زَوَد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زَوَد ( به فتح زاء و واو) و
زاد از
واژگان نهج البلاغه به معنای توشه است.
مشتقات آن عبارتند از:
تَزَوَّدَ (به فتح تاء و زاء و واو مشدد و دال) به معنای توشه گرفتن؛
و جمع آن اَزْواد (به فتح الف و سکون زاء) به معنی توشهها میباشد.
زَوَد و
زاد یعنی توشه.
تَزَوَّدَ به معنای توشه گرفتن است.
و جمع آن
اَزْواد به معنی توشهها میباشد.
در اقرب الموارد گويد: زاد طعامى است كه براى مسافرت آماده شود.
مواردی که در نهجالبلاغه استفاده شده به شرح ذیل است:
امام علی (علیهالسلام) میفرماید:
«آهِ مِنْ قِلَّةِ الزّادِ، وَ طولِ الطَّريقِ، وَ بُعْدِ السَّفَرِ» «آه از كمى توشه و طول راه و دورى سفر»
همچنین فرموده:
«إِنَّ الدُّنْيا دارُ... غِنىً لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْها» «
دنیا دار ثروت است براى كسى كه از آن توشه برگيرد.»
درباره دنيا فرموده:
«لا خَيْرَ في شَيْء مِنْ أَزْوادِها إِلاَّ التَّقْوى» (زاد و توشههاى آن جز زاد و توشه تقوا بى فايده است.)
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «زود»، ج۱، ص۵۰۵.