سلامت معنوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سلامت
معنوی بهعنوان احساسی درونی و رضایتبخش توام با ارتباطات سازنده با خود و دیگران و وجود متعالی در چهارچوب فرهنگی خاص هر جامعه تعریف میشود که به معنادار کردن
زندگی و
مرگ میانجامد.
سلامت
معنوی بعد مهمی از سلامت افراد محسوب میشود که محققین و صاحبنظران در سراسر جهان تعاریفی برای آن ارائه کردهاند و شباهتها و تفاوتهایی فاحش در تعاریف ارائه شده و دیدگاههای
مربوطه به چشم میخورد. این تفاوتها و شباهتها ناشی از شرایط اجتماعی محققین، فرهنگها و اعتقادات مذهبی یا عدم اعتقاد مذهبی افراد است. با توجه به مشکلات پیشروی تحقیق در این حوزه، بایستگی رسیدن به تعریفی جامع و مورد توافق بهطور جدی احساس میشود که امکان مقایسه، تعمیم، توسعه و کاربردیکردن تحقیقات را در این زمینه موجب شود. در این پژوهش با واکاوی مفهوم و تعریفهای سلامت
معنوی بهدنبال ارائه تعریفی پایهای هستیم که در پژوهشهای آینده قابل بهرهبرداری باشد.
سلامتی مفهومی است که بهسختی میتوان آن را در قالب لغات بیان کرد؛ چراکه از شهودیترین مفاهیم قابل درک بهوسیله افراد بهحساب میآید. سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۴۷ سلامتی را حالتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری یا ناتوانی تعریف کرده است. این تعریف کلاسیک از سلامتی، با توجه به اینکه عناصر ضروری سلامت را تعیین میکند از اهمیت ویژهای برخوردار است. این تعریف بیشتر به این مسئله پافشاری میکند که سلامتی مفهومی
کلی و مستلزم تعامل و درونوابستگی میان اجزای مختلف است.
جهت درک کامل
معنی سلامت، دانستن هر یک از ابعاد سلامت از اهمیت بسزایی برخوردار است. گوداستات، سیمپسون و لوانگر (۱۹۸۷) با یک مرور مطالعاتی گسترده ابعاد سلامتی را اینگونه توصیف کردند: آنان سلامت جسمانی را فقدان
بیماری و ناتوانی و عملکرد مناسب جسمی و فیزیولوژیک بیان کردند. همچنین سلامت روانی را سلامت روانشناسانه نامیدند که شامل عواطف و منبعی برای قابلیتهای عقلانی و درک ذهنی است. همچنین سلامت اجتماعی را توانایی تعامل مؤثر با افراد دیگر و محیط اجتماعی، رضایتمندی از
روابط بین فردی و ایفای نقش میدانند. آنان بعد سلامت روحی یا سلامت
معنوی را سلامت شخصی مینامند و آن را با مفهوم تعالی نفس
مرتبط میدانند که منعکسکننده سیستم ارزشی فرد است و ممکن است
مربوط به عقیدهای در مورد پدیدهای ماورایی یا طبیعی باشد و یا قانون عملی و منبع مذهبی. البته برخی سلامت عاطفی را هم به این ابعاد میافزایند، هرچند که در تعریف سازمان جهانی بهداشت نیامده است.
ضرورت وجود
معنویت در
انسان، مانند ضرورت وجود دم و بازدم برای زندهبودن جسم است.
معنویت برای همهی انسانها در تمامی جوامع و سرتاسر جهان قابل شناسایی است.
معنویت از اصول حیاتبخش هستی انسان است و برای بسیاری از
مذاهب، فرهنگها و سنتها در سراسر جهان پذیرفته شده است، از طرفی هنوز عقایدی وجود دارد که
معنویت را از همان بدو تولد بهشکل درونی و در حالتی ساکن میداند و اینکه
معنویت با کسب تجربههای زندگی، فرد را رو بهجلو خواهد برد.
معنویت راهی است برای تجربه احساس متعالی اتصال به نیرویی فراتر از خود که هم راهنمای
زندگی است و هم معنابخش
مرگ.
معنویت ارزشی انسانی، مثبت، هستیبخش و وابسته به
هستیشناسی ابعاد انسان است که با ایجاد میل به زندگی برای جستوجو در معنا و اهداف زندگی -و فراتر از زندگی- نقش مهمی بازی میکند.
معنویت فرآیندی درونی، پویا و تکاملی است که تاثیر آن در شخص و در همهی مراحل و حوزههای زندگی و حتی روش زندگی آشکار میشود.
معنویت به تجربه درونی و هم یک اتصال به قدرت متعالی و هم واقعیتی برای افزایش هوشیاری و
ارتباط با خود و دیگران و یک واقعیت بزرگتر قلمداد میشود.
معنویت پدیدهای جهانی است که همهی انسانها برای جستوجوی معنا و پذیرش زندگی خود از طریق
ارتباط با خودشان با دیگران و مقدسات به آن نیازمند هستند.
تعریف
معنویت بهطور کلی پیچیده است، به این علت محققین توافق کمی درباره آن دارند. این عدم توافق به درجهی ترکیبشدن
معنویت با
مذهب مربوط میشود. علاوه بر این، مفهومسازی واندازهگیری
معنویت، محتوای
معنویت، جدا کردن
معنویت از مذهب، کمبودن تحقیقات و پرداختن به موضوعات جزئی به اسم
معنویت -مانند هدف از زندگی، بههم پیوستگی احساس و غیره- بر مشکلات پیشروی افزوده است.
اگرچه رسیدن به تعریف غالبی از
معنویت دشوار است، اما مرور متون با موضوع
معنویت نشان از آن دارد که این تعاریف دو بعد را شامل میشوند، بعد اول
مربوط به مذهب مسائل مرتبت به مذهب که در آن مفهوم درک شده فرد از وجود مقدس یا واقعیت غایی (
خداوند) با دیدگاهی دینی بیان میشود، در بعد دوم، تلاش بر این است که از تجربههای روانشناختی، جدا از موضوع دین یا مذهب بهعنوان
معنویت، مسائلی مطرح شود.
در این میان برخی با ترکیب دو بعد بیان شده،
معنویت را از لحاظ
معنای زندگی، آرامش ذهنی و
رابطه با یک وجود متعالی بیانکردهاند.
[ [۱۱]
Peterman، AH & Fitchett ، G& et al (۲۰۰۲) Measuring spiritual wellbeingin people with cancer: the Functional Assessment of Chronic Illness Therapy - Spiritual Well - Being Scale.
]