• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

روح بخاری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در طبیعیات قدیم نوعی روح برای بدن انسان و حیوان قائل بودند که در کل بدن انسان و یا حیوان در جریان است. این روح به نوعی واسطه نفس با جسم است. بنابر نظر طب قدیم عناصر وقتی به حد بالایی از صفا و خلوص برسند (یعنی عناصری که از طریق قوه غاذیه – از قوای نفس که کارجذب غذا را انجام می‌دهد- جذب بدن می‌شوند) مقداری از آنها که به حد بالایی از صفا و خلوص می‌رسند به خون تبدیل می‌شوند، به این ترتیب که وقتی عناصر اربعه درون غذا با هم مخلوط و ممتزج می‌شوند و سپس در معده پخته می‌شوند، صافی و پاک شده این عناصر خون می‌شود. سپس در مرحله‌ای بعد وقتی خون به مراحل خلوص بیشتری رسید، روح بخاری از این خون صافی شده به وجود می‌آید.
[۱] دروس شرح منظومه، انصاری شیرازی، یحیی، ج۴، ص۲۵۶، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۵.




به همین جهت فلاسفه یا اطباء در تبیین میزان لطافت روح بخاری می‌گویند: روح بخاری امری است مانند اجرام سماوی و به لطافت آنها.
[۲] المبدا و المعاد، صدر الدین محمد شیرازی، ص۵۱۵، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۰.
زیرا افلاک موجوداتی جسمانی هستند که از شدت لطافت دیده نمی‌شوند.
بر همین اساس در تعریف این روح اینگونه آورده شده است که: روح جسم لطیفی است که از دو قسمت در بدن جریان پیدا می‌کند. یک قسمت از آن از قلب در بدن انسان پراکنده می‌شود و افعالی مانند افعال حیات، تنفس و نبض را به عهده می‌گیرد. و قسمت دیگر آن که از دماغ - دماغ ماده‌ای مخروطی شکل است که قاعده آن که قسمت اعظم آن است به سوی پیشانی و راس آن به طرف قفاست
[۳] معرفت نفس، حسن حسن زاده آملی، ج۲، ص۲۱۳ تهران انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۶۲.
- جای گرفته دراعصاب در بدن پراکنده می‌شود. این روح افعال حرکتی انسان را متقبل می‌گردد.
[۴] سرح العیون فی شرح العیون، حسن زاده آملی، حسن، ص۳۲۹، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۷.
بر همین اساس اطباء قدیم جایگاههای مختلفی از دماغ را که منشا افعالی چون حس بویایی، شنوایی و سایر قواست را معین کرده‌اند. مثلا گفته شده که آن دو قسمت جلویی دماغ منشا حس شنوایی ، بینایی و سایر حواس است. روحی که از جانب قسمت وسطی دماغ است منشا فکر و تمییز است.
[۵] سرح العیون فی شرح العیون، حسن زاده آملی، حسن، ص۳۳۵.
البته همه این تعیین سخنان بر اساس طب قدیم است.

۱.۱ - انواع روح

سپس بر همین اساس دو نوع روح برای بدن ثابت می‌کنند:
الف- روح حیوانی: که ماده آن هوا و محل رویش آن قلب است. این روح توسط رگها در بدن پراکنده می‌شود و افعال حیات، نبض و تنفس را انجام می‌دهد.
ب- روح نفسانی: ماده این روح، روح حیوانی است. محل رویش این روح دماغ است. که خود دماغ افعال فکر کردن، یاد آوری و رؤیت را انجام می‌دهد. این افعال توسط دماغ در اعصاب پراکنده می‌شود و از آنجا به سایر اعضای بدن منتقل می‌گردد. این انتقال از اعصاب به اعضاء موجب ایجاد حس و حرکت می‌شود.
[۶] سرح العیون فی شرح العیون، حسن زاده آملی، حسن، ص۳۳۵.




از خصوصیات روح بخاری می‌توان به این موارد اشاره کرد:
۱. روح بخاری علت قریب و نفس علت بعید برای حیات بدن است.
۲. بدن روح بخاری را احاطه کرده است اما در مورد نفس اینگونه باید گفت که بدن مرتبه نازله نفس است.
۳. روح بخاری اگر از بدن مفارقت کند باطل و فاسد می‌شود؛ اما نفس ناطقه دائما باقی و زنده است و با مفارقت از بدن از بین نمی‌رود و فقط بعضی از افعال آن که بواسطه بدن عنصری انجام می‌شد باطل می‌گردد.
۴. روح بخاری لطیف‌ترین و دقیق‌ترین و پاک‌ترین اجسام از اجزاء بدن است و به همین دلیل است که بهتر از سایر اجزاء بدن افعال نفس را قبول می‌کند.
۵. هر چه روح بخاری از درجه اعتدال مزاجی بیشتری برخوردار باشد، افعال نفس ناطقه بیشتر و قوی تر است و از جهت اعتدال و استواری از درجه بالاتری برخوردار است.
[۷] سرح العیون فی شرح العیون، حسن زاده آملی، حسن، ص۳۲۵، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۷.

روح بخاری به لحاظ پاکی و لطافت، جسمی از قبیل اجرام فلکی است (یعنی از میان اجسام جزو اجسامی است که در نهایت لطافت و پاکی است). این روح جانشین نفس در بدن طبیعی است و به تعبیری دیگر می‌گویند که "خلیفه نفس" در بدن طبیعی است. اعتدال روح بخاری به وسیله نفس حفظ می‌شود. و به واسطه هوا تغذیه می‌کند. این روح بخاری که در رتبه بندی مقولات جزو جواهر است، حامل قوه حس و حرکت نفسانی است. این قوا دائما از جانب نفس به او افاضه می‌گردد. به همین جهت است که گاهی افعالی که منتسب به نفس است به واسطه روح بخاری در بدن اعمال می‌شود. و دوباره به همین دلیل که افعال نفس به واسطه او در بدن جاری می‌شود گاهی بر این روح بخاری نام نفس نیز می‌نهند. البته در این موقعیت به این نکته باید اشاره شود که روح بخاری در انجام افعال منسوب به آن صرفا عمل واسطه گری میان نفس و بدن را انجام می‌دهد و هیچ گونه جنبه صدوری در وی وجود ندارد. این روح هر کاری را که انجام می‌دهد فقط به واسطه نفس است. بنابراین باید اولا بین روح و نفس فرق قائل شد و ثانیا جنبه صدروری افعال را به نفس نسبت داد نه به روح بخاری. به همین دلیل ابو علی سینا گاهی در کتب فارسی خود این عبارت را در مورد نفس و روح می‌آورد که "روح بخاری را جان گویند و نفس ناطقه را روان. "


اما در مورد اینکه ابزار این روح بخاری در بدن چیست باید گفت که مهمترین چیزی که در خدمت روح بخاری است قلب است. قلب عبارت از جسم لطیف صنوبری شکل است. به دلیل کارآیی زیاد آن برای روح بخاری، به "مرکب روح بخاری" معروف است. روح بخاری همان روح حیوانی و منشا حیات و حس و حرکت است و در تمام حیوانات هست و ساری در تمام اعضای بدن می‌باشد. پس روح بخاری مرکب نفس است؛ یعنی فرامین نفس را در بدن اعمال می‌کند. نفسی که منشا ادراکات کلیه و تعقلات بوده و ذاتا مجرد است. به این ترتیب روح حیوانی واسطه میان قلب و نفس ناطقه است و همچنین نقش بسیار مهم دیگری که دارد این است که در مرحله تعلق نفس به بدن، واسطه در تعلق نفس ناطقه به بدن است.
[۹] فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملا صدرا، سجادی، ص۲۴۷، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۹.
زیرا نفس ناطقه موجودی مجرد است و نمی‌تواند به طور مستقیم با جسم ارتباط برقرار کند.
روح بخاری لطیف‌ترین اجسام است به گونه‌ای که گویی برزخ بین مجرد و مادی است و آن از امتزاج لطائف ارکان اربعه بعضی با بعضی دیگر حاصل می‌شود و مراد از لطائف ارکان اربعه، اخلاط اربعه دم و صفراء و بلغم و سوداء است. این روح بخاری اولین رابط نفس است؛ زیرا که نفس اگر چه بنابر نظر ملا صدرا و تابعین وی جسمانیة الحدوث است لکن در عین حال تعلق روح مجرد به جسم کثیف بی واسطه جسم لطیف معقول و ممکن نیست. زیرا هیچ گونه سنخیتی میان دو امری که از لحاظ ماهیت کاملا متقابل‌اند وجود ندارد و طبعا برای اینکه رابطه این دو (یعنی نفس و بدن) برقرار باشد ناچارا باید امری که در منتها مرتبه جسمانیات است وجود داشته باشد تا بتواند با امر مجرد ارتباط برقرار کند. به همین دلیل است که هر چه اعتدال روح بخاری بیشتر و بهتر باشد آثار نفس قویتر و نورانی تر است
[۱۰] شرح المنظومة، سبزواری، هادی، ج۵، ص۱۰۳، قم، نشر ناب، ۱۴۲۲.
و بالعکس هرچه اعتدال روح بخاری کمتر باشد آثار نفس در بدن ضعیف تر است. زیرا این اعتدال مزاج باعث می‌شود تا روح از جسمانیات فاصله بیشتری گرفته و محدودیت‌های مادی دامن گیر آن نباشد و همین امر باعث می‌شود رابطه به نحو بهتری برقرار شود و طبعا وقتی نوع رابطه بین جسم و نفس قوی تر بود اثر گذاری نفس در بدن بیشتر و بهتر می‌شود و افعال نفس به نحو قوی تری در بدن محقق می‌شود.


۱. دروس شرح منظومه، انصاری شیرازی، یحیی، ج۴، ص۲۵۶، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۵.
۲. المبدا و المعاد، صدر الدین محمد شیرازی، ص۵۱۵، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۰.
۳. معرفت نفس، حسن حسن زاده آملی، ج۲، ص۲۱۳ تهران انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۶۲.
۴. سرح العیون فی شرح العیون، حسن زاده آملی، حسن، ص۳۲۹، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۷.
۵. سرح العیون فی شرح العیون، حسن زاده آملی، حسن، ص۳۳۵.
۶. سرح العیون فی شرح العیون، حسن زاده آملی، حسن، ص۳۳۵.
۷. سرح العیون فی شرح العیون، حسن زاده آملی، حسن، ص۳۲۵، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۷.
۸. الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، شیرازی، صدر الدین محمد، ج۸، ص۲۵۱، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۹۹.    
۹. فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملا صدرا، سجادی، ص۲۴۷، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۹.
۱۰. شرح المنظومة، سبزواری، هادی، ج۵، ص۱۰۳، قم، نشر ناب، ۱۴۲۲.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «روح بخاری».    



جعبه ابزار