• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سَرَق (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سَرَق (به فتح سین و راء) از واژگان قرآن کریم به معنای دزدی است. مشتقات سرق که در آیات قرآن به کار رفته عبارتند از، سارِق اسم فاعل به معنای دزد که مؤنث آن سارِقه است و إسْتَرَقَ‌ السَّمْع به معنای مخفى و دزدانه گوش دادن.



سَرَق به معنای دزدى است.


(قالُوا إِنْ‌ يَسْرِقْ‌ فَقَدْ سَرَقَ‌ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ ...) (برادران گفتند: اگر او (بنیامین‌) سرقت كند، جاى تعجب نيست؛ برادرش یوسف نيز قبل از او سرقت كرد!....)
عیّاشی در تفسير خود از حضرت رضا (علیه‌السّلام) نقل كرده: حضرت اسحاق را كمربندى بود كه پيامبران و بزرگان آن را از يكديگر به ارث مى‌بردند. و آن در نزد عمّه يوسف بود. يوسف نيز در منزل او به سر می‌برد و عمّه‌اش وى را به غايت دوست می‌داشت. یعقوب سفارش كرد كه يوسف را پيش من فرست بعد به تو بر می‌گردانم. عمّه‌اش سفارش كرد كه امشب نزد من باشد تا او را ببويم فردا صبح می‌فرستم. وقت صبح كمربند مذكور را به كمر يوسف بست و پيراهنى بر او پوشاند و پيش يعقوب فرستاد و آنگاه ادعا كرد كه يوسف كمربند را دزديده است و آن در كمر يوسف پيدا شد و قانون آن زمان چنان بود كه دزد را به صاحب سرقت می‌دادند لذا عمّه‌اش او را پس گرفت و در نزد او ماند.
اين روايت در تفسیر صافی نيز نقل شده است. در حاشيه تفسير عياشى از برهان و بحار و علل الشرایع و عیون اخبار الرضا نيز نقل شده و در مجمع از ديگران نقل كرده و گويد: از امامان ما نيز چنين نقل شده است.
خلاصه: غرض از گفتار فرزندان يعقوب كه گفتند برادرش نيز قبل از او دزدى كرده اشاره به افسانه كمربند است و اللّه العالم.

۲.۱ - سارق

(وَ السَّارِقُ‌ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا ...) (دست مرد دزد و زن دزد را، به کیفر عملى كه انجام داده‌اند، به عنوان يک مجازات الهى، به مقدار چهار انگشت قطع كنيد....) به حكم اين آيه دست دزد چه مرد باشد چه زن بايد بريده شود ولى اين حكم داراى شرايط بسيارى است كه در فقه اسلامی مذكور است. بعضى‌ها از راه عاطفه آمده اين حكم را نعوذ بالله ظالمانه خوانده‌اند حال آنكه احكام تابع واقعيات است نه احساسات زودگذر. براى راحتى جامعه بايد فرد مفسد فدا شود، جنايتكاران غرب به نام حفظ آزادى و منافع خود سينه هزاران بى‌گناه را سوراخ می‌كنند. روزى نيست كه قسمتى از دنيا را به خاک و خون نكشند ولى اين حكم را غير قابل اجرا می‌خوانند.
در كتاب سيرى در اسلام ص ۱۸ چنين نوشته‌ام: اگر گويند: در اين صورت روزى صدها بدن ناقص و فلج شده و از هستى ساقط خواهند شد!! گوئيم: ابدا چنين نيست زيرا در روزگاری كه حدود و احكام اسلامى اجرا می‌شد در ظرف چهار صد سال فقط شش بار حكم دست بريدن اجرا شده است
[۱۶] برهان قرآن، ص ۱۷۱.
شاهد صدق اين سخن مملكت عربستان سعودی است كه در عرض پنجاه سال مثلا يك دست هم بريده نمی‌شود فرق است ما بين آنكه دزد بداند در صورت گرفتار شدن چند صباحى در زندان خواهد ماند و اينكه بداند بدنش ناقص شده و يک عمر همانطور زندگى خواهد كرد مسلّم است در صورت دوم به فكر دزدى نخواهد بود.
[۱۷] قرشی بنایی، علی‌اکبر، سیری در اسلام، ص۱۸.


۲.۲ - استراق سمع

(إِلَّا مَنِ‌ اسْتَرَقَ‌ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ‌) (مگر آن كس كه استراق سمع كند و دزدانه گوش فرادهد كه شهابى آشكار او را تعقیب مى‌كند (و مى‌راند).) استراق سمع مخفى و دزدانه گوش دادن است در اقرب گويد «اسْتَرَقَ‌ السَّمْعَ: اسْتَمَعَ مَخْفِيّاً»
[۲۰] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
يعنى «مگر آنكه دزدانه گوش دهد آن وقت شهابى آشكار در پى او باشد.» معنى آيه را در «جنّ» ببينيد.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۲۵۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۰۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۱۸۴.    
۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۷۷.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۴.    
۶. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۸۵.    
۷. فیض کاشانی، محسن، التفسیر الصافی، ج۳، ص۳۵.    
۸. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۸۶.    
۹. حسینی بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۸۴.    
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۲، ص۲۶۲.    
۱۱. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۵۰.    
۱۲. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۸۲.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۸۹.    
۱۴. مائده/سوره۵، آیه۳۸.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۱۴.    
۱۶. برهان قرآن، ص ۱۷۱.
۱۷. قرشی بنایی، علی‌اکبر، سیری در اسلام، ص۱۸.
۱۸. حجر/سوره۱۵، آیه۱۸.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۳.    
۲۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سرق»، ج۳، ص۲۵۸.    






جعبه ابزار