سید احمد کربلایی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سید احمد کربلایی تهرانی (متوفای ۱۳۳۲ق)، عالم،
فقیه و از عرفای بزرگ
شیعه در
قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری بود.
او اصالتا اهل
تهران ولی در
کربلا متولد شده و در
نجف اشرف تحصیل
کرده و به
درجه اجتهاد رسید. وی در
فقه و
اصول فقه از محضر بزرگانی چون
میرزای شیرازی، میرزا
حسین خلیلی تهرانی،
میرزا حبیبالله رشتی،
آخوند خراسانی استفاده نموده و در عرفان از
ملا حسینقلی همدانی بهره برد.
سید علی قاضی،
سید محسن امین،
محمدتقی بافقی قمی و
سید ابوالقاسم لواسانی از شاگردان مشهور او هستند. سیمای عرفانی و معنوی و اخلاقی ایشان بیشتر جلوهگر است ولی در میدان فقاهت نیز از جایگاه والایی برخوردار است.
اواسط قرن ۱۳ق. در خانوادهای هاشمیتبار، به نام
سید ابراهیم موسوی تهرانی، در شهر کربلا، کودکی دیده به جهان گشود، که نام احمد را برایش برگزیدند.
خاندان پدری سید احمد اصالتاً اهل تهران بودهاند، اما پدرش برای تحصیل معارف دین و بهرهمندی از محضر بزرگان دانش، از دیار خویش به شهر کربلا، که یکی از مراکز علمی شیعه بود، هجرت نمود، و در جوار
مرقد حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) به فراگیری آموزههای دینی پرداخت. به همین علت فرزندش، سید احمد، به سید احمد کربلایی تهرانی شهرت یافت. در پارهای نوشتهها، عنوان حائری را به نامش افزودهاند. از آن جا که این عالم بزرگوار، در هنگام عبادت و نیایش،
بسیار گریه می
کرد و به «بکاء» هم معروف شده است و گویا یکی از چشمان او، بر اثر بیماری، نابینا شد؛ از اینرو به «واحد العین» هم نامیده شده است.
با جستجویی که در منابع زندگینامه این عارف فرزانه انجام شد، تاریخ دقیق ولادت او به دست نیامد، ولی از مجموع اخبار گردآوری شده در مورد شرححال او میتوان حدس زد که پس از نیمه دوم قرن سیزدهم تولد یافته است.
از آنجا که حوزه نجف از دیربار از اعتبار و شهرت جهانی برخوردار بود و خاستگاه برجستهترین استادان علوم معقول و علوم منقول به شمار میرفت، لذا سید احمد برای تکمیل تحصیلاتش به این حوزه هجرت نمود. حوزههای درسی نجف از رونق و جاذبه ویژهای برخوردار بود سید احمد به سوی این حوزه شتافت. البته اطلاعی از سال ورود او به حوزه نجف در دست نیست، اما با توجه به سن وی میشود گفت: در اواخر سال (
۱۳۰۰ق) به نجف هجرت نموده است. بعد از ورود به حوزه نجف، با تلاش روزافزون به تحصیل پرداخت. وی سطوح عالیه و دروس خارج فقه و اصول را از محضر بزرگان آن دیار، فرا گرفت و بهرههای فراوانی کسب نمود و به
درجه اجتهاد رسید.
سید احمد در کنار تحصیل برای جمعی از طلاب به تدریس پرداخت.
سید احمد، فقه و اصول را از محضر مجتهدان بزرگی چون: میرزا محمد حسن شیرازی، معروف به میرزای بزرگ (صاحب فتوای تحریم تنباکو)، علامه بزرگوار میرزا حسین خلیلی تهرانی، میرزا حبیبالله رشتی و آخوند خراسانی بهره برد و در این علوم تبحری تمام و کمال یافت.
سید احمد به آموختن دانشهای ظاهری و نقلی بسنده
نکرد بلکه پس از فراگیری کتاب تشریع، به مطالعه کتاب تکوین بهویژه «
نفس» پرداخت. وی برای رسیدن به این منزلت، سر بر آستان، ملا حسینقلی همدانی نهاد. این استاد کارآزموده آنچنان اخگری بر جان او افکند که شعله وجودش لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر شد و به مقامی رسید که،
آقا بزرگ تهرانی دربارهاش میگوید: او یگانه دوران بود.
سید احمد کربلایی به دنبال کوشش پیگیر و پشتکار فراوان، در ردیف یکی از معروفترین و برجسته ترین استادان
نجف، قرار گرفت و در حوزه فقه، اصول،
حکمت،
اخلاق و
عرفان از مرتبه بلندی برخوردار شد. اینگونه بود که گروهی از دانشپژوهان از دانش و تربیت و نصایح عارفانه او بهرههای فراوانی بردند.
اسامی جمعی از شاگردانش که در منابع ترجمه این عارف فرهیخته آمده، ازاین قرارند:
۱.
میرزا علی آقای قاضی.
۲.
سید محمدکاظم عصار تهرانی.
۳.
سید محسن امین، که از سال (
۱۳۰۸ق) تا سال (
۱۳۱۱ق) نزد این بزرگوار کسب فیض
کرد.
۴. میرزا
مهدی غروی اصفهانی.
۵.
سید جمالالدین گلپایگانی.
۶. شیخ
محمدتقی بافقی قمی.
۷.
سید ابوالقاسم لواسانی.
۸.
کیوان قزوینی، مولف کتاب معروف
رساله رازگشا.
وقتی نام سید احمد کربلایی را میشنویم یا پارهای از منابع و زندگینامههای مربوط به او را بررسی کنیم، بیشتر سیمای عرفانی و معنوی و اخلاقی او برای ما جلوهگر است و بعد علمی و فقهی او چندان مورد توجه قرار نمیگیرد، اما حقیقت این است که ایشان، همانطور که در عرصه عرفان و
سیر و سلوک و مجاهده با نفس ید بیضایی داشت، در میدان فقاهت نیز از جایگاه والایی برخوردار است، که گروهی از بزرگان تراجم از این نکته غافل نشدهاند.
محق بزرگ آقای
محمدحسین اصفهانی مشهور به کمپانی در شأن او گفته است: من احدی را در فقه مثل او ندیدهام و یا درباره ایشان گفتهاند:
کوه علم و تجلیگاه دانش، دانشور جلیل و فقیه کبیر، دانشمند فاضل، او از اکابر روزگار بود و احاطه حیرتانگیزی در فقه داشت؛ از اعاظم فقهای
امامیه و فقیه یگانه بود.
یکی از دانشمندان معاصر مینویسد: در حوزه فقه، همینبس که در سن چهل سالگی نامزد مرجعیت شیعه شد، ولی حاضر نشد
فتوا دهد، معروف است که: شیخ محمدتقی شیرازی، بزرگترین فقیه عصر خویش، احتیاطات خویش را به سید احمد کربلایی ارجاع میداد.
در اینجا مناسب است داستانی نقل شود که علاوه بر آموزنده بودن، نشاندهنده مرتبه والای پیراستگی و وارستگی سید احمد کربلایی است. علامه
سید محمدحسین حسینی تهرانی میگوید:
روزی به دیدن آیةالله سید علی لواسانی فرزند آیةالله سید ابوالقاسم، یکی از شاگردان مکتب عارف مشهور ملا حسینقلی همدانی بود. بعد از رحلت آن بزرگوار در سال ۱۳۱۱ق. در شمار شاگردان آیةالله سید احمد کربلایی، وصی آن جناب قرار گرفت. روزی بعد از درسم، که شاگردان رفتند، به من فرمود: آقا سید ابوالقاسم! اگر کاری نداری بنشین! گفتم: کاری ندارم و در اطاق نشستم. سپس فرمود: برای میرزا محمدتقی بنویس! (در این وقت مرحوم آیةالله العظمی شیخ محمدتقی شیرازی در کربلا زندگی می
کرد.) آنگاه حالش دگرگون شد و گفت: آه! آه!
فرمود: این مرد (شیخ محمدتقی) احتیاطات خود را به من ارجاع داده. اشخاصی به او رجوع
کردهاند (و به او گفتهاند) که اگر برای شما اتفاقی بیفتد، ـ یعنی از دنیا بروید ـ در امر تقلید به کدام یک از علما رجوع کنیم؟ او در پاسخ گفته است: من غیر از سید احمد کربلایی کسی را سراغ ندارم. آقا سید ابوالقاسم! بنویس: آقای میرزا محمدتقی! شما که اینک در امور دنیا حکومت و ریاست دارید، اگر این کارها را بکنید و کسی را به من ارجاع دهید، فردای قیامت در محضر خدا، که حکومت با ماست از شما شکایت میکنم و از شما راضی نخواهم بود.
سپس مولف کتاب
توحید علمی و عینی، چنین مینگارد:
در آن روزگار، اگر مرجع تقلیدی از دنیا میرفت، تجار
تهران ـ به خاطر نفوذ سیاسی و اقتصادی که در میان مردم
ایران داشتند ـ به هر مرجعی که رجوع میکردند، او مرجع تقلید شیعیان میشد. بدینگونه چون اهالی تهران به آقا سید احمد، در امر تقلید رجوع کردند او نپذیرفت ـ چون مسئولیت مرجعیت شیعه
بسیار سنگین است و طبعا یک سلسله مسائلی را به دنبال دارد، همانند موقعیت سیاسی، اجتماعی و مردمی، که انسان باید
بسیار مراقب خویش و اطرافیان باشد، تا مشکلی برای اعتبار مرجعیت شیعه پیش نیاید، و از این منظر بود که این مجتهد عارف، به عنوان مبالغه و تأکید بر حساسیت مرجعیت شیعه، این جمله تاریخی را گفت: اگر جهنم رفتن
واجب کفایی است، من به الکفایه، موجود است.
عرفان ناب شیعی برگرفته از آموزههای دینی است، همانند:
قرآن،
اخبار و
سیره اهل بیت (علیهمالسلام) که تبلور و جلوه معنوی اسلام هستند.
این شیوه از زمان حیات
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
حضرت امیرالمومنین (علیهالسلام) و در میان پارهای از یاران خاص آن دو بزرگوار مانند:
سلمان،
ابوذر و
مقداد وجود داشت و کم و بیش در گستره تاریخ، زهد و پارسایی دینی، تداوم یافت، تا اینکه شخصیتهای فرهیختهای در این زمینه، درخشیدند. از معروفترین این چهرهها در روزگاران اخیر میتوان از
سید علی شوشتری، ـ استاد اخلاق
شیخ مرتضی انصاری ـ و عارف کامل، ملا حسینقلی همدانی، ـ استاد برجسته تمام عارفان سده اخیر ـ نام برد. در مکتب عرفانی ملا حسینقلی همدانی انسانهای بزرگی پرورش یافتند و به درجات والایی از
توحید، خلوص، پارسایی و اعراف از زرق و برق فریبنده دنیای مادی، نائل شدند، که هر یک از آنان نمادی از قدس و پاکی بودند. شاگردان او در حدود سیصد نفر، رقم خوردهاند که سرآمد آنها، بزرگانی چون:
میرزا جواد ملکی تبریزی، شیخ
محمد بهاری و سید احمد کربلایی هستند.
سید احمد کربلایی در پیروی از راه و رسم استادش آنچنان پیش رفت که یکی از چهرههای جاودانه، ماندگار و قهرمان و قله عرفان ناب شیعی شد.
برای اینکه بیشتر با ژرفای اندیشههای عرفانی و حالات معنوی او آشنا شویم، لازم است که به سخنان بزرگان درباره وی، نیک گوش فرا دهیم.
آقا بزرگ تهرانی، صاحب «
نقباء البشر» که از معاصران او بوده در ترجمهاش چنین مینگارد:
او یکی از یاران و شاگردان ویژه عارف کبیر ملا حسینقلی همدانی بود. او یگانه روزگار خویش بود در مراتب دانش، رفتار،
سیر و سلوک،
زهد،
ورع، تقوا طلبی، شناخت
خداوند متعال و ترس و
خوف از خداوند. او همواره نمازهای خویش را در خلوت میخواند و از اینکه مردم در
نماز به او اقتدا کنند پرهیز و اجتناب می
کرد. او از خوف خدا،
بسیار می
گریست و اشک میریخت به گونهای که در حال نماز، گریه، عنان اختیار را از او میربود، به ویژه در هنگامه
نماز شب.
من سالیان متمادی همسایه دیوار به دیوار او بودم و از حال و هوای او چیزهایی را مشاهده کردم که اگر بخواهم در اینجا ذکر کنم سخن به دارازا میکشد. او
بسیار به مادر خود مهر میورزید و به او خدمت میکردم و اتفاقا قبل از رحلت مادرش، از دنیا رفت.
سید محسن امین شاگرد دیگر سید احمد میگوید:
سید احمد کربلایی در قله
تقوا و ورع و اهل ریاضت و تهذیبکننده نفوس و جانهای با استعداد.
سید محمدکاظم عصار تهرانی: در میان بزرگانی که محضر آنان را درک کردم، تنها شخصی که از حجابها و پردههای ضخیم طبیعت و عالم ماده، عبور
کرده و به مراحل والایی از کشف و شهود معنوی، واصل شد آقای کربلایی بود و من احدی را همتای او ندیدم.
علامه طباطبایی مینویسد:
از آقای سید احمد کربلایی که از شاگردان معروف استاد اخلاق و عرفان، آقای ملا حسینقلی همدانی بود، نقل شده که فرمود: روزی در جایی استراحت میکردم و در خواب بودم. ناگهان شخصی مرا از خواب بیدار
کرد و گفت اگر میخواهی نور اسفهبدیه (این اصطلاحی است از
شهابالدین سهروردی، معروف به شیخ اشراق. روی نور «اسفهبدیه» را در نفوس کامله و تهذیب شده به کار میبرد. )
را بنگری از جای برخیز! هنگامی که چشم گشودم، دیدم درخششی بیحد و اندازه شرق و غرب را فرا گرفته.
سپس علامه طباطبایی میفرماید:
این درخشش همان مقام تجلی نفس است.
از تألیفات این عالم بزرگ خبری در دست نیست، فقط شاگرد برجستهاش دراین راستا میگوید: له مولفات فی الفقه و الاصول.
او آثاری در زمینه مسائل
فقه و
اصول فقه داشت ولی به نظر میرسد چاپ نشده است.
البته در حوزه مسائل عرفانی در قسمت عرفان عملی دستورالعملهایی برای شاگردانش دارد و مکاتبات او با شیخ محمد حسین اصفهانی ـ به نام «رساله محاکمات بین علمین» معروف است ـ از آن بزرگوار به یادگار مانده است.
اثر اخیر وی «رساله محاکمات بین علمین» نشانی است از توان علمی و ژرفاندیشی آن فقیه و عارف کمنظیر که با مقدمه علامه محمد حسین طباطبایی و تعلیقات آن بزرگوار و شاگردش محمدحسین حسینی تهرانی به زیور چاپ آراسته گردیده است.
سید احمد کربلایی، در لحظات آخر نماز عصر
روز جمعه ۲۷
شوال المکرم (
۱۳۳۲ق) در نجف اشرف چشم از جهان خاکی فرو بست. پیکر او بعد از نماز، به دوش کشیده شد و در
حرم حضرت امیرالمومنین (علیهالسلام) مقابل ایوان طلا، در پشت سر مبارک حضرت مدفون گردید.
نامههای عرفانی زیادی از این بزرگوار در کتابهای مختلف درج شده است که، فرازی از یک دستورالعمل او را به خوانندگان گرامی تقدیم میکنیم:
ان شاءالله تعالی تمام مواظبت، بر دوام توجه و
توسل به
حضرت حجت (عجلاللهتعالیفرجه) که واسطه فیض زمان است، ملحوظ داشته، بعد از نماز، دعای غیبت که: اللهم عرفنی نفسک بوده باشد و سه
سوره توحید هدیه به آن بزرگوار، و دعای فرج: اللهم عظم البلاء را ترک نکند. و تمام مواظبت بر دوام طهارت مهما امکن و خواب بر
طهارت و
وضو و
تسبیح حضرت زهرا (علیهاالسلام) در وقت خوابیدن و بعد از هر نماز واجب و قرائت
آیة الکرسی و مواظبت بر
سجده شکر بعد از بیداری و خواندن ایات ان فی خلق السموات و الارض را بعد از بیدار شدن برای نماز شب، با کمال توجه به عالم هستی و تفکر در آن و نظر بر آسمان و کواکب و آفاق و دعای
صحیفه سجادیه را بعد از نماز شب ترک ننماید.
والسلام علیه و رحمه الله
حرره فی شهر رمضان المبارک سال ۱۳۲۷، احمد الموسوی حائری.
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سید احمد کربلایی تهرانی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۳/۱۱.