• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سَیْل (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سَيْل (به فتح سین و سکون یاء) از واژگان نهج‌البلاغه، به معنای جاری شدن است.
ده مورد از این مادّه در نهج‌البلاغه آمده است.



سَيْل به معنای جارى شدن است.
«سَالَ‌ الماءُ سَيْلًا و سَيَلَاناً: جرى» ايضا اسم آمده يعنى آبی كه می‌آيد و باران آن در جاى ديگر باريده.


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - سالَتْ - خطبه ۱۹۷ (قربت خود با رسول الله)

در رابطه با نزديكى خود به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرموده:
«وَ لَقَدْ قُبِضَ رَسولُ اللهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْري. وَ لَقَدْ سالَتْ نَفْسُهُ في كَفّی، فَأَمْرَرْتُها عَلَىُ وَجْهي.»
«آن حضرت از دنیا رفت در حاليكه سر مباركش بر سينه من بود و روحش در دست من جارى شد و من آنرا بر صورت خويش كشيدم.»

۲.۲ - السَّيْلُ - خطبه ۳ (خلافت)

درباره حق خلافت خود فرمود:
«أَمَا وَالله لَقَدْ تَقَمَّصَها فُلانٌ، وَإِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّيَ مِنهَا مَحَلُّ القُطْبِ مِنَ الرَّحَا، يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ وَلا يَرْقَى إِلَيَّ الطَّيْرُ.»
«به خدا سوگند، او (ابوبکر) رداى خلافت را بر تن كرد، در حالى كه خوب مى‌دانست؛ من در گردش حکومت اسلامی همچون محور سنگ‌هاى آسيابم (كه بدون آن آسيا نمى‌چرخد). (او مى‌دانست) سيل‌ها و چشمه‌هاى (علم و فضيلت) از دامن كوهسار وجودم جارى است و مرغان (دور پرواز انديشه‌ها) به افكار بلند من راه نتوانند يافت!.»

۲.۳ - مُسيلِ - خطبه ۱۶۳ (حق تعالی)

در وصف حق تعالی فرموده:
«الْحَمْدُ لله خالِقِ الْعِبادِ، وَ ساطِحِ الْمِهادِ، وَ مُسيلِ الْوِهادِ، وَ مُخْصِبِ النِّجادِ.»
«ستايش مخصوص آفریدگار بندگان است؛ خداوندى كه گستراننده زمین، جارى‌سازنده سيل در درّه‌ها و رودخانه‌ها و روياننده گياهان در كوهها و تپّه‌ها.»


مواردی زیاد از این ماده در نهج‌البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۵۶۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۳۷.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۴۰۰.    
۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ج۱، ص۴۹۴، خطبه ۱۹۷..    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۱۹۷.    
۶. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۳۱۱، خطبه ۱۹۷.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۸۵.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۷۹۶.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۸۰۰.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۷، ص۶۶۰.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۲، ص۲۱۳.    
۱۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۷۹.    
۱۳. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ج۱، ص۴۱.    
۱۴. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۲۵.    
۱۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۴۸، خطبه ۳.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۷.    
۱۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۰۲.    
۱۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۰۵.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱، ص۳۲۷.    
۲۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۹۲.    
۲۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۵۲.    
۲۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ج۱، ص۳۵۵، خطبه ۱۶۳.    
۲۳. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۸۱.    
۲۴. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۳۲، خطبه ۱۶۳.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۵۵.    
۲۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۴۲.    
۲۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۴۵.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۶، ص۳۰۷.    
۲۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۲۰.    
۳۰. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۲۵۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سیل»، ج۱، ص۵۶۹.    






جعبه ابزار