• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زری (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: زری (مفردات‌قرآن).

زَرْی (به فتح زاء و سکون راء) از واژگان نهج البلاغه به معنای عیب گرفتن، عقاب کردن و تحقیر است. إِزْراء (به همزه مکسور و سکون زاء) نیز به معنای عیب گرفتن و تحقیر است. امام علی (علیه‌السّلام) در بیان آثار سوء یکی از رذائل اخلاقی در عباراتى كوتاه و فشرده از این واژه استفاده کرده است. این کلمه چهار بار در نهج البلاغه آمده است.



زَرْی به معنای عیب گرفتن و عقاب کردن است. «زری عمله علیه زریا: عابه علیه و عاقبه» إِزْرَاء نیز به معنی عیب گرفتن و تحقیر است.


چنانکه امام (علیه‌السّلام) فرمود: «أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ، وَرَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ ضُرَّهُ» «هر کس با طمع خلق گرفت خود را تحقیر و خوار کرد و هر کس گرفتاری خویش را آشکار کرد ذلیل گردید.» (و الله چنین است) (شرح‌های حکمت: )
و به خدا عرض می‌کند: «لَوْ عَايَنُوا كُنْهَ مَا خَفِيَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ لَحَقَّرُوا أَعْمَالَهُمْ، وَلَزَرَوْا عَلَى أَنْفُسِهِمْ» «اگر می‌دیدند آنچه را که از تو بر آنها مخفی مانده هر آینه اعمال خویش را حقیر شمرده و بر نفس خویش عیب می‌گرفتند.» (شرح‌های خطبه: )
و نیز فرموده: «وَاعْلَمُوا ـ عِبَادَ اللهِ ـ أَنَّ الْمُؤْمِنَ لاَ يُصْبِحُ وَلاَ يُمْسِي إلاَّ وَنَفْسُهُ ظَنُونٌ عِنْدَهُ، فَلاَ يَزَالُ زَارِياً عَلَيْهَا» «بدانید بندگان خدا، مؤمن شام و سحر نمی‌کند مگر آنکه خودش در نظرش دارای نقصی در عبادت (یا متّهم) است پیوسته بر نفس خویش عتاب می‌کند و عیب می‌گیرد.» (شرح‌های خطبه: )


از این ماده چهار مورد در کلام حضرت دیده می‌شود.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۴۹۵.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۲۰۳.    
۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ط دار القلم، ص۳۷۹.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۵۳۶.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۵۳۶.    
۶. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۴، ص۳۵۶.    
۷. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۷۶۹، حکمت۲.    
۸. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۱۵۲، حکمت۲.    
۹. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۴۶۹، خطبه۲.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۳۳، حکمت۲.    
۱۱. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۰۴.    
۱۲. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۰۵.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۲، ص۳۱.    
۱۴. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۱۰-۱۱.    
۱۵. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۸۴.    
۱۶. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۴۵، خطبه۱۰۸.    
۱۷. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۲۱۰، خطبه۱۰۷.    
۱۸. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۱۵۹، خطبه۱۰۹.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۳۵، خطبه۱۰۹.    
۲۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۰۰.    
۲۱. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۰۲.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۴، ص۵۶۸.    
۲۳. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۳۲۳.    
۲۴. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۲۰۵-۲۰۶.    
۲۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۳۸۸-۳۸۹، خطبه۱۷۶.    
۲۶. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۱۱۰، خطبه۱۷۱.    
۲۷. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۵۱، خطبه۱۷۶.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۸۷، خطبه۱۷۶.    
۲۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۶۴۳.    
۳۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۶۴۸.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۶، ص۵۴۹-۵۵۰.    
۳۲. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۹۴.    
۳۳. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۸.    
۳۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۷۶۹، حکمت۲.    
۳۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۴۵، خطبه۱۰۸.    
۳۶. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۳۸۹، خطبه۱۷۶.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «زری»، ج۱، ص۴۹۵.    






جعبه ابزار