سید عبدالحسین لاری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سید عبدالحسین موسوی دزفولی نجفی لاری (۱۲۶۴-۱۳۴۲ق/۱۲۶۶-۱۳۰۳ش)، از فقهاء و علمای
شیعه در
قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری و از علمای مجاهد جنوب
ایران و طرفدار
مشروطه مشروعه بود.
او در
نجف علوم دینی را نزد بزرگانی چون
میرزای شیرازی،
محمدحسین کاظمی،
محمدفاضل ایروانی،
لطفالله مازندرانی و
حسینقلی همدانی فرا گرفته و به
درجه اجتهاد نائل آمد و سپس به تدریس، تالیف و تربیت شاگردان پرداخت. وی به درخواست مردم لارستان و امر استادش میرزای شیرازی به جنوب ایران مهاجرت کرد و به مقابله با تهاجم
انگلیس پرداخت که توانست اقتدار منطقه را بدست گرفته و
احکام اسلامی را جاری کند. وی در
جنگ جهانی اول علیه انگلیس حکم
جهاد داد و قطع روابط و احتیاجات از بیگانه را بر مسلمانان
واجب شمرد. آیت الله لاری تألیفاتی در علوم مختلف نگاشته است.
سید مجتبی موسوی لاری نوه او است.
سید عبدالحسین لاری فرزند سیّد عبدالله، شب
ولادت امام محمدباقر (علیه السلام)، در
شب جمعه سوم
ماه صفر ۱۲۶۴ق/ ۱۸ اسفند ۱۲۶۶ش متولد شد.
آقا سید عبدالله نسب از
شاه رکنالدین دزفولی میبرد و در واقع از ساداتی است که در
ایران نشو و نما کرده و بعدا به در شهر
نجف اشرف هجرت کرده و در آنجا سکنی گزینده بود که فرزندش در آنجا به دنیا آمد.
سیّد عبدالحسین دوران کودکی را طی کرده و با راهنمایی پدر گام در راه تحصیل دانش نهاده و به
علوم دینی رو آورد.
دروه مقدمات و سطح را با فراگیری
قرآن و
سنت،
علم اخلاق و
کلام و
تفسیر به همراه
فقه و
اصول در
حوزه نجف فرا گرفت.
بعد از اتمام دوره مقدماتی و سطح، سیّد در درسهای
خارج فقه و اصول حوزه نجف حاضر شد و از شاگردان
آیت الله سید محمدحسن شیرازی قرار گرفت. او به خاطر هوش سرشار مورد توجه استادش بود و با تلاش بیوقفه توانست در ۲۲ سالگی به
درجه اجتهاد نائل شود.
آیت الله سید عبدالحسین موسوی با هجرت میرزای شیرازی از حوزه درس آیات دیگری هم استفاده کرد. نام فقهای بزرگی که پس از آشنایی با دانش و فضل شاگرد به وی
اجازه اجتهاد میدهند. چنین است:
۱. آیت الله شیخ
محمدحسین کاظمی (متوفی
۱۳۰۸ق)؛
۲. آیت الله
محمدفاضل ایروانی (متوفی
۱۳۰۶ق)؛
۳. آیت الله شیخ
لطفالله مازندرانی (متوفی
۱۳۱۱ق)؛
۴. آیت الله شیخ
حسینقلی همدانی (متوفی ۱۳۱۱ق)؛
در این میان، آیت الله همدانی از بزرگان فقهای ربّانی و عارفان و اصل و از پرچمداران
توحید است که در نجف اشرف به تربیت شاگردان بسیاری توفیق یافته است.
در ایامی که انگلیس به یاری
حکومت قاجار به جنوب ایران حمله کرده و با
ظلم و ستم زندگی را برای مردم آنجا سخت کرده بودند، مردانی از لارستان هیأتی را به
عراق گسیل کرده و از زعیم عالیقدر شیعه، فقیه مجاهد و مبارزی را میخواهند که توان مقابله با ظلم و استبداد را داشته باشد. کسی که به دفع تجاوزات زورمداران پردازد و رهبری و مدیریت جامعه اسلامی را در لارستان بر عهده گیرد.
حاج
سید علی لاری معروف به «حاجی علی کبیر» از مجاهدان نامدار لارستان همراه این گروه اعزامی بود. یافتن فردی ورزیده و تلاشگر و فقیه و سیاستمدار و مجاهد کار آسانی نیست. مردی که هم در مدارج علمی به اجتهاد نایل آمده باشد و هم در مقام عمل جز خدا را احدی پروا نداشته باشد و توان مدیریت جامعه اسلامی را داشته باشد.
میرزای شیرازی به هیأت لارستان میفرماید: «در حال حاضر کسی را در نظر ندارم. مهلت دهید تا در اینباره تدبیری کنم و شخص برازندهای را برای شما اختیار نمایم».
هیأت برای زیارت
مرقد حضرت علی بن ابیطالب (علیهالسلام) راهی نجف میشوند. در نجف اشرف با
سید مرتضی کشمیری ملاقات مینمایند و تقاضا میکنند تا با هجرت به لار، رهبری آن دیار را بر عهده گیرد. سید با سابقه آشنایی که از آیت الله سید عبدالحسین لاری دارد، این مهم را شایسته وی میبیند و آنان را متوجه فقیهی مینماید که در نجف اشرف با تدریس و تألیف
فقه استدلالی به تربیت دانشجو مشغول است.
آیت الله سید عبدالحسین لاری در چهل و پنج سالگی و یکی از بزرگترین اساتید حوزه علمیه نجف بود، از اینرو وقتی هیأت لاری از ایشان دعوت به عمل میآوردند، او با توجه به مسؤولیتهای حوزوی، از قبول عزیمت به
ایران خودداری میکند.
حاج سید علی کبیر، از نجف به
سامرا میرود و ماجرای نجف را با میرزای شیرازی در میان مینهد. میرزای شیرازی رهبر امت اسلامی از منطقه حساس جنوب ایران و موقعیت استراتژیکی آن در مقابل استعمارگران آگاهی کامل داشت، همچنین از مجاهد مردانی که برای حفظ استقلال اقتصادی ایران در آن سرزمین تلاشهای پیگیر نمودهاند و در «
تحریم تنباکو» ایفای نقش کردهاند؛ دانشمندان مجاهدی چون
سید علیاکبر فال اسیری که با دعوت مردم به جهاد عمومی، خواب راحت را از چشم دشمنان اسلام ربود و پس از چندی از سوی قاجار به
بصره تبعید گردید.
اعزام دانشمندی دیگر به این منطقه، تداوم رهبری سیاسی شیعه را فراهم میآورد. میرزای شیرازی با ارسال نامهای سید لاری را از وقایع آشفته جنوب ایران با خبر میسازد و با استفاده از منصب
ولایت فقیه بر ایشان فرض مینماید که به لارستان هجرت کند.
فرمان استاد و ولی فقیه برای سیّد لاری جوابی جز اطاعت نمیتواند داشته باشد. از همینرو تقاضای مردم لارستان را میپذیرد و آماده هجرت میگردد.
حضرت آیت الله سید عبدالحسین موسوی لاری در سال
۱۳۰۹ق. نجف اشرف را ترک میکند و به لارستان میرود. میرزای شیرازی هنگام خروج سید لاری خطاب به حاج سید علی کبیر و هیأت همراهش میفرماید: «با بردن آقا سید عبدالحسین به لارستان، نجف را به آنجا بردهای و گهواره فضیلت و دانش را از فرزند فضیلت و علم خالی گذاردی.»
هر چند اگر سید لاری در نجف بماند به بالاترین مدارج علمی خواهد رسید لیکن
جهاد در راه خدا مسؤولیت سنگینی است که او میبایست به مثابه
واجب شرعی به انجام رساند و مردم محروم جنوب را از ستم قاجار و استعمار انگلیس رهایی بخشد.
آیت الله لاری با آموزش علوم اسلامی در صدد نشر
معارف قرآن در سرزمین پنهاور ایران شد. آشنایی با
دین، شناخت هر نوع مکتب غیر مذهبی را آسان میسازد و
حدود الهی را مشخص مینماید. آگاهی مردم از دین و
فرهنگ اسلامی، مصون کننده امت اسلامی از هر نوع بیماری است. سید لاری با تأسیس حوزه علمیه لار، فعالیتهای مرکز بزرگ جهان شیعه را ادامه داد و دانشمندان و فقهایی را در آن حوزه تربیت کرد. برخی از آنان عبارتند از:
سید عبدالباقی موسوی شیرازی،
سید عبدالمحمد موسوی لاری،
سید محمدحسین مجتهد لاری،
سید احمد مجتهد فال اسیری،
سید عبدالمحسن مهری،
سید اسدالله اصفهانی،
سید ابوالحسن لاری،
سید محمد سیرجانی،
سید محمدعلی شریعتمداری جهرمی، شیخ
محمدحسین لاری و شیخ
عبدالحمید مهاجری نوایجانی.
وی بسان دیگر علمای
شیعه به اصل ولایت فقیه عقیدهمند بود و
جدایی دین از سیاست را از شعراهای استعماری میدانست و
فقیه جامع الشرایط را نماینده
حضرت ولی عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) میشناخت که در دوران
غیبت کبری نیابت عام دارد و وظیفهاش اجرای احکام اسلامی در
جامعه است.
او نظامهای حاکم و دولتهای ستم پیشهای چون حکومت قاجار را دولت قانونی نمیدانست و خود در صدد تشکیل حکومت بود تا قوانین الهی را در جامعه اجرا کند. او میخواست با تشکیل حکومت اسلامی به نظریههای
فقه سیاسی اسلام وجود عینی بخشد و با اجرای
عدل، مستضعفان جنوب را امیدی دوباره دهد. ترغیب پیروان به آموزش نظامی و تشکیل گروههای مسلح در لار از جمله فعالیتهای او در این زمینه بود. گروههایی که بعدها به «تفنگچیان سید لاری» و «چریکهای فارس و سید لاری» مشهور شدند.
این سیّد مجاهد در تمامی مسائل فقهی علاوه بر جنبههای عبادی، به نقش اجتماعی و سیاسی آن توجه تام داشت و به موازات اعتقاد به ولایت فقیه، احیای
امر به معروف و نهی از منکر و برپایی
نماز جمعه را امری لازم میشمرد.
دولت انگلیس برای سلطه استعماری خود، عده زیادی مبلّغ مسیحی را به ایران اعزام کردند. کتب و نشریات بسیاری همراه این گروه بود. آنان زیر پوشش
دین مسیح برای ترویج فرهنگ مادی غرب آمده بودند تا جای پایی در منطقه جنوب ایران باز کنند و انگلیس به راحتی نقاط مهم و حسّاس را تصرف کند.
آیت الله لاری با توجه عمیقی که به مسائل اجتماعی ایران اسلامی داشت، این عمل انگلیس را ریشهیابی کرده، فرمان اخراج مبلغان مسیحی را صادر مینمود. همچنین دستور داد تا کتاب گمراه کننده آنان جمعآوری شده، از بین برود.
این فرمان از طرف مجتهد مقتدر لار برای دولت بریتانیا گران آمد، چون با این کار قدرت روحانیت شیعه و نقش رهبری آنان در جامعه تأیید میشد و مردم
فارس که از طرف دولت مستبد قاجار و استعمار انگلیس به تنگ آمده بودند، با نفوذ کلامی که از رهبر دینی خود میبینند، به سوی وی متمایل میگردند.
انگلیس برای از بین بردن فرمان سید و نقش چشمگیر آن، از دولت ایران میخواهد تا مجتهد لاری را در تنگنا قرار دهد و مؤاخذه نماید. دولت قاجار که به صورت دولت وابسته به کشورهای استعماری، ایران را اداره میکرد «عین الملک» را مأمور رسیدگی به موضوع کرده، دستور میدهد تا با دریافت دو هزار تومان وجه کتب مصادره شده، سید لاری را از فعالیتهای سیاسی و فرهنگی باز دارد. این وجه در مقایسه با کل مالیات سالانه لارستان که چهار هزار و بیست تومان است، مبلغ زیادی بود. عین الملک به لار میرود و با مشاهده نیروهای مصمم مجتهد لارستان و قاطعیت و سازش ناپذیری وی با عذرخواهی به
تهران بر میگردد. با ناکامی عین الملک دیگر با قدرت مجتهد لاری و نظام پوشالی استبداد آشکار میشود و مردم لار بیش از پیش به رهبر خود گرایش پیدا میکنند.
پیروزی آیت الله لاری در مبارزه با جریان یهودیان مسلح و مبلّغان مسیحی که انگلیس و دولت قاجار را به رسوایی کشید و ابهت آنان را درهم شکست، موجب گشت که مردم سید لاری را دانشمند دینی که تنها به
عبادت بپردازد و
نماز جماعت بخواند، به شمار نیاورند بلکه به مثابه رهبری آگاه و دلسوز و خداشناس که در مقابل ظلم میایستد و از هیچ چیز باکی ندارد، بشناسند. خانه سید لاری و کوچههای اطراف، از آن پس، تنها پناهگاه مردم ستمدیده گردید. آنان دفاع از
مال و
جان و
ناموس خود را از وی میخواستند. موضوعی که سالهای متمادی ادامه داشت و کسی نبود تا در مقابل آن همه جفا بایستد.
سید برای مقابله با زورگویی و استعمار گروهی را تربیت کرده و مسلح نموده بود. مجتهد لارستان با بیانی قاطع وجوب انحلال رژیم سلطنتی قاجار را صادر مینماید:
«واجب است تبدیل سلطنت امویه قاجاریه به دولت حقه اسلامیه.»
رزمندگان سلحشور لارستان سپاه ستم را تار و مار کرده، عدهای را کشته و جمعی را اسیر مینمایند و اموال حاکمان دست نشانده استعمار مصادره میگردد. بدینترتیب دانشمند مجاهد و فقیه سیاستمدار لار مردم ستمدیده فارس را از زیر یوغ زورمداران رهایی میبخشد.
حضرت آیت الله میرزای شیرازی وقتی از اقدامات سید مطلع میگردد، به منظور تأیید اقدامات وی و سپاسگذاری از او نامهای به وی مینگارد.
آیت الله سید عبدالحسین موسوی لاری با عقیده راسخ به اصل ولایت فقیه توانست
حکومت اسلامی برپا نماید و احکام الهی را در آن به مورد اجرا گذارد. آموزش نیروی نظامی و احداث کارخانه اسلحهسازی از جمله اقدامات اولیه او در تأسیس حکومت اسلامی لارستان است. همچنین از دادن مالیات به دولت مستبدّ مرکزی خودداری نمود و پرداخت آنرا تحریم کرد.
و با چاپ
تمبر برای حکومت اسلامی از پرداخت وجه به
پست مرکزی و کاغذهای بهادار آن مقابله نمود.
روی
تمبرها «
پست ملت اسلام» نگاشته شد تا از
تمبرهای دوره قاجار تمییز داده شود.
نصب ائمه جمعه برای شهرها و قصبات مجاور از دیگر کارهای سید لاری بود. و تبلیغات عملی وی که با درستی کارگزاران حکومتی به نمایش گذارده شده بود، هر روز بر وسعت حکومت اسلامی میافزود. چنانچه
بندر عباس،
بندر لنگه،
بوشهر،
استان کرمان و فارس زیر نظر حکومت اسلامی قرار گرفت.
اخبار حکومت اسلامی به مردم ستمدیده دیگر شهرهای ایران، رسیده و امید را در دل جوانان میکاشت. این پدیده یکی از عمدهترین و پرهیجانترین رویدادهایی بود که مردم را به نهضتی بزرگ فرا میخواند. مشروطهخواهی مردم شهرهای ایران که در اندک مدتی در تمام کشور به صورت فراگیر و پردامنه مطرح میشد، برخاسته از تجربهای بود که مردم لارستان آن را به رهبری آیت الله لاری به ارمغان آورده بودند.
مجتهد لاری با ورود به لارستان به دو محور تأکید میورزد. راغب ساختن مردم به مسائل اجتماعی و سیاسی اسلام، بازداشتن آنان از غربگرایی.
آیت الله لاری تجارب و بارزگانی استعمارگران روس و انگلیس را به زیان امت اسلامی میدانست، از اینرو استعمال
چای، قند، ادویه، خوراک و پوشاکهایی را که از کشورهای خارجی - بخصوص
روسیه و انگلیس - وارد ایران و سایر کشورهای اسلامی میشد را تحریم مینمود. وی عقیده داشت، خارج ساختن
ارز از کشورهای اسلامی برای خرید اشیای خارجی موجب تقویت دشمنان اسلام و قدرت استعمارگران است و بدینوسیله سبب ریخته شدن خون مسلمانان و ملتهای فقیر میگردد. همچنین ورود کالاهای خارجی موجبات وابستگی اقتصادی را فراهم میآورد و از دیدگاه فقهی و سیاسی اسلام،
حرام است.
آیت الله لاری علاوه بر جهاد، با تألیف کتب ارزشمندی در علم فقه و کلام و فقه سیاسی و اصول و حدیث میراث، گرانبهایی برای آیندگان باقی گذاشت. حدود چهل اثر از ایشان شناخته شده است که در
علوم اسلامی و شیوههای حکومتی و قانونگذاری نگاشته شده است بدین قرار است:
۱.
معارف السلمانی بمراتب الخلفاء الرحمانی؛
۲. رساله در عقوبت حب دینا (عرفان السلمانی بحقائق الایمانی)؛
۳.
اکسیر السعاده فی اسرار الشهاده؛
۴. استخاره نامه؛
۵.
آیات الظالمین؛
۶. رساله و جیزه در کیفیت علم امام (علیهالسلام) قانون در اتحاد دولت و ملت؛
۷. قانون مشروطه مشروعه؛
۸.
هدایت الطالبین؛
۹. تعلیقات المکاسب (در دو جلد)؛
۱۰. کتاب الاصول؛
۱۱. حاشیه بر فرائد الاصول شیخ انصاری (در دو جلد)؛
۱۲. حاشیه بر شرح کبیر؛
۱۳. حاشیه بر قوانین الاصول. (از کتابهای فوق، ده عنوان نخست به چاپ رسیده است، دیگر آثار ایشان به صورت خطی موجود میباشند.)
با توجه به زندگی سراسر مبارزه و جهاد آیت الله لاری و اشتغالاتی که ای بسا مانع فعالیت علمی و تحقیقی میگردد، تألیفات ارزنده ایشان در علوم مختلف حاکی از جهاد قلمی و استمرار حرکت فرهنگی است که ایشان از نجف اشرف با خود همراه داشتهاند.
تأسیس حوزه علمیه و پرورش شاگردان فاضل و دانشمندی چون آیت الله سید عبدالباقی موسوی شیرازی (متوفی
۱۳۵۴ق) که بعد از ایشان از مراجع تقلید بود، یکی دیگر از ثمرات زندگی آیت الله لاری بود. وی در طی سی و سه سال اقامت در ایران بالغ بر پانصد نفر از طلاب و دانشپژوهان را با معارف اسلامی و
علوم اهل بیت آشنا ساخت و با سلوک خود خاص و عام را به دین و
قرآن فرا خواند. اخلاق وی درس زندگی بود و رادمردانی تربیت کرد.
آیت الله دستغیب میفرمایند:
روزی با پیرمردی از لار مصاحب شدم. فصل تابستان بود و شبها کوتاه. دیدم این مرد قبل از اذان صبح بیدار شد،
وضو ساخت و به نماز ایستاد. وقتی از اهتمام ایشان به
نماز شب پرسیدم جواب داد: آیت الله لاری ما را اینگونه تربیت کرده است. میفرمود نباید نماز شب شما ترک شود.
روز جمعه چهارم
شوال ۱۳۴۲ق. (۱۵ اردبیهشت ۱۳۰۳ هجری ش) آیت الله لاری از خانه خارج شده، رو به مصلّا نهاده و نماز جمعه را چون دیگر ایام اقامه کرده و به منزل برگشت. سید پس از بیست و سه سال اقامت در لار، چهار سال در فیروز آباد و شش سال در
جهرم، در میان مردم
تنگستان و مجاهدان جنوب به دیار باقی شتافت.
هماینک مرقد او در شهر جهرم به مقبره «آقا» مشهور و زیارتگاه مردم است.
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آیت الله سید عبدالحسین لاری»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۱/۱۴.