سَوْف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَوْف (به فتح سین و سکون واو) از
واژگان نهجالبلاغه، حرفی كه افعال مضارع را از حال بودن خارج كرده و به استقبال مخصوص میكند. دو مورد از این کلمه در
نهجالبلاغه آمده است. امّا به معنای ديگر هفت بار به كار رفته است مثلا «تسويف» آنستكه انسان عمل را به تأخير اندازد و بگويد: به زودى خواهيم كرد.
سَوْف حرف استقبال است كه افعال مضارع را از حال بودن خارج كرده و به استقبال مخصوص میكند.
مواردی که در «نهجالبلاغه» آمده است به شرح ذیل میباشد.
به
امام حسن(علیهالسلام) وصیت فرمود:
«وَ لِکُلّ أَمرٍ عَاقِبَهٌ سَوفَ یَأتِیکَ مَا قُدّرَ لَکَ.»«هر كارى سرانجامى دارد (بايد مراقب سرانجام آن بود.) آنچه برايت مقدر شده به زودى به تو خواهد رسيد.»
(شرح های نامه:
)
در مقام
موعظه فرمود:
«مَعَاشِرَ النَّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَايَبْلُغُهُ، وَبَانٍ مَا لَايَسْكُنُهُ، وَجَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ.»«هر كارى سرانجامى دارد (بايد مراقب سرانجام آن بود.) آنچه برايت مقدر شده به زودى به تو خواهد رسيد.»
(شرح های حکمت:
)
امیرالمومنین علی (علیهالسلام) در
حکمت ۲۸۵ میفرمایند:
«كُلُّ مُعَاجَل يَسْأَلُ الاِْنْظَارَ، وَكُلُّ مُؤَجَّل يَتَعَلَّلُ بالتَّسْويفِ.»«آنها كه زمانشان پايان گرفته خواهان مهلتند و آنها كه مهلت دارند، تعلّل مىورزند و كوتاهى مىكنند.»
(شرح های حکمت:
)
درباره
شیطان میفرمایند:
«والشَّيْطَانُ مُوَكَّلٌ بِه، يُزَيِّنُ لَهُ الْمَعْصِيَةَ لِيَرْكَبَهَا، وَيُمَنِّيهِ التَّوْبَةَ لِيُسَوِّفَهَا.»«شيطان هميشه، همراه اوست،
گناه و
معصیت را پيش چشمش زينت مىدهد، تا به آن آلوده گردد، وى را در آرزوى
توبه نگه مىدارد كه آن را به تأخير اندازد.»
(شرح های خطبه:
)
درباره کوتاهی عالمان میفرمایند:
«جَاهِلُكُمْ مُزْدَادٌ، وَعَالِمُكُمْ مُسَوِّفٌ.»«(شما چگونه جمعيّتى هستيد كه) نادانهايتان همچنان در عمل (بدون بصيرت) مىافزايند و دانشمندانتان كوتاهى مىكنند (عملها فاقد علم و علمها بى عمل است).»
(شرح های حکمت:
)
یک مورد از این ماده در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «سوف»، ج۱، ص۵۶۴.