سبک زندگی قرآنی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سبک زندگی صحیح در
قرآن براساس توحیدمداری است. یک زندگی خدامحور همراه با
امنیت و
آرامش و به دور از دغدغههای دلهره آور.
در
عصر حاضر، برخلاف پیشرفت
علم و تکنولوژی،
بشر با انواع تهاجمهای دینی و فرهنگی روبهرو است، که بحران
هویت را برای او رقم زده و در نهایت او را با سرگردانی در زندگی روبهرو کرده است. از اینرو، نیاز مهم این دوره شناخت زندگی واقعی است. جهان خلقت مظهر رحمت رحمانی پروردگار است و مسیری است که از طریق آن هر موجودی به کمال خویش میرسد که رسیدن به
مقام خلیفهاللهی و قرب الهی است. حیاتی که
خداوند در این زمینه،
انسان را بدان رهنمون میکند، حیات طیبه است که مظهری از حیات حقیقی خداوند است. در حیات طیبه، فراهمسازی خواستههای بشری در راستای قرب الهی است و هدف انسانها فقط رسیدن به رفاه زندگی نیست؛ بلکه ساماندادن زندگی دنیوی برای قرب الهی است و این
اندیشه، نه تنها بشر را از صحنه جهانی دور نمیکند، بلکه جامعه را برای تکامل و آبادانی زندگی در سایه
ایمان،
عمل صالح و تقرب به درگاه پروردگار سوق میدهد. شناخت سبک زندگی صحیح در عصر حاضر که
عصر غیبت است، از رسالتهای تربیتی خانوادههای است که در
انتظار ظهور منجی هستند؛ زیرا وظیفه مهم آنان،
تربیت نسل مستعد برای یاری و اجرای منویات
امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. با توجه به
روایات، تجلی کامل حیات طیبه در دوران
قیام امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در سایه معرفت امام و الگو قرار دادن صفات یاوران حضرت تحقق خواهد پذیرفت. این مقاله قصد دارد با استفاده از
آیات و روایات سبک زندگی را تعریف کرده و تجلی حیات طیبه به ویژه در عصر غیبت و
عصر ظهور را بیان دارد.
زندگی معمولی انسانها همواره با فشارهایی همراه بوده که انسان خود مسبب آن است. همه انسانها در هر موقعیتی که هستند خواهان آسایش و زندگی معمولی و بیدغدغه هستند؛ اما همراه شدن زندگی انسانها با اضطرابها، افسردگیها و دلخوریها، انسان را از هدف زندگی دور ساخته است. زندگی به نوبه خود به پازلی سخت و پیچیده میماند؛ حال اگر انسان خود بر این سختی و پیچیدگی بیفزاید دیگر چیزی از آن باقی نمیماند. بهطور معمول انسان در طول زندگی پیوسته به فردا یا اشتباههایی که در گذشته انجام داده فکر کرده و سعی نمیکند در زمان حال زندگی کند. همین موضوع مقدمه بروز دغدغهها و افسردگیها در زندگی میشود.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید: «اذا التبست علیکم الفتن، کقطع الیل المظلم فعلیکم بالقرآن؛
هنگامیکه فتنهها، همچون پارههای شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید». این روایت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) انسان را رهنمون میکند که در هنگام مواجهه با فتنهها و سختیها به قرآن پناه برد. قرآن بهترین گفتار است، چون گفتار خدا است و از علم و
قدرت بینهایت او سرچشمه یافته است. پس باید دید
قرآنکریم چه راهحلی را برای برونشد از این سختیها و رسیدن به سبک زندگی قرآنی بیان کرده است. قرآن که به فرموده
حضرت علی (علیهالسلام) خیرخواهی است که هرگز خیانت نمیکند،
برای زندگی انسان، اندیشه و سبک ویژهای را مطرح کرده و نام آن را حیات طیبه گذاشته تا بهواسطه آن به مقام قرب ربوبی و به مظهریت
صفات الهی برسد.
شناخت سبک زندگی در عصر حاضر که عصر غیبت است از پرسشهای مهم بهشمار میآید؛ چراکه وظیفه مهم، تربیت نسل متناسب با عصر ظهور برای یاری امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. با دقت در آیات و روایات بروز و ظهور حیات طیبه و رسیدن به حیات صحیح در دوران ظهور، در سایه معرفت حجت خدا تحقق خواهد پذیرفت.
حکومت در زمان حضرت ولی عصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) از آن صالحان بوده و حیات طیبه در سایه
ولایت ایشان محقق میگردد. قرآنکریم با معرفی حیات طیبه بهعنوان سبک ویژه قرآنی، در پی بهبود زندگی جوامع بشری بوده و هرگز بهدنبال یکسانسازی سبک زندگی بهطور مطلق نیست.
سبک زندگی طیب و صحیح در جوامع مختلف بر اساس شرایط اقلیم و زیستبوم و ارزشهای هر جامعه وارد شده و
آداب و ارزشهای هر جامعه را بر اساس
فرهنگ آن جامعه تعریف میکند.
آنچه که این پژوهش بدان اهتمام میورزد آن است که ابتدا سبک زندگی را تعریف کرده و مفهوم حیات طیبه و عوامل کسب آن را در قرآن بیان کند و سپس ضرورت و جایگاه آن را در عصر غیبت برای افراد مختلف تبیین کند. افرادی از آنها که غافلند و افراد مذهبی که در همهی شرایط زندگی پایداری بر دستورات دینی ندارند.
سبک زندگی، مجموعهای از رفتارها و الگوهای کنش هر فرد است که به بُعدهای هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی نظر داشته باشد. چنین مجموعهای میتواند کلی متمایز را پدید آورد که در کنار دلالت بر ماهیت و محتوای خاص تعاملات و کنشهای اشخاص، نشاندهنده کم و کیف نظام باورها و ارزشهای افراد نیز باشد.
گستره سبک زندگی عرصه وسیعی از رفتار آدمی با خدا، خود،
خانواده، جامعه و حتی
طبیعت را در بر میگیرد. سبک زندگی
اسلامی، توجه به اجرای
اسلام با همه ابعاد آن در تمام عرصههای زندگی آدمی است و میتوان در دستهبندی مشخص و با ملاحظه ارتباطات سه گانه انسان با خدا و خود و
خلق، زندگی پرهیزگارانهای ساخت و با تکیه بر متن سخن و سیره معصومان شیوه زیستن را مشق کرد.
سبک زندگی اصطلاحی جدید است که در انگلیسی از آن به life style تعبیر میشود. در علوم اجتماعی سبک زندگی غیر از شیوه زندگی دانسته شده که در انگلیسی از آن به way of life یاد شده است؛ چراکه شیوه زندگی، مفهومی عام و کلی است که هرگونه شیوه و اسلوب زندگی را در همه تمدنها و ادوار تاریخ بشر اعم از دورانهای ماقبل مدرن و دوران جدید و حتی پسا مدرن را نیز در بر میگیرد.
نسبت میان شیوه زندگی و سبک زندگی، نسبت
عموم و خصوص من وجه است؛ چراکه سبک زندگی از دل شیوه زندگی بیرون آمده و تولید میشود. سبک زندگی همان شیوهی زندگی در مدل، فرم و صورتهای خاص و ویژهای است که قالببندی و متجسد شده باشد. برای نمونه در شیوه زندگی غربیها میتوان انواع سبکهای زندگی چون سبک زندگی فرانسوی، سبک زندگی انگلیسی و سبک زندگی آمریکایی را یافت.
عناصر خاصی در ایجاد سبک زندگی نقش دارد. ازجمله مهمترین عناصر میتوان به طبقه مدرن اجتماعی، قدرت و پشتوانه اقتصادی طبقه جدید، گفتمان اجتماعی جدید، زندگی روزمره و روزمرگی، فنآوریهای جدید، عادت مصرف بدون نیاز، ظهور جامعه سرمایهداری و حاکمیت مطلق مناسبات سرمایهداری برجامعه، ظهور مفهوم
اوقات فراغت در دوره جدید، رسانهها و مانند آن اشاره کرد.
در سبک زندگی آمریکایی اموری چون فردگرایی، آزادیهای فردی، خانوادهگریزی، بلکه حتی خانوادهستیزی، مصرفگرایی شدید، سرعت شتاب زده سرسامآور، اضطراب زمان، غذاهای آماده، تنوعطلبی شدید و همانند آن را میتوان شناسایی کرد. سبکهای زندگی در هر عصر با سبک زندگی در زمان و مکانی دیگر میتواند متفاوت باشد، هرچند که در کلیت در مجموعهای خاص از شیوه زندگی قرار میگیرد.
بهعنوان نمونه سبک زندگی ایرانی و
اسلامی (شیعی) با سبک زندگی عراقی و
اسلامی (شیعی) متفاوت است؛ چنانکه با سبک زندگی عراقی و
اسلامی (سنی) نیز میتواند متفاوت باشد. بر همین اساس سبک زیستی ایرانی
اسلامی (شیعی) در عصر حاضر با عصر قاجار و پیش از آن نیز میتواند متفاوت باشد که هست. با وجود این، همهی سبکهای زیست در چارچوب کلی شیوه زندگی
اسلامی قرار میگیرند.
در طول تاریخ مهمترین نیاز بشر، رسیدن به زندگی آرام، بیدغدغه و خالی از ناملایمتها بوده و حتی پیامبرانی که در طول تاریخ برای
هدایت بشر فرستاده شدند، ازجمله رسالتهای مهم ایشان معرفی و شناساندن این نوع سبک زندگی بوده است. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) همانند بسیاری از
پیامبران کوشید تا سبک زندگی دینی را در چارچوب کلان شیوه زندگی
اسلامی عرضه کند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) بهشدت به جنگ با افکار و رفتارهای جاهلی پرداخت و با بررسی نقادانه از فرهنگ جاهلی برخی را رد و برخی دیگر را اثبات و
امضا میکند.
بعثت سرآغاز تحول و دگرگونی بود که این تحول ابتدا در «جان» پیامبر رخ داد و
نفس او را به
عالم غیب پیوند زد و سپس در جامعه اتفاق افتاد. جامعه پیش از بعثت که با
ظلم،
شرک و
فساد، آلوده است، بهسمت و سوی
توحید و
عدالت و
صلح، روی آورد و با گسترش ایمان، این تحول عمیقتر و وسیعتر شد. در منابع
اسلامی از جامعه آغازی که بعثت در آن رخ داد، به جامعه «جاهلی» تعبیر شده است.
در حقیقت سبک و شیوهای که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) برای مردم آورد، سبک زندگی بر اساس توحیدمحوری است که
امنیت و
آرامش را به همراه دارد. اما در عصر حاضر، با وجود پیشرفت تکنولوژی، بشر با انواع تهاجمها روبهرو گشته و سرانجام زندگی انسان با ناملایمتها و افسردگیها همراه شده و از زندگی واقعی دور شده است. شناخت سبک زندگی مورد نظر خداوند و حرکت در مسیر آن ازجمله نیازهای بشر است. به همین دلیل سبک زندگی قرآنی با عنوان حیات طیبه معرفی شده است و در حقیقت رسیدن به اخلاق انسانی، رسیدن به حیات طیبه و آن حیاتی است که تنها یک بار در قرآن بهصراحت از آن سخن به میان آمده و توصیف آن به طیب که گویای خالصبودن آن از هرگونه آلودگیها است و برخورداری از آن، مایه آبادانی
دنیا و
آخرت انسان است، همین پرسمان، اهمیت سبک زندگی را روشن میکند و انسان را بر آن میدارد تا بهدنبال دستیابی بدان باشد.
قرآن بایدها و نبایدهای بسیاری برای زندگی دارد که رعایت آنها در زندگی، از عوامل شکلدهنده سبک زندگی میشود. این مقاله در پی بررسی تکتک این بایدها و نبایدها نیست. در اینجا تنها به این موضوع بسنده میشود که قرآن برای سبک زندگی، الگوی خاصی را مدنظر دارد و میتوان از مجموع مباحث اعتقادی، اخلاقی، تاریخی، عبادی و احکامی قرآن به سبکی خاص در زندگی رسید.
در قرآن زندگی به دوره تولد تا
مرگ، خلاصه نمیشود. بلکه زندگی پس از مرگ نیز ادامه دارد «نحن أَولیاؤکم فی الحیوة الدنیا وفی الاخرة و لکم فیها ما تشتهی أنفسکم لکم فیها ما تدعون؛
ما یاران و مددکاران شما در زندگی دنیا و در آخرت هستیم و برای شما هر چه بخواهید در
بهشت فراهم است و هر چه طلب کنید به شما داده میشود». این نکته بسیار مهمی است که مرگ مرحلهی دگرگونی در نظر گرفته شود نه نقطه پایان. دوره پیش از تولد و پس از آن، با یکی از حیاتیترین ابعاد زندگی انسان مواجه بوده و آن تربیت است که در پرتو آن انسان به
سعادت مطلوب میرسد. نوع زندگی، رفتار،
اخلاق و حتی خوراک
مادر در آن دوران دارای اهمیت ویژهای بوده و در سبک زندگی
فرزند اثرگذار است. اما بهشکل مطلق نمیتوان آن را در نظر گرفت، بلکه بهعنوان عاملی برای سبک زندگی فرد بهشمار میآید. این عامل بهشکل ژنتیکی از مادر و حتی
پدر به فرزند منتقل میشود. پس سبک زندگی
والدین را باید بهصورت عاملی اثرگذار در سبک زندگی فرزند در نظر گرفت نه بهشکل مطلق. اصل تربیت برای رسیدن به هدف نهایی آفرینش، امری بسیار روشن است.
از نظر قرآن زندگی دنیایی یا همان مادی و پایینی، اهمیت چندانی ندارد و بازی و سرگرمی دانسته شده که گذرا و کوتاه است. «و ما الحیوة الدنیا إِلا لعب و لهو و للدار الاْخرة خیر للذین یتقُون أَفلا تعقلون؛
و زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست، و سرای آخرت برای آنها که پرهیزگارند بهتر است آیا نمیاندیشید»، اما اینطور نیست که زندگی دنیا را رها کرده و برنامهای را برای آن طراحی نکرده باشد.
از دیدگاه قرآنکریم، جهان آفرینش بیهوده و
باطل آفریده نشده، بلکه به
حق و رو بهسوی هدف معینی در حرکت است
از دیگر طرف، خداوند تمامی آنچه را در آسمانها و زمین است، خلق کرد تا در خدمت
حیات و کمال انسان باشد
اما حیات حقیقی در قرآنکریم از آنِ خداوند است و همهی موجودات دارای بهرهای از آن هستند. درواقع جهان خلقت مظهر
رحمت رحمانی پروردگار است و مسیری است که از طریق آن هر موجودی بهکمال خویش دست مییابد. انسان نیز بهواسطه همین رحمت، به کمال خویش میرسد که همان رسیدن به
مقام خلیفهاللهی و مظهریت صفات الهی است
حیاتی که خداوند در این زمینه به انسان معرفی میکند، حیات طیبه است که مظهری از حیات حقیقی خداوند است؛ حیاتی که عاری از هر نوع خباثت و آلودگی است.
در حقیقت حیات طیبه حیاتی است که با گزینش آن از میان دو حیات مادی و معنوی، انسان به آرامش در دنیا و آخرت دست مییابد. این حیات بهنوعی حیات اخلاقی است؛ زیرا انسان، زمانی شایسته نام
انسان است و توانایی رسیدن به مقام قرب الهی را دارد که از اخلاق انسانی برخوردار باشد. برخورداری از اخلاق انسانی، باعث تعالی شخصیت معنوی انسان گشته و نه تنها در همین دنیا، بلکه در آخرت نیز مایه سعادت انسان است، در غیر این صورت، وی حیوان خطرناکی میشود که با استفاده از هوش و استعدادهای سرشارش، در راهی غیر از آنچه خداوند برای او در نظر گرفته حرکت خواهد کرد.
هر حیاتی نیازمند محوری است که تمامی پرسشهای زندگی در پرتو آن محور، معنا و مفهوم یابد. همین محوریت است که انسان را بهسوی خود کشانده و اعمال و رفتار او را سازماندهی میکند. محوریت زندگی در حیات طیبه، خداوند است؛ از اینرو، هرآنچه در این مرحله از زندگی از انسان سر میزند با محوریت او و برای رضای اوست. هرقدر انسان به این محور پایدارتر باشد، بهرهمندی او از حیات طیب بیشتر است
یاد خداوند، از راههای بهرهمندی از این حیات با محوریت الله است: «یأیها الذین ءامنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و أصیلا؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید خدا را بسیار یاد کنید• و صبح و شام او را
تسبیح نمائید». فراموشی یاد خداوند، مساوی است با سقوط انسان در دامن حیاتی دیگر، با محوریتی غیر از الله که نتیجه آن جز
گمراهی و تحیر، چیز دیگری نخواهد بود. بهواسطه حیات طیبه، انسان به مقام قرب ربوبی و به مظهریت صفات الهی میرسد.
تفاوت سبک زندگی صحیح با دیگر سبکهای زندگی در نوع هدف آنها است؛ چراکه یک فرد فاسد نیز در زندگی خود دارای هدف است و آن رسیدن بهدنیاست. «فاعرض عن من تولی عن ذکرنا و لم یرد الا الحیاة الدنیا؛
حال که چنین است از اینها که از ذکر ما روی میگردانند و جز زندگی مادی دنیا را نمیطلبند، اعراض کن»، همانطورکه یک فرد پاک دارای هدف است و آن رسیدن به آخرت است. «رجال لاتلهیهم تجارة و لابیع عن ذکر الله و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة یخافون یوما تتقلب فیه القلوب والابصار؛
و «الم تر الی الذین قیل لهم کفوا ایدیکم واقیموا الصلاة و ءاتوا الزکاة فلما کتب علیهم القتال اذا فریق منهم یخشون الناس کخشیة الله او اشد خشیة و قالوا ربنا لم کتبت علینا القتال لو لا اخرتنا الی اجل قریب قل متاع الدنیا قلیل والاخرة خیر لمن اتقی و لاتظلمون فتیلا؛
آیا ندیدی کسانی را که (در
مکه) به آنها گفته شد (فعلا) دست از
جهاد بدارید و
نماز را برپا کنید و
زکات بپردازید، (اما آنها از این دستور ناراحت بودند) ولی هنگامی که (در
مدینه) فرمان جهاد به آنها داده شد جمعی از آنان از مردم میترسیدند همانگونه که از خدا میترسند، بلکه بیشتر و گفتند پروردگارا چرا جهاد را بر ما مقرر داشتی؟ چرا این فرمان را کمی تاخیر نینداختی؟ به آنها بگو سرمایه زندگی دنیا ناچیز است و سرای آخرت برای کسی که پرهیزکار باشد بهتر است و کوچکترین ستمی به شما نخواهد شد. اما تفاوت آنها در نوع هدفشان در زندگی است. «من کان یرید حرث الاخرة نزد له فی حرثه و من کان یرید حرث الدنیت نؤته منها و ما له فی الاخرة من نصیب؛
کسی که زراعت آخرت را بخواهد به او
برکت میدهیم، و بر محصولش میافزائیم، و آنها که فقط کشت دنیا را میطلبند کمی از آن به آنها میدهیم اما در آخرت هیچ نصیبی ندارند!»، و «زین للذین کفروا الحیاة الدنیا ویسخرون من الذین ءامنوا والذین اتقوا فوقهم یوم القیامة والله یرزق من یشاء بغیر حساب؛
زندگی دنیا برای
کافران زینت داده شده است، از این رو افراد با ایمان را (که گاهی دستشان تهی است)، مسخره میکنند، در حالی که پرهیزکاران در
قیامت بالاتر از آنان هستند، (چرا که ارزشهای حقیقی در آنجا آشکار میگردد، و صورت عینی به خود میگیرد،) و خداوند، هر کس را بخواهد بدون حساب روزی میدهد».
سبک زندگی صحیح درواقع همان شیوه زندگی انسان است که برای رسیدن بههدفی خاص تلاش میکند که همان رسیدن به کمال
انسانیت است. محوریت زندگی در سبک زندگی صحیح، رسیدن به ایدهآل انسان یعنی انسانیت است. محوریت زندگی در حیات طیبه خداوند است. در حقیقت رسیدن انسان بهکمال انسانیت هنگامی میسر میشود که انسان در تمام وجوه زندگی خود، خداوند را محور قرار دهد.
از نظر قرآن مرتبه بالای سبک زندگی در حیات طیبه است. «من عمل صالحا من ذکر أَو أُنثی و هو مومن فلنحیِینه حیوة طیبة و لنجزِینهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون؛
هر کس عمل صالح کند، در حالی که
مؤمن است، خواه
مرد باشد یا
زن، به او حیات پاکیزه میبخشیم، و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام دادند خواهیم داد». درواقع میتوان ادعا کرد سبک زندگی صحیح، جوهر اصلی حیات طیبه را تشکیل میدهد و حیات طیبه در ساختهها و اندوختههای مادی و معنوی جامعه انسانی، در قالب سبک زندگی نمایان میشود. «یاأیها الذین ءامنواْ هل أَدلکم علی تجارة تنجیکم من عذاب أَلیم تؤمنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبِیل الله بِأَموالکم و أَنفسکم ذلکم خیر لکم إِن کنتم تعلمون؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید آیا شما را به تجارتی کنم که از
عذاب دردناک شما را رهائی میبخشد؟! • به خدا و رسول او ایمان بیاورید، و در راه خداوند با اموال و جانهایتان جهاد کنید، این برای شما از هر چیز بهتر است بدانید».
تعبیر حیات طیبه تنها در یک
آیه قرآن به صراحت بیان شده است. «من عمل صالحا من ذکر أَو أُنثی و هو مومن فلنحیِینه حیوة طیبة و لنجزِینهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون؛
هر کس
عمل صالح کند، در حالی که مؤمن است، خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه میبخشیم، و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام دادند خواهیم داد». درباره معنای حیات طیبه نظرات گوناگونی توسط مفسران مطرح شده است.
۱.
رزق و روزی
حلال، زندگی شرافتمندانه همراه با
قناعت و خشنودی،
بهشت پرطراوت و زیبا و زندگی خوش در آنجا، زندگی خوشبختانه در بهشت برزخی
۲. حیات طیبه،
عبادت همراه با رزق حلال.
.
۳. حیات طیبه، زندگی تازهای که حریم آلودگی در آن نیست و فقط قرب الهی مدنظر است.
۴. حیات طیبه، همین حیات دنیوی است که مقارن با قناعت و
رضا به قسمت خدای سبحان باشد؛ زیرا چنین حیاتی پاکیزهترین زندگی است.
۵. حیات طیبه، قناعت است؛ زیرا قناعت سبب
عزت و بینیازی از مردم است.
۶. حیات طیبه یعنی
سعادت.
۷. حیات طیبه، شناخت پروردگار است.
ریشه حیات به معنای زندگی، ۱۸۴ بار در قرآنکریم بهکار رفته که تنها ۱۵ مورد آن به معنای زندگی نبوده و به معانی، انسان
،
طبیعت و خدا
آمده است. ریشه طیب نیز ۵۰ بار در قرآن بهکار رفته است و برخی از معانی آن شامل: خوردنیهای پاکیزه،
زندگی پاکیزه،
رزق پاکیزه
مسکن پاکیزه
و گفتار پاکیزه.
حیات طیبه درواقع نتیجه و پاداش عمل آدمی بوده که بهسبب عملصالح مشروط به ایمان راستین، نصیب انسان میشود. همچنین پاداش
صبر پرهیزگاران بوده که
پیمان خدا را نشکسته و آن را به بهای ناچیز نفروختهاند. زندگی پاک از هرگونه نابودی، کمبودی، ناکامی،
بیم و
اندوه ازجمله ویژگیهای این سبک زندگی است. در برابر سبک زندگی
سالم اسلامی، زندگی فرومایگی، زیر نفوذ
شیطان وجود دارد و آن برای کسانی است که فرمانبر شیطان هستند. سبک زندگی
اسلامی در «حیات طیبه» حیاتی جدید، غیر از آن حیاتی است که دیگران زندگی میکنند. درواقع سبک زندگی در حیات طیبه، زندگی حقیقی و واقعی است نه مجازی. حیات طیبه و لقای پروردگار، هر دو، با ایمان و عملصالح بهدست میآید. از آن جهت که «حیات» سبب حرکت در همه موجودات است «حیات طیبه» نیز سبب شهود حقتعالی و سیر در
تجلیات انوار الهی شده و سبک زندگی جدید و نورانی را برای آدمی بهدنبال دارد. پژوهش در حیات طیبه که اصطلاحی قرآنی است و بررسی ویژگیهای زندگی مرتبط با آن میتواند ما را به سبک زندگی مد نظر
اسلام رهنمون کند.
علامه طباطبایی مینویسد: «معنای حیات طیبه این نیست که خداوند زندگی طبیعی و مادی او را خوب و پاکیزه میکند؛ نفرمود اگر کسی پرهیزگار بود و عمل خوب کرد، ما زندگی موجود او را پاکیزه میکنیم،
یعنی تنها صفت زندگی او را که برای مثال، خبیث بود، به طیب تبدیل میکنیم، بلکه فرمود: ما او را به زندگی پاکیزه زنده میکنیم و از این تعبیر، استفاده میشود که مقصود از «حیات طیبه» زندگی تازهای است که در حریم آن آلودگی راه ندارد و آثار حقیقی بر آن مترتب میشود».
علامه طباطبایی آنگاه به آثار حیات طیبه اشاره میکند و مینویسد: پرهیزگاران در حیات طیبه دارای علم و قدرتی هستند که میتوانند حقیقت اشیا را ببینند، از اینرو، اشیا در نگاه آنان، به دوگونه
حق و
باطل نمودار میشود. آنان از امور باطل دوری میکنند که زندگی مادی دنیا و ظواهر فریبنده آن است و به عزت خداوند اعتزاز میجویند. وقتی عزت پرهیزگاران از خدا شد، دیگر وسوسههای شیطان و هوا و هوسهای
نفس اماره و فریبندگیهای دنیا نمیتوانند آنها را ذلیل کنند؛ زیرا دریافتهاند که دنیا و نعمتهایش فناپذیرند. صاحبان حیات طیبه
دل در گرو پروردگار خویش سپردهاند و جز او را نمیخواهند و جز تقرب به درگاه او را دوست نمیدارند. آنها تنها از عذاب خدا در هراسند و برای خویشتن زندگی پاک و جاودانهای سراغ دارند که جز پروردگار بخشنده و مهربان آن را اداره نمیکند و در مسیر زندگی خود، جز
معصیت و نافرمانی خدا، همه چیز را جمیل و زیبا میبینند. وقتی انسان به چنین جایگاهی برسد، در نفس خود
نور، کمال، قوت،
عزت،
لذت و سروری مییابد که نه میتوان اندازهاش گرفت و نه میتوان توصیفش کرد. و چرا اینگونه نباشد و حال آنکه او در حیاتی جاودانه و نعمتی فناناپذیر و لذتی خالص از درد و کدورت و سعادتی خالی از
شقاوت غرق است؟ و اینهمه، آثاری است حقیقی و ماندگار از آن حیات طیبه. بنابراین، زندگی پاکیزه، حیاتی است خالص که هیچ خباثتی در آن نیست تا آن را فاسد و یا آثارش را تباه کند.
چنین بهنظر میرسد که علامه، بین رسیدن به حیات طیبه و زندگی دنیا ارتباط تنگاتنگی قائل شده است. رسیدن به حیات طیبه در گرو گذر از زندگی دنیا بوده و به هر اندازه که انسان در زندگی دنیا از امکانات خود برای
رشد استفاده کند به همان اندازه به حیات طیبه نزدیک شده است. زندگی دنیا باید به مثابه پلی در نظر گرفته شود که آدمی از روی آن میگذرد. انسان نمیتواند روی پل بماند، دیر یا زود باید از آن بگذرد. پس زندگی دنیا پلی برای رسیدن به حیات طیبه است. فرستاده شدن
پیامبران، نزول کتب آسمانی همگی برای این بوده که انسان را در زندگی دنیا به حیات طیبه رهنمون کند که زندگی ایدهآل است.
حیات طیبه بر دو پایه استوار است: «ایمان» و «عمل صالح»؛ «من عمل صالحا من ذکر أو أُثنی و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیبة»
هر کس عمل صالح کند، در حالی که مؤمن است، خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه میبخشیم، و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام دادند خواهیم داد». فرد پرهیزگار و صالح از آرامش و صفای دل برخوردار است. قرآن در معرفی پرهیزگار میفرماید: کسی که در کردارهایش میانهرو است و از زندگیِ زجرآورِ تجملی، چشم و همچشمی،
اسراف و
تبذیر پرهیز میکند، او پرهیزگار است؛ «و الذین إذا أنفقوا لمیسرفوا و لمیقتروا و کان بین ذلک قواما؛
مؤمنان کسانی هستند که چون هزینه میکنند اسراف نمیکنند و خست نمیورزند، بلکه میان این دو، راه
اعتدال را میگیرند»؛ و این همان اعتدال و
اقتصاد؛ یعنی برنامهریزی برای زندگی چه در اجتماع و چه در
خانواده؛ چه توسط فرد و چه توسط دولت، است که زمینهساز رسیدن بهحیات طیبه و آرامشِ روحی و روانی ابدی است. طبق همین آیه، حیات طیبه غیر از ایمان، بهعمل صالح نیز احتیاج دارد؛ البته ایمان راستین، عمل صالح را به وجود میآورد و عمل صالح هم ایمان را زیاد میکند. هر گامی که پرهیزگار در راه انجام اعمال صالح بر میدارد به ایمان خود میافزاید و ازدیاد ایمان و رشد و پرورش روحی، کردار شایسته را بهدنبال دارد. معیار برخورداری از حیات طیبه، ایمان و بردباری در جهاد با هواهای نفسانی است.
قرآنکریم در موارد دیگری نیز از عمل صالح، سخن گفته است و اصرار کرده که هر کس عمل صالح انجام دهد، برای خودش انجام داده و برای فرجام خود ذخیره کرده است. این فرجام خوش در آیه دیگری روشنتر آمده است: «من عمل سیئةً فلا یجزی إِلا مثلها و من عمل صالحا من ذکر أَو أُنثی و هو مؤمن فأُولئک یدخلُون الجنةَ یرزقون فیها بغیر حساب؛
هر کس عمل بدی انجام دهد جز به مانند آن کیفر داده نمیشود، ولی کسی که عمل صالحی انجام دهد، خواه مرد یا زن، در حالی که مؤ من باشد وارد بهشت میشود و روزی بیحسابی به او داده خواهد شد». از این آیه فهمیده میشود، هرکس چه مرد و چه زن کار بدی بکند همان مقدار مجازات میشود، اما هرکس کار نیک انجام دهد و ایمان داشته باشد فرجامی که برای خود کنار گذاشته جزایی بهتر از عملی است که انجام داده، یعنی همان بهشتی که درآن روزی بیحساب خواهد خورد. پس کار نیک و ایمان، دو شرط زندگی پاکیزه در دنیا و بهشت بیحساب در آخرت است. این نکته در آیه «الذین آمنوا و عملوا الصالحات طُوبی لهم و حسن مآب؛
آنها که ایمان آوردند، و عمل صالح انجام دادند پاکیزهترین (زندگی) نصیبشان است و بهترین سرانجامها»، هم بیان شده است. این زندگی از سوی خدا به انسان پرهیزگار عطا میشود. در مقابل کسی که بدی کند، به همان اندازه مجازات خواهد شد و در دنیا هم ممکن است از دارایی بسیاری برخوردار شود
چراکه آخرت خود را بهدنیا فروخته
و خواهان سعادت اخروی نیست. این دسته از افراد که زندگی و مرگ را به ماده، طبیعت و دهر نسبت میدهند
آرزوی عمر هزار ساله دارند
چون زندگی دنیا که همان
مال، فرزند، طلا و دیگر بازیچهها است
را بر زندگی آخرتی که حیات اصلی و جاویدان است
ترجیح دادهاند. از اینرو، شاید امکانات خوبی داشته باشند اما در زندگی دنیایی خود هم عذاب میبینند و عذاب آخرتی آنان سختتر خواهد بود.
بنابراین، اگر انسان پرهیزگار و معتقد به خداوند باشد، اما عمل صالح انجام ندهد و یا اگرچه عمل صالح انجام داده، عملش خالی از ایمان و عقیده باشد، به حیات طیبه نمیرسد. اما باید در نظر داشت که اثر ایمان و عمل صالح در راهیابی انسان به حیات طیبه، خود مقید و مشروط به هدایت است که در آیه ۸۲
سوره طه بدان اشاره شده است. «و إنی لغفار لمن تاب و ءامن و عمل صالحا ثم اهتدی؛
و بهطور یقین من آمرزنده کسی هستم که
توبه کرد و ایمان آورد و کار شایسته انجام داد، سپس در راه مستقیم پایداری و
استقامت ورزید». براساس جایگاه نزول وارده در مورد آیه یادشده، مراد از اهتدی در این آیه، پذیرش
ولایت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
اهل بیت (علیهمالسلام) است؛ ولایتی که خداوند
تشریع و اطاعت آن را نیز
واجب کرده است.
قرآنکریم اصل و اساس
آرامش واقعی را در ذکر الهی دانسته، نه در فرو نشستن جنگها. جامعهای که آهنگ و قصد عمل صالح داشته باشد، جامعهای زنده با بخشهای پویا و سازمانهای سازنده دارد و بهطور یقین چنین جامعهای بهرهوریهای مختلف اقتصادی- فرهنگی- اجتماعی را بهدنبال داشته و جوانانش
امید دارند و فاقد افسردگیهای روحی هستند. در حقیقت ایمان نوعی علم و آگاهی همراه با عقیده قلبی است و نوعی باور بوده که در اعماق
جان انسان نفوذ میکند و سرچشمه فعالیتهای سازنده میشود که اگر همراه با عمل صالح شود «حیات طیبه» را به بار میآورد.
ایمانی که در قلب بسته شده و در عمل بروز داده شد، به
سالمسازی اجتماع کمک میکند و
دوستی و
محبت را در جامعه ایجاد کرده و مردمی شاداب و پرانگیزه تربیت میکند. در برداشت سبک زندگی از قرآن، باید به ساعات نیایش، کار، آرمیدن، شیوه برخورد با نعمات الهی، مصیبتها و گرفتاریها، سهم دنیا و سهم آخرت در زندگی،
تربیت و آداب فردی، خانوادگی و اجتماعی، نگاهی کلان داشت و کلیتی از سبک زندگی پرهیزگارانه را برای طبقات گوناگون جامعه عرضه کرد. اگرچه پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم)، الگوی مردم است
اما نمیتوان از هر فردی توقع داشت، همانند پیامبر و
اولیای الهی زندگی کند، همانگونه که بین رسولان و
انبیا تفاوت مقامی و
فضیلت وجود دارد.
قرآن حیات دنیا و استفاده از نعم و امکانات آن را نفی نمیکند، بلکه دنیایی مورد مذمت قرآن است که بدون در نظر گرفتن آخرت برای برآورده کردن هوا و هوسها زندگی دنیا، سپری شود. از اینرو، پویندگان حیات طیبه، به زندگی دنیا و جلوههای آن از مال، زن و فرزند بیتوجه نیستند. در حقیقت تجلی سبک زندگی قرآنی در مرتبه بالاتر و در حیات طیبه بروز پیدا میکند. حیات طیبه مرتبهای از شناخت یقینی انسان است که پرهیزگاران خالص، در طی معرفت و عمل بهدستورات قرآنی بدان موفق میشوند. ویژگیهایی که این حیات ممتاز دربردارد، عبارتند از:
حیات طیبه از معنای واقعی زندگی پرده بر میدارد؛ زیرا اساس آن بر محوریت خداوند است. به دیگر عبارت تمام هدف انسان در این حیات، قرب الهی و خدامحوری است. از اینرو، اطمینان و آرامش عمیقی در این زندگی حضور دارد که ناملایمات و سختیها را تحملپذیر کرده و نقاط مثبت زندگی را گسترش میدهد و این طرز تفکر منوط به قوت ایمان و انجام اعمال صالح است. حیات طیبه، زندگی زیبا را در خود دارد. پس از آن، انسان مشمول نعمت الهی قرارگرفته و مورد رضایت او واقع میشود. حیات طیبه انسان پرهیزگار را آماده میکند تا حقیقت اشیا را آنطور که هستند، ببیند و بتواند بین حق و باطل تمایز برقرار کند. زندگی در حیات طیبه قویتر و دارای آثار بیشتری است.
حیات طیبه زندگی آباد دنیوی را در پی دارد. منظور از آبادانی زندگی، رفاه کامل زندگی نیست؛ بلکه آسایش خاطر و انگیزه متعالی و تلاش وافر در زندگی است. توصیف خداوند از این زندگی بهحیات طیبه بدین دلیل است که حیاتی است خالی از پلیدی و در آن انگیزه و تلاش انسان در محور خداوند بوده و از مواهب دنیوی و اخروی بهرهمند میشود.
خیر حیات طیبه بر دنیا و آخرت گسترده شده و برخورداران از آن در همین دنیا از آن بهرهمندند: «فعند الله ثواب الدنیا وَ الاخرة؛
پس پاداش دنیوی و اخروی نزد خدا است».
از آنرو که حیات طیبه، نهایت کمال الهی انسان است، بههمین دلیل آن عالم و برخورداران از درجات آن، معیار و میزان است. راه یافتگان به حیات طیبه به اوج درجات کمال نایل میشوند و این بهعلت محور قرار دادن خداوند در تمام شئونات زندگی خود بوده و هدف قرار دادن خداوند در سیر حرکتی خود باعث رسیدن به این کمال شده است. این افراد در حقیقت، معیار و میزانی میشوند برای در راه ماندگان و این ویژگی خاص حیات طیبه بوده که در آن انسان به نهایت کمال میرسد.
با پیشرفت
علم و دانش در مظاهر هستی، حیات انسان تغییر کرده و انسان حیات تازهای را تجربه میکند. بنابراین، از برترین شاخصهای حیات طیبه، علم است. اهل بیت: معدن و منبع این علم و سرآمد
اهل حیات طیبهاند؛ شاخصه کسانیکه به حیات طیبه رسیدهاند، ویژگی دارا بودن علم است. طبق آیه «انما العلم عند الله؛
تمام علم نزد خداوند است». جامعهای که سبک زندگیش بر طریق حیات طیبه باشد روندی علمی دارد و عقبافتادگی در این جامعه معنا ندارد. در چنین جامعهای هیچگونه هرجومرجی وجود ندارد؛ چراکه همه اصول آن براساس علمی بوده که این علم در طی معرفت خداوند و عمل بهدستورات قرآن میسر شده است.
کسانی به حیات طیبه راه پیدا میکنند که
دل و
جان خود را صاف کرده و از همه تعلقات و تیرگیها رها ساخته و آیینهگون شده باشند. اینها کسانی هستند که خدا را با تمام وجود درک کرده و آینه دار نور و نام او شدهاند و در میان مردم با این
نور حرکت کرده و مایه
هدایت خلق هستند؛ «أَ و من کان میتا فاحییناه و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس بخارِج منها؛
آیا کسی که مرده بود سپس او را زنده کردیم و نوری بر او قرار دادیم که با آن در میان مردم راه برود همانند کسی است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد»، اینچنین انسانی که به حیات طیبه رسیده در نفس خود به چنان نور و کمالی میرسد که نمیتوان اندازهای برایش معین کرد. این افراد به مقدار میزان درکی که از خداوند در وجود خود پیدا کردهاند، توان انعکاس نور را دارند و در جامعه با این نور، حرکت میکنند.
در حقیقت جایگاه صاحبان حیات طیبه، قرب الهی و رسیدن بهخدا است. در چنین جامعهای ایشان راه درست را یافته، به جایگاه و موقعیت راستین میرسند و با حق به سرمیبرند، نه با فریبها و سرابها. «و قل جاء الحق و زهق الباطل إِن الباطل کان زهوقا؛
و بگو حق فرا رسید و باطل مضمحل و نابود شد و (اصولا) باطل نابود شدنی است!». زندگی معمولی انسان سرشار از سرابهایی بوده که آدمی برای خود ساخته و انسان بارها گرفتار آن سرابها شده و در آن غرق میشود. به هر اندازه که انسان بتواند
راه راست را از
سراب گونههای زندگی تشخیص دهد به همان اندازه به جایگاه راستی که از ثمرات حیات طیبه بوده، نزدیک میشود. در چنین جایگاهی انسان هرگز در پیشگاه خداوند به استکبار رفتار نمیکند؛ چراکه تمام هستی خود را ملک خدا دانسته و میداند که بدون حمایت الهی از هیچیک از آنان برخوردار نمیگردد.
در عصر حاضر که
عصر غیبت است، افراد جامعه با انواع بیماریها و تهاجمهای دینی و فرهنگی روبهرو هستند. بحران هویت با ابعاد مختلف آن، ارضای غیرمنطقی غرایز و امیال درونی، باورها و عقاید ناصحیح، ویژگیهای روحی آشفته و سرگردان ازجمله عوامل روانی و ماهواره، افزایش مواد مخدر، تجملات، اندیشه کمال رفاهی و معیشتی و... از عوامل اجتماعی است که امروزه افراد با آن مواجه هستند. در نهایت وجود این انحرافات به اینجا رسیده که خط زندگی واقعی محو شود و انسانها سرگردان شوند. انحراف در معناای عام، شامل هر نوع کنشی است که با هنجارهای پذیرفته شده جامعه همنوایی ندارد، بلکه آنها را نقض میکند. مسئله پیشگیری از انحرافات اجتماعی از راهکارهایی است که نقش اساسی در آن حوزه ایفا میکند. در چنین جامعهای با دو دسته از انسانها برخورد میشود:
دسته اول: افرادی که در مسیر تهاجم فرهنگی قرار دارند و دچار بحران هویت شدهاند. به اینگونه افراد باید حیات طیبه آموزش داده شود تا زندگی خود را با محوریت
توحید و انجام اعمال صالح سامان دهند تا افکار و رفتار پریشان آنان
اصلاح گشته و در نتیجه
آرامش حاصل گردد و آنان سربازانی برای امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) شوند.
دسته دوم: افراد مذهبی که به توحید و انجام عمل صالح اعتقاد دارند، اما در همه دوران و اوقات زندگی پایداری در آن ندارند. به این افراد تذکر داده میشود که بر مسائل حقه
دین پایداری کرده و زمینه را برای بستر
ظهور آماده کنند.
در
دین اسلام، از ابزارهای
تشویق،
تنبیه، تبشیر و انذار برای مقابله با این انحرافات کمک گرفته شده است.
مجلسی، در
بحارالانوار آورده که
حضرت عیسی (علیهالسلام) فرمود: «لن یلج ملکوت من لم یولد مرتین»؛ به ملکوت آسمانها راه نمییابد، کسی که دو بار زاده نشود. طبق این روایت روشن میشود که رسیدن به حیات طیبه لازمهاش متولد شدن دوباره انسان در زندگی دنیا است. انسان باید در زندگی دنیا متولد شود و گوشت و پوست معنوی بهخود بپوشاند تا بتواند بهحیات ایدهآل برسد که همان حیات طیبه است. در حقیقت تجلی حیات طیبه در زندگی انسان، وی را از تمام انحرافات نجات داده و زندگی سرشار از ناملایماتش را به زندگی سرشار از آرامش بدل میکند.
مطابق تفاسیر متعدد حیات طیبه در همین دنیا محقق میشود. دلیلی که برای این موضوع میآورند آن است که در قسمت دوم آیه میفرماید «و لنجزِینهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون؛
و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام دادند خواهیم داد»، بدین معنا که هرکس ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد خداوند در دنیا به او حیات طیبه میبخشد و در آخرت نیز اعمالش را به بهترین نحو پاداش میدهد.
علامه طباطبایی مینویسد: «اما با توجه به اینکه در دنبال آن، سخن از جزای الهی به نحو احسن به میان آمده استفاده میشود که حیات طیبه مربوط بهدنیا است و جزای احسن مربوط به آخرت».
مطابق با آیات قرآن لقا پروردگار متعال بالاترین مصداق حیات طیبه خواهد بود.
سوره کهف آیه ۱۱۰: «فمن کان یرجوا لقَاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعبادة ربه أَحدا؛
پس هرکه به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد و هیچکس را در
عبادت پروردگارش شریک نکند».
در عصر امروز که عصر فرو رفتن در لذایذ زندگی دنیوی و دیگر انحرافات رسانهای است، شناسایی حیات طیبه قرآنی، آلودگیهای زمان حاضر را از زندگی محو کرده و آرامش را برای بشریت به ارمغان میآورد، این بشر همان است که به معنای واقعی، به علم و قدرت میاندیشد تا از آنها برای رفاه مردم جهان و کمالات مختلفشان استفاده کند. بنابراین اندیشه حیات طیبه به انزوا کشیدن بشر از صحنه جهانی نیست، بلکه به صحنه آوردن بشر با ابزار ایمان و عمل و قدرت است. عصر حاضر، با افرادی مواجه است که در
ماه رمضان روزه و نمازشان را بهجا میآورند و قلبی سرشار از محبت به
اهل بیت: دارند؛ اما در دیگر ایام
سال نمازشان اگر در اول وقت نبود یا گاهی خوانده نشد، چندان ناراحت نیستند، از موسیقی
حرام هم نه تنها گریزان نیستند که آن را گاهی لازم هم میدانند!
پرسش این است که چرا عبادت و
زیارت برخی در احیاهای شبهای قدر متفاوت از دیگر رفتارهایشان در دیگر ایام است؟ این موضوع حاصل بیتوجهی به چیست و راه حل آن چیست؟ این موضوع مربوط به دسته دوم از مردم است که پایداری بر امور دین ندارند. به این افراد باید تذکر داد که اگر حیات حقیقی را یافتند بر آن مداومت کنند و زمینه را برای ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) فراهم کنند که کاملترین مصداق تجلی حیات طیبه است. شاهبیت بحث سبک زندگی قرآنی این است که احکام و معارف قرآن دارای منظومهای به هم پیوسته است و پرهیزگار حقیقی آن است که به مجموعه این منظومه عمل کند؛ نه اینکه اعتقاد به برخی را داشته و آن را انجام دهد و دیگر تکالیف را رها کند. «أ فتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض فما جزاء من یفعل ذلک منکم إلا خزی فی الحیاة الدنیا و یوم القیامة یردون إلی أشد؛
آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان میآورید، و به بعضی
کافر میشوید؟! برای کسی از شما که این عمل تبعیض در میان احکام و قوانین الهی را انجام دهد، جز رسوایی در این جهان، چیزی نخواهد بود و
روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار میشوند».
نمونه بارز سبک زندگی قرآنی، امر قرآن به
نماز است، در قرآن در جایی امر به نماز کرده؛
در جایی دیگر بیان میدارد که نمازگزار بودن، تنها لحظهای ارتباط با خداوند نیست و این ارتباط باید در دیگر شئون زندگی او جریان داشته باشد. پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) فرمودند: هرگاه زنی شوهرش را آزار دهد، هرچند تمام عمرش را روزه بگیرد و شبها بهعبادت پردازد، نمازش قبول نیست.
بر اساس این، سبک زندگی نمازگزار تنها خواندن نماز در اوقات آن نیست؛ بلکه باید نماز را در سرتاسر زندگی جریان دهد، با وجود این اگر نمازگزاران جامعه ما این سبک را در زندگی جاری کنند، چنان نماز برای دیگران زیبا جلوه میکند که نیاز چندانی به تبلیغ مستقیم نماز نیست. نماز امر مهم
دین است و دیگر دستورات دینی هم، شبیه به نماز است و اجرای دستورات شریعت جامعه را
سالم ساخته و میتواند مصداقی از حیات طیبه باشد و زمینه را برای ظهور حضرت فراهم کند.
اصالت اعتقاد به ظهور
حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) برای
سالمسازی فرد و اجتماع است و حتی روایات فراوانی در منابع و اصول روایی و اعتقادی فریقین وجود دارد که گواه بر این عقیده است. مطابق با روایات رسیده، در
عصر ظهور حوادث و رویدادهایی رخ خواهد داد که سختترین فتنهها را در بر خواهد داشت و این فتنهها با ظهور امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) برطرف شده و
انسانیت به تمام معنا در هستی بهوجود میآید و زندگی بشریت در
زمین دگرگون میشود. در اینجا به چند روایت اشاره میگردد:
در حدیثی که در منابع
اهل سنت نقل شده، روایت شده که ابنداود از سعید خدری از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) نقل کرده است که فرمودند: لاتقوم الساعه حتی تملا الارض ظلماً و عدواناً ثم یخرج من عترتی او من اهل بیتی من یملاها قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً؛
قیامت بر پا نمیشود تا اینکه زمین پر از
ظلم و جور شده باشد. سپس مردی از عترتم یا از اهل بیتم (تردید از راوی است) قیام میکند و زمین را پر از
عدل و داد خواهد کرد؛ همانگونه که پر از ظلم و جور شده است». در روایت دیگری
سیوطی در
جامعالکبیر از
حاکم نیشابوری در
مستدرک آورده است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) فرمودند: ینزل بامتی فی آخرالزمان بلا شدید من سلطانهم حتی تضیق الارض عنهم فیبعث الله رجلا من عترتی فیملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلماً و جوراً، رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) فرمود: در آخرالزمان به امتم از سوی حاکم و سلطان آنچنان بلا و گرفتاری سختی میرسد که زمین با همه فراخی که دارد بر آنان تنگ گردد. پس خداوند مردی از
عترت من برانگیزد که زمین را پر از عدل و داد کند، چنانکه پر از ظلم و جور شده بود.
در
حدیث دیگری از طریق
احمد نقل شده که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) فرمودند: «لو لمیبق من الدهر الا یوم لبعث الله تعالی رجلا من إهل بیتی یملوها عدلا کما ملئت جورا؛
اگر از
دنیا جز یک
روز باقی نماند، خداوند از
خاندان من مردی را برانگیزد که آن را پر از عدل و داد کند همچنانکه پر از جور و ستم شده باشد».
در
کمالالدین از پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) منقول است که فرمودند: بهدرستی که خلفا و اوصیای من و حجتهای الهی بر خلق بعد از من دوازده نفرند، اولشان برادرم و آخرشان پسرم است. عرض شد: یا رسولالله برادرت کیست؟ فرمودند:
علی بن ابی طالب. گفته شد: پسرت کیست؟ فرمودند: همان مهدی که زمین را از قسط و عدل پر کند، همچنانکه مالامال از ستم و ظلم پر شده باشد.
سوگند بهحق که مرا بشارتدهنده فرستاد؛ اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند، هر آینه خداوند آن روز را آنقدر طولانی کند، تا در آن خروج نماید.
در حدیث دیگری پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) فرمودند: مهدی از فرزندان من است نام او نام من و
کنیه او کنیه من است. شبیهترین مردم ازلحاظ خَلق و خُلق به من است، او را غیبت و حیرتی است که در آن، امتها گمراه میشوند، سپس او مانند ستارهای درخشان خواهد آمد و زمین را از قسط و عدل پر خواهد کرد چنانکه از ستم و ظلم پر شده باشد.
حکومت حضرت صاحبالزمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) کاملترین مصداق تجلی حیات طیبه در دنیا است. از رسالتهای تربیتی خانوادههای مهدوی
تربیت نسل مستعد و مهیا از نظر علمی و عملی برای یاوری و اجرای منویات امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. خانههای نورانی به نور
ولایت و
امامت، کانون تربیت سربازان امام زمان (علیه
السلام) و عهدهدار پرورش دادن یاوران جانبرکف برای حضرت هستند که تربیت دینی آنان بر اساس، قرآن و عشق پیامبر و آل پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) است. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) در روایتی میفرمایند: «فرزندانتان را بر سه پایه و خصلت تربیت کنید: محبت قرآن، محبت پیامبرتان و اهل بیت او.
برای انجام این رسالت بزرگ ما از سه الگو و روش استفاده میکنیم:
٭ تربیت فرزند بر اساس اصول تربیتی کلی شرعی و عقلی؛ ٭ تربیت فرزند بر اساس توصیههای خاص اهل بیت؛ ٭ تربیت فرزندان بر اساس الگوی صفات یاوران حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) که این مورد در بخش بعد توضیح داده خواهد شد.
بهوجود آمدن چنین جامعهای و آمادگی مردم جامعه که متناسب با ظهور منجی باشد، ازجمله پرسشهای مهم آن جامعه است. در عصر ظهور، ملتهای جهان، زندگی معمولی را تجربه کرده و خلأهای آن و عدم پاسخگویی به
وجدان انسان و
انسانیت و همچنین نبود آرامش حقیقی را لمس کردهاند. در چنین شرایطی که بر جامعه حکم فرما است انسان در پی برونشد از آن است.
آگاهی کامل از جزییات و دستاوردهای عصر ظهور برای کسی که پیش از ظهور زندگی میکند بسیار دشوار مینماید. تنها در پرتو روایات معصومین: و بر اساس استنباط علمای بزرگ از احادیث و قرآن میتوان تا حدودی از این شاخصهها و واقعیتها پرده برداشت. ازجمله ویژگیهای عصر ظهور، پدیدار گشتن رشد معرفتی و دانشی انسان است. البته این سخن به این معنا نیست که بشر پیش از ظهور، اندیشه، تعقل، تلاش و جستوجو برای دستیابی به
حقیقت را نداشته است، بلکه منظور این است که بندها گسیخته و دیدهها گشوده خواهد شد.
امام باقر (علیهالسلام) میفرمایند: هنگامیکه
قائم ما قیام کند، دست خداییاش را بر سر بندگان مینهد، از آن پس خردها و دانشهای آنان به هم میپیوندد و کمال مییابد.
تربیت نسل یاوران مهدی، بر اساس الگوی صفات یاران حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. در روایات اهل بیت: به مجموعهای از خصلتها و ویژگیهای شخصیتی اصحابالمهدی پرداخته شده است. مطابق با آیات قرآن خداوند وعده داده است، کسانیکه ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند حکومت روی زمین را به آنها بدهد. از تأویلهای این آیه شریفه دولت حضرت صاحبالزمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. «وعد اللَه الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الْأرض کما استخلف الذین من قَبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم؛
خداوند بهکسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همانگونه که به پیشینیان آنها
خلافت روی زمین را بخشید و
دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد کرد».
فراتبنابراهیم کوفی نقل کرده است که از عبدالله به
محمد (علیه
السلام) شنیدم که میفرمود: «آیه وعد اللَه الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الْأرض...» برای ما اهل بیت نازل شده است.
امام صادق (علیهالسلام) در روایتی فرمودند:
تأویل و مصداق این آیه هنوز نیامده است. هنگامیکه قائم ما قیام کند کسی که او را درک میکند، تأویل این آیه را میبیند، هرآینه دین
محمد (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) به هر جایی که
شب برسد، میرسد (همه کره زمین)؛ بهصورتی که هیچ مشرکی بر روی زمین نخواهد بود؛ همانگونه که خداوند فرمود: «یعبدوننی....»
با توجه به این آیه،
اسلام، دین آیندهی جهان معرفی شده و آیندهی تاریخ بهسود پرهیزگاران و شکست سلطهی کافران است و دین
اسلام، تنها دین مورد رضایت الهی است که امنیت واقعی، در سایهی حکومت این دین بهوجود میآید. با توجه به آنچه در گذشته گفته شد که شرط اساسی حیات طیبه ایمان و عملصالح با کنار هم قرار دادن این دو آیه و نگاه به شرایط تحقق آنها این نتیجه گرفته میشود که بهترین مصداق حیات طیبه در این دنیا حکومت عدل مهدوی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. حال که شروع حیات طیبه در دنیاست، پس نمایش سبک زندگی قرآنی از دنیا بوده و حتی از جزای نیکوی آخرت هم برخوردار است.
البته با نگاه به روایاتی که در مورد خصوصیات حکومت حضرت صاحب الزمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) آمده است این معنا بیشتر به ذهن میرسد. در روایات از حکومت امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) تعبیر به
مدینه فاضله شده است و با توجه به مشخصات و ویژگیهایی که برای این مدینه فاضله بیان کردهاند، نزدیکی مدینه فاضله و حیات طیبه برای ما روشنتر میگردد.
در روایات برای
یاران حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) ویژگیهایی بیان شده که اهم آنها عبارتند از:
خداجویی و توحیدگرایی سرلوحه عقاید و خصال یاران مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. آنان خدا را به شایستگی شناخته و همه وجودشان غرق جلوه نور ایزدی است و ایمانی خالصانه در سینه دارند که
شک و تردید با آنان بیگانه است. امام صادق (علیه
السلام) درباره آنان میفرماید: مردانی که گویا دلهایشان پارههای
آهن است، غبار تردید در ذات مقدس خدای، خاطرشان را نمیآلاید... و از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند.
از ویژگیهای مهم یاران امام زمان (علیه
السلام)
عبادت و
بندگی است. عبادت از دیدگاه یاران امام، نوعی معامله و
داد و ستد نیست، بلکه عبادت آنان، عالیترین واکنش سپاسگزارانه انسان در برابر خدا و عبادت آزادگان است. امام باقر (علیه
السلام) میفرماید: گویا، قائم و یارانش را در
نجف اشرف مینگرم، توشههایشان به پایان رسیده و لباسهایشان مندرس گشته است. جای
سجده بر پیشانیشان نمایان است،
آنان در حقیقت روح بندگی و
راز و نیاز با جانشان در هم آمیخته و همواره خود را در محضر خدا میبینند؛
یاران مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) دلیرمردند و جنگاوران میدانهای نبرد و دلهای آنان چون پارههای آهن است.
از انبوه دشمن هراس بهدل راه نمیدهند. یاران مهدی قدرت چهل مرد را دارند آنان شیران میدان رزمند و جانهایشان از سنگ محکمتر است
ویژگی دیگر یاران امام زمان (علیه
السلام)
اطاعت و فرمانبری از مولا و مقتدایشان است. آنان عاشقان مولای خود و فرمانبرترین انسانها هستند.
امام حسن عسکری (علیهالسلام) در آخرین روزهای عمر خویش، از یاران مخلص مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) یاد کرده و فرمودند: قومی به آستانهات گرد آیند که خداوند آنان را از سرشتی پاکیزه و گرانبها آفریده است. به فرمانهای دینی فروتناند و سیمایشان به نور فضل و کمال آراسته، آیین حق را میپرستند و از حق پیروی میکنند.
از ویژگیهای یاران امام زمان (علیه
السلام) عدالت است.
عدالت که در رعایت حقوق دیگران و پرهیز از هرگونه ستم ظهور میکند،
زینت یاران مهدی (علیه
السلام) است. از شاخصههای مهم حکومت جهانی عدالت است،
کارگزاران و سربازان او نیز باید عدالتگرا باشند.
شمارش این صفات در روایات و گاه قرآن به معنای حرکت در مسیر
تربیت چنین نسلی و الگو قرار دادن این شیوه است، قرآن شش صفت برای یاوران حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) بر میشمارد: «یا أَیها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأْتی اللَه بقوم یحبهم و یحبونه أَذلة علی المؤمنین أَعزة علی الکافرین یجاهدون فی سبیل و لاَیخافون لومة لائم...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید هر کس از شما که از دین خود بازگردد، باکی نیست پس به زودی خداوند قومی را میآورد که: ۱. خدا ایشان را دوست دارد؛ ۲. آنان نیز خدا را دوست میدارند؛ ۳. در مقابل پرهیزگاران فروتن هستند؛ ۴. در مقابل کافرین سرسختند؛ ۵. در
راه خدا جهاد میکنند؛ ۶. از ملامت هیچ ملامتگری نمیهراسند».
ازجمله مصادیق این روایت یاران حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) هستند.
با توجه به ضرورت سبکگزینی و احیای اصول زندگی، تبیین سلوک مهدوی نیز از دیگر مباحثی است که جهت معاصرسازی اسوههای
اسلامی مطرح و بیان گردیده است. از یکسو دچار شدن به روزمرگی و از سویی تقلید کورکورانه سبک زندگی غربی که هیچ تناسبی با سبک زندگی
اسلامی ندارد؛ لزوم پیادهسازی سبک زندگی
اسلامی را دو چندان میکند. سبک زندگیای که باید هرچه بیشتر ما را به جامعه
مهدویت نزدیک کند.
در قرآن، سبک زندگی ویژه برای انسانها با عنوان «حیات طیبه» یاد شده است. از آنجا که حیات حقیقی از آن خداوند متعال بوده و حیات و کمال بشر در راستای
خداوند است، بههمین دلیل جهان خلقت که مظهری از
رحمت خداوند است بهعنوان مسیری است که از طریق آن هر موجودی بهکمال خویش میرسد که همان مقام قرب و
مقام خلیفهاللهی است. خداوند انسان را بهحیات طیبه رهنمون کرده که آن حیات بر اصل
ایمان و
عمل صالح استوار و آثارش در بهبود روابط
خانواده و اجتماع اثر میگذارد. توجه انسانها به ایمانی که در
قلب بسته شده و در عمل بروز دارد به
سالمسازی اجتماع کمک میکند. از اینرو، افراد مختلف، این نوع حیات را مقصد خویش قرار داده و براساس ظرفیت و استعداد خویش بهسمت آن تلاشهای مختلفی انجام میدهند. ظهور حیات طیبه در دوران قیام حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در سایه معرفت حجت خدا تحقق پذیرفته و سبک زندگی و تربیت نسل متناسب با عصر ظهور، بر اساس الگو قرار دادن صفات یاران حضرت در زندگی فردی و اجتماعی محقق خواهد شد. از رسالتهای مهم تربیتی خانوادههای مهدوی در
عصر غیبت، تربیت نسل مستعد برای یاوری و اجرای منویات امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. توجه به حیات طیبه و پایداری در ایمان و عمل صالح جامعه را در مسیر تلاش برای ظهور منجی آماده میکند. زندگی دنیا پلی برای رسیدن به حیات طیبه است. مطابق
آیات و
روایات متعدد، حیات طیبه در همین دنیا محقق میشود. حال که شروع حیات طیبه در دنیاست، پس نمایش سبک زندگی قرآنی از دنیا بوده و حتی از جزای نیکوی آخرت هم برخوردار است.
(۱) قرآن کریم.
(۲) امام علی (علیه
السلام)، نهج البلاغه.
(۳) ابنحنبل،
احمد، مسند، به تحقیق
احمد محمد شاکر، مصر، مؤسسه الکتب الشقافیه، ۱۴۰۴ق.
(۴) ابنعاشور،
محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، تونس، دار
بوسلامة للنشر و التوزیع، ۱۹۹۹م.
(۵) پورامینی، محمدباقر، سبک زندگی؛ منشور زندگی در منظر امام رضا علیه
السلام، مشهد، انتشارات: قدس رضوی، ۱۳۹۲
(۶) جوادیآملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآنکریم، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجا، ۱۳۷۵.
(۷) حسینیمرعشی، نورالله، احقاق الحق، قم، نشر مکتبه آیتالله مرعشی، ۱۴۰۶ق.
(۸) راغب، حسین، مفردات، مکتبه المرتضویه، تهران، ۱۳۷۵.
(۹) سجستانی، ابوداود
بن اشعث، سنن ابی داود، تحقیق سعید
محمد اللحام، بیروت، انتشارات: دارالفکر للطباعه و النشر و التوضیح، ۱۴۱۰ق.
(۱۰) سیوطی، عبدالرحمان
بن ابی بکر، جامع الاحادیث: للجامع الصغیر و زوائده و الجامع الکبیر، دمشق، چاپ عباس
احمد صقر و
احمد عبدالجواد، ۱۴۱۴ق.
(۱۱) صدوق، محمدبنعلی، ۱۳۶۲.
(۱۲) طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۷۴ق.
(۱۳) طبرسی، فضل
بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات: ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲.
(۱۴) طبری، محمدبن جریر، جامع البیان فی تأویل القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
(۱۵) طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان، تهران، انتشارات:
اسلام، ۱۳۷۸.
(۱۶) عروسی حویزی، عبدعلی
بنجمعة، نورالثقلین، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۳۷۳.
(۱۷) فاضل قانع،
حمید، سبک زندگی بر اساس آموزههای
اسلامی (با رویکرد رسانهای)، قم، مرکز پژوهشهای
اسلامی صدا و سیما، ۱۳۹۲.
(۱۸) قرشی، سیدعلیاکبر، قاموس قرآن، تهران دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱.
(۱۹) قرشی، سیدعلیاکبر، احسن الحدیث، تهران، انتشارات: بنیاد بعثت، ۱۳۷۷.
(۲۰) قرطبی، ابنرشد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.
(۲۱) کلینی،
محمد
بنیعقوب، اصول کافی، تصحیح علیاکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیه، تهران، انتشارات: الثالثه، ۱۳۸۸ق.
(۲۲) متقی هندی، علی ابن حسام الدین، کنزالعمال، دائرة المعارف العثمانیة، بعاصمة حیدرآباد، ۱۳۶۴ق.
(۲۳) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، الجامعة لدرر اخبار الائمة
الاطهار، مؤسسهی دارالوفاء، بیروت، ۱۴۰۳ق.
(۲۴) مدرسی، سید
محمد تقی، من هدی القرآن، تهران: دار محبی الحسین، ۱۴۱۹ق.
(۲۵) مصباح، محمدتقی، قرآنشناسی، تحقیق
محمد رجبی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۰.
(۲۶) مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۱.
(۲۷) مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲.
(۲۸) موسوی اصفهانی، محمدتقی، مکیال المکارم، قم، انتشارات: مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵.
(۲۹) مهدوی کنی، محمدسعید، ۱۳۸۷.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سبک زندگی قرآنی»، تاریخ بازیابی ۹۵/۱۲/۲۹.