سَوْم (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَوْم (به فتح سین و سکون واو) از
واژگان نهجالبلاغه، به معنای تحمیل و چریدن است. پنج مورد از این مادّه در
نهجالبلاغه آمده است.
سَوْم به معنای تحميل و چريدن است. لازم و متعدى هر دو آمده است.
در
اقرب هست: «سَامَ فُلَاناً الْأَمْرَ: كَلَّفَهُ إِيَّاهُ» ايضا «سَامَ الْمَاشِيَةُ: رَعَتْ».
مواردی که در «
نهجالبلاغه» آمده است به شرح ذیل میباشد.
وقتی از حضرت خواستند درباره قاتلان
عثمان بازجوئى و عقوبت كند فرمود:
«وَهُمْ خِلاَلَكُمْ يَسُومُونَكُمْ مَا شَاؤُوا; وَهَلْ تَرَوْنَ مَوْضِعاً لِقُدْرَة عَلَى شَيء، تُرِيدُونَهُ.»«در بين شما قرار دارند و قدرت ريزش هر گونه مشكلات و سختى بر سر شما را دارند؛ آيا شما موضعى براى
قدرت، بر خواسته هاى خود مىبينيد؟.»
(شرح های خطبه:
)
درباره آنها که
جهاد را ترک میکنند فرمود:
«وَأُدِيلَ الحَقُّ مِنْهُ بِتَضْيِيعِ الجِهَادِ، وَسِيمَ الخَسْفَ، وَمُنِعَ النَّصَفَ.»«به خاطر تضييع جهاد
حقّ آنها پايمال مىشود، و نشانههاى
ذلّت در آنها آشكار مىگردد، و از
عدالت محروم مىشوند.»
(شرح های خطبه:
)
درباره خود فرمود:
«أَتَمْتَلِئُ السَّائِمَةُ مِنْ رِعْيِهَا فَتَبْرُكَ؟ وَتَشْبَعُ الرَّبِيضَةُ مِنْ عُشْبِهَا فَتَرْبِضَ؟ وَيَأْكُلُ عَلِيٌّ مِنْ زَادِهِ فَيَهْجَعَ.»«آيا همان گونه كه گوسفندان در
[۲۶] شكم را پر مىكنند و مىخوابند و يا دسته ديگرى از آنها در آغلها از علف سير مىشوند و استراحت مىكنند، «
علی» هم بايد از اين زاد و توشه بخورد و به استراحت پردازد؟»
(شرح های نامه:
)
در
دعای استسقاء فرمود:
«نَدْعُوكَ حِينَ قَنَطَ الْأَنَامُ، وَ مُنِعَ الْغَمَامُ، وَ هَلَكَ السَّوَامُ، الَّا تُؤَاخِذَنَا بِأَعْمَالِنَا، وَ لَا تَأْخُذَنَا بِذُنُوبِنَا.»«در اين هنگام كه يأس و نوميدى بر مردم چيره شد و ابرها از باريدن باز داشته شد و حيوانات بيابانى رو به هلاكت گذاردهاند، تو را مىخوانيم و تقاضا داريم كه ما را به اعمالمان مؤاخذه نكنى! و ما را به گناهانمان مگيرى،.»
(شرح های خطبه:
)
به
امام حسن(علیهالسلام) نوشته:
«قَدْ أَضَلَّتْ عُقُولَهَا، رَكِبَتْ مَجْهُولَهَا. سُرُوحُ عَاهَةٍ بِوَادٍ وَعْثٍ، لَيْسَ لَهَا رَاعٍ يُقِيمُهَا، وَ لَا مُسِيمٌ يُسِيمُهَا.»«گروه ديگرى همچون حيواناتى هستند رها شده در بيابان (شهوات)
عقل خود را گم كرده (و راههاى صحيح را از دست دادهاند) و در طرق
مجهول و نامعلوم گام گذاردهاند. آنها همچون حيواناتى هستند كه در وادى پر از آفتى رها شده و در سرزمين ناهموارى به راه افتادهاند نه چوپانى دارند كه آنها را به راه صحيح
هدایت كند و نه كسى كه آنها را به چراگاه مناسبى برساند»
(شرح های نامه:
)
پنج مورد از این ماده در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سوم»، ج۱، ص۵۶۶.