• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زَحْزَح (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





زَحْزَح (به فتح زاء و سکون حاء و فتح زاء) از واژگان نهج البلاغه به معنای دور کردن است.
مشتق آن عبارت است از:
تَزَحْزَح (به فتح تاء و زاء و سکون حاء و فتح زاء) به معنای کنار شدن است.
امام علی (علیه‌السّلام) درباره اهل بهشت از این واژه استفاده کرده‌ است.
از این ماده فقط یک‌بار در نهج البلاغه استعمال شده است.



زَحْزَح به معنای دور کردن است.
زَحْزَحَهُ عنهُ‌: باعدهُ‌
تَزَحْزَح به معنای کنار شدن است.


موردی که در نهج‌البلاغه استفاده شده به شرح ذیل است:

۲.۱ - زُحْزِحوا - خطبه ۱۹۰ (درباره اهل بهشت)

امام (علیه‌السّلام) درباره اهل بهشت فرموده: «قَدْ أُمِنَ الْعَذابُ، وَ انْقَطَعَ الْعِتابُ، وَ زُحْزِحوا عَنِ النّارِ، وَ اطْمأَنَّتْ بِهِمُ الدّارُ»
«از عذاب ایمنی حاصل شد، قطع گردید، از آتش کنار شدند، دار آخرت برای آن‌ها محل اطمینان شد.»

فقط یک مورد از آن در نهج البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۴۹۲.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۳۶۶.    
۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۵۲۵.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۳۶۶.    
۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۴۴۰، خطبه۱۹۰.    
۶. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۱۵۵، خطبه۱۸۵.    
۷. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۸۲، خطبه۱۹۰.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۳۹، خطبه۱۹۰.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۵۳.    
۱۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۶۱.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۷، ص۳۰۸.    
۱۲. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۲۰۶.    
۱۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۴۴۰، خطبه۱۹۰.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «زحزح»، ج۱، ص۴۹۲.    






جعبه ابزار