زیارت ناحیه مقدسه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زیارت ناحیه مقدسه از
زیارات مطلقه است که از جانب
حضرت حجت (عجّلاللهفرجهالشریف) صادر شده است؛ یعنی در هر زمانی -
عاشورا و غیر عاشورا - میتوان با آن
امام حسین (علیهالسّلام) را
زیارت کرد.
برخی از سخنان گهربار
حضرت ولی عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) به صورت
توقیع (نامه) از ایشان صادر شده است که به توقیعات آن بزرگوار معروف هستند که به برخی از نواب خود یا برخی از بزرگان دیگر مرقوم فرمودهاند. برخی از این توقیعات
زیارات و دعاهایی بوده است که از ناحیه آن بزرگوار به دست مردم رسیده است که
زیارت آل یاسین یا
دعای افتتاح از این جملهاند.
یکی از این توقیعات به "
زیارت ناحیه مقدسه" مشهور شده است.
زیارت ناحیه مقدسه از
زیارات مطلقه است؛ یعنی در هر زمانی - عاشورا و غیر عاشورا - میتوان با آن امام حسین (علیهالسّلام) را
زیارت کرد.
این
زیارت با سلام بر پیامبران الاهی و اولیای دین، ائمه اطهار (علیهالسّلام) آغاز میشود سپس، با سلام بر امام حسین (علیهالسّلام) و یاران با وفایش ادامه مییابد. پس از آن، به شرح کامل اوصاف و سیره امام حسین (علیهالسّلام) پیش از قیام، دلدادگی حضرت مهدی (علیهالسّلام) به او، زمینه های قیام حضرت، توصیف صحنه کربلا، شرح
شهادت و مصایب آن حضرت و عزادار شدن تمام عالم و موجودات زمینی و آسمانی میپردازد. در پایان، با توسل به ساحت قدس ائمه اطهار و دعا در پیشگاه خداوند متعال، پایان میپذیرد.
زیارت «ناحیه مقدسه» سوگنامه تأثرانگیز و
مرثیه سوزناک امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) برای جد بزرگوارش حضرت
سیدالشهدا (علیهالسلام) در روز عاشوراست که عاشقان و شیفتگان اهلبیت در
روز عاشورا و غیر آن زمزمهاش میکنند. امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف)، کسی که
زمان در اختیار او و تمام صحنهها و لحظههای هر روز در مقابل نگاه اوست. با چشمی نافذ جایجای دشت بلا و لحظهبهلحظه حماسه عاشورا را مشاهده و سوز عطش و سوزش سیلی و تازیانه را بر پیکر عاشورائیان لمس میکند.
سید بن طاووس این
زیارت را در مصباح
الزائر ذکر کرده است.
سید بن طاووس ازاندیشمندان بزرگ
شیعه است و آثار او به ویژه در موضوع ادعیه و
زیارات در بین علمای شیعه از اهمیت ویژهای برخوردار است. پیش از او نیز این
زیارت را ابن المشهدی در کتاب "المزار الکبیر"
خود آورده است. سید رضی الدین علی بن طاووس در "
مصباح الزائر" و
سید عبد الکریم ابن طاووس در کتاب "
فرحة الغری" بسیاری از
زیارات را از ابن المشهدی نقل کردهاند.
این کتاب از مدارک و منابع
بحارالانوار علامه مجلسی است و به نامهای
المزار،
المزار الکبیر،
المزار القدیم و
مزار ابن المشهدی معروف شده است. علامه مجلسی درباره این کتاب میگوید: "کتاب بزرگی در
زیارات است و از کیفیت اسنادش فهمیده میشود که کتاب معتبری است".
خود ابن المشهدی در مقدمه کتاب المزار آورده است: "من در این کتاب
زیارات مشاهد مختلف و... را از راویان ثقه روایت کردهام... ".
محدث نوری مینویسد: "از مقدمه کتاب او دانسته میشود که همه
زیاراتی که در این کتاب ذکر کرده است ماثوره است هر چند در برخی موارد
زیارات را مستند به ائمه (علیهالسّلام) نکرده است".
محمد بن
جعفر بن
علی بن جعفر المشهدی معروف به
ابن المشهدی از فقها و
محدثین مورد اعتماد شیعه در قرن ششم هجری قمری است. بزرگانی چون علامه مجلسی،
محدث نوری،
شیخ عباس قمی،
شیخ حر عاملی،
شهید اول،
سید محسن امین و
آقا بزرگ تهرانی او را توثیق کردهاند.
هیچ
زیارتی همانند این
زیارت، عمق فاجعه کربلا را بیان نکرده است. در حقیقت این
زیارت آموزههایی از
عشق،
معرفت،
عرفان، سوز،
حماسه و
توسل است. درعینحال که مرثیه است، مسؤولیت آفرین و حرکتساز هم هست. این
زیارت شامل ده بخش کلی است:
این نام الهی و زمزمه بهشتیان، رمز گشایش و سلامت است.
سلام درنوردیدن فاصلهها و نشانه نبودن فاصله است. راستی در طلیعه کدام
زیارت «سلام» نیست؟ اما این
زیارت از اکثر قریب به اتفاق آنها بیشتر سلام دارد که مجموع آنها در چهار محور بیان شده است:
در ابتدای این
زیارت نام ۲۳ تن از
انبیای الهی (علیهمالسّلام) ذکر شده است که سلام بر آنها و اعتراف به مقامات و فضایل آنان،
زائر را به جایگاه
توحید و
نبوت رهنمون میسازد. در اینجا دقت به دو نکته بسیار ضروری است: یک) معدن تمام این حسنها و جلالتها، ذات اقدس الهی است و «نبوت» رشته پیوند
خلق و
خالق است و استحکام آن به امر «
ولایت» میباشد که در دنبال به آن اشاره شده است. دو) اغلب صفات ذکر شده انبیا یادآور رنج و محنتهاست؛ مانند صبر ایوب و
زکریا، شهادت
یحیی (علیهمالسّلام) و... که قابل مقایسه با مصائب کربلا نیست.
امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) در سه جای این
زیارت برای
زائر درس و پیام
امام شناسی دارد:
یکم. در اوایل
زیارت بعد از سلام بر پیامبران، نام چهار تن از
اصحاب کسا (علیهمالسّلام) با ذکر برخی از خصوصیاتشان بیان شده است:
ـ سلام بر
امیرمؤمنان که تنها او شایستگی و افتخار برادری با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را داشت.
ـ سلام بر
فاطمه که دختر و پاره تن رسول خداست.
ـ سلام بر
امام حسن مجتبی که جانشین پدر بزرگوار خود بود.
ـ سلام بر حسین که خونش را به اسلام هدیه کرد.
دوم. در قسمت دعا و درخواست امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) میآموزاند که امامشناسی به هنگام توسل، تنها راه است؛ لذا
زائر، خداوند متعال را به انوار طیبه معصومین قسم میدهد و نام
ائمه هدی را ـ یک به یک ـ ذکر کرده، سپس درخواستش را عرضه میدارد.
سوم. در دعای
قنوت دوباره یاد ائمه شکوفا میشود و ویژگیهای پنج تن
آل عبا در این قسمت بسیار حائز اهمیت میباشد.
سلام بر سالار شهیدان در
زیارتهای دیگر یک جا و به صورت کلی آمده است؛ ولی در این
زیارت سلام، گاهی با ذکر نام و فضایل و عملکرد ایشان و گاهی بر اعضا و جوارح بیان شده است.
ـ سلام بر اعضا و مصیبت جانسوز آنها: «السلام علی الشیب الخضیب: سلام بر محاسن به خون
خضاب شده».
ـ «السلام علی الخدّ التریب: سلام بر گونة خاکآلود».
ـ «السلام علی الثغر المقروع بالقضیب: سلام بر لبی که با نی زده شد».
ـ «السلام علی الراس المرفوع: سلام بر سری که بالای نیزه شد».
ـ «السلام علی الاجساد العاریه فی الفلوات: سلام بر اجسادی که برهنه در بیابان رها شد».
نکته قابل دقت در این بخشها، اشاره به نوع مصیبتهاست که عمق فاجعه یزیدیان و مظلومیت
اهلبیت را روشن میسازد.
ذکر فضایل و مناقب سیدالشهدا (علیهالسلام)
در بخشی از سلامها به نمونهای از فضایل و
کرامات امام حسین (علیهالسلام) اشاره شده است؛ مانند: «السلام علی ابن خاتم الانبیاء: سلام بر فرزند خاتم پیامبران»، «السلام علی من بکته ملائکه السماء: سلام بر کسی که فرشتگان آسمان بر او گریستند»، «السلام علی من اطاع الله فی سره و علانیته: سلام بر کسی که در آشکار و نهان
اطاعت خدا کرد»، «السلام علی من جعل الله الشفاء فی تربته: سلام بر کسی که
خداوند شفا را در
تربت او قرار داده است»، «السلام علی من الاجابه تحت قُبـته: سلام بر کسی که
دعا زیر گنبدش اجابت میشود»، «السلام علی مَنِ الائمه من ذریته: سلام بر کسی که
امامان از فرزندان او هستند».
در روایتی نیز آمده است: «انه سبحانه، عوض شهادَته به ثلاث خصال جعل الشفاء فی تربته و اجابه الدعاءِ تحت قبته والائمه من ذریته: خداوند سبحان در ازای
شهادت امام حسین، سه موهبت به او عنایت کرد: شفا در تربتش،
اجابت دعا در
زیر گنبدش و ائمه را از ذریهاش قرار داد»؛ لذا
امام صادق (علیهالسلام) به هنگام بیماری، دستور دادند شخصی به
کربلا برود و برایشان دعا کند.
یاران امام حسین (علیهالسلام) اصحاب فداکاری بودند که در رأس اصحاب و یاران تمام
انبیا و
اولیا بوده و هستند؛ همان طوری که امام خود فرمود: «انی لا اعلم اوفی و لا خیراً من اصحابی: من یارانی باوفاتر و بهتر از اصحاب خود سراغ ندارم.» امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) بر یاران پاکباز و سربازان مخلص، سلامهایی میکند که مانند سلام بر مولایشان است، تا
زائران بیاموزند برای یاوری ولی زمان چگونه باید بود:
ـ «السلام علی النفوس المصطلمات: سلام بر بدنهای به زنجیر کشیده شده».
ـ «السلام علی الارواح المختلسات: سلام بر روحهای به پنهانی برده شده».
ـ «السلام علی الاجساد العاریات: سلام بر پیکرهای عریان».
ـ «السلام علی الجسوم الشاحبات: سلام بر جسمهای نحیف و رنگ باخته».
ـ «السلام علی الابدان السلیبه: سلام بر بدنهای جامه ربوده».
ـ «السلام علی المجدلین فی الفلوات: سلام بر جنگاوران بیابان».
ـ «السلام علی النازحین عن الاوطان: سلام بر دورافتادگان از وطن».
خدمت در محضر سالار شهیدان و توفیق یاری حضرت و شمشیر زدن در رکاب او، از بزرگترین توفیقات الهی بود که نصیب برخی از خواص آن عصر شد. امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) نیز عاشق جد بزرگوار خود و مشتاق خدمت به اوست و به ما نیز میآموزاند که باید این چنین بود که میفرماید: «اگر روزگار مرا به تاخیر انداخت و مقدرات از یاری و نصرت تو در روز عاشورا بازداشت، صبح و شام بر تو ندبه میکنم و به جای قطرات اشک بر تو خون میگریم».
امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) در این باره میفرماید: امام حسین (علیهالسلام) دارای حسب و
نسب شریف و ارزشمند و منقبتهای فراوان و سوابق درخشان و متخلق به
اخلاق نیکو است. به نمونههایی از این فضایل در چهار بخش اشاره میشود:
حضرت در این خصوص خطاب به جد بزرگوارشان میگوید: «اشهد آنک قد اقمت الصلاه و آتیتالزکاه و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و العدوان: گواهی میدهم که تو
نماز را بر پا داشتی و
زکات پرداختی...»، «و سننتَ السنن واطفات الفتن و دعوتَ الی الرشاد و اوضحْتَ سبل السداد: سنتها را انجام دادی و آشوبها را فرو نشاندی، به پاکی و راستی خواندی و راههای صلاح را روشن و مبین ساختی»، «و لعماد الدین رافعا و للطغیان قامعا و للطغاه مقارعا و للامه ناصحا: بر پا دارنده پایه و اساس
دین، و درهم کوبنده طغیان و سرکشی، سختگیر و کوبنده بر آشوبگران و طغیانگران و نصیحتگر
امت بودی».
«تَحوط الهُدی و تنصره و تبسط العدل و تنشره و تنصرالدین و تظهره، و تَکف العابِثَ و تَزجره و تاخذ للدنی من الشریف، و تساوی فی الحکم بین القوی والضعیف: نگاهبان
هدایت و یاور دین، گستراننده
عدالت و یاریگر و نمایانگر دین بودی. بازیچه دین را از کارش باز داشتی و او را منع نمودی. حق زیردستان را از موالیشان گرفتی و بین قوی و ضعیف در
قضاوت به
مساوات رفتار کردی».
این قسمت جلوهای خاص دارد و به
زائر میآموزاند: باید مطیع مولای زمان بود: «و کنتَ لله طائعاً و لجدک محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تابعاً و لقول ابیک سامعا و الی وصیه اخیک مسارعا: همواره نسبت به خدا فرمانبردار و نسبت به جدت، پیرو و نسبت به فرموده پدرت، مطیع و شنوا بودی و
وصیت و سفارش برادرت را به انجام رساندی».
در این قسمت،
امام حسین (علیهالسلام) چنین توصیف شده است: «کنتَ ربیع الایتام و عصمه الانام و عز الاسلام و معدن الاحکام و حلیف الانعام سالکاً طرائق جدک و ابیک: تو بهار یتیمان و ملجأ و پناهگاه مردم و
عزت اسلام و کانون
احکام و همپیمان بخششها و
نیکوکاری، رهرو راه جدت و پدرت بودی»؛ «و للاسلام و المسلمین راحما و للحق ناصرا و عند البلاء صابرا و للدین کالئاً و عن حوزته مرامیا: برای اسلام و مسلمین مهربان و یاور حق و صبور و بردبار در هنگام بلا و محافظ دین و نگهبان آن بودی».
سالار شهیدان که به بیان امام زمان شبزندهدار (متهجداً فی الظلم) و عابد و زاهد روزگار خویش بود، به ما درس چگونه زیستن را میآموزد. این مبحث نقطه مهمی در این
زیارت و دارای معانی بلندی است: «کنت للرسول صلیالله علیه وآله، ولداً و للقرآن سنداً و للامه عضدا...: تو برای پیامبر، فرزند و برای
قرآن، سند و برای
امت، بازویی بودی. در
طاعت خدا تلاشگر و نسبت به
عهد و پیمان، حافظ و مراقب بودی. از راه فاسقان سر برمیتافتی و هر چه توان داشتی، در راه احیای احکام خدا بذل نمودی.
رکوع و
سجود طولانی داشتی و نسبت به دنیا
زاهد و پارسا بودی و با دیده وحشتزده بدان نگاه میکردی». امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) در این عبارتِ بسیار جالب و جامع، جد بزرگوار خود را با ده عنوان وصف کرده است که به نحو مستقیم یا غیرمستقیم،
عبودیت حضرتش را بازگو میکند:
ـ امام حسین فرزند رسول خداست.
ـ او سند و پشتوانه قرآن (روح قرآن) است.
ـ توان
اسلام،
امامت است و امام حسین (علیهالسلام) بازوی پرتوان امت و دین اسلام در همه اعصار است.
ـ در راه
اطاعت پروردگار سختکوش و تلاشگر بود.
ـ آن بزرگوار نگهدار عهد و میثاق است و با خدا و خلق او در عهد و
پیمان، استوار و باوفاست.
ـ آن حضرت از راه و روش فاسقان رویگردان بود و از راه مسامحه و مداهنه وارد نمیشد.
ـ سوز حضرت دردمندانه بود؛ مانند کسی که بار سنگینی از غصه در دل دارد و درد سینهاش جراحتی التیام ناپذیر است.
ـ آن حضرت رکوع و سجدههای طولانی داشت.
ـ نسبت به دنیا زاهد و بیعلاقه بود.
ـ نظر او به دنیا، نظر وحشت زدگان بود و آنجایی که نظر دیگران به دنیا عاشقانه و دل پسندانه بود، نظر حضرت، مانند انسان هراسان بود.
هر واقعه و انقلابی که در جهان به وقوع میپیوندد، نتیجه علل و عواملی است که در به وجود آمدن آن، نقش به سزایی دارد. پیدایش پدیده عاشورا نیز مرهون علل و عواملی است که
رهبر این قیام، آنها را بازگو فرموده است. علتهایی مانند:
فساد دستگاه
خلافت و رهبری، ظهور بدعتها، انحطاط اخلاقی و خطر بازگشت به
جاهلیت، بیعدالتی و گسترش
ظلم و منکرات و... از جمله عوامل قیام سالار شهیدان است. امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) در این خصوص خطاب به جد بزرگوارش میگویند: «حتی اذا الجور مَد باعَهُ، واسفر الظلمُ قِناعه و دَعَا الغی اَتباعه، و انت فی حرم جدک قاطن و للظالمین مباین...: تا آنگاه که ظلم و بیداد دست از آستین بیرون آورد و با سلاح به میدان آمد و گمراهان در
ضلالت خود غرق شدند؛ در حالی که تو در حرم جدت ساکن، و از ستمگران دوری گزیده بودی، در خانه و محراب به سر برده، از امیال و شهوات برکنار و با قلب و زبان به مقدار توان زشتی را زشت میشمردی».
«ثم اقتضاکَ العِلْم للانکار، و لِزَمکَ ان تجاهد الفجار، فَسِرْتَ فی اولادک و اهالیکَ و شیعتک و موالیک...: آنگاه که موقعیت مقتضی گردید، پرچم مخالفت برداشتی و با مخالفان کارزار کردی، با فرزندان و خاندان و پیروان و دوستان به راه افتادی و با
حکمت و
پند واندرزهای نیکو به سوی خداوند خواندی، و به بر پا داشتن حدود و فرمانبری از معبود امر نمودی و از پلیدی و سرکشی بازداشتی و با ظلم و ستم مقابله کردی».
این بخش نقطه اوج این مرثیه جانسوز است و هر انسانی که توصیف این صحنهها را میشنود، آبشار اشک و طوفان غم واندوه، امانش را میبُرد. امام زمان (علیهالسلام) در این قسمت میفرماید: «پس از آنکه آنان را از کار خود بازداشتی و
حجت و دلیل را برایشان تاکید نمودی؛ بیعتت را شکستند و بر پروردگار و جدت خشم گرفتند و با تو جنگیدند. و آن شخص ملعون به لشکریانش دستور حمله داد، تو را از آب و وارد شدن به آن بازدارند... تیرها و سنگها را به طرف تو پرتاب کردند و دستهای جنایتکارشان را برای نابودیات گشودند... پس از هر سو تو را محاصره کردند و زخمهای عمیق بر تو وارد ساختند... تا اینکه تو را از اسبت انداختند و مجروح بر زمین افتادی، اسبها با سمهایشان بر تو تازیدند و ستمگران شمشیرهای برانشان را بر تو فرود آوردند... و الشمر جالس علی صدرک، و مولغٌ سیفه علی نحرک، قابض علی شیبک بیده، ذابح لکِ بمُهَندِهِ: در حالی که
شمر بر روی سینهات نشسته و شمشیرش را بر گودی
زیر گلوی تو فرو برده و محاسنت را با دستش گرفته بود، سرت را با شمشیر خود برید!»
ظلم و ستم یزیدیان با کشتن فرزند پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پایان نپذیرفت و کینههای خود را ادامه دادند. امام (عجّلاللهفرجهالشریف) در این مورد میفرماید: «و رُفع علی القناه راسُکَ و سُبی اهلُکَ کالعبید، وصُفدوا فی الحدید، فوق اَقتابِ المطیاتِ، تلفحُ وجوهُهُم حر الهاجرات، یساقون فی البراری والفلوات، ایدیهم مغلوله الی الاعناقِ، یطافُ به هم فی الاسواق؛ سرت بر فراز نیزه قرار داشت و خانوادهات همچون بندگان
اسیر و در غل و زنجیر قرار گرفتند. چهرهشان از گرما میسوخت و در بیابانها و دشتهای پهناور پیش برده میشدند، دستهایشان به گردن آویخته و در بازارها آنان را میگرداندند».
در جایی که: «اذا مات العالم ثلم فی الاسلام ثلمه لا یسدها شیء» است، با شهادت امام حسین (علیهالسلام) عالم چطور خواهد بود؟ امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) این ضایعه عظمی را مساوی با کشتن اسلام و... بیان میفرماید: «وای بر سرکشان گنهکار! به کشتنت اسلام را کشتند و
نماز و
روزه را بیهوده و مهمل گذاشتند. سنتها و احکام را شکستند و پایههای ایمان را نابود کردند. آیات قرآن را
تحریف و در فساد و
دشمنی سخت تلاش نمودند... کتاب خدا رها شد و به حق خیانت گردید».
«وفقد بفقدک التکبیر والتهلیلُ والتحریم والتحلیلُ والتنزیل والتاویلُ وظهر بعدک التغییر والتبدیلُ والالحاد والتعطیلُ والاهواء والاضالیلُ والفتن والاباطیل؛ با رفتن تو، اللهاکبر، لااله الاالله،
حرام و
حلال،
تنزیل و
تأویل از میان رفت. پس از تو تغییر، تبدیل،
بیدینی،
کفر، خواهشهای نفسانی، گمراهیها، آشوبها، بیهودگیها و باطلها آشکار شد».
عظمت این مصیبت به نحوی است که سرتاسر هستی، عزادار و به ماتم و سوز و ندبه نشستند: «
پیامبر آشفتهخاطر شد و دلش گریست و به خاطر تو
فرشتگان و پیامبران به او تسلیت گفتند و به خاطر تو مادرت زهرا سوگوار و مصیبتزده شد. فرشتگان مقرب برای سوگواری و تسلیت گفتن به پدرت امیر مؤمنان نزد او میرفتند و برایت در اعلی علیین
مجلس عزا و ماتم بر پا شد...
آسمان و ساکنانش،
بهشت و خزانهدارانش، و کوههای گسترده بر روی زمین و کرانههایش، و دریاها و ماهیانش، و
جنیان و فرزندانشان و
خانه خدا و
مقام ابراهیم و
مشعرالحرام و
حل و حرام برای تو گریستند».
چه زیبا و پربهاست که عرض ارادت به ساحت مقدس سالار شهیدان را وسیلهای برای ارتباط و انس با خداوند متعال قرار داد. «دعا» سبب بینش و معرفت عمیق، موجب آرامش و سکون نفس و تشخیص
رذایل از
فضایل، محرک به سوی خوبیها، بازدارنده از کژیها، سازنده روح و روان و ایجادکننده روح تعهدات اجتماعی است. انگارههای یاد شده در این بخش از این
زیارت مقدس، موج میزند. علاوه بر آنکه امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) ضمن دعاها به ما میآموزد که در این هنگام، توسل به ائمه اطهار تنها راه است و با سیر در این دعا میآموزیم که محور دعاها چه باشد و چگونه دعا کنیم.
شایان توجه است که مکمل این
زیارت ـ خصوصاً قسمت اخیر آن ـ نماز خاص
زیارت است که با سورههای انبیا و
حشر خوانده میشود و دارای یک دعای بسیار عالی در
قنوت است.
هر مؤلفى با دید خاصى به تدوین كتاب میپردازد؛ مثلا
سید رضی كه سخنان حضرت
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را جمعآوری نموده، توجهش بیشتر به
فصاحت و
بلاغت بود؛ لذا برخی از سخنان حضرت را نیاورد. حتی
مفاتیح الجنان از ۵۴ دعای
صحیفه سجادیه، فقط
دعای مکارم الاخلاق را ذکر نموده است. البته محدث عالیمقام
شیخ عباس قمی (رحمةاللهعلیه) در کتاب
نفسالمهموم به بخشی از این
زیارت استناد و اشاره کرده است. بنابراین شاید به خاطر طولانی بودن این
زیارت و ذکر کردن «
زیارت عاشورا» در مفاتیحالجنان، ایشان ذکر آن را لازم ندانسته است. ولی در کتاب
نفس المهموم خود قسمتی از آن را آورده است و همان گونه که گفته شد وی ابن المشهدی را ثقه و مورد اعتماد دانسته و او را مدح کرده است.
این
زیارت از طریق یکی از
نایبان خاص امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) به دست برخی از اساتید
شیخ مفید و سپس به شیخ مفید و
سید مرتضی و
ابن مشهدی رسیده است. «
زیارت ناحیه» دارای سندهای مختلف و معتبر بوده، در کتابهای این سه بزرگوار ثبت و ضبط گردیده است. متأخرین از
سید بن طاووس تا زمان حال نیز آن را نقل و صریحاً تأیید کردهاند. ضمن آنکه مضامین این
زیارت همسو با روایات و سایر
زیارتهاست و عبارات گویا و معانی عمیق و دقیقش، شاهد صدقی است که این
زیارت از ناحیه
معصوم صادر شده است. ابن مشهدی در کتاب «
المزار الکبیر» این
زیارت را نقل نموده و در مقدمه کتابش نیز فرموده است: «فقط احادیث مستند و صحیح را در این کتاب میآورم.»
نتیجه نهایی این که
زیارت ناحیه مقدسه معروف که در آن
امام زمان (علیهالسّلام) جد بزرگوار و شهید خود امام حسین (علیهالسّلام) را
زیارت کردهاند از جهت سند و متن مورد تایید علمای شیعه است.
در میان
زیارتهای سالار شهیدان، دو
زیارت از ناحیه مقدسه رسیده است: الف)
زیارتی توسط شیخ
محمد بن غالب اصفهانی در سال ۲۵۲ ق برای
ابومنصور بن
عبدالمنعم بن نعمان بغدادی صادر شده که در آن اسامی هشتاد نفر از
اصحاب امام حسین (علیهالسلام) آمده است. این
زیارتنامه با توجه به تاریخ صدورش مربوط به
امام هادی (علیهالسلام) است و متن آن در کتابهای
زیر آمده است:
اقبال،
بحارالانوار، عوالم،
ناسخ التواریخ، کتاب الدعا
والزیاره، رمز المصیبه، انصارالحسین. ب)
زیارتی از ناحیه مقدسه توسط یکی از نواب آن حضرت رسیده که در منابع
زیر آمده است: شیخ مفید (مزار، مخطوط)،
المزار الکبیر،
بحارالانوار، کتاب الدعا
والزیاره،
رمز المصیبه،
الصحیفه الهادیه،
الصحیفه المهدویه،
کلمه الامام المهدی (علیهالسلام).
برای
زیارتنامه شروحی نوشته شده که از آن جمله است:
۱ ـ
الذخیرهالباقیه،
محمدجعفر شاملی شیرازی، (فارسی).
۲ ـ
الشمس الضاحیه، جمعی از علما، (فارسی).
۳ ـ
تحفه قائمیه، حاج شیخ
محمدباقر فقیه ایمانی (فارسی).
۴ ـ
کشف داحیه، برخی از علمای هند، (اردو).
۵ ـ
همره نور، شرح
زیارت ناحیه مقدسه، سید
هدایت الله طالقانی.
۶ ـ
سلام موعود، (بیان تحلیلی و توصیفی
زیارت ناحیه مقدسه)، دکتر
محمدرضا سنگری.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سیری در زیارت ناحیه مقدسه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱/۲۰. پایگاه اسلام کوئیست،تاریخ بازیابی،۱۳۹۵/۱۲/۲۲.