• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سامِری (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سامِری (به کسر میم) از واژگان قرآن کریم است.
سامرى همان یهودی از قوم موسی است كه گوساله را ساخت و بنی‌اسرائیل را به پرستش آن دعوت كرد.
اين كلمه سه بار در قرآن مجید آمده است.



سامِری: همان يهودى از قوم موسى است كه گوساله را ساخت و بنى‌اسرائيل را به پرستش آن دعوت كرد.


به مواردی از سامِری که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - سامِری (آیه ۸۵ سوره طه)

(وَ أَضَلَّهُمُ‌ السَّامِرِيُ‌)
(و سامرى آن‌ها را گمراه ساخت.)

۲.۲ - سامِری (آیه ۸۷ سوره طه)

(قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَ لَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ)
(گفتند: «ما به ميل و اراده خود از وعده تو تخلّف نكرديم؛ بلكه مقدارى از زيورهاى قوم فرعون را كه با خود داشتيم افكنديم.» و سامرى اين چنين القا كرد.)

۲.۳ - سامِری (آیه ۹۵ سوره طه)

(قَالَ فَمَا خَطْبُكَ يَا سَامِرِيُّ)
(موسى رو به سامرى كرد و گفت: «، تو چرا اين كار را كردى اى سامرى؟!»)

۲.۴ - سامِری (آیه ۱۴۲ سوره اعراف)

حضرت موسی چون بنى‌اسرائيل را به صحرای سینا آورد به دستور خداوند لازم بود كه موسى در طور به وعده‌گاه خدا برود تا كتاب تورات بر وى نازل گردد. خدا سى روز بر موسى وعده كرده بود و آن را با ده روز ديگر تكميل نمود. موسى وقت رفتن برادرش هارون را در جاى خود گذاشت و دستور خويش را به وى اعلام كرد چنان‌كه قرآن می‌فرماید: (وَ وَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ) (و ما با موسى، سى شب وعده گذاشتيم؛ سپس آن را با ده شب ديگر تكميل نموديم؛ به اين ترتيب، ميعاد پروردگارش با او)، چهل شبِ تمام شد. و موسى به برادرش هارون گفته بود: «در ميان قومم جانشين من باش. و امور آنها را اصلاح كن. و از روش مفسدان، پيروى منما.»)


به نظر می‌آيد چون سى روز گذشت و موسى نيامد سامرى از اين جريان استفاده كرده دست به ساختن گوساله زده است.
مختصر مطلب در قرآن مجيد چنين است: «خداوند موسى را از ماجراى سامرى خبر داد، موسى خشمگين و اندوهناک به سوى قوم خويش باز گشت. و مردم را ملامت كرد و گفت: آيا خدا به شما وعده نيكو نداد؟! مگر مدت غيبت من به نظرتان طولانى بود؟! يا خواستيد غضب خدا بر شما در آيد كه از وعده من تخلّف كرديد؟! گفتند: ما به اراده خود از وعده تو تخلّف نكرديم بلكه محموله‌هائى از زيور فرعونیان با خود آورده بوديم كه آنها را در آتش بيافكنديم و سامرى نيز همچنين بيفكند و گوساله‌اى بی‌جان بساخت كه صداى گوساله داشت.
آن وقت او و اتباعش گفتند: اين معبود شما و معبود موسى است.
موسى آن را از ياد برده است.
ولى آنها می‌ديدند كه گوساله سخنى به آنها باز نمی‌گويد و براى آنها سود و زيانى ندارد و اين چنين چيز نمی‌تواند معبود باشد. پيش از آمدن موسى، هارون به مردم تذكر داده و گفته بود كه: مردم به فتنه افتاديد پروردگار شما خداى رحمن است از من پيروى كنيد كه جانشين موسايم. گفتند: تا بر گشتن موسى همچنان در عبادت گوساله خواهيم بود. آنگاه موسى به هارون گفت: وقتى ديدى آنها گمراه شدند مانع تو چه بود كه متابعت من كنى؟! گفت: پسر مادرم ريش و سر مرا مگير ترسيدم بگوئى: ميان بنى‌اسرائيل تفرقه انداختى و گفتار مرا رعايت نكردى.
آنگاه موسى رو كرد به سامرى: اين چه كاريست كرده‌اى؟!! گفت: آنچه من دانستم اينان ندانستند مقدارى از دين تو را پذيرفتم و آنگاه ترک كردم ضميرم اين چنين وانمود. (به كلمه اثر درباره اين ترجمه رجوع شود).
گفت: از ميان مردم خارج شو نصيب تو در زندگى اين است كه بگوئى دستم مزنيد و براى تو وعده عذابى است كه هرگز از آن تخلّف نيست، معبودت را كه به عبادت آن كمر بسته‌اى بنگر آن را با سوهان ريز ريز كرده به دریا خواهم پاشيد.
آنگاه به مردم گفت: معبود شما فقط خداى يگانه است كه علمش به همه چيز احاطه دارد.»
در المیزان ذيل آيه‌ (فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ) (برو، كه مجازات تو در زندگى دنیا اين است كه به مردم بگويى با من تماس نگيريد!) فرموده:
اين دستور طرد سامرى از جامعه است كه با احدى خلطه نكند و او با كسى و كسى با او تماس نداشته باشد نه با گرفتن و دادن و نه به اسكان دادن و مصاحبت و گفتگو و غير آن كه لازمه زندگى اجتماعى است و آن از سختترين انواع عقوبت است و خلاصه آنكه: تو بايد پيوسته تنها زندگى كنى ...
به قولى اين نفرينى است در حق او و در اثر آن به مرض عقام مبتلا شد هر كه به وى نزديک می‌شد به شدّت تب می‌گرفت و هر كه به وى نزدیک می‌شد می‌گفت لا مساس. لا مساس دستم مزن. دستم مزن و به قولى به وسواس مبتلا شد از هر كس وحشت می‌كرد و می‌گريخت و فرياد می‌زد: لا مساس ...
به نظر می‌آيد: اين عذاب ظاهرى مطابق با جنايت او بود يعنى همانطور كه عدّه‌اى را از خدا جدا كردى بايد از مردم جدا گردى.
پناه بر خدا از اين دروغ!!!
در تورات سفر خروج باب ۲۴ رفتن موسى به طور نقل شده و در باب ۳۲ ساختن گوساله را به هارون برادر موسى نسبت می‌دهد و گويد: چون قوم ديدند كه موسى از آمدن تأخير كرد نزد هارون آمده گفتند: برخيز و براى ما خدايان بساز هارون از طلاها گوساله‌اى ساخت تا به پرستش آن شروع كردند (به اختصار).
هاكس در قاموس خود ذيل «گوساله» به آن تصريح كرده و در «هارون» گويد: او گوساله را براى اسكات قوم بساخت و از قراری كه معلوم می‌شود هارون به بت مذكور اعتقاد نداشت، بلكه فقط از براى اسكات قوم ساخته خود به هيچ وجه نگفت: اين خداست ... البته اينها دليل بر ضعف عزم و سستى رأى و رياى شخص عامل می‌باشد ولى خداوند خطا و تقصير او را عفو فرموده (تمام شد).
بخوانيد و قضاوت كنيد و ببينيد كه قرآن مجيد در طرفدارى از انبيا و در تقديس ساحت آنها چه قدم‌هایى بر داشته و تورات محرّف آنها را در چه وضعى قرار داده است راستى اگر قرآن نبود می‌بايست انبيا را در آلودگى مانند اشخاص معمولى بدانيم.


اين كلمه سه بار در قرآن مجيد آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۳۲۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۲۵.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۳۳۶.    
۴. طه/سوره۲۰، آیه۸۵.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۷.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۶۶.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۹۱.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۵۶.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۹.    
۱۰. طه/سوره۲۰، آیه۸۷.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۱۷.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۶۸.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۹۲.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۶۱.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۲.    
۱۶. طه/سوره۲۰، آیه۹۵.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۱۸.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۷۱.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۹۴.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۶۵.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۴.    
۲۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۲.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۶۷.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۰۲.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۳۵.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۴۱.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۲۸.    
۲۸. طه/سوره۲۰، آیات۸۵-۹۵.    
۲۹. طه/سوره۲۰، آیه۹۷.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۸.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۹۷.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۷۵.    
۳۳. طه/سوره۲۰، آیه۸۵.    
۳۴. طه/سوره۲۰، آیه۸۷.    
۳۵. طه/سوره۲۰، آیه۹۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سمر»، ج۳، ص۳۲۰.    






جعبه ابزار