رَمْی (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَمْی (به فتح راء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای انداختن است، اعم از آنكه چيزى باشد مانند انداختن
سنگ و تير و غيره و يا رمى اعتبارى باشد، مانند نسبت دادن چيزى به كسی است.
اَرْتَما (به فتح الف و سکون راء و فتح تاء) به معنای مطاوعه و قبول رمى است.
رَمْيَة (به فتح راء و سکون میم و فتح یاء) به معنی صيد و تير انداخته شده است.
مَرْمى (به فتح میم و سکون راء) یعنی تیر، آنچه که انداخته مىشود.
مَرامی (به فتح میم) جمع آن است.
رَمْی (به فتح راء و سکون میم) یعنی تكههاى ابر و ابرى را گويند كه داراى دانههاى درشت باران است.
اَرْميه (به فتح الف و سکون راء) جمع رَمْی است.
مواردی متعدد از این مادّه در «
نهجالبلاغه» به کار رفته است.
رَمی به معنای انداختن است، اعم از آنكه چيزى باشد مانند انداختن سنگ و تير و غيره و يا رمى اعتبارى باشد، مانند نسبت دادن چيزى به كسی.
به برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» بهکار رفته است، اشاره میشود:
درباره
سلیمان فرموده:
«فَلَمّا اسْتَوْفى طُعْمَتَهُ، وَ اسْتَكْمَلَ مُدَّتَهُ، رَمَتْهُ قِسيُّ الْفَناءِ بِنِبالِ المَوْتِ، وَ أَصْبَحَتِ الدِّيارُ مِنْهُ خاليَةً.» یعنی: «چون
رزق خود را تمام كرد و مدتّش را كامل نمود، كمانهاى
مرگ او را با تيرهاى مرگ زدند.»
امام علی (علیهالسلام) درباره
حق تعالی فرموده:
«هُوَ الْقادِرُ الَّذي إِذا ارْتَمَتِ الاَوْهامُ لِتُدْرِكَ مُنْقَطَعَ قُدْرَتِهِ... فَرَجَعَتْ.» يعنى: «او همان قادرى است كه چون افكار و اوهام يکديگر را زدند و مزاحمت كردند تا انتهاى
قدرت او را
درک كند، برگشتهاند.»
«ارتمى» در اينجا به معنى ترامى و انداختن تير به يکديگر است، «ارتماء اوهام» يعنى تزاحم به يکديگر.
امیرالمومنین علی (علیهالسلام) خطاب به
معاویه مىنويسد:
«وَ لَوْ لا ما نَهى اللهُ عَنْهُ مِنْ تَزْكيَةِ الْمَرْءِ نَفْسَهُ لَذَكَرَ ذاكِرٌ فَضائِلَ جَمَّةً... فَدَعْ عَنْكَ مَنْ مالَتْ بِه الرَّميَّةُ.» یعنی: «اگر
خدا از ستودن آدمى
نفس خود را
نهی نكرده بود گويندهاى فضائل زيادى
نقل مىكرد (منظور خود حضرت است) بگذار از خود كسى را كه شكار او را منحرف كرده است.»
مثلى است نسبت به كسی كه مقصدش از دست رفته و در طلبش وامانده است.
درباره
خوارج فرموده:
«ثُمَّ أَنْتُمْ شِرارُ النّاسِ، وَ مَنْ رَمى بِهِ الشَّيْطانُ مَراميَهُ، وَ ضَرَبَ بِهِ تيهَهُ.» یعنی: «بعد شما بدكاران مردم هستيد و كسى هستيد كه
شیطان تيرهاى خود را به طرف او انداخته و او را در وادى
ضلالت خود قرار داده است.»
آن حضرت در مذمت ياران خود فرمود:
«أَما وَ اللهِ لَوَدِدْتُ أَنَّ لي بِكُمْ أَلفَ فارِس مِنْ بَني فِراسِ بْنِ غَنْم. هُنالِكَ، لَوْ دَعَوْتَ، أَتاكَ مِنْهُمْ فَوارِسُ مِثْلُ أَرْميَةِ الحَميم.» يعنى: «به خدا دوست دارم ای كاش به جاى شما هزار سوار از
قبیله بنی فراس داشتم، كه اگر آنها را دعوت به جنگ كنى سوارانى مانند بارانهاى تابستانى به طرف تو مىآيند.»
«ارمية الحميم» يعنى ابرهاى هواى گرم، كه آنها به شدت و به
سرعت باران درشت مىريزند، فدايت شوم اى مولا چه خوب خودت را با اين سخنان معرفى كردهاى.
از اين ماده موارد زيادى در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رمی»، ج۱، ص۴۷۱.