• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زمینه‌های آرزو (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



زمينههاى آرزو که در آیات قرآن ذکر شده‌اند عبارتند از:



صداقت در ادّعاى اختصاص داشتن آخرت (بهشت) به خود، مستلزم نهراسيدن از آرزوى مرگ:
«قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ عِندَ اللّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ؛بگو اگر (آنچنانكه مدعي هستيد) سراي ديگر در نزد خدا مخصوص شما است نه ساير مردم پس آرزوي مرگ كنيد اگر راست مي‌گوئيد.»


یکی از موارد زمینه‌ساز آرزو، پیروزی مؤمنان است.

۲.۱ - آرزوى متخلّفان از جهاد

پیروزی مؤمنان در جهاد، زمينه‌ساز آرزوى متخلّفان از جهاد به همراهى با آنان:
«وَإِنَّ مِنكُمْ لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ ... • وَلَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِّنَ الله لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمْ تَكُن بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يَا لَيتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا؛در ميان شما افرادي (منافق) هستند كه هم خودشان سستند و هم ديگران را سست مي‌نمايند. اگر مصيبتي به شما برسد ... و اگر غنيمتي به شما برسد، درست مثل اينكه هرگز ميان شما و آنها مودت و دوستي نبوده، مي‌گويند: اي كاش ما هم با آنها بوديم و به رستگاري و پيروزي بزرگي نائل ميشديم!»
به قرينه اين‌كه آيات درباره جنگ است، مقصود از «فضل من اللَّه» در آيه، احتمال دارد پيروزى باشد.

۲.۲ - آرزوی کافران

کافران، در آرزوى ارتداد مسلمانان در صورت پيروزى‌شان بر مسلمانان:
«إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاء وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ؛اگر آنها بر شما مسلط شوند دشمنتان خواهند بود، و دست و زبان خود را به بدي بر شما مي‌گشايند و دوست دارند شما به كفر باز گرديد.»


تجسم اعمال در قیامت از زمینههای آرزو است.

۳.۱ - آرزوی فاصله با نامه اعمال

تجسّم اعمال گناه‌كاران در قیامت، باعث آرزومندى آنان براى داشتن فاصله‌اى طولانى بين آنان و اعمالشان:
«يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوَءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا ...؛روزي كه هر كس، آنچه را از كار نيك انجام داده، حاضر ميبيند، و آرزو مي‌كند ميان او، و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زماني زيادي باشد....»

۳.۲ - آرزوی خاک بودن

تجسّم اعمال كافران در قيامت، برانگيزاننده آنان به آرزوى خاک بودن:
«... يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا؛... اين عذاب در روزي خواهد بود كه انسان آنچه را از قبل با دستهاي خود فرستاده مي‌بيند، و كافر مي‌گويد: اي كاش خاك بودم!»»


دستيابى مؤمنان به غنایم جنگى، زمينه‌ساز آرزوى متخلّفان براى همراهى با آنان:
«وَإِنَّ مِنكُمْ لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ ... • وَلَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِّنَ الله لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمْ تَكُن بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يَا لَيتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا؛در ميان شما افرادي (منافق) هستند كه هم خودشان سستند و هم ديگران را سست مي‌نمايند. اگر مصيبتي به شما برسد ... و اگر غنيمتي به شما برسد، درست مثل اينكه هرگز ميان شما و آنها مودت و دوستي نبوده، مي‌گويند: اي كاش ما هم با آنها بوديم و به رستگاري و پيروزي بزرگي نائل ميشديم!»
به قرينه اين‌كه آيات درباره جنگ است، مقصود از «فضل من اللَّه» در آيه، احتمال دارد غنايم جنگى باشد.


ترس از آبروریزی، علّت آرزوى مرگ از سوى مریم سلام‌الله‌علیها هنگام زایمان:
«قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا • فَأَجَاءهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا ...؛او (سخت ترسيد و) گفت من به خداي رحمن از تو پناه مي‌برم اگر پرهيزگار هستي.درد وضع حمل او را به كنار تنه درخت خرمائي كشاند، (آنقدر ناراحت شد كه) گفت اي كاش پيش از اين مرده بودم....»
برداشت فوق بر اساس سياق آيات و روايتى از امام صادق علیه‌السلام است كه فرمود: مريم سلام‌الله‌علیها در ميان قوم خود مرد زیرکی را نمى‌شناخت كه او را از بدى تبرئه كند.


صداقت در ادّعاى دوستی با خدا، عامل استقبال از مرگ و آرزوى آن:
«قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاء لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ؛بگو اي يهوديان! اگر گمان مي‌كنيد كه شما دوستان خدا غير از مردم هستيد آرزوي مرگ كنيد اگر راست مي‌گوئيد! (تا به لقاي محبوبتان برسيد).»
منظور از «أولیاءالله» در جمله «إن زعمتم أنّكم أولياء للَّه» به قرينه آيه «و قالت اليهود ... نحن أبناءاللَّه و أحبّائه ...» ، دوستى است.


دنیاطلبی، زمينه ثروت‌خواهی و تجمّل‌پرستى همانند قارون:
«... قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ؛... آنها كه طالب حيات دنيا بودند گفتند: اي كاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نيز داشتيم! به راستي كه او بهره عظيمي دارد!»


گواهی شاهدان و ظهور اعمال در قيامت، سبب آرزوى مرگ و يك‌سان شدن با خاك از سوى كافران:
«فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا • يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَعَصَوُاْ الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الأَرْضُ ...؛حال آنها چگونه است، آن روزي كه از هر امتي،و گواهي (بر اعمالشان) مي‌آوريم، و تو را نيز بر آنان گواه خواهيم آورد؟ در آن روز، آنها كه كافر شدند و با پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بمخالفت برخاستند، آرزو مي‌كنند كه اي كاش (خاك بودند، و) خاك آنها نيز با زمينهاي اطراف يكسان مي‌شد (و بكلي محو و فراموش مي‌شدند)....»


از زمینههای آرزو، سختى‌هاى قيامت است.

۹.۱ - آرزوی پیروی از پیامبر

سختى‌هاى قيامت، زمينه‌ساز آرزوى پيروى از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در دنیا از سوى ستمگران:
«الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمَنِ وَكَانَ يَوْمًا عَلَى الْكَافِرِينَ عَسِيرًا • وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا؛حكومت در آن روز از آن خداوند رحمان است و آنروز روز سختي براي كافران خواهد بود.و به خاطر بياور روزي را كه ظالم دست خويش را از شدت حسرت به دندان مي‌گزد و مي‌گويد: اي كاش با رسول خدا راهي برگزيده بودم.»

۹.۲ - آرزوی عدم دوستی با گمراهان

سختى قيامت، باعث آرزومندى ستمگران به دوست نگرفتن گمراهان در دنيا:
«الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمَنِ وَكَانَ يَوْمًا عَلَى الْكَافِرِينَ عَسِيرًا • وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا • يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا • لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِي ...؛حكومت در آن روز از آن خداوند رحمان است و آنروز روز سختي براي كافران خواهد بود.و به خاطر بياور روزي را كه ظالم دست خويش را از شدت حسرت به دندان مي‌گزد و مي‌گويد: اي كاش با رسول خدا راهي برگزيده بودم.اي واي بر من! كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم!او مرا از ياد حق گمراه ساخت، بعد از آنكه آگاهي به سراغ من آمده بود....»


ظاهربینی دنياطلبان، زمينه‌ساز آرزوىِ داشتن تجمّلاتى همانند قارون:
«فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ؛(قارون) با تمام زينت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها كه طالب حيات دنيا بودند گفتند: اي كاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نيز داشتيم! به راستي كه او بهره عظيمي دارد!»


مشاهده و گرفتاری در عذاب از عوامل زمینه‌ساز آرزو است.

۱۱.۱ - آرزوی پیروی از خدا

گرفتار شدن كافران به آتش جهنّم، باعث آرزوى آنان به پيروى از خدا و رسول در دنيا:
«يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا؛در آن روز كه صورتهاي آنها در آتش (دوزخ) دگرگون خواهد شد (از كار خود پشيمان مي‌شوند و) مي‌گويند اي كاش خدا و پيامبر را اطاعت كرده بوديم. »

۱۱.۲ - آرزوی بازگشت به دنیا

مشاهده عذاب قيامت، زمينه‌ساز آرزوى بازگشت به دنيا:
۱. «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُواْ مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ الْعَذَابَ ... • وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّؤُواْ مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ؛در آن هنگام رهبران (و معبودهاي انساني و شيطاني) از پيروان خود بيزاري مي‌جويند و كيفر خدا را مشاهده مي‌كنند... و (در اين موقع) پيروان مي‌گويند كاش بار ديگر ما به دنيا برميگشتيم تا از اين پيشوايان گمراه بيزاري جوئيم آنچنان كه آنها (امروز از ما بيزاري جستند (آري) اين چنين خداوند اعمال آنها را بصورت حسرتزائي به آنها نشان مي‌دهد و هرگز از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد.»
۲. «وَلَوْ تَرَىَ إِذْ وُقِفُواْ عَلَى النَّارِ فَقَالُواْ يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلاَ نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛اگر (حال آنها را) ببيني هنگامي كه در برابر آتش ايستاده‌ اند كه مي‌گويند اي كاش (بار ديگر به دنيا) باز مي‌گشتيم و آيات پروردگارمان را تكذيب نمي‌كرديم و از مؤ منان مي‌شديم.»
۳. «وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ • فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛و دوزخ براي گمراهان آشكار مي‌گردد. اگر بار ديگر (به دنيا) بازگرديم از مؤ منان خواهيم بود.»
۴. «أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ؛يا هنگامي كه عذاب را مي‌بيند بگويد: آيا مي‌شود بار ديگر (به دنيا) بازگردم تا از نیکوکاران باشم؟!»
۵. «... وَتَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِّن سَبِيلٍ؛... و ظالمان را (روز قيامت) مي‌بيني كه وقتي عذاب الهي را مشاهده مي‌كنند، مي‌گويند: آيا راهي به سوي بازگشت (و جبران) وجود دارد؟!»

۱۱.۳ - آرزوی رهایی

گرفتارى كافران به عذاب قيامت، زمينه آرزومندى آنان به رهایی از آن:
«قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ؛آنها مي‌گويند: پروردگارا! ما را دو بار ميراندي و دو بار زنده كردي، اكنون به گناهان خود معترفيم، آيا راهي براي خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟! »

۱۱.۴ - آرزوی فدیه جهت رهایی

گرفتارى گناه‌كاران به عذاب در قيامت، زمينه‌ساز آرزومندى آنان به فدیه دادن جهت رهايى از آن:
«... يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ • وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ • وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْويهِ • وَمَن فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنجِيهِ؛... چنان است كه گنهكار دوست مي‌دارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا كند.و همسر و برادرش را. و قبيله‌ اش كه هميشه از او حمايت مي‌كردند. و تمام مردم روي زمين را تا مايه نجاتش شود.»

۱۱.۵ - آرزوی تهیه توشه آخرتی

مشاهده جهنّم، زمينه‌ساز آرزومندى انسان به فراهم ساختن توشه‌اى در دنيا براى حيات آخرتى خود:
«وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّكْرَى • يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي؛و در آن روز جهنم را حاضر كنند (آري) در آن روز انسان متذكر مي‌شود، اما چه فايده كه اين تذكر براي او سودي ندارد. مي گويد: ايكاش براي اين زندگي چيزي فرستاده بودم.»


از زمینههای آرزو، آگاهی اعمال در قیامت است.

۱۲.۱ - آرزوی مرگ

آگاهى اصحاب شمال از اعمال زشت خود در قيامت، سبب آرزوى مرگ از سوى آنان:
«وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ ... • يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ؛اما كسي كه نامه اعمال او به دست چپش داده شده مي‌گويد:... اي كاش مرگم فرا مي‌رسيد!»
«يا ليتها كانت القاضية»، طبق احتمالى آرزوى مرگ در قيامت است.

۱۲.۲ - آرزوی زنده نشدن

آگاهی يافتن اصحاب شمال از كردارهاى زشت خود، باعث آرزوى زنده نشدن پس از مرگ:
«وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ ... • يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ؛اما كسي كه نامه اعمال او به دست چپش داده شده مي‌گويد: ... اي كاش مرگم فرا مي‌رسيد!»
«ها» در «ليتها» بنابر قولى به مرگ نخستين در دنيا اشاره دارد؛ يعنى اى كاش پس از مردن، ديگر زنده شدنى در كار نبود.

۱۲.۳ - آرزوی آگاه نشدن

آگاهى يافتن اصحاب شمال از نتيجه اعمال خود، سبب آرزومندى آنان به آگاه نشدن از حساب اعمال خود:
«وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيهْ • وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيهْ؛اما كسي كه نامه اعمال او به دست چپش داده شده مي‌گويد: اي كاش هرگز نامه اعمالم به من داده نمي‌شد. و نمي‌دانستم حساب من چيست ؟»


کشف حقیقت از موارد زمینه‌سار آرزو است.

۱۳.۱ - آرزوی گمراهان

حاضر شدن گمراهان نزد خدا و كشف حقایق در قيامت، سبب آرزومندى آنان به داشتن فاصله‌اى طولانى با شیطان:
«وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ • حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ ...؛هر كس از ياد خدا رويگردان شود شيطاني را به سراغ او مي‌فرستيم و همواره قرين او باشد.تا زماني كه نزد ما حاضر شود مي‌گويد: ايكاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود....»

۱۳.۲ - آرزوی فراموش‌كنندگان قرآن

فراموش‌كنندگان قرآن پس از كشف حقيقت آن در قيامت، آرزومند شفاعت يا بازگشت به دنيا:
«... يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاء فَيَشْفَعُواْ لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ ...؛ ... آنروز كه اين امر انجام گيرد (كار از كار گذشته و بيداري سودي نخواهد داشت و) آنها كه آنرا قبلا فراموش كرده بودند مي‌گويند فرستادگان پروردگار ما به حق آمدند، آيا (امروز) شفيعاني براي ما وجود دارند كه براي ما شفاعت كنند؟ يا (امكان دارد) باز گرديم و اعمالي غير از آنچه انجام داديم انجام دهيم؟!....»
ضمير مفعولى در «نسوه» مى‌تواند به كتاب در آيه پيش برگردد كه مقصود از آن، قرآن كريم است.


مشاهده مقام برزخى از سوى حبیب نجّار، باعث آرزومندى وى براى آگاهى قومش از جايگاه و گرامى‌داشت او:
«وَجَاء مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ • قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ • بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ؛مردي (با ايمان) از نقطه دور دست شهر با شتاب فرا رسيد، گفت: اي قوم من! از فرستادگان خدا پيروي كنيد. (سرانجام او را شهيد كردند و) به او گفته شد وارد بهشت شو گفت ايكاش قوم من مي‌دانستند. كه پروردگارم مرا آمرزيده و از گرامي داشتگان قرار داده است.»
مقصود از «رجل» در آيه، حبيب نجّار است و مقصود از «الجنّة» به قرينه اين‌كه بى‌درنگ پس از قتلش به او خطاب شده، بهشت برزخى است.


۱. بقره/سوره۲، آیه۹۴.    
۲. نساء/سوره۴، آیه۷۲.    
۳. نساء/سوره۴، آیه۷۳.    
۴. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۲.    
۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳۰.    
۶. نبأ/سوره۷۸، آیه۴۰.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۷۲.    
۸. نساء/سوره۴، آیه۷۳.    
۹. مریم/سوره۱۹، آیه۱۸.    
۱۰. مریم/سوره۱۹، آیه۲۳.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۸۹۰.    
۱۲. جمعه/سوره۶۲، آیه۶.    
۱۳. مائده/سوره۵، آیه۱۸.    
۱۴. قصص/سوره۲۸، آیه۷۹.    
۱۵. نساء/سوره۴، آیه۴۱.    
۱۶. نساء/سوره۴، آیه۴۲.    
۱۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۶.    
۱۸. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۷.    
۱۹. فرقان/سوره۲۵، آیات۲۶-۲۹.    
۲۰. قصص/سوره۲۸، آیه۷۹.    
۲۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۶۶.    
۲۲. بقره/سوره۲، آیه۱۶۶.    
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۱۶۷.    
۲۴. انعام/سوره۶، آیه۲۷.    
۲۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۹۱.    
۲۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۰۲.    
۲۷. زمر/سوره۳۹، آیه۵۸.    
۲۸. شوری/سوره۴۲، آیه۴۴.    
۲۹. غافر/سوره۴۰، آیه۱۱.    
۳۰. معارج/سوره۷۰، آیات۱۱-۱۴.    
۳۱. فجر/سوره۸۹، آیه۲۳.    
۳۲. فجر/سوره۸۹، آیه۲۴.    
۳۳. حاقه/سوره۶۹، آیه۲۵.    
۳۴. حاقه/سوره۶۹، آیه۲۷.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۵۲۲.    
۳۶. حاقه/سوره۶۹، آیه۲۵.    
۳۷. حاقه/سوره۶۹، آیه۲۷.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۵۲۲.    
۳۹. حاقه/سوره۶۹، آیه۲۵.    
۴۰. حاقه/سوره۶۹، آیه۲۶.    
۴۱. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۶.    
۴۲. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۸.    
۴۳. اعراف/سوره۷، آیه۵۳.    
۴۴. یس/سوره۳۶، آیه۲۰.    
۴۵. یس/سوره۳۶، آیه۲۶.    
۴۶. یس/سوره۳۶، آیه۲۷.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۶۵۵.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۲۵۸، برگرفته از مقاله «زمینههای آرزو»    


رده‌های این صفحه : آرزو | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار