سَقَط (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سُقوط (به ضم سین) از ریشه (سقط) از
واژگان قرآن کریم به معنای افتادن است. همچنین
إسقاط و
مُساقَطَه به معنای ساقط کردن میباشد.
سُقوط به معنای افتادن است.
(أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا ...) (آگاه باشيد آنها هم اكنون در گناه سقوط كردهاند....)
إسقاط ساقط كردن است.
(أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ كَما زَعَمْتَ عَلَيْنا كِسَفاً ...) «يا
آسمان را چنانكه پنداشتهاى پاره پاره روى ما بیافكنى...»
مُساقَطَه نيز ساقط كردن است در
اقرب از بعضى نقل شده كه پى در پى بودن در آن مراد است.
(تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا) «بر تو
خرمای تازه میافكند.»
(وَ لَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنا رَبُّنا وَ يَغْفِرْ لَنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ) (و هنگامى كه حقيقت در دسترسشان قرار گرفت، و ديدند گمراه شدهاند، گفتند: اگر پروردگارمان به ما
رحم نكند، و ما را نيامرزد، بطور قطع از
زیانکاران خواهيم بود.)
«
سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ» به صيغه مجهول از باب كنايه به معنى لغزش، خطا،
ندامت و
حیرت است.
راغب گويد: از آن ندامت مراد است.
معناى تحت اللفظى آن است: آنگاه كه عمل و شىء در دستش افتاده شده يعنى به خودش بر گشت. «
رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا» قرينة آن است كه بر گذشته نادم و محزون شدند يعنى چون از پرستيدن
گوساله نادم و پريشان شدند و دانستند كه گمراه گشتهاند گفتند: اگر پروردگارمان رحم نكند و نيامرزد بى شک از زيانكاران خواهيم بود.
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سقط»، ج۳، ص۲۷۷.