سِلْع (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سِلْع (به کسر سین) و
سِلْعه (به کسر سین و سکون لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای متاع و آنچه با آن تجارت میشود. سه بار از این واژه در
نهج البلاغه آمده است.
سِلْع و
سِلْعه به معنای متاع و آنچه با آن تجارت میشود، جمع آن سلع (بر وزن عنب) است.
امام علی (علیهالسلام) در رابطه با جهّال فرموده:
«إِلى اللهِ أَشْكو مِنْ مَعْشَر يَعيشُونَ جُهّالاً، وَ يَموتونَ ضُلاّلاً، لَيْسَ فِيهمْ سِلْعَةٌ أَبْوَرُ مِنَ الكِتابِ إِذَا تُلِيَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَ لا سِلْعَةٌ أَنْفَقُ بَيْعاً وَ لا أَغْلى ثَمَناً مِنَ الكِتابِ إِذا حُرِّفَ عَنْ مَواضِعِهِ» «به
خدا شکایت میکنم از گروهی که جاهل زندگی میکنند، پیش آنها کسادتر از
قرآن چیزی نیست چون به حق خوانده شود و معانیش درست درک شود و رواجتر از آن چیزی نیست آنوقت که معانیش تحریف شود.»
(شرحهای خطبه:
) همین مطلب و لفظ در
خطبه ۱۶۷ تکرار شده است.
سه بار از واژه سلع در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سلع»، ج۱، ص۵۴۶.