سلمانیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فرقه
سلمانیه به عنوان یک
فرقه از
غلات در فرق و
مذاهب اسلامی معرفی شده که مشخصه اصلی آنان غلو و اعتقاد گزاف در مورد
سلمان و مقام روحانی رفیع ایشان است.
اعتقادات نابجا و گزاف در فرق و مذاهب مختلف
اسلامی وجود داشته که امروزه جز یک امر تاریخی از فرقهای منقرض شده نیست. اما با بررسی پیرامون چنین عقایدی به این نتیجه میرسیم که همچنانکه احتمال بدنام کردن و
تحریف عمدی
شخصیت انسانهای والا و متقی بلکه
معصومین (ع) توسط انسانهای سودجو و فرق غلات و گزافهگو و دشمنان ایشان وجود داشته، احتمال ایجاد فرقهسازی الحادی به انگیزههای مختلف سیاسی و اجتماعی از چهرههای شناخته شده، وجود داشته؛ چراکه انسانهای پرهیزکار و مشهوری چون
سلمان فارسی (محمدی)که هیچ ارتباطی با فرق منحرف نداشته ازجمله فرق غلوآمیز معرفی شدهاست. فرقه
سلمانیه به عنوان یک فرقه از غلات در فرق و مذاهب
اسلامی معرفی شده که به بیان آن میپردازیم.
یکی از بزرگترین
اصحاب پیامبر(ص) که با تحقیق خود به
پیامبر (ص) دسترسی پیداکرد و به
رسالت و
نبوت آن حضرت
ایمان آورد
و بعد از وفات پیامبر در این راه ثابت قدم ماند و از خط
ولایت اهلبیت (ع) و جانشینان برحق پیامبر(ص) منحرف نشد
و مخلصانه از ولایت دفاع نمود،
سلمان فارسی است. اسم او روزبه بن جشبوذان بوده
و گویا
سلمان در
زبان آرامی شلمانا بوده که در عربی
سلمان خوانده شدهاست.
او بعد از تحقیق برای رسیدن به دین صحیح از عدهای از بزرگان
مسیحیت ، فهمید که پیامبری در وادی قری ظهور نموده و از گروهی از اعراب درخواست نمود که او را به آن محل ببرند، که آن اعراب این کار را کردند ولی به او ظلم کردند و او را به عنوان برده به یک
زن یهودیه فروختند.
پیامبر(ص) او را از یهودیه در برابر سیصد
نخل و مقداری
طلا خریداری کرد و آزاد نمود.
وی نزد پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) و
مسلمین جایگاه خاص و ویژهای دارد. پیامبر(ص) به مشورت او برای مقابله با مشرکین دست به ساخت
خندق نمود.
؛
اصلیتی ایرانی داشته اما در تعیین زادگاهش اختلاف است که
رامهرمز و یا
اصفهان و یا
شیراز بودهاست.
مقام
سلمان را از زیارت نامه او بخوبی می توان شناخت :
السلام علیک یا ولی امیرالمومنین ،
السلام علیک یا مودع اسرار سادة المیامین،
السلام علیک یا بقیه الله من البررة الماضین
،
السلام علیک یا من خالف حزب الشیطان
و در مقام
سلمان این بس که امیرالمومنین علی(ع) وصی او بود و برای
غسل و
کفن و
دفن او حاضر شدند.
علاقه او به اهلبیت(ع) به دلیل شناخت حق اهلبیت(ع) بود که بصیرت
سلمان را نسبت به دیگر اصحاب بیشتر نموده بود و به همین دلیل بعد از
رسولالله (س) منحرف نشد. او حضور پر رنگی در نقل
فضائل و حقانیت امیرالمومنین علی(ع) و اهلبیت(ع) دارد و علاوه بر آن در
فقه نیز او روایاتی نقل شدهاست. یکی از کارهای معمول او این بود که سوال کنندگانی که
ابوبکر و
عمر از جواب آنها عاجز میشدند را به امیرالمومنین علی(ع) معرفی میکرد تا حقیقت را روشن کند.
؛
از جمله
فضائل سلمان این است که خداوند پیامبر(ص) را امرنموده بود که چهار نفر را دوست داشته باشم که از جمله ایشان
سلمان فارسی است.
او از جمله کسانی بود که در دفاع از
امامت و ولایت امیرالمومنین
حضرت علی (ع) با
حکومت ابوبکر به مخالفت برخواست تا جائی که امیرالمومنین علی(ع) او را قسم میدهد که خود را کنترل کند و از افشاگری بیشتر خودداری کند.
مقام او آنچنان است که
خداوند به او
سلام میرساند و نیز پیامبر(ص) و اهلبیت در کلامی معروف (
سلمان منا اهلالبیت)
او را از جمله اهلبیت(ع) قرار داد. همچنین او از آخرین اوصیای
حضرت عیسی (ع) معرفی شده
و فرمودند که او همانند
لقمان حکیم است و به
علم اولین و آخرین داناست.
در بیانی دیگر
سلمان محدث نامیده شده و علت این عنوان این است که پیامبر(ص) و امیرالمومنین علی(ع) او را از احادیثی که دیگران تحمل آن را نداشتند باخبر مینمودند.
خداوند به پیامبر(ص) دستور داده بود که
سلمان را از علم منایا و بلایا و انساب و فصل الخطاب مطلع سازد.
او از جمله خواصی بوده که به اخبار آینده و حوادث مهم توسط پیامبر(ص) و امیرالمومنین علی(ع) اطلاع داشت و برترین اصحاب از نظر ایمان است.
امام صادق(ع) در شأن
سلمان فرمود:نگویید
سلمان فارسی بلکه بگویید
سلمان محمدی.
سلمان بنده صالح صحیح الاعتقاد
مسلمانی بود که هرگز مشرک نشد.
خداوند و رسولش او را دوست داشتند و هرگاه جبرئیل حاضر میشد به پیامبر(ص) عرضه میداشت که
سلام خداوند را به
سلمان برساند.
همچنین پیامبر(ص) در شأن
سلمان فرمود:إِنَّ
سَلْمَانَ مِنِّی مَنْ جَفَاهُ فَقَدْ جَفَانِی وَ مَنْ آذَاهُ فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ بَاعَدَهُ فَقَدْ بَاعَدَنِی وَ مَنْ قَرَّبَهُ فَقَدْ قَرَّبَنِی.
پیامبر(ص) در رد کسی که
سلمان را مجوسی معرفی کرد فرمودند:
سلمان مجوسی نبوده بلکه تقیه میکرده ( وانمود به مجوسیت میکرد) و در باطن ایمان داشته.
اگر درجات ایمان را ده درجه بدانیم،
سلمان دارای ایمان در رتبه دهم معرفی شده است.
از زندگانی و
فضائل او کتابهای مختلفی چون
سلمان فارسی،
سلمان محمدی،
سلمان اهل بیت(ع) و
سلمانیه نوشته شدهاست و روایات مختلفی را بیان نموده که بیشتر آنها در مورد
فضائل اهلبیت(ع) و حقانیت ایشان است.
غلو و اعتقاد گزاف از زمان خود
سلمان در افکار برخی از مردم به سبب مقام
سلمان وجو داشته بطوریکه در قضیهای مردمی از
کوفه نزد امیرالمومنین علی(ع) میروند و درخواست
دعا برای
باران میکنند که آن حضرت
امامحسن (ع) و
امامحسین (ع) را مامور به دعا میکنند و با دعای ایشان باران نازل میشود.
مردم قضیه را به
سلمان(ره) خبر میدهند و میگویند این دعا را شما به ایشان تعلیم دادهاید!!
سلمان(ره) در رد ایشان میگوید:وای برشما آیا از از پیامبر(ص) نشنیدید که میفرمود
حکمت بر زبان اهل بیتم جریان یافته است.
عدهای نیز از این افراد
سلمان را برتر از امیرالمومنین علی(ع) میپنداشتند.
از این
حدیث واضح میشود که عظمت
شخصیت سلمان موجب گفتارهای ناروای مردم در مورد او بوده و با گذشت
زمان و با وجود فرق غلات، نام
سلمان نیز در اعتقادات گزاف ایشان راه یافت و در بسیاری از این فرق بروز یافت تا حدی که فرقه
سلمانیه نیز بروز کرد.
فرقی چون
کیسانیه و برخی از
اسماعیلیه و
سینیه و
سبعیه و
میمیه و
عینیه و
بشاریه و
نصیریه و.... از
سلمان به غلو یاد کردهاند.
نجاشی در رجال خود از علی بن عباس جراذینی نام میبرد که متهم به غلو است ولی کتابی در رد
سلمانیه که گروهی از غالیان بودهاند، نوشته است.
ابوحاتم رازی گفتهاست که
سلمانیه کسانی بودند که قائل به نبوت
سلمان(ره) بودهاند و آیه و سئل من ارسلنا من قبلک من رسلنا(از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس.)
را در مورد
سلمان میدانند و گروهی به
الوهیت او معتقد بودند.
این افکار مشرکانه در زمان
نزول قرآن نیز وجود داشت به صورتی که برخی از
مشرکان معتقد بودند که پیامبر(ص)
قرآن را از
سلمان فارسی یاد میگیرد که در آیهای این قول مشرکان بیان شده (وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّما یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسانُ الَّذی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَ هذا لِسانٌ عَرَبِیٌّ مُبینٌ ).(ما میدانیم که آنها میگویند:«این آیات را انسانی به او تعلیم میدهد!» در حالی که
زبان کسی که اینها را به او نسبت میدهند عجمی است ولی این (قرآن)،
زبان عربی آشکار است.)
فرقه
سلمانیه در واقع یک تفکر الحادی و غالی است که از ترکیبی از عقاید باطل تشکیل شده که به مرور زمان نابود شدهاند ولی عقاید ایشان به فرق منحرف دیگر وارد شد و در عصر حاضر توسط بعضی از پیروان اندیشه زرتشتیگری مجددا ترویج میشود و به آن دامن میزنند.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سلمانیه».