رَهَق (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَهَق (به فتح راء هاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای پوشاندن و رساندن است.
مشتقات
رَهَق که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
تَرْهَقُ (به فتح تاء و سکون راء) به معنای پوشاندن،
تُرْهِقْ (به ضم تاء و سکون راء) به معنای رساندن،
رَهَقاً (به فتح راء و هاء) به معنای گمراهی و طغیان،
رَهَق (به فتح راء وهاء) به معنای ظلم، خفت و خواری و در صورت دوم معنى آن تحمل ما لا يطاق است.
رَهَق به معنای پوشاندن و رسيدن است.مثلا گویيم
ذلّت او را پوشيد و
فقر به او رسيد.
طبرسی ذيل
آیه ۲۷
یونس گويد:
رهق لاحق شدن امر است «
رَاهَقَ الْغُلَامُ» يعنى پسر به مردان لاحق شد «
رَهَقَهُ فِي الْحَرْبِ» او را در جنگ درک كرد.
راغب آن را پوشاندن از روى قهر
و
صحاح مطلق پوشاندن گفته است.
ولى
قاموس پوشاندن و رسيدن و نزديک شدن گفته است.
ناگفته نماند پوشاندن با رسيدن توأم است و پوشاندن بدون رسيدن غير ممكن است گرچه رسيدن ممكن است گاهى توأم با پوشاندن نباشد در بعضى از آيات پوشاندن و در بعضى رسيدن مناسب است.
رَهَق (به فتح راء و هاء) هم به صورت
مصدر آمده و هم
اسم. در صورت دوم معنى آن تحمل ما لا يطاق است.
قاموس نيز آن را از جمله معانى اين كلمه شمرده است.
به مواردی از
رَهَق که در
قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ - تَرْهَقُها قَتَرَةٌ) «بعضى چهرهها در آن روز كدر و غبارآلود است و سياهى آن را فرا گرفته و پوشانده است.»
(وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ) «كدورت و تيرگى و ذلت چهره آنها را نمیپوشاند و يا به چهره آنها نمیرسد.»
(وَ الَّذِينَ كَسَبُواْ السَّيَِّاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةِ بِمِثْلِهَا وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ)(امّا كسانى كه مرتكب گناهان شدند، جزاى بدى به مقدار آن دارند؛ و ذلّت و خوارى، چهره آنان را مىپوشاند.)
(وَ لا تُرْهِقْنِي مِنْ أَمْرِي عُسْراً) «در كار من بر من سختى نرسان بر من سخت مگير.»
(فَخَشِينا أَنْ يُرْهِقَهُما طُغْياناً وَ كُفْراً) «ترسيديم كه به آنها
کفر و
طغیان برساند و وادار به كفر و طغيان نمايد.»
در اين دو آيه «رساندن» بهتر است گرچه پوشاندن نيز درست است.
(سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً) «او را به عقبه سختى میرسانم.»
(فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً) (و هركس به
پروردگارش ایمان بياورد، نه از نقصان در
پاداش مىترسد و نه از
ستم (در
مجازات).)
على هذا ظاهرا مراد از
رهق در آيه ظلم است چنانكه صحاح آن را ظلم گفته است.
يعنى هر كه به پروردگارش تسليم شود از نقصان و ظلم نمیترسد زيرا اين دو به او نخواهد رسيد مثل:
(وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا يَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْماً) شايد مراد از آن در آيه خفّت و خوارى باشد چنانكه در قاموس و اقرب هست.
(كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً) (و اينكه مردانى از بشر به مردانى از
جنّ پناه مىبردند، و بر گمراهى و طغيان آنان مىافزودند.)
ظاهرا مراد از
رهق طغيان،
سفاهت و
گمراهی است چنانكه در
مجمع، صحاح و قاموس است.
به نظر میآيد: اطلاق
رهق به اين چيزها از براى آن است كه به شخص لاحق میشوند و يا او را میپوشانند. يعنى مردانى از انس به مردانى از
جنّ پناه مىبردند. جنّ در اثر اين پناه بردن به آنها سفاهت و گمراهى افزودند.
به موردی که در
نهج البلاغه به کار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) میفرماید:
«يُوشِكُ أَنْ يَنْقَطِعَ بِهِمْ الْأَمَلُ وَ يُرْهِقَهُمُ الْأَجَلُ» چه نزديک است كه آرزوى مردم قطع گردد، مرگ آنها را در آغوش كشد.»
كه ظاهرا به معنى رسيدن است. بايد دانست
رهق لازم و
متعدی هر دو آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «رهق»، ج۳، ص۱۲۸.