سَهَد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَهَد (بر وزن شرف و سها) از
واژگان نهجالبلاغه، به معنای بيدار ماندن است.
سه مورد از این مادّه در
نهجالبلاغه آمده است.
سَهَد به معنای بیدار ماندن و کمخوابی است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» آمده است به شرح ذیل میباشد:
در فراق
حضرت فاطمه (علیهاالسلام) خطاب به
رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) فرموده:
«إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعونَ فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدیعَهُ وَ أُخِذَتِ الرَّهینَهُ أَمّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمّا لَیْلی فَمُسَهَّدٌ إِلَی أَنْ یَخْتارَ اللَّهُ لی دارَکَ الَّتی أَنْتَ بِها مُقیمٌ.» «ما از آن خداييم و به سوى او باز مىگرديم» (اى
پیامبر!) امانتى كه به من سپرده بودى هم اكنون باز داده شده و گروگان باز پس دادم؛ امّا اندوهم هميشگى است و شبهايم همراه بيدارى تا آن دم كه
خداوند سر منزل تو را كه در آن اقامت گزيدهاى برايم انتخاب كند.»
امام علی (علیهالسلام) در
خطبه ۲۲۴ فرموده:
«وَ اللهِ لانْ أَبيتَ عَلى حَسَكِ السَّعْدانِ مُسَهَّداً.» «(
سوگند به
خدا! اگر
شب را بر روى خارهاى «سعدان» بيدار بسر برم!).»
در وصف اهل
جاهلیت فرموده:
«أَطَاعوا الشَّيْطَانَ فَسَلَكوا مَسَالِكَهُ...نَوْمُهُمْ سُهودٌ، وَكُحْلُهُمْ دُموعٌ، بأَرْض عَالِمُها مُلْجَمٌ، وَجَاهِلُها مُكْرَمٌ.» «
شیطان را
اطاعت مىكردند، و به راههاى او مىرفتند، و در آبخورگاه او وارد مىشدند؛ به
وسیله مردم نشانههاى شيطان آشكار شده و
پرچم او برافراشته گرديده، فتنهها با پاى خويش آنان را لگدمال نموده، و با سمهاى خود آنان را له كرده بود،
فتنه بر روى پاى خود ايستاده و آنها در آن متحيّر و سرگردان، بىخبر، فريبخورده، در كنار بهترين
خانه (
کعبه) و بدترين همسايگان (بت پرستان) قرار داشتند، خوابشان بيدارى، و سرمه چشمهايشان
اشک بود، در سرزمينى كه دانشمندش به حكم اجبار لب فرو بسته، و جاهلش گرامى بود.»
سه مورد از این ماده در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سهد»، ج۱، ص۵۵۹.