سبب اقوی از مباشر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سبب اقوی از مباشر از مباحث مطرح در
حقوق جزا بوده و به معنای کسی است که ارتکاب
جرم عقلاً به او نسبت داده شده و او
مباشر جرم محسوب (
سبب اقوی از مباشر) میشود و تحت این عنوان قابل
تعقیب و
مجازات است. این مقاله به بررسی تعریف سبب اقوی از مباشر و مصادیق آن میپردازد.
سبب در
لغت به معنی رسن و وسیلۀ رسیدن به چیزی آمده است.
مباشر در لغت اقدام به عملی کردن، و نظارت کردن آمده است.
تسبیب در
جنایت: یعنی
انسان سبب تلف شدن یا جنایت علیه دیگری را فراهم کند و خود مستقیماً مرتکب جنایت نشود به طوری که اگر نبود جنایت حاصل نمیشد، مانند آنکه چاهی بکند و کسی در آن بیفتد و آسیب ببیند.
(مادۀ ۳۱۸ قانون مجازات اسلامی)
مباشرت در جنایت؛ مباشرت آن است که جنایت مستقیماً توسط خود جانی واقع شده باشد.
(مادۀ ۳۱۷ قانون مجازات اسلامی).
سبب اقوی از مباشر (مباشر معنوی)؛ کسیکه ارتکاب جرم عقلاً به او منتسب است، بعنوان مثال کسی که به صغیر غیر ممیز یا دیوانهای چاقوئی میدهد تا فرد منظور را به
قتل رساند (درست است که در اینجا فعل توسط دیوانه یا غیرممیز انجام شده، لکن چون اینها از خود
اراده و اختیاری نداشته و متوجه عمل خود نیستند و در حقیقت به عنوان وسیله تلقی میشوند)، مباشر جرم محسوب (سبب اقوی از مباشر) و تحت این عنوان قابل تعقیب و مجازات است.
مادۀ ۳۶۳
قانون مجازات اسلامی: «در صورت اجتماع مباشر و سبب در جنایت، مباشر ضامن است مگر اینکه سبب اقوی از مباشر باشد.» مادۀ ۳۳۲ قانون مدنی: «هرگاه یک نفر سبب تلف مالی را ایجاد کند و دیگری مباشر تلف شدن آن مال بشود، مباشر مسؤول است نه سبب مگر اینکه سبب اقوی باشد به نحوی که عرفاً اتلاف مستند به او باشد.»
مقصود از اقوی بودن سبب از مباشر در این مواد، غلبۀ شدت تاثیر سبب بر مباشر در وقوع جنایت نیست؛ زیرا با توجه به تعریفی که از سبب و مباشر به عمل آمده (مواد ۳۱۷ و ۳۱۸) سبب در هیچ شرایطی نمیتواند از جهت تاثیر مادی در وقوع جرم با مباشر برابری کند و تنها شرایط تاثیر فعل مباشر را فراهم میآورد؛ زیرا مباشرت ایجاد علت تلف است و سبب فیالجمله در بروز جنایت مؤثر است از اینرو علت در بروز جنایت نمیتواند اخف از تاثیر سبب باشد. ملاک و ضابطه اقوی بودن سبب به وضعیت و شرایطی باز میگردد که به لحاظ
عدوان و تعدی آنرا اقوی از مباشر میسازد و نه از حیث تاثیر مادی آن.
رابطۀ میان مباشر و جنایت بسیار قویتر و نزدیکتر از رابطۀ میان سبب و جنایت است. عمل کسیکه دیگری را در چاه میاندازد با کسی که چاه را حفر کرده است، هرگز تاثیر یکسانی ندارد و بدیهی است که عقل از میان آنها کسی را مسؤول میشناسد که رابطهاش با جنایت نزدیکتر باشد. سبب وسیلهای بیش برای مباشر نیست.
در بیشتر مواردی که سبب و مباشر با هم جمع میشوند، نه تنها سبب قصد جنایت ندارد، بلکه احتمال وقوع آنرا هم نمیدهد. بنابراین عنصر معنوی جرم (نسبت به اعمال مجازات) و عنصر علیت (نسبت به پرداخت
خسارت) به کلی در مورد سبب منتفی است، در حالیکه این دو عامل از عوامل بدیهی و اولیۀ
مسئولیت کیفری و
مدنی محسوب میشوند.
مصادیق اقوی بودن سبب از مباشر عبارت است از:
غرور (فریب) شامل مواردی است که فردی بدون آنکه خود دست به کاری بزند با فریب دیگری او را به انجام کاری وا میدارد مانند موردی که
قاضی بر اثر
شهادت کذب عدهای، حکم به
قصاص و اجرای آن دهد.
اکراه، که سبب میشود
عرف مسؤولیت برای مباشر قائل نباشد؛ مثلاً کسی دیگری را وادار کند که خرمن شخصی را آتش بزند در اینجا مباشر (مکره) از خود اختیاری ندارد و مسؤول نیست و سبب ضامن است. در مورد تبصرۀ ۱ مادۀ ۲۱۱ قانون مجازات اسلامی نیز که در مورد
اکراه در قتل است اگر اکراه شونده طفل غیرممیز یا مجنون باشد فقط اکراه کننده محکوم به قصاص است. معذلک در مورد قتل اکراه مجوز قتل محسوب نشده و قصاص بر مباشر خواهد بود.
جهل در مواردی سبب را اقوی از مباشر میگرداند، مانند موردی که کسی بدون اجازه در ملک دیگری چاه بکند و روی آنرا بپوشاند و شخص الف که از وجود چاه بیخبر است ب را روی آن بیندازد که در اینجا
ضمان بر عهدۀ حفرکننده است.
مغرور و جاهل هر دو در بی اطلاعی از سبب مشترکند لیکن تفاوت آنها در این است که جاهل خود بخود از مساله بیاطلاع است ولی جهل مغرور ناشی از عمل فریبکار است.
اضطرار، در این صورت مباشر که از روی ناچار کاری را انجام میدهد، ضعیف است و سبب که مباشر را ناچار میسازد قویتر میباشد. مثال: کسیکه دیگری را بترساند و آن شخص در راه فرار، خود را از جائی بلند پرتاب کند اگر این ترساندن موجب زوال اراده و اختیار و مانع تصمیم او گردد ترساننده ضامن است. (مادۀ ۳۲۶ قانون مجازات اسلامی).
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سبب اقوی از مباشر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۶/۲۶.