روزه روز عاشورا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
روزه
روز عاشورا، یکی از موضوعاتی است که در رابطه با عاشورای حسینی از ناحیه
وهابیت مطرح بوده است که به پیروی از سیره
بنیامیه به شکرانه
شهادت حضرت سید الشهداء و یاران آن حضرت و اظهار سرور و خوشحالی در آن روز بوده است.
امام صادق (علیهالسّلام) در روایتی میفرماید:
«ان آل امیة علیهم لعنة الله ومن اعانهم علی قتل الحسین من اهل الشام، نذروا نذرا ان قتل الحسین (علیهالسّلام) وسلم من خرج الی الحسین (علیهالسّلام) وصارت الخلافة فی آل ابی سفیان، ان یتخذوا ذلک الیوم عیدا لهم، وان یصوموا فیه شکرا؛
بنیامیه (لعنةاللَّهعلیهم) و آن افرادی از اهل شام که آنان را در کشتن
حسین اعانت نمودند
نذر کردند اگر حسین کشته شود... و مقام
خلافت نصیب آل ابوسفیان شود
روز عاشورا را برای خود
عید قرار دهند و آن روز را برای شکرگزاری
روزه بگیرند.»
ما در آغاز نظریه بزرگان وهابیت و برخی از
علمای اهل سنت را ذکر نموده و آنگاه به نقد آن خواهیم پرداخت.
ترغیب به روزه عاشوراء به خاطر تقارن این روز با روز هجرت پیامبر به مکه:
شیخ عبدالعزیز بن عبدالله آل شیخ، مفتی کلّ و رئیس هیئت علمای بزرگ
عربستان و رئیس مرکز تحقیقات علمی و فتاوای عربستان با صدور بیانیهای و با توجیهی که در متن آمده
مسلمانان را به روزه گرفتن در روز عاشوراء ترغیب مینماید:
الریاض وکالة الانباء السعودیة: وجّه سماحة الشیخ عبد العزیز
بن عبدالله آل الشیخ مفتی
عام المملکة رئیس هیئة کبار العلماء وادارة البحوث العلمیة والافتاء، الکلمة التالیة فی الترغیب فی صوم یوم عاشوراء: الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله، وعلی آله واصحابه ومن اهتدی بهداه. .؛ اما بعد: فقد ثبت عن النبی انه کان یصوم یوم عاشوراء، ویرغب الناس فی صیامه، لانه یوم نجی الله فیه موسی وقومه، واهلک فیه فرعون وقومه، فیستحب لکل مسلم ومسلمة صیام هذا الیوم شکرا لله عز وجل! وهو الیوم العاشر من المحرم. ویستحب ان یصوم قبله یوما او بعده یوما... ونظرا الی ان یوم الاثنین هو الیوم الاول من محرم هذا
العام ۱۴۲۲ هـ لان الاصل هو کمال ذی الحجة، فان الافضل للمؤمن فی هذا
العام ان یصوم یومی الثلاثاء والاربعاء التاسع والعاشر من محرم، او یومی الاربعاء والخمیس العاشر والحادی عشر من محرم. واسال الله ان یوفقنا وجمیع المسلمین لما یرضیه وان یجعلنا جمیعا من المسارعین الی کل خیر. انه جواد کریم. وصلی الله علی نبینا محمد وآله وصحبه...
مفتی
عام المملکة العربیة السعودیة ورئیس هیئة کبار العلماء وادارة البحوث العلمیة والافتاء عبد العزیز
بن عبدالله بن محمد آل الشیخ؛
خبرگزاری عربستان سعودی در بیانیهای از سوی عبد العزیز
بن عبدالله بن محمد آل الشیخ اعلام کرد:
... اما بعد از
پیامبر روایت شده که آن حضرت، روز عاشوراء را
روزه گرفته و مردم را نیز به روز گرفتن در این روز تشویق و ترغیب مینمودند؛ چرا که عاشوراء روزی است که خداوند،
موسی و قومش را نجات بخشید و
فرعون و قومش را هلاک ساخت. از اینرو بر هر زن و مرد مسلمانی
مستحب است که روز دهم از
ماه محرم را به پاس شکرگزاری از خداوند روزه بدارد و بهتر است که روز قبل و بعد آن را نیز روزه بدارد... و با توجه به اینکه امسال که سال ۱۴۲۲ هـ ق است و
ماه ذیحجه کامل میباشد روز دوشنبه، اوّل محرم میباشد، پس بهتر آن است که امسال دو روز دهم و یازدهم محرم را روزه بدارند...
گفتار
ابوخالد در سایت حوزه علمیه اهل سنت زاهدان: در مقالهای که در سایت رسمی حوزه علمیه اهل سنت زاهدان (سنی آنلاین)، به قلم یکی از علمای اهل سنت به نام ابوخالد این چنین ذکر شده است:
با توجه به جایگاه روز عاشورا، در مورد روزه آن، در سنت
پیامبر اکرم (صلیاللّهعلیهوآلهوسلم) تاکید بسیار شده است و آن حضرت امت را تشویق به روزه گرفتن در این روز نمودهاند. روایتی از حضرت
عبدالله بن عباس (رضیاللّهعنه) در
بخاری نقل شده که میفرماید: رسول اللّه (صلیاللّهعلیهوسلم) به
مدینه تشریف آوردند،
یهودیان را دیدند که در روز عاشورا روزه میگیرند، آن حضرت (صلیاللّهعلیهوسلم) فرمودند:
[
فلسفه
]
این کار چیست؟
[
یهودیان
]
گفتند: این روز مبارکی است، در این روز
خداوند متعال بنیاسرائیل را از دشمنشان نجات داد و
حضرت موسی (علیهالسّلام) این روز را روزه میگرفت. آن حضرت (صلیاللّهعلیهوسلم) فرمودند: من از شما به موسی سزاوارتر - نزدیکتر- هستم. لذا آن حضرت (صلیاللّهعلیهوسلم) آن روز را روزه گرفتند و دستور به روزه آن روز دادند.
روایت دیگری نیز از ابن عباس رضیالله عنه نقل شده است که پیامبر اکرم (صلیاللّهعلیهوسلم) فرمودند: «صوموا یوم عاشورا و خالفوا فیه الیهود، صوموا قبله یوماً و بعده یوماً؛
روز عاشورا روزه بگیرید و با یهودیان مخالفت کنید - به این صورت که - یک روز قبل و یک روز بعد از آن را نیز روزه بگیرید.»
درباره حکم روزه گرفتن در روز عاشورا اختلاف نظر وجود دارد. بعضی قائلند: روزه روز عاشورا تا قبل از وجوب روزه
ماه مبارک رمضان واجب بوده؛ اما بعد از وجوب ماه رمضان روزه عاشوراء
نسخ گردیده است؛ و نسبت به بعد از نسخ روزه عاشوراء بعضی قائلند: بعد از نسخ روزه عاشوراء،
استحباب آن باقی است و بعضی قائل به
کراهت آن هستند. و بعضی دیگر قائلند: روزه آن به اختیار واگذار شده تا هر کس بخواهد روزه بدارد.
این موضوع را در سه بخش بررسی میکنیم:
بخش اول: روایات
اهلبیت (علیهمالسّلام) در نهی از روزه عاشوراء.
بخش دوم: اقوال علمای شیعه در این مسئله.
بخش سوم: روزه روز عاشوراء نزد اهل سنت و علمای آن.
روایات اهلبیت (علیهمالسلام) در نهی از روزه عاشوراء:
در کتب و منابع
شیعه روایات متعددی وجود دارد که نشاندهنده این مطلب است که با واجب شدن روزه ماه رمضان دیگر روزه این روز از وجوب خارج گردیده و ترک روزه آن سزاوارتر است.
جهت تبیین بیشتر این مطلب و جایگاه روزه عاشوراء از منظر
امامان معصوم شیعه به چند روایت از ائمهمعصومین (علیهمالسّلام) اشاره میکنیم و طالبان تفصیل را به کتب روایی ارجاع میدهیم:
محمد بن مسلم و
زرارة بن اعین از
اباجعفر؛
امام باقر (علیهالسّلام) درباره صوم روز عاشوراء سئوال میکنند حضرت در پاسخ میفرماید:
«کان صومه قبل شهر رمضان، فلما نزل شهر رمضان ترک؛
قبل از وجوب روزه ماه رمضان روزه آن واجب بود؛ اما با نازل شدن وجوب این ماه، روزه عاشوراء ترک گردید.»
در روایتی دیگر راوی میگوید: از امام باقر (علیهالسّلام) درباره صوم روز عاشوراء سئوال نمودم؛ حضرت فرمودند:
«صوم متروک بنزول شهر رمضان، والمتروک بدعة؛
روزهای است که با وجوب روزه ماه رمضان ترک گردید و روزه گرفتن در روزه متروک
بدعت محسوب میگردد.»
در روایتی دیگر شخصی از
امام صادق (علیهالسّلام) راجع به روزه گرفتن در روز عاشوراء سئوال میکند حضرت میفرماید:
«ذاک یوم قتل فیه الحسین علیه السلام، فان کنت شامتا فصم. ثم قال: ان آل امیة علیهم لعنة الله ومن اعانهم علی قتل الحسین من اهل الشام، نذروا نذرا ان قتل الحسین (علیهالسّلام) وسلم من خرج الی الحسین (علیهالسّلام) وصارت الخلافة فی آل ابی سفیان، ان یتخذوا ذلک الیوم عیدا لهم، وان یصوموا فیه شکرا، ویفرحون اولادهم، فصارت فی آل ابی سفیان سنّة الی الیوم فی الناس، واقتدی بهم الناس جمیعا، فلذلک یصومونه ویدخلون علی عیالاتهم واهالیهم الفرح ذلک الیوم. ثم قال: ان الصوم لا یکون للمصیبة، ولا یکون الا شکرا للسلامة، وان الحسین (علیهالسّلام) اصیب، فان کنت ممن اصبت به فلا تصم، وان کنت شامتا ممن سرک سلامة بنی امیة فصم شکرا لله تعالی؛
روز عاشورا روز شهادت امام حسین است. اگر میخواهی به حسین شماتت کنی (از بلایی که به آنها وارد شده اظهار خشنودی کنی) در روز عاشورا روزه بگیر. بنیامیه (لعنةاللَّهعلیهم) و آن افرادی از اهل شام که آنان را در کشتن حسین اعانت نمودند
نذر کردند: اگر حسین کشته شود و اشخاصی که از آنان بر حسین (علیهالسّلام) خروج کردهاند سالم بمانند و مقام خلافت نصیب آل ابوسفیان شود روز عاشورا را برای خود عید قرار دهند و آن روز را برای شکرگزاری روزه بگیرند. لذا این موضوع تا امروز بین مردم
سنت و معمول شد و مردم عموما به آنان اقتدا کردند. آری به این علت است که روز عاشورا را روزه میگیرند و در این روز اهل و عیال خود را مسرور میکنند. سپس حضرت فرمود: آری! روزه این روز برای
مصیبت نیست. چون فقط برای سپاس از جهت سلامتی بنیامیه است. حسین (علیهالسّلام) در این روز مصیبت دیده است، اگر تو هم مصیبتزده هستی این روز را روزه نگیر و اگر از کسانی هستی که قصد شماتت اهلبیت را داشته و سلامت بنیامیّه تو را خشنود کرده این روز را روزه بدار.»
در روایتی دیگر
زید نرسی از
زراره اینگونه نقل میکند:
«عن زید النرسی قال: سمعت عبید
بن زرارة یسال ابا
عبدالله (علیهالسّلام) عن صوم یوم عاشورا فقال: من صامه کان حظه من صیام ذلک الیوم حظ ابن مرجانة وآل زیاد. قال: قلت: وما کان حظهم من ذلک الیوم؟ قال: النار اعاذنا الله من النار ومن عمل یقرب من النار؛
زید نرسی میگوید: از عبید
بن زراره شنیدم که از ابا
عبدالله (علیهالسّلام) راجع به روزه عاشورا سؤال نمود. حضرت فرمود: کسی که این روز را روزه بدارد حظ و نصیبش از این روز همان خواهد بود که
ابنمرجانه و
آل زیاد از این روز بردند. میگوید: گفتم حظ و نصیب آنان در این روز چه بود؟ فرمود:
آتش جهنم! و به خدا پناه میبریم از عملی که نتیجه آن آتش باشد!»
«محمد
بن یعقوب عن الحسین
بن علی الهاشمی عن محمد
بن الحسین عن محمد
بن سنان (عن ابان عن عبد الملک) قال: سالت ابا
عبدالله (علیهالسّلام) عن صوم تاسوعاء وعاشوراء من شهر المحرم؟ فقال: ... ما هو یوم صوم. وما هو الا یوم حزن ومصیبة دخلت علی اهل السماء واهل الارض وجمیع المؤمنین. ویوم فرح وسرور لابن مرجانة وآل زیاد واهل الشام. غضب الله علیهم وعلی ذریاتهم...؛
از ابا
عبدالله؛ امام صادق (علیهالسّلام) درباره روزه گرفتن
تاسوعاء و عاشورای از
ماه محرم سؤال نمودم؟ حضرت فرمود: ... این روزها برای روزه گرفتن نیست، چون این روزها روز حزن و مصیبت اهل آسمانها و اهل زمین و همه
مؤمنین است و روز فرح و سرور ابنمرجانه و آلزیاد و اهل شام است، که غضب خدا بر آنان و ذریه آنان باد...»
و بسیاری از روایات دیگر که در این مجال به همین مقدار بسنده میکنیم.
اقوال علمای شیعه:
درباره روزه عاشوراء میان علمای شیعه اقوال متعددی است: بعضی از علمای شیعه در صوم روز عاشوراء حکم به حرمت دادهاند مانند:
«وجزم بعض متاخری المتاخرین بالحرمة ترجیحا للنصوص الناهیة وحملا لما دل علی الاستحباب علی التقیة. والظاهر ان هذا اقرب؛
بعضی از متاخرین از متاخرین علمای شیعه، روایات نهی در روزه عاشوراء را ترجیح داده و احادیث استحباب روزه این روز را حمل بر
تقیه نموده و در نتیجه جزم به حرمت نمودهاند، و ظاهر این است که این نظر اقرب است.»
«وبالجملة فان دلالة هذه الاخبار علی التحریم مطلقا اظهر ظاهر؛
بالجمله اینکه دلالت این اخبار (صوم یوم عاشوراء) بر تحریم به طور مطلق، اظهر از ظاهر است.»
«فالحق: حرمة صومه من هذه الجهة. فانه بدعة عند آل محمد متروکة؛
نظر صحیح: حرمت روزه این روز است، چون روزه این روز نزد آلمحمد بدعتی متروک محسوب میشود.»
اگرچه اکثریت موجود از متاخرین مانند:
سید یزدی صاحب
عروه و مرحوم
بروجردی و
حکیم و
امام خمینی و غالب شارحان عروةالوثقی، و یا موجودین در زمان حاضر جانب کراهت را اختیار نمودهاند.
و گروه اندکی نیز روزه گرفتن به نیّت حزن و اندوه و نه به نیت تبرک جستن به شکلی که بنیامیّه کردند را تا عصر روز عاشوراء و سپس افطار کردن قبل از غروب را (ترجیحاً با
تربت سیدالشهداء (علیهالسّلام)) مستحب دانسته و اینرا، راه جمع بین اخبار ناهیه و اخبار وارده در استحباب صوم عاشوراء دانستهاند، مانند آنچه که شیخ در
استبصار با استفاده از روایت زیر انجام داده است:
«
عبدالله بن سنان عن الصادق (علیهالسّلام) قال: دخلت علیه یوم عاشورا فالفیته کاسف اللون ظاهر الحزن و دموعه تنحدر کاللؤلؤ المتساقط، فقلت: یا ابن رسول الله مم بکاؤک لا ابکی الله عینیک فقال لی: او فی غفلة انت؛ اما علمت ان الحسین (علیهالسّلام) اصیب فی مثل هذا الیوم فقلت: یا سیدی فما قولک فی صومه قال لی: صمه من غیر تبییت وافطره من غیر تشمیت ولا تجعل صوم یوم کملا ولیکن افطارک بعد صلاة العصر بساعة علی شربة من ماء فانه فی ذلک الوقت من ذلک الیوم تجلت الهیجاء عن آل رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وانکشفت الملحمة عنهم؛
عبدالله بن سنان از امام صادق (علیهالسّلام) روایت میکند: روز عاشورا به محضر آن حضرت مشرف شدم و آن حضرت را با رنگی تیره و گرفته و حزنی که در چهره ظاهر بود و اشکی که همچون دانههای لؤلؤ از چشمان مبارک جاری بود مشاهده نمودم، عرض کردم: یا
بن رسول الله! خداوند چشمانتان را نگریاند گریه شما به خاطر چیست؟ حضرت فرمودند: آیا غافلی و نمیدانی که حسین (علیهالسّلام) در مثل امروزی به مصائب مبتلا شده است؟ عرض کردم: ای سید و آقای من! نظرتان درباره روزه گرفتن در این روز چیست؟ حضرت فرمودند: این روز را روزه بدار؛ اما بدون اینکه آن را به پایان برسانی افطار کن و بدون آنکه از آن انتظار
رحمت داشته باشی و آن را صوم کامل قرار نده و بعد از ساعتی از
نماز عصر گذشته با جرعهای از آب آن را افطار کن...»
لذا، فقهای شیعه با الهام از روایات اهل بیت (علیهمالسّلام) چون این روز را روز حزن و اندوه و اقامه عزا در مصیبت حضرت ابا
عبداللهالحسین (علیهالسّلام) میدانند از هرگونه عملی که منافات با اقامه عزا در این روز داشته باشد به شدت نهی فرمودهاند و مؤمنین را توصیه فرمودهاند تا در این روز دست از کارهای روز مرّه کشیده و این روز را روز مصیبت و حزن و بکاء خود قرار دهند. از باب نمونه
امام رضا (علیهالسّلام) در روایتی میفرمایند:
«من کان یوم عاشوراء یوم مصیبته وحزنه وبکائه یجعل الله (عزّوجلّ) یوم القیامة یوم فرحه وسروره وقرت بنا فی الجنان عینه؛
کسی که روز عاشوراء روز مصیبت و حزن و اندوه و گریه او باشد خداوند
روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار داده و چشمانش را در
بهشت به ما روشن خواهد فرمود.»
در روایت فوق از آنجا که امام (علیهالسّلام) روز عاشوراء را روز مصیبت و حزن و اندوه و گریه میداند، لذا هرگونه عملی که در آن ذرهای شائبه شادی و یا فرح و سرور و یا اشتغال به امور دنیایی که غفلت از مصائب امام حسین (علیهالسّلام) را به دنبال داشته باشد را خلاف خواست خدا و اهلبیت دانستهاند.
روزه روز عاشوراء نزد اهل سنت و علمای آن/ تناقضات شدید در روایات روزه عاشوراء در منابع اهل سنت
با مراجعه به
صحاح اهل سنت به مجموعهای از روایات متناقض پیرامون صوم روز عاشوراء مواجه میشویم که در بسیاری از موارد جمع بین آنها غیر ممکن میباشد.
از جمله روایاتی که در
صحیح بخاری آمده و باعث فتوای برخی از علمای اهل سنت به استحباب صوم روز عاشوراء شده روایت زیر است:
«عَنْ عَائِشَةَ رضی الله عنها قَالَتْ: کَانَ یَوْمُ عَاشُورَاءَ تَصُومُهُ قُرَیْشٌ فِی الْجَاهِلِیَّةِ، وَکَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم یَصُومُهُ، فَلَمَّا قَدِمَ الْمَدِینَةَ صَامَهُ، وَاَمَرَ بِصِیَامِهِ، فَلَمَّا فُرِضَ رَمَضَانُ تَرَکَ یَوْمَ عَاشُورَاءَ، فَمَنْ شَاءَ صَامَهُ، وَمَنْ شَاءَ تَرَکَهُ؛
عایشه میگوید: روز عاشوراء را
قریش در جاهلیت روزه میگرفت، و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز این روز را روزه میداشت، و زمانی که حضرت به مدینه آمد همچنان این روز را روزه میداشت و دیگران را نیز امر به روزه مینمود، تا اینکه روزه ماه رمضان واجب گردید؛ که از آن به بعد حضرت روزه روز عاشوراء را ترک نمود و دستور داد هر کس میخواهد این روز را روزه بدارد و هر کس نمیخواهد روزه نگیرد.»
اولا: این روایت به خاطر وجود «
هشام بن عروه» در سلسله سند آن اشکال و مناقشه سندی دارد؛ زیرا
ابن قطّان درباره او گفته: «انّه اختلط و تغیّر»، (او تغییر کرد و مطالب نادرست و صحیح را مخلوط نمود) و
ذهبی درباره او میگوید: «انّه نسی بعض محفوظه او وهم»، (او بعضی محفوظاتش را فراموش میکرد و یا در آنها شک میکرد) و یا از
ابن خرّاش درباره او آمده است که: «کان مالک لا یرضاه نقم علیه حدیثه لاهل العراق»، (مالک از وی رضایت نداشت و از احادیث او که برای اهل عراق نقل میکرد انتقاد میکرد).
و ثانیا: این روایت با روایاتی که در زیر میآید تناقض دارد:
از جمله روایات دیگری که در صحیح بخاری آمده و با روایت فوق تضاد و تناقض کامل دارد این روایت میباشد:
«حَدَّثَنَا اَبُو مَعْمَرٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَارِثِ حَدَّثَنَا اَیُّوبُ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ
بْنُ سَعِیدِ
بْنِ جُبَیْرٍ عَنْ اَبِیهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ - رضی الله عنهما - قَالَ قَدِمَ النَّبِیُّ - صلی الله علیه وسلم - الْمَدِینَةَ. فَرَاَی الْیَهُودَ تَصُومُ یَوْمَ عَاشُورَاءَ. فَقَالَ «مَا هَذَا». قَالُوا هَذَا یَوْمٌ صَالِحٌ. هَذَایَوْمٌ نَجَّی اللَّهُ بَنِی اِسْرَائِیلَ مِنْ عَدُوِّهِمْ. فَصَامَهُ مُوسَی. قَالَ «فَاَنَا اَحَقُّ بِمُوسَی مِنْکُمْ». فَصَامَهُ وَاَمَرَ بِصِیَامِهِ؛
نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به مدینه آمد و
یهود را دید که روز عاشوراء را روزه گرفتهاند، فرمود: اینکار برای چیست؟ گفتند: این روزی فرخندهای است که در آن بنیاسرائیل را خداوند از دست دشمنانش نجات بخشیده است؛ لذا موسی و پیروانش این روز را روزه میدارند. حضرت فرمود: من برای تبعیت از موسی احق و سزوارتر هستم از اینرو حضرت این روز را روزه گرفت و نیز امر فرمود تا این روز را روزه بگیرند.»
روایت اول میگوید: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و قریش از زمان جاهلیت این روز را روزه میگرفتند و بعد از
اسلام نیز تا سیزده سال که در
مکه بودند روزه گرفتن در این روز همچنان به قوّه خود باقی بود و بعد از
هجرت به مدینه روزه ماه رمضان تشریع شد و از آن به بعد بود که روزه روز عاشورا به اختیار خود واگذار شد تا هر کس میخواهد روزه بدارد و هر کس نمیخواهد روزه نگیرد.
اما روایت دوم میگوید: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) زمانی که به مدینه هجرت نمود نه تنها این روز را روزه نمیگرفت چون؛ حتی از روزه این روز خبر هم نداشت و وقتی یهود را مشاهده نمود که این روز را روزه میگیرند با تعجب از علت این کار سؤال نمود و پاسخ شنید که یهود به خاطر خرسندی از نجات حضرت موسی، این روز را روزه میگیرند؛ از این جهت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: اگر این چنین است من به علت نجات خود از دست کفار مکه خود را سزوارتر از موسی برای روزه گرفتن این روز میدانم. و از آن به بعد بود که حضرت نه تنها این روز را خود روزه میگرفتند، ؛ بلکه دیگران را نیز امر به روزه گرفتن مینمودند.
به روایتی دیگر که بخاری در صحیح خود آورده و با روایات فوق تناقض دارد توجه کنید:
«عَنِ ابْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: صَامَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم عَاشُورَاءَ، وَاَمَرَ بِصِیَامِهِ، فَلَمَّا فُرِضَ رَمَضَانُ تُرِکَ. وَکَانَ عَبْدُ اللَّهِ لاَ یَصُومُهُ، اِلاَّ اَنْ یُوَافِقَ صَوْمَهُ؛
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روز عاشوراء را روزه میگرفت و دیگران را نیز امر به روزه این روز مینمودند تا اینکه ماه رمضان واجب گردید از آن به بعد دیگر روزه این روز ترک گردید و
عبدالله بن عمر نیز این روز را روزه نمیگرفت مگر زمانی که عاشورا به روزی میافتاد که عادتاً آن روز را روزه میگرفت (مثلا روز جمعه).»
پس این روایت موافق با روایت دوم در روزه روز عاشوراء قبل از وجوب ماه رمضان و مخالف با آن در اجباری و یا اختیاری بودن روزه عاشوراء است.
مشکل دیگر این روایات مطلبی است که طبق روایت
هیثمی در
مجمعالزوائد به وجود میآید:
هیثمی در مجمعالزوائد از
ابوسعید خدری روایت میکند:
«ان رسول الله صلی الله علیه وسلم امر بصوم عاشوراء وکان لا یصومه؛
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به روزه عاشوراء امر میفرمود و حال آنکه خود این روز را روزه نمیگرفت.»
یعنی: به گفته این روایت هیثمی، اشکال بیّن و آشکار در روایت صوم روز عاشوراء این است که چگونه ممکن است رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به کاری نیک امر کند در حالیکه خود اهل انجام آن نباشد؟!
در روایتی دیگر که در صحیح بخاری آمده و کاملاً در تضاد با روایات فوق است رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را در اموری که دستور از خداوند نداشته است تابع و مطیع آیین یهود و یا غیره دانسته است!! !
بخاری در صحیح خود از
ابنعباس اینگونه آورده است:
«وَکَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم یُحِبُّ مُوَافَقَةَ اَهْلِ الْکِتَابِ فِیمَا لَمْ یُؤْمَرْ فِیهِ بِشَیْ ءٍ....؛
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دوست میداشت تا در اموری که از سوی خداوند امری برایش صادر نشده از
اهل کتاب (
یهود و
نصارا) تبعیت کند...»
و نیز
ابنحجر عسقلانی عالم بزرگ اهل سنت میگوید:
«و قد کان (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یحبّ موافقة اهل الکتاب فیما لم یؤمر فیه بشی ء و لا سیّما اذا کان فیما یخالف فیه اهل الاوثان؛
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن مواردی که امری برایش وجود نداشت موافقت با اهل کتاب را دوست میداشت. مخصوصاً اگر در آن کار مخالفت با بتپرستان وجود میداشت.»
زینالدین بن رجب بن عبدالرحمن حنبلی که متوفای سال ۷۹۵ هـ ق است، در کتاب خود بعد از آنکه روزه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به چهار حالت تقسیم میکند میگوید:
«الحالة الثانیة انّ النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لمّا قدم المدینة و رای صیام اهل الکتاب له وتعظیمهم له وکان یحبّ موافقتهم! فیما لم یؤمر به صامه، وامر النّاس بصیامه، واکّد الامر بصیامه و الحثّ علیه حتی کانوا یصوِّمونه اطفالهم؛
حالت دوم این است که نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وقتی که به مدینه هجرت نمود و روزه اهل کتاب و بزرگداشت آنها بر این روز را مشاهده نمود و نیز دوست میداشت که با آنها در این کار موافقت کند! از اینرو کاری را که در آن از سوی خداوند امر نداشت را انجام داد و آن روز (عاشوراء) را روزه گرفت و نیز مردم را نیز به روزه گرفتن آن روز امر فرمود. و تا حدی بر این کار اصرار و پافشاری ورزید که دستور داد که کودکان و اطفال را نیز به روزه گرفتن این روز وادار کنند.»
در قسمت بعد این مطلب را بررسی میکنیم تا مشخص گردد آیا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در احکام الهی آیا موافقت با یهود و یا نصارا را دوست میداشت؟
آیا پیامبر تبعیت از یهود را دوست میداشت؟! !
جای بس شگفتی است که گفته شود رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به خاطر تبعیت از یهود روزه روز عاشوراء را امر نموده است!!
بعضی از علمای شیعه و سنی بر این عقیده هستند که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)؛ حتی قبل از
بعثت نیز در
عبادات خود تابع ادیان دیگر نبوده و از آیین یهود و نصارا تبعیت نمیکرده است در این خصوص به مطالب زیر توجه نمایید:
فخر رازی از علمای بزرگ اهل سنت میگوید:
«... الاحتمال الثانی وهو حقیقة المسالة فیدل علی بطلانه وجوه:
الاول: لو کان متعبدا بشرع احد لوجب ان یرجع فی احکام الحوادث الی شرعه وان لا یتوقف الی نزول الوحی لکنه لم یفعل ذلک لوجهین:
الاول: انه لو فعل لاشتهر. والثانی: ان عمر رضی الله عنه طالع ورقة من التوراة فغضب رسول الله علیه الصلاة والسلام وقال لو کان موسی حیا لما وسعه الا اتباعی ولما لم یکن کذلک علمنا انه لم یکن متعبدا بشرع احد الحجة الثانیة: انه (علیهالسّلام) لو کان متعبدا بشرع من قبله لوجب علی علماء الاعصار ان یرجعوا فی الوقائع الی شرع من قبله ضرورة ان التاسی به واجب وحیث لم یفعلوا ذلک البتة علمنا بطلان ذلک.
الحجة الثالثة: انه علیه الصلاة والسلام صوب معاذا فی حکمه باجتهاد نفسه اذا عدم حکم الحادثة فی الکتاب والسنة ولو کان متعبدا بحکم التوراة کما تعبد بحکم الکتاب لم یکن له العمل باجتهاد نفسه حتی ینظر فی التوراة والانجیل؛
... و اما در رابطه با احتمال دوّم که حقیقت مساله هم همین است وجوهی برای بطلان آن وجود دارد:
اوّل: اگر آن حضرت قبل از بعثت به شریعت کسی (حضرت موسی و یا
حضرت عیسی) متعبّد میبود لازم بود در حوادث و اتفاقاتی که بعد از بعثت برایش پیش میآمد به احکام شریعت قبل خود مراجعه نماید و منتظر نزول
وحی نماند؛ اما آن حضرت این کار را نمیکرد به دو دلیل:
اوّل: چون اگر چنین کرده بود حتماً مشهور میگشت.
دوّم:
عمر برگی از
تورات را مطالعه کرد و به همین دلیل رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) غضبناک شد و فرمود: اگر موسی زنده میبود چارهای جز تبعیّت از من نمیداشت و زمانی که ما این مورد را میبینیم به یقین میفهمیم که آن حضرت به شرایع قبل متعبّد نبوده است.
دلیل دوّم: اگر آن حضرت متعبّد به شرایع دیگر میبود لازم بود بر علمای اعصار که در وقایع و حوادث به شریعت قبل خود مراجعه کنند چرا که تاسّی و مراجعه بر آنان واجب است و زمانی که میبینیم چنین مراجعهای صورت نگرفته به بطلان این نظر یقین پیدا میکنیم.
دلیل سوّم: آن حضرت «
معاذ» را در حکمی که در کتاب و سنّت نیافته بود و از پیش خود
اجتهاد کرده بود تایید نمود و اگر بنا میبود که آن حضرت به حکم
تورات متعبّد میبود نمیتوانست بدون مراجعه به تورات و
انجیل اجتهاد به نفس کند.»
یا
ابوالحسین بصری میگوید:
«... ان نبینا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لم یکن متعبدا قبل النبوة ولا بعدها بشریعة من تقدم لا هو ولا امته...؛
... پیامبر ما و امّت او هیچ یک از شرایع و ادیان دیگر را عبادت نکرده است...»
ابن عابدین در حاشیه ردالمحتار میگوید:
«هل کان قبل البعثة متعبدا بشرع احد؟ ان المختار عندنا عدمه وهو قول الجمهور؛
در رابطه با عبادت پیامبر (علیهالصلاةوالسلام) به شریعتی دیگر قبل از اسلام... در ابتدای کتاب صلاة گفته شد که نظر مختار ما عدم عبادت آن حضرت طبق شریعت دیگر است و نظر جمهور علماء هم همین است.»
ثانیاً: روایات متعددی در منابع اهل سنّت حکایت از آن دارد که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دیگران را از تبعیت یهود منع مینمود.
از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت نمودهاند:
«لیس منا من تشبه بغیرنا لا تشبهوا بالیهود ولا بالنصاری؛
از ما نیست کسی که به غیر ما از یهود و نصارا تشبّه نماید.»
در روایتی دیگر از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آوردهاند:
«لا تشبهوا بالیهود و النصاری؛
با یهود و نصارا مشابهت نداشته باشید.»
و یا این روایت از پیامبر که فرمود:
«قال رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صلوا فی نعالکم وخالفوا الیهود؛
با کفشهایتان نماز بخوانید تا با یهود مخالفت ورزیده باشید.»
حال با توجه به این دسته از روایات که در منابع اهل سنت ذکر شده چگونه میتوان پیامبر را در صوم روز عاشورا تابع یهود دانست.
در روایاتی که اهل سنت در فلسفه و حکمت روزه عاشورا نقل کردهاند اشکالات متعددی به چشم میخورد که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
روزه روز عاشوراء به خاطر مخالفت با یهود:
از سوی دیگر دستهای از روایات دقیقا مخالف با روایاتی که پیامبر را در روزه گرفتن روز عاشوراء تابع یهود میدانست وارد شده و بر این مضمون دلالت دارد که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به خاطر مخالفت با یهود این روز را روزه میگرفتند که در این صورت تناقضات در روایات روزه عاشوراء شدیدتر میشود:
«عن النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): صوموا عاشوراء وخالفوا فیه الیهود؛
عاشوراء را روزه بگیرید و با یهود در این کار مخالفت کنید.»
با مراجعه به تاریخ و اقوال محققان به دست میآید که مدار تغییر سال نزد یهود سال قمری نبوده تا بخواهد در بین آنان اینگونه سنت شده باشد که همه ساله روزی که مطابق با روز عاشوراء میشود روزه بگیرند تا پبامبر اکرم بخواهد در مخالفت و یا متابعت با یهود (بر اساس اختلاف روایاتی که در بالا ذکر شد) روزه عاشورا را مورد امر و یا نهی قرار دهد.
زیرا روزه یهود در روز دهم از ماه تشرینالاول که مطابق با آبان ماه شمسی و اکتبر میلادی است بوده، که آن را روز کیپور «kipur» یعنی: روز «کافر» و یا «کفّاره» نامیدهاند، و آن روزی است که اسرائیلیون با لوح دوم از دین خود آشنا شدند.
پس با توجه به مطلب فوق این که گفته شود: سنت یهود این بوده است که همه ساله در روز عاشوراء از ماه محرم روزه میداشته است غیر قابل توجیه است. اضافه بر آن، روز ورود رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به مدینه در هجرت از مکه روز دوشنبه دوازدهم
ربیعالاول بوده است و نه در ماه محرم
حال با این تفاصیل چگونه ممکن است روز ورود رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با روز سنّت یهود در روزه گرفتن هم زمان شده باشد و مردم را به خاطر نجات خود از کفار مکه امر به روزه این روز نموده باشد؟!
بنابراین سال یهود بر اساس سال شمسی است، یعنی: تقریباً هر ۳۶ سال یک بار روز عاشورا با روزی که مورد نظر یهود برای روزه گرفتن است مقارن میگردد. پس روزه گرفتن در روزی به نام عاشوراء و در ماهی به نام محرم که بر اساس آن همه سال بخواهند در سال روز نجات موسی از چنگال
فرعون آن روز را روزه بگیرند و تبدیل به سنت یهود شود از امور غریب است.
اشکال اساسی دیگر به روایات روزه عاشورا تفاوت موقعیت زمانی روزه یهود با روزه
مسلمانان متفاوت است که به جای
صبح تا غروب، از غروب آفتاب تا غروب آفتاب روز دیگر است؛ همانگونه که دکتر جواد علی آورده است:
«و یقصدون بصوم الیهود یوم عاشوراء ما یقال له: «یوم الکفّارة» و هو یوم صوم و انقطاع و یقع قبل عید المظال بخمسة ایّامای فی یوم عشرة تشری و هو یوم الکبور «kipur»، و یکون الصوم فیه من غروب الشمس الی غروبها فی الیوم التالی، و له حرمة کحرمة السبت، و فیه یدخل الکاهن الاعظم قدس الاقداس لاداء الفروض الدینیّة المفروضة فی ذلک الیوم؛
و مقصود از روزه یهود در روز عاشوراء آن روزی است که به آن: «روز کفّاره» گفته میشود و آن روزی است که در آن روزه گرفته و به عنوان روز انقطاع از آن یاد کرده و پنج روز قبل از عید مظال در ده روز اول ماه تشرین میباشد که به آن روز «kipur»، (کیپور) گفته میشود و روزه در آن از غروب خورشید امروز تا غروب روز بعد است، و برای آن حرمتی هم چون حرمت روز شنبه قائلند، و در این روز، کاهن اعظم برای اداء فرائض دینی وارد قدسالاقداس میشود.»
به این قسمت از متن فوق توجه نمایید: ... یوم الکبور «kipur»، و یکون الصوم فیه من غروب الشمس الی غروبها فی الیوم التالی...
... روز «kipur»، (کیپور) گفته میشود و روزه در آن از غروب خورشید امروز تا غروب روز بعد است...
سقّاف که از خبرگان این فن است میگوید:
«فی واقعنا الحاضر لانجد ایّ یهودیّ یصوم فی العاشر من محرّم او یعدّه عیداً، و لم یوجد فی السجلاّت التاریخیّة ما یشیر الی انّهم صاموا فی العاشر من محرّم او عدوّه عیداً، بل الیهود یصومون یوم العاشر من شهر تشرین و هو الشهر الاوّل من سنتهم فی تقویمهم و تاریخهم الاّ انّهم لا یسمّونه یوم عاشوراء، بل یوم او عید کیپور؛
در زمان ما هیچ شخص یهودی یافت نمیشود که روز دهم محرم را که عید آنان محسوب شود روزه بگیرد، و در مطالب ثبت شده تاریخی نیز چیزی که دلالت بر این موضوع نماید یافت نشد، چون
یهود روز دهم از ماه تشرین که اوّلین ماه از سال آنهاست را روزه میگیرند که این را روز عاشوراء نمینامند، چون روز و یا عید کیپور مینامند.»
با توجه به روایات متعددی که از منابع شیعه و سنی در نقد روزه روز عاشوراء بیان شد، هرگونه اعتماد به صدور این روایت از ناحیه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را سلب نموده و این احتمال را تقویت میکند که این روایات از ساختهها و جعلیات
خاندان بنیامیه است که خود پدید آورنده
واقعه کربلاء بودند و به این نحو خواستهاند با کم رنگ نمودن اهمیت روز عاشوراء در جامعه اسلامی اذهان را به امور دیگر متوجه سازند تا شاید به این شکل هم شده ذرهای از لکه ننگی که تا ابد برای خود ایجاد نمودهاند را کم کنند.
موسسه ولی عصر، برگرفته از مقاله «روزه روز عاشورا».