رَصد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَصَد (به فتح راء و صاد) و
رَصْد (به فتح راء و سکون صاد) از
واژگان نهج البلاغه به معنای مراقبت کردن، چیزی را زیر نظر گرفتن، مراقبت و
کمین است.
امام علی (علیهالسّلام) درباره
حفظ اعمال و محرمات
قرآن از این واژه استفاده کرده است.
مشتقات این واژه در
نهج البلاغه آمده است، مانند:
مَرْصَد (به فتح میم و صاد و سکون راء) و
مِرْصاد (به کسر میم و سکون راء)
اسم مکان به معنای کمینگاه و مراقبتگاه؛
أَرصَد (به همزه مفتوح و سکون راء و فتح صاد) به معنای آماده کرد، است.
از این ماده ده مورد در
نهج البلاغه آمده است.
رَصَد و
رَصْد به معنای مراقبت کردن و چیزی را زیر نظر گرفتن (کمین کردن) است،
وصف نیز آمده به معنی مراقب و کمین کننده.
مَرْصَد و
مِرْصاد : اسم مکان است به معنی کمینگاه و مراقبتگاه است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
درباره حفظ اعمال فرموده:
«اعْلَموا عِبادَ اللهِ أَنَّ عَلَيْكُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِكُمْ وَ عُيوناً مِنْ جَوارِحِكُمْ وَ حُفّاظَ صِدْق يَحْفَظونَ أَعْمالَكُمْ وَ عَدَدَ أَنْفاسِكُمْ.» «بدانید بندگان خدا که شما را مراقبی هست از خودتان و جاسوسانی از اعضائتان و نگهدارندگان راست که اعمال و
عدد نفسهای شما را حفظ میکنند.»
درباره محرمّات
قرآن فرموده:
«وَ مُبايَنٌ بَيْنَ مَحارِمِهِ مِنْ كَبير أَوْعَدَ عَلَيْهِ نيرَانَهُ أَوْ صَغير أَرْصَدَ لَهُ غُفْرانَهُ.» یعنی: «تفاوت گذاشته شده است میان محارم
قرآن،
گناه کبیرهای که
خدا به آن
وعده آتش داده (مانند
قتل نفس و
اکل مال یتیم) و
صغیرهای که آماده کرده برای آن غفرانش را.»
«
ارصد:»
آماده کرد.
و نیز فرماید:
«وَ لَئِنْ أَمْهَلَ اللهُ الظّالِمَ فَلَنْ يَفوتَ أَخْذُهُ وَ هُوَ لَهُ بَالمِرْصادِ عَلَى مَجازِ طَريقِهِ وَبِ مَوْضعِ الشَّجا مِنْ مَساغِ ريقِهِ.» «و اگر چه خدا به
ظالم مهلت میدهد ولی هرگز
انتقام وی از خدا
فوت نمیشود، خدا برای او در کمینگاه است بر محل عبور راهش و در محلّ گلوگیر شدن
استخوان در راه
آب دهانش یعنی در حلقش.»
«
مرصد» به صیغه فاعل: منتظر به وقت
شهادت فرمود:
«وَ داعيكُم وَداعُ امْرِىء مُرْصِد لِلتّلاقی.» «
وداع من شما را مانند وداع کسی است که منتظر ملاقات باشد.»
ده مورد از این ماده در «نهجالبلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رصد»، ج۱، ص۴۵۰-۴۵۱.