• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سَرْح (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سَرْح (به فتح سین و سکون راء) از واژگان قرآن کریم به معنای رها کردن است.



سَرْح به معنای رها كردن است.
چون گلّه را براى چرا رها كنند گويند «سَرْحُ اَلْمَاشِيَةِ سَرْحاً» گرگ را سرحان گويند كه در تعقيب سرح (گله) باشد. سرحه درخت بلندى است كه در بالا رفتن رها شده. ملخ را سرياح گويند كه در بيابان رها شده است.
راغب گويد: سرح درختى است ميوه‌دار مفرد آن سرحه است «سَرَّحْتُ‌ الْإِبِل» در اصل آن است كه شتر را براى چريدن رها كردم سپس هر رها كردن در چرا را سرح گفته‌اند.
به هر حال معنى آن رها كردن است و سرح چنانكه صحاح و اقرب تصريح كرده لازم و متعدی هر دو آمده است.


به مواردی از سَرْح که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - تَسْرَحُونَ‌ (آیه ۶ سوره نحل)

(وَ لَكُمْ فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ‌ تَسْرَحُونَ‌)
«شما را در چهارپایان زينى است آنگاه كه آن‌ها را به آغل بر می‌گردانيد و آنگاه كه به چرا رها می‌كنيد.»


۲.۲ - أُسَرِّحْكُنَ‌ سَراحاً (آیه ۲۸ سوره احزاب)

(فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَ‌ سَراحاً جَمِيلًا)
«بيائيد شما را متاع دهم و رهاتان كنم رها كردن خوبى.»


۲.۳ - تَسْرِيحٌ‌ (آیه ۲۲۹ سوره بقره)

(الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ‌ بِإِحْسانٍ ...)
يعنى «طلاق دو دفعه است پس از آن رجوع در عده است و يا رها كردن و عدم رجوع تا عدّه منقضى گردد.»

امساک را رجوع در عدّه و تسريح را رها كردن تا عدّه‌اش تمام شود معنى كرده‌اند.
بعضى از بزرگان گويد: اظهر آن است كه تسريح به معنى طلاق سوّم باشد و ظاهر تفريع‌ «فَإِمْساكٌ ...» آن را می‌رساند. در اين صورت آيه بعدى كه گويد «فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ ...» بيان تفصيلى آن اجمال است.
ولى به نظر نگارنده معناى اوّلى بهتر است و تفريع‌ «فَإِنْ طَلَّقَها ...» در آيه بعدى براى‌ «فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ» است يعنى پس از دو طلاق يا رجوع می‌كند و يا رجوع نكرده و تسريح می‌كند و در صورت رجوع اگر بار سوّم طلاق بدهد ديگر بر او حلال نيست.



۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۲۵۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۰۶.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۳۷۱.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۷۷.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۰۶.    
۶. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۱، ص۳۷۴.    
۷. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۶۵۱.    
۸. نحل/سوره۱۶، آیه۶.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۳۱۱.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۱۱.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۲۹.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۳۹.    
۱۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۸.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۵۶.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۰۵.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۹۷.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۵.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۲۲۹.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۴۹.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۳۳.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۲.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۷۸.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۷۸.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سرح»، ج۳، ص۲۵۱.    






جعبه ابزار