱۴۳۱ق) ۵۵ سال دارد.
[۶۴] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، صص۵۶۴ - ۵۶۷.


۱۳.۴ - دخترها

فرزند دیگر سید ناصر حسین، همسر علامه سید ابومحمد جرولیبود که در تجوید، قرائت، فقه، حدیث و تاریخ تبحر داشت. وی دانشمندی بزرگ، خطیب، عابد و زاهد بود.
[۶۶] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۰.

دختر دیگرش، مادر مولانا سید ضیاءالحسن موسوی بود. سید ضیاء، نوه پسری علامه غلام‌حسین کنتوری، و نوه دختری ناصرالملة است. وی در لکهنو نزد حضرات: سعادت حسین، غلام عباس زید پوری، حکیم ساجد حسین و دایی‌اش مولانا محمد نصیر، فقه و کلام را فرا گرفت و از دانشگاه لکهنو مدرک فاضل ادب را اخذ کرد. او در مطالعه بی‌همتا بود و شاگردانی چون سید مرتضی حسین صدرالافاضل، صاحب مطلع الانوار داشت. همچنین کتاب‌هایی به عربی، فارسی و اردو دارد که برخی از آنها عبارتند از: حیات امام زین العابدین، سبب واقعه کربلا، فقه جعفری، مجموعه نوحه و سلام، مجموعه افسانه و مجموعه مضامین (اک نام هی قلم کاضیاء الحسن کانام).
وی در ۱۳۳۸ق به دنیا آمد، و در ۶۰ سالگی در سال ۱۳۹۸ق درگذشت.
[۶۷] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۳۲۱.



یکی از آثار ماندگار خاندان میر حامد حسین ـ که سید ناصر حسین آن را به اوج عظمت و شکوه رساند ـ کتابخانه بزرگ «ناصریه» است. در آغاز، این کتابخانه با کتاب‌های علامه سید محمد قلی موسوی شکل گرفت. سپس، با کوشش پی‌گیر آیت‌ الله میر حامد حسین، بر تعداد کتاب‌های آن افزوده شد. وی برای تالیف عبقات، نیازمند مدارکی بود که در هند، آسان به دست نمی‌آمد. بنابراین، به همراه برادرش، علامه اعجاز حسین، برای به‌ دست‌ ‌آوردن کتاب‌های مورد نیازش به دیگر کشورهای اسلامی همچون عراق و عربستان سفر کرد و با خرید هزاران کتاب بر غنای کتابخانه افزود. همچنین به سفارش او، صدها کتاب نسخه‌برداری یا به همت دیگران ـ و از همه بیشتر مرحوم محدث نوری ـ خریداری و برایش فرستاده شد. بدین‌ترتیب، هزاران مجلد کتاب‌های چاپی و خطی نفیس و بیشتر کتب اهل سنت در این کتابخانه گرد آمده است.

۱۴.۱ - توصیف آقا بزرگ تهرانی

علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی می‌نویسد:
این کتابخانه، یکی از مفاخر جهان تشیع است که در آن، ۳۰ هزار کتاب خطی و چاپی، از نفایس کتب ـ به ویژه آثار متقدمان و متاخران اهل سنت ـ وجود دارد. استادم علامه میرزا حسین نوری برایم گفت: میر حامد حسین از لکهنو برایم نوشت که فلان کتاب را برایم تهیه کنید و بفرستید. من برایش نوشتم: شگفتا که این کتاب در کتابخانه بزرگ و عظیم شما وجود ندارد. میر حامد حسین در پاسخم نوشت: من یقین دارم که چند نسخه از این کتاب در کتابخانه‌ام موجود است، اما جست‌وجوی این کتاب و پیدا کردنش وقت بسیاری می‌گیرد و کتابی که شما برایم بفرستید زودتر به دستم می‌رسد و کمتر وقت می‌گیرد. یکی از فضلای هند، فهرست کتاب‌های تفسیری آن‌را به من نمایاند و من از کثرت آن در شگفت آمدم. خلاصه، این کتابخانه، از مهم‌ترین کتابخانه‌های شرق است.
[۶۸] آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۱، ص۳۴۸.


۱۴.۲ - توصیف سید محسن امین

علامه سید محسن امین نیز می‌نویسد:
«کتابخانه وی در لکهنو، نخستین کتابخانه از نظر اصناف کتاب ـ به‌ویژه کتاب‌های غیرشیعه ـ است، و شمار کتاب‌هایش به ۳۰ هزار جلد (چاپی و خطی) می‌رسد. وی اموال بسیار بر استنساخ و صحافی این کتاب‌ها صرف کرد و از همه آنها در تالیف عبقات استفاده نمود. این کتابخانه، هزاران جلد از نفایس مخطوطات و کتاب‌های قدیم دارد که در جای دیگر یافت نمی‌شود».

۱۴.۳ - تولیت کتابخانه

پس از میر حامد حسین، تولیت کتابخانه به فرزندش سید ناصر حسین رسید. او با همتی والا به توسعه و تکمیل کتابخانه پرداخت و عدد کتاب‌هایش را به بیش از ۶۵ هزار مجلد رسانید. از این‌رو کتابخانه به نام وی، «مکتبه ناصریه» نامیده شد.
در زمان او، کتابخانه رونقی بسزا یافت و در محل آن، تغییرات اساسی رخ داد. یکی از مؤمنان آن دیار، ساختمان بزرگی برای آن وقف کرد. هم‌اینک، کتابخانه ناصریه ردیف بودجه در استانداری دارد و به خوبی از آن نگهداری می‌شود. فهرست کتاب‌های خطی این کتابخانه، در کتابخانه آیت‌ الله مرعشی نجفی در قم موجود است.


سرانجام سید ناصر حسین، در روز پنجشنبه، اول ماه رجب سال ۱۳۶۱ق بر اثر بیماری درگذشت. او وصیت کرده بود که رحلتش را اعلام نکنند، در تشییع جنازه تاخیر نشود و جایی که مؤمنان فقیر را غسل می‌دهند، همان‌جا غسلش دهند.
پیکرش پس از تشییع در لکهنو، به آگره منتقل شد. از لکهنو تا آگره، مردم در هر ایستگاه ایستاده و به شدت متاثر بودند. پس از رسیدن به مقصد، جنازه آن فقیه در جوار پدرش در حسینیه «غفران مآب» و در حرم قاضی نورالله شوشتری به خاک سپرده شد. مراسم بزرگداشت مقام علمی‌اش در هند، عراق، ایران، کشمیر و آفریقا برگزار گردید.
[۷۰] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۰.



۱. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة.
۲. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، کرام البررة فی القرن الثالث بعد العشرة.
۳. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال.
۴. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر.
۵. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، چاپ بیروت.
۶. انصاری قمی، ناصرالدین، اختران فقاهت، چاپ قم، انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۵.
۷. مدرس خیابانی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة ‌و اللقب، چاپ ۶ جلدی.
۸. مرتضی حسین، مطلع انوار، ترجمه: محمد‌هاشم، چاپ مشهد، انتشارات بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی علمی.
۹. مرعشی، سید محمود، المسلسلات فی الاجازات، چاپ کتابخانه مرعشی.
۱۰. میلانی، سید علی، نفحات الازهار فی تلخیص عبقات الانوار، چاپ قم.


۱. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، کرام البررة، ج۱، صص ۱۴۸ – ۱۴۹.
۲. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۶.
۳. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۸.
۴. انصاری قمی، ناصرالدین، مجله مسجد، ش ۵۴.
۵. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۲۷.
۶. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۹.
۷. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۷.
۸. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۲.
۹. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۷.
۱۰. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۰.
۱۱. ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۶.    
۱۲. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۷.
۱۳. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۹.
۱۴. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۷.
۱۵. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۰.
۱۶. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۹.
۱۷. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۹.
۱۸. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۹.
۱۹. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۹.
۲۰. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۹.
۲۱. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۱۰، ص۲۰۱.    
۲۲. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۸.
۲۳. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۱۰، ص۲۰۱.    
۲۴. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۲۸۶.
۲۵. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۸.
۲۶. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۸.
۲۷. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۱۰، ص۲۰۱، (با دخل و تصرف.)    
۲۸. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۱۰، ص۲۰۱، (با دخل و تصرف).    
۲۹. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۱، ص۹۵.    
۳۰. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.
۳۱. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.
۳۲. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.
۳۳. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.
۳۴. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.
۳۵. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.
۳۶. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۲، ص۱۲.    
۳۷. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.
۳۸. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.
۳۹. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.
۴۰. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.
۴۱. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۲، ص۳۹۴.    
۴۲. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۹، ص۱۱۵۴.    
۴۳. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.
۴۴. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.
۴۵. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۹.
۴۶. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.
۴۷. مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۳.
۴۸. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۱.
۴۹. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، صص ۶۲۵ – ۶۲۶.
۵۰. میلانی، سید علی، نفحات الازهار فی تلخیص عبقات الانوار، ج۱، ص۱۵۰‌.    
۵۱. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۲، ص۳۱۸.    
۵۲. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۵۶۶.
۵۳. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۲، ص۵۱۴.    
۵۴. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، ج۲۰، ص۲۵۱.    
۵۵. میلانی، سید علی، نفحات الازهار فی تلخیص عبقات الانوار، ج۱، ص۱۴۹.    
۵۶. میلانی، سید علی، نفحات الازهار فی تلخیص عبقات الانوار، ج۱، ص۱۴۹.    
۵۷. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۵۶۶.
۵۸. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۵۶۶.
۵۹. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۵۶۶.
۶۰. شوشتری، قاضی نورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۵، ص۴۰۹.    
۶۱. ابن کثیر دمشقی، البدایه و النهایه، ج۴، ۱۸۵.    
۶۲. ابن مغازلی، مناقب اهل البیت، ج۱، ص۱۰۸.    
۶۳. مظفر، محمدحسن، دلائل الصدق، ج۶، ص۴۷۸.    
۶۴. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، صص۵۶۴ - ۵۶۷.
۶۵. میلانی، سید علی، نفحات الازهار فی تلخیص عبقات الانوار، ج۱، ص۱۴۹.    
۶۶. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۰.
۶۷. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۳۲۱.
۶۸. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباء البشر، ج۱، ص۳۴۸.
۶۹. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۴، ص۳۸۱.    
۷۰. صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۰.



فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله «سید ناصر حسین موسوی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۵/۰۳.    






جعبه ابزار