سَيْح (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَيْح (به فتح سین و سکون یاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای جریان و سیر است.
''
سَيْح'''
به معنای جريان و سير است. در
صحاح آمده «سَاحَ الماءُ: جَرَى عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ- سَاحَ فِي الْأَرْضِ: ذَهَبَ»
طبرسی سير با مهلت فرموده.
ساحة چنانكه گذشت مكان خالى است
از
راغب استفاده میشود كه ساح الماء يعنى در ساحه جارى شد
ولى اين در صورتى است كه هر دو از يک ماده باشند. اما ساحه از
سوح است و
سيح يائى است.
(فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ) «چهار ماه در اين سرزمين بگرديد و مهلت داريد.»
(التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ) (توبهكنندگان، عبادتكنندگان، سپاسگويان، جهادگران، ركوعكنندگان، سجدهگزاران)
(قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ) (متواضع، توبهكننده، عبادتكار، هجرتكننده.)
به عقيده
المیزان سائحون آنهااند كه از مسجدى به مسجدى و از محلى دينى به محلى گردش و سير میكنند
و در آيه دوم آن را صائمات فرموده است.
طبرسى از
ابن عباس و ديگران روزهداران نقل كرده و فرموده از رسول خدا (صلّىاللهعليهوآله) مرفوعا نقل شده است.
«سِيَاحَةُ أُمَّتِي الصِّيَامُ.» و به قولى آنان كه در روى زمين سير میكنند و از آثار گذشتگان
عبرت میگيرند و به قولى طلاب علوماند كه براى اخذ علم سفر میكنند.
به نظرم اعمّ بودن اين كلمه بهتر است يعنى مردان و زنانی كه در راه خدا و دين گردش و سير میكنند خواه به مساجد باشد يا
جهاد يا
روزه و غيره. در الميزان از حضرت رسول (صلىاللهعليهوآله) نقل است
«سِيَاحَةُ أُمَّتِي فِي الْمَسَاجِدِ.» ايضا
«إِنَ السَّائِحِينَ هُمُ الصَّائِمُونَ.» ايضا
«إِنَ سِيَاحَةَ أُمَّتِي الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ.» و به قرينه اين كه صفات ديگر خاص است میشود آن را در آيه اول، صيام و جهاد و در آيه دوم فقط صيام گفت.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سیح»، ج۳، ص۳۶۰.