• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سَوَّاها (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سَوَّاها:(سَمْكَها فَسَوَّاها)
«سَوَّاها»از مادّه‌ «تسويه» به معناى تنظيم و موزون ساختن چيزى است و اشاره به نظم دقيقى است كه بر تمام كرات آسمانى حكم‌فرما است؛ و اگر منظور از سمک، سقف باشد، اشاره به قشر عظيمى از هوا است كه همچون سقف محفوظ و محكمى گرداگرد زمين را گرفته و آن را از هجوم سنگ‌هاى پراكنده آسمانى و اشعه‌هاى مرگبار كيهانى حفظ مى‌كند. بعضى، تعبير فوق را اشاره به كروى بودن آسمانى كه گرداگرد زمين را گرفته است مى‌دانند؛ چرا كه تسويه اشاره‌اى است به فاصله مساوى اجزاى اين سقف، نسبت به مركز اصلى يعنى زمين، و اين بدون كرويت ممكن نيست. اين احتمال نيز وجود دارد كه آيه هم اشاره به ارتفاع آسمان و فاصله بسيار زياد و سرسام‌آور كرات آسمانى از ما بوده باشد، و هم اشاره به سقف محفوظ اطراف زمين.
«سَوَّاها» در سوره‌ شمس از مادّه‌ «تسويه» ممكن است به معناى صاف كردن خانه‌ها و زمين‌هاى آن‌ها بر اثر صيحه عظيم، صاعقه و زلزله باشد، يا به معناى يکسره كردن كار اين گروه، و يا مساوات همه آن‌ها در مجازات و عذاب، به گونه‌اى كه احدى از آنان از اين ماجرا سالم در نرفت. جمع ميان اين معانى نيز ممكن است. ضمير در «سَوَّاها» به‌ «قبيله ثمود» باز مى‌گردد، و يا به شهرها و آبادى‌هاى آنان كه خداوند همه را با خاک يكسان نمود. بعضى نيز گفته‌اند: به‌ «دَمْدَمَة» بر مى‌گردد كه از جمله بعد استفاده مى‌شود، يعنى خداوند اين خشم و غضب و هلاكت را يكسان در ميان آنها قرار داد، به طورى كه همگى را فرا گرفت. اما، تفسير اول مناسب‌تر به نظر مى‌رسد.



ترجمه و تفسیر آیات مرتبط با سَوَّاها:

۱.۱ - آیه ۲۸ سوره نازعات

(رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا) (سقف آن رابرافراشت و آن را نظام بخشيد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: يعنى سقف آسمان و نقطه مرتفع آن را بلند كرد، و منظور از تسويه آسمان، ترتيب اجزاى آن، و تركيب آن است، تا هر جزئى در موضعى كه حكمت اقتضاء دارد قرار گيرد. ( دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۲ - آیه ۱۴ سوره شمس

(فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا) (ولى آن‌ها او را تكذيب و ناقه را پى كردند و به هلاكت رساندند؛ از اين رو پروردگارشان آنها و سرزمين‌شان را به خاطر گناهشان درهم كوبيد و با خاک يكسان كرد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه عقر به معناى ريشه كن كردن چيزى است كه به سر بريدن شتر و مطلق كشتن نيز اطلاق مى‌شود، و كلمه دمدمه به معناى خراب كردن بنا بر روى كسى است، وقتى مى‌گويند: دمدم عليه القبر، معنايش اين است كه خاك قبر را بر سرش فرو ريخت، و منظور از اين عبارت اين است كه عذاب الهى به خاطر گناهانى كه كردند همه آنان را فرا گرفت، و نسلشان را قطع و آثارشان را محو و نابود كرد. و در جمله فسويها ظاهرا ضمير به ثمود بر مى‌گردد و مؤنث بودنش به اعتبار قبيله بودن اين قوم است، و قبيله مؤنث است. و معناى جمله اين است كه خداى تعالى اين قبيله را با خاک يكسان كرد، ممكن هم هست ضمير مذكور به كلمه ارض كه از مفاد استفاده مى‌شود بر گردد، و تسويه ارض به معناى تسطيح آن و از بين بردن پستى و بلنديهاى آن است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. نازعات/سوره۷۹، آیه۲۸.    
۲. شمس/سوره۹۱، آیه۱۴.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۳۹.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۲۳۶.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۱۰۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۷۳.    
۷. نازعات/سوره۷۹، آیه۲۸.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۸۴.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۰۸.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۹۰.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۸۷.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۵۹.    
۱۳. شمس/سوره۹۱، آیه۱۴.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۹۵.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۰۲.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۹۹.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۱۹.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۵۶.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه‌، برگرفته از مقاله «سَوَّاها»، ص۳۰۲ - ۳۰۳.    






جعبه ابزار