رکض (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ركض: (إِذا هُمْ مِّنْها يَرْكُضُونَ) «ركض» هم به معناى دويدن با سرعت، و هم به معناى دواندن مَركب مىآيد، گاهى نيز به معناى كوبيدن پا بر زمين آمده است،
مانند:
(ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلُ بارِدٌ وَ شَرابٌ) «اى
ایوب! پاى خود را بر زمين بكوب، چشمهاى مىجوشد كه هم براى شستشو و هم براى نوشيدن آماده است.»
ترجمه و تفسیر آیات مرتبط با
رکض:
(فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ) (هنگامى كه نزديک شدن عذاب ما را احساس كردند، ناگهان از ترس آن فرار كردند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه ركض به معناى دويدن به تندى است. ... «
إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ» ناگهان پا به فرار گذاشته بدويدند در آن هنگام بود كه از در توبيخ و ملامت به ايشان گفته شد: «
لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلى ما أُتْرِفْتُمْ فِيهِ» ندويد و از اين عذاب فرار مكنيد بلكه به آن نعمتها كه در آن زياده روى مىكرديد مراجعه كنيد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلُ بارِدٌ وَ شَرابٌ) (به او گفتيم: پاى خود را بر زمين بكوب؛ تا چشمهاى ظاهر گردد اين آبى خنک براى شستشو و نوشيدن است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: جمله «
ارْكُضْ بِرِجْلِكَ» حكايت آن وحيى است كه در هنگام كشف از استجابت به آن جناب فرموده. و يا اينكه در اين جمله چيزى از ماده قول تقدير گرفته شده، كه اگر اظهار مىشد چنين مىشد: فاستجبنا له و قلنا أركض ... و سياق آيه كه سياق امر است اشعار دارد بلكه كشف مىكند از اينكه: آن جناب در آن موقع آن قدر از پا درآمده بود كه قادر به ايستادن و راه رفتن با پاى خود نبوده، و در سراپاى بدن بيمارى داشته، و خداى تعالى اول مرض پاى او را شفا داده، و بعد چشمهاى در آنجا برايش جوشانده.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «رکض»، ص۲۵۵.