رِهان (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رِهان:
(فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ)رِهان: به کسر راء جمع «
رهن» که در
آیه به معنای مفرد آمده است و بخشی از آیه چنین است: «اگر در سفر بودید و نویسندهای (برای سند
قرض و
معامله نسیه) نیافتید گروگان بگیرید (گروگانی که در اختیار طلبکار قرار گیرد). ..»
(وَ اِنْ کُنْتُمْ عَلیٰ سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا کٰاتِباً فَرِهٰانٌ مَقْبُوضَةٌ...) این آیه در حقیقت مکمل آیۀ قبل است.
به موردی از کاربرد «
رِهان» در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَ لْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَ لاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَ مَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ) (اگر در سفر بوديد، و نويسندهاى نيافتيد، طلبكار، چيزى را گروگان بگيرد و اگر به يكديگر اطمينان كامل داشته باشيد، گروگان لازم نيست، و بايد كسى كه بدون گروگان امين شمرده شده، امانت و بدهى خود را بموقع بپردازد؛ و از خدايى كه
پروردگار اوست، بپرهيزد. و
شهادت را
کتمان نكنيد. و هر كس آن را كتمان كند، قلبش گناهكار است. و خداوند، به آنچه انجام مىدهيد، داناست.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين را هم بايد دانست كه اين دو آيه دلالت دارند بر قريب بيست حكم از اصول احكام قرض و
رهن و غير آن دو، و اخبار درباره اين احكام و متعلقات آن بسيار زياد است، و چون بحث در باره آنها مربوط به
علم فقه بود، ما از بحث در آنها صرفنظر كرديم، كسانى كه مايل باشند به آن مسائل آگاهى يابند مىتوانند به كتب فقه مراجعه نمايند.
در
تفسیر نمونه آمده است: این آیه که در حقیقت مکمل آیۀ قبل است مشتمل بر چند حکم است:
• اگر هنگام داد و ستد دسترسی به نویسنده نبود تا قرارداد را بنویسد مانند این که در مسافرت این معامله واقع شود در این صورت بدهکار برای جلب اطمینان طرف چیزی را به عنوان گروگان به طلبکار خود میپردازد. گرچه از ظاهر آیه در مرحلۀ ابتدائی به نظر میرسد که
تشریع «قانون
رهن» مخصوص سفر است، ولی با توجه به جمله بعد
(وَ لَمْ تَجِدُوا کٰاتِباً) یعنی کاتب نیافتید، به دست میآید که منظور بیان نمونهای است از مواردی که کاتب و تنظیمکنندۀ سند پیدا نشود، بنابراین در
وطن هم طرفین میتوانند تنها به گروگان اکتفا کنند و در
تفاسیر اهل البیت (علیهالسّلام) نیز به این حقیقت اشاره شده است. در منابع حدیث
شیعه و
اهل تسنن چنین آمده است که
پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) زره خود را در
مدینه به عنوان
رهن نزد شخص غیر مسلمانی گذارد و مبلغی به عنوان قرض از او گرفت.
• در
تفسیر عیاشی نیز میخوانیم که
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید:
«لا رهن الّا مقبوضة» «
رهن نیست مگرآنکه طلبکار آن را تحویل گیرد».
• با توجه به آیات قبل و ادامۀ آیۀ مورد بحث همۀ این احکام: نوشتن سند، شاهد گرفتن،
رهن گذاشتن، همه و همه مخصوص مواردی است که طرفین نسبت به یکدیگر اطمینان کامل نداشته باشند وگرنه طلبکار نیازی به سند ندارد و بدهکار نیز باید اطمینان او را محترم بشمارد و به موقع حق او را ادا کند و تقوا را فراموش نکند.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «رهان»، ج۲، ص۲۱۶.