ساق (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ساق از
واژگان قرآن کریم و به قسمتی از بدن گفته میشود که ما بين پا و زانو است.
ساق ما بين
پا و
زانو است.
(وَ كَشَفَتْ عَنْ ساقَيْها) «هر دو ساق خويش را
عریان كرد.»
جمع آن سوق به ضمّ اول است.
(فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْناقِ) «شروع كرد دست كشيدن به ساقها و گردنهاى
اسبان.»
(وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ • إِلى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَساقُ) «ساق به ساق پيچيد آن روز رانده شدن به سوى خداست.» ساق را شدت معنى كردهاند در
مجمع فرموده از «قامت الحرب على سَاقٍ» شدت جنگ را اراده میكنند.
در
نهایه آمده كشف الساق مثل است براى شدّت امر.
آيه فوق درباره وقت
مرگ است مراد از آن ظاهرا رسيدن دو شدّت به همديگر است. شايد غرض شدّت جدائى از
دنیا و شدّت مشاهده
عالم برزخ باشد.
(يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ) «روزى كه كار به شدّت رسد و به
سجده دعوت شده و قادر نمیشوند.»
ابن کثیر در تفسير خود از
صحیح بخاری از
ابو سعید خدری نقل كرده كه: از
حضرت رسول (صلّیاللهعلیهوآله) شنيدم میفرمود: پروردگار ما ساق خود را عريان میكند همه مؤمنين و مؤمنات به آن
سجده میكنند جز آنان كه در دنيا از روى
ریا و
سمعه سجده میكردند میخواهند
سجده كنند قامتشان خم نمیشود. و گويد: اين حديث در صحيح بخارى و
مسلم و غير آن آمده است.
و ظاهرش آن است كه حديث را قبول دارد. چه سفاهت عجيبى؟!! قرآن فرمايد
(لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ) (لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ) ولى در قبال آن اين گونه افسانهها مورد قبول واقع میشود.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سوق»، ج۳، ص۳۵۵.