روایات امام حسین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
راویان و ناقلان احادیث اعم از
شیعه و
سنی در آثار خود به صدها
روایت از سید و
سالار شهیدان (علیهالسلام) اشاره داشته و آن را در کتب خود به ثبت و ضبط رساندهاند. این روایات را که توسط امام (علیه
السلام) با واسطه و بیواسطه از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و
حضرت زهرا (سلاماللهعلیهم) و
امام حسن (علیهالسلام) نقل شده و یا به توسط خود حضرت (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) انشاء گردیدهاند میتوان در موضوعاتی چون
عقاید،
تفسیر،
احکام، داد و ستد و.... دسته بندی کرد.
راویان و ناقلان احادیث اعم از
شیعه و
سنی در آثار خود به صدها
روایت از سید و
سالار شهیدان (علیهالسلام) اشاره داشته و آن را در کتب خود به ثبت و ضبط رساندهاند. این روایات را که توسط امام (علیه
السلام) با واسطه و بیواسطه از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و
حضرت زهرا (سلاماللهعلیهم) و
امام حسن (علیهالسلام) نقل شده و یا به توسط خود حضرت (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) انشاء گردیدهاند میتوان در موضوعاتی چون
عقاید،
تفسیر،
احکام، داد و ستد و.... دسته بندی کرد.
بحث از عقاید و امور عقیدتی بخش زیادی از روایات و احادیث نقل شده از سوی امام حسین (علیه
السلام) را به خود اختصاص داده است. امام (علیه
السلام) در سخنان و خطبهها و نیز نامههای خود کوشیدند حدود و ثغور
دین را برای مردم تبیین و حیطه عقاید و اصول آن را برای آنان مشخص نمایند.
روایات زیر نمونهای است از روایاتی که آن حضرت در باب عقاید بیان داشتهاند:
در روایتی نقل شده که «روزی امام حسین (علیه
السلام) در میان
اصحاب به سخن ایستادند و خطاب به آنان فرمودند: ای مردم آگاه باشید که همانا
خداوند بندگان خود را نیافرید؛ مگر برای این که به او
معرفت پیدا کنند؛ پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هر گاه او را بپرستند با پرستش او، از پرستش و بندگی هر آنچه جز خداست، بی نیاز گردند.
یکی از یاران سؤال کرد: ای فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) پدر و مادرم به فدایت، معرفت خدا چیست؟ حضرت (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) فرمود: معرفت و شناخت خداوند به این است که مردم هر زمان، امامی را که باید از او فرمان برند، بشناسند(و از او
اطاعت کنند).»
امام صادق (علیهالسلام) از اجداد بزرگوار خود (علیه
السلام) و آنان از سرور و سالار شهیدان (علیه
السلام) روایت کردند که ایشان فرمودند: «از امیرمؤمنان (علیه
السلام) پرسیدند: پایداری ایمان در چیست؟ فرمود: پارسایی؛ پرسیدند: از میان رفتن ایمان در چیست؟ فرمود:
طمع ( و آزمندی).»
از
امام رضا (علیهالسلام) روایت شده که
حسن بن ابی حسن بصری نامهای به امام حسین (علیه
السلام) نوشت و از ایشان دربارهی معنای قدر سؤال کرد. حضرت (علیه
السلام) در پاسخ نامهای به او نوشتند و در آن متذکر شدند که:
«آنچه را که درباره معنای قدر به ما
اهل بیت (علیهالسلام) رسیده و آن را برایت شرح میدهم پیروی نما؛ زیرا کسی که به قدر خوب و بد ایمان ندارد
کافر است و کسی که گناهان را به خدای عزیز و بزرگ مرتبه نسبت میدهد (و کار او میداند) بهتان بزرگی به
خدا بسته است؛ همانا خدای متعال، به زور اطلاعت نشود و با غلبه (دیگری بر او) نافرمانی نگردد و بندگان خود را در طریق هلاکت و تباهی واننهد؛ بلکه اوست مالک هر آنچه را که به آنها مالک گردانیده و قادر است بر هر چه که آنها را به آن توان بخشیده؛ پس اگر سر به طاعت نهند خداوند مانع و سست کنندهی آنها نخواهد بود و اگر سر به
معصیت گذارند و خداوند بخواهد بر آنان
منت نهد و مانعی میان آنها و معصیت ایجاد کند میتواند و اگر مانع نشد اینگونه نیست که (در این صورت) خدا آنها را با زور و فشار به گناه وادار کرده باشد بلکه پس از آگاهی دادن به آنان و هشدار و اتمام
حجت بر آنها از راه بخشیدن
اختیار (و قدرت انتخابگری) آنان را بر گناهان توانا ساخته است و در عین حال راه را برای عمل کردن به آنچه ایشان را به آن فرا خوانده و ترک آنچه را که از آن بازشان داشته باز گذاشته است و آنان را برای انجام آنچه بدان فرمان داده و نیز برای اجتناب از آنچه از آن باز داشته و آنان آن را مرتکب میشوند توانمند ساخته است؛
حمد و ثنا، همه از آن خداوندی است که بندگان خود را بر هر آنچه فرمان داده و از هر آنچه بازداشته توان بخشیده است تا بدان وسیله فرمان برند و حجت را بر همه کسانی که راه را بر آنان آشکار نموده تمام ساخته است. پس من بر این باور و اعتقادم (و باز بر آن تاکید کرده میگویم) به خدا
سوگند من و یارانم نیز بر آنیم و سپاس شایستهی اوست.»
امام رضا (علیه
السلام) از پدرانش و آنان از امام حسین (علیه
السلام) نقل کردند که ایشان فرمود: «هیچ صبحی فرا نمیرسد جز اینکه اعمال این
امت بر خدای متعال عرضه میشود.»
در حدیثی از امام حسین (علیه
السلام) آمده که فرمود: «خداوند تاب و توان از کسی نستاند مگر اینکه بار طاعتی از او بیفکند و نیز توانایی کسی را نگیرد جز اینکه بار تکلیفی از او بر دارد.»
آراء تفسیری و نیز روایاتی که از آن حضرت در باب
تفسیر قرآن بیان شده است بخشی دیگر از روایات وارده از سوی امام حسین (علیه
السلام) را به خود اختصاص داده است. روایات زیر بخشی از روایاتی است که از آن حضرت در باب تفسیر قرآن بیان شده است:
نضر بن مالک نقل کرد که به امام حسین (علیه
السلام) عرض کردم: «ای ابا عبدالله (علیه
السلام) در توضیح این کلام
خدا که فرموده: هذان خصمان اختصموا فی ربهم... ؛ اینان دو گروهاند که دربارهی پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند.
برایم سخن بگو حضرت فرمود: ما و
بنیامیه در باره (
ایمان و
کفر به) خدا با هم در ستیزیم ما باور داریم که خدا راست میگوید آنان میگویند که خدا
دروغ میگوید پس ما و آنان در
روز قیامت هم،
دشمن خواهیم بود.»
ابن شهر آشوب در کتابش نقل کرده که «از امام حسین (علیه
السلام) درباره این آیه شریفه که: الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوة... ؛
همان کسانی که هر گاه در
زمین به آنها قدرت بخشیدیم
نماز را برپا میدارند... سئوال شد حضرت (علیه
السلام) فرمودند: این آیه شریفه در شان ما
اهل بیت نبوت (علیهالسلام) است.»
امام باقر (علیهالسلام) از پدر بزرگوارشان
امام سجاد (علیهالسلام) و ایشان از اباعبدالله الحسین (علیه
السلام) نقل کردهاند که: «وقتی که این آیه شریفه: «... و کل شیء احصینه فی امام مبین؛.
.. و همه چیز را در کتاب آشکار کنندهای برشمردهایم.» بر پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) نازل شد
ابوبکر و
عمر از جای برخاستند و گفتند: ای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) آیا «امام مبین»
تورات است؟ فرمود: نه؛ عرض کردند:
انجیل است؟ فرمود: نه؛ سؤال کردند:
قرآن است؟ فرمود: نه. در این هنگام
امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) وارد شد پس پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) (به
علی (علیه
السلام) اشاره نموده) فرمودند: امام مبین، این مرد است؛ به درستی که او همان امامی است که خدای تبارک و
تعالی علم هر چیزی را در آن به شماره آورده است.
در روایتی دیگر آمده «که از امام حسین (علیه
السلام) درباره تفسیر آیه شریفهی: «... تراهم رکعا سجدا... ؛
پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی.» سئوال شد ایشان فرمود: «این آیه شریفه در شان
علی بن ابیطالب (علیه
السلام) نازل شده است.»
همچنین در روایت دیگری آمده است که «شخصی از امام حسین (علیه
السلام) در مورد تفسیر آیه شریفه «و شاهد و مشهود؛
و سوگند به شاهد و مشهود.» پرسش نمود ایشان فرمودئد: «منظور از «شاهد» جدم رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) است و مراد از «مشهود» روز قیامت است؛ سپس(در تایید تفسیر «شاهد» ) این آیه را خواند: انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا؛
ای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذار کننده. و (در تایید تفسیر «مشهود» این آیه شریفه را) تلاوت فرمود: ... ذلک یوم مجموع له الناس و ذلک یوم مشهود؛.
.. همان روزی هست که مردم در آن جمع میشوند و روزی که همه آن را مشاهده میکنند.»
امام حسین (علیه
السلام) در بخش عظیمی از روایات خود به ذکر
مناقب ائمه معصومین (علیهالسلام) و بیان تعداد آنان پرداخته و اهمیت و لزوم
محبت و علاقه نسبت به آنان را یادآور شده اند. در این دسته از روایات، بیان احادیث درباره
امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) و علائم ظهور آن حضرت جایگاه ویژه و مهمی را به خود اختصاص داده است. و اما نمونههایی از این روایات:
شیخ صدوق با سلسله سندهایش از
حبیب بن مظاهر اسدی روایت کرده که میگفت: «به امام حسین (علیه
السلام) عرض کردم: (یابن رسول الله (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) ) پیش از آنکه خداوند
آدم (علیهالسلام) را بیافریند شما (اهل بیت نبوت (علیه
السلام) ) کجا بودید؟ حضرت (علیه
السلام) فرمود: «ما اشباح
نور بودیم که پیرامون
عرش خدای سبحان
طواف میکردیم و به فرشتگان «سبحان الله» و «لا اله الا الله» و «الحمدالله» میآموختیم».
ابوسعید دینار نقل کرده که «از امام حسین (علیه
السلام) شنیدم که میفرمود: «هر کس ما (
اهل بیت) را دوست بدارد، خدای سبحان به واسطه محبت ما به او
منفعت میرساند اگر چه اسیری در (دیار دور دست)
دیلم باشد؛ به درستی که
محبت ما گناهان را از پی هم فرو میریزد، همان گونه که (وزش) باد برگهای (خزان شده) را از پی هم فرو میریزد.»
از
بشر بن غالب اسدی نیز حدیثی نقل شده که در آن آمده: «روزی امام حسین (علیه
السلام) خطاب به من فرمود: «ای بشر هر کس ما (اهل بیت نبوت (علیه
السلام) ) را دوست بدارد و این محبت او جز برای خدا نباشد ما و او (در روز قیامت) همچون این دو (دو انگشت سبابه خود را به یک اندازه نمود) خواهیم بود و هر کس ما را دوست بدارد و این محبت او جز برای
دنیا (و رسیدن به اهداف دنیوی) نباشد آنگاه که بر پا دارنده عدل (عجّلاللهفرجهالشریف)
قیام نماید عدالت او هر نیکوکار و تبهکاری را فرا میگیرد.»
همچنین در روایتی دیگر از اباعبدالله الحسین (علیه
السلام) آمده است: «هر کس به طرف ما اهل بیت (علیه
السلام) بیاید از یکی از این چهار خصلت بی بهره نمیماند: (اگر از خردمندان و اندیشمندان باشد) به نشانهای استوار از
توحید و معرفة الله رهنمون میگردد و(اگر از فقها و حقوقدانان باشد) حکمی درست و مطابق با عدالت به دست خواهد آورد و (اگر خواهان
مشورت و
تدبیر است) برادری (کاردان و باتجربه و) پرسود نصیبش میشود و (اگر خواهان هیچ یک از این موارد نیست) با عالمی از علماء مجالست کرده و از
ثواب همنشینی با علماء بهرهمند میشود.»
در برخی از منابع آمده است که امام حسین (علیه
السلام) فرمودند: «برای صاحب این امر (یعنی حضرت مهدی عجّلاللهفرجهالشریف) دو گونه
غیبت است؛ یکی آن قدر به درازا میکشد که برخی گویند: او، مرده است و بعضی گویند: او کشته شده گروه سومی گویند: او رفته است؛ هیچ کس از دوست و دشمن بر جای او آگاه نمیشود؛ مگر آن دوستدار (سر کاملی) که حضرت (علیه
السلام) سرپرستی او را عهدهدار گشته است.»
در روایتی دیگر، از
عبدالله بن عمر نقل شده که میگفت: «از حسین
بن علی (علیه
السلام) شنیدم که میفرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند خدای سبحان آن روز را (بلند و) دراز میکند تا مردی از فرزندان من ظهور کند؛ پس زمین را پر از
عدل و داد میسازد همانگونه که پر از
ظلم و جور گشته است؛ من این سخن را اینگونه از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) شنیدم».
از دختر
نفیل نیز نقل شده که میگفت: «از حسین
بن علی (علیه
السلام) شنیدم که میفرمود: بدان امر (فرجی) که انتظارش را میکشید رخ نخواهد داد مگر اینکه در اثر آشفتگی و نابسامانی دستهای از شما از دسته دیگر
برائت جوید و برخی از شما بر چهره برخی دیگر آب دهان بیفکند و گروهی از شما به
کفر گروهی دیگر
شهادت دهد و بعضی از شما بعض دیگر را
لعن فرستد.
عمیره گوید: عرض کردم: (پس) در آن زمان هیچ خیری نیست؟ حضرت (علیه
السلام) فرمود: همه خیرها در آن زمان جمع است؛
قائم ما (عجّلاللهفرجهالشریف) (
قائم آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)) قیام میکند و همه آن بدیها را برطرف میسازد.»
سخن در باب
عبادات و
احکام مربوط به آن، بخش اعظم روایات امام حسین (علیه
السلام) را به خود اختصاص داده است که در ذیل به مواردی از این روایات اشاره میشود:
در روایتی از امام حسین (علیه
السلام) آمده که فرمود: «جمعی خدا را از شوق
بهشت میپرستند، این عبادت (عبادت) سوداگران است و گروهی خدا را از بیم
دوزخ میپرستند، این عبادت (عبادت) بردگان است و عدهای هم خدا را از روی
شکر (و قدرشناسی و شوق) میپرستند، این عبادت (عبادت) آزادگان و بهترین عبادت است.»
از امام حسین (علیه
السلام) روایت شده که: «پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) هرگاه
وضو میگرفت مقداری از آب وضو را بر پیشانی باقی میگذاشت تا (هنگام نماز) بر محل
سجده جریان یابد.»
امام سجاد (علیه
السلام) از پدر بزرگوارشان (علیه
السلام) روایت کردهاند که ایشان فرمودند: «از امیرالمؤمنین (علیه
السلام) پرسیدند: اینکه مردم درباره
تشریع اذان میگویند که علت آن خوابی بود که
عبدالله بن زید دید و آن را برای پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) نقل کرد پس حضرت (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) فرمان داد که (از آن پس) اذان بگویند، آیا درست است؟
امام حسین (علیه
السلام) در حالی که (از این حرف) برافروخته (و ناراحت) شده بود، فرمود: «
وحی بر پیامبر شما نازل میشود و شما میپندارید که او اذان را از عبدالله
بن زید گرفته است؟ در حالی که اذان سیمای
دین شماست» سپس فرمود: از پدرم
علی بن ابیطالب (علیهالسلام) شنیدم که میفرمود: خداوند فرشتهای را به زمین فرستاد تا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) را به
معراج برد، سپس امام (علیه
السلام) به تشریح داستان معراج پرداخت تا اینکه فرمود: پس خداوند فرشتهای را که پیش از آن وقت دیده نشده بود و پس از آن نیز دیده نشد برانگیخت پس اذان را دو به دو و اقامه را دو به دو ادا کرد. امام حسین (علیه
السلام) چگونگی اذان را بیان نمود و سپس فرمود:
جبرئیل (علیهالسلام) به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) عرض کرد: ای محمد (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) برای
نماز این گونه اذان بگو.»
امام باقر (علیه
السلام) فرمود: کسی که امام حسین (علیه
السلام) را در حال نماز دیده است برای من نقل نمود که: «ایشان در یک جامه نماز میگزارد و امام حسین (علیه
السلام) برای او نقل نموده که: پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) را دیده است که در یک لباس نماز میخواند.»
حسن بن جهم از امام رضا (علیه
السلام)
روایت کرده که از آن حضرت (علیه
السلام) شنیدم که میفرمود: «امام حسین (علیه
السلام) فرمود: هر که دوست دارد اجل او به تاخیر بیفتد و عمری دراز یابد و روزیش فزونی گیرد باید
صله رحم انجام دهد.»
در روایتی آمده «از امام حسین (علیه
السلام) سؤال شد: چرا خدای سبحان
روزه را بر بندگان خود
واجب فرمود؟ فرمود: تا ثروتمندان درد گرسنگی را بچشند پس اضافه دارایی خویش را بر درماندگان صرف کنند.»
در روایتی دیگر از امام حسین (علیه
السلام) نیز چنین آمده است: «هرگاه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) روزهدار بود
افطار خود را با
خرما شروع میکرد.»
از شخصی به نام
طرماح نقل شده که «از حسین
بن علی (علیه
السلام) شنیدم که میفرمود: در
طواف خانه خدا همراه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) بودیم که
باران بر ما بارید رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) رو به ما کرد و فرمود: عملهای خود را از سر گیرید؛ زیرا گناهان گذشته ما بخشوده شد.»
از شخصی به نام
عبدالرحمن بن اصبهانی نیز روایت شده که میگفت: «حسین
بن علی (علیه
السلام)
حج و
عمره را با هم به جا آورد؛ برای عمره خود طواف خانه خدا و
سعی بین صفا و مروه را انجام داد؛ سپس ساعتی در
حجر اسماعیل نشست آنگاه برخاست و برای حج خود هفت دور طواف و هفت دور سعی میان
صفا و
مروه انجام داد سپس فرمود: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) اینگونه عمل میکرد.»
برخی از منابع از حبیب
بن مظاهر نقل کردهاند که: «طواف واجب خود را شروع کردم یک دور از آن را انجام داده بودم که ناگاه کسی به بینیام خورد و
خون از آن جاری شد؛ من از طواف خارج شدم و بینیام را آب کشیدم سپس برگشتم و طواف را از سرگرفتم. جریان را برای امام حسین (علیه
السلام) نقل نمودم فرمود: اشتباه کردی (که آن را از سر گرفتهای) بهتر بود بعد از بازگشت طوافت را ادامه میدادی سپس ادامه داده فرمود: (در عین حال) چیزی از
کفاره و.... ) بر تو واجب نیست.»
نقل شده که
ابن عباس از
امام حسین (علیهالسلام) پرسید: ای اباعبدالله (علیه
السلام) (
فلسفه و) مقصود از سنگریزههایی که به
جمرات افکنده میشوند چیست؟ زیرا ما (
مسلمانان ) دیر زمانی است که پیوسته آنها را به جمرات میافکنیم. امام (علیه
السلام) فرمود: «هیچ جمرهای نیست، مگر آنکه در زیر آن فرشتهای و شیطانی نهفته است؛ پس هرگاه مؤمنی رمی کند
فرشته آن را میگیرد و به
آسمان بالا میبرد و هرگاه کافری رمی کند
شیطان به او میگوید: به نشیمنگاه خود افکندی.»
از
عکرمه روایت شده که میگفت: «در خدمت امام حسین (علیه
السلام) از
مشعرالحرام رهسپار(
سرزمین منی) شدیم از حضرت (علیه
السلام) میشنیدم که پیوسته
تلبیه میفرمود تا (اینکه در سرزمین منی)
رمی جمره عقبه نمود؛ در این باره از ایشان پرسیدم فرمود: به همراه پدرم (
علی بن ابیطالب علیه
السلام) از مشعرالحرام رهسپار گشتیم پیوسته از او شنیدم که تلبیه میفرمود تا (در سرزمین منی) رمی جمره عقبه نمود؛ من نیز در این باره از ایشان پرسیدم فرمود: من همراه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) (از مشعرالحرام) رهسپار گشتیم پس پیوسته میشنیدم که تلبیه میفرمود تا اینکه (در سرزمین منی) رمی جمره عقبه نمود.»
در روایتی آمده که «از امام حسین (علیه
السلام) سؤال شد: آیا
جهاد مستحب است یا
واجب؟ فرمود: جهاد بر چهار گونه است: دو گونه آن واجب است و سومی مستحبی است که جز با واجب بر پا نمیشود و چهارمی مستحب است.
اما یکی از آن دو جهاد واجب، جهاد شخص است با نفس
اماره خود، تا آن را از معصیتهای خداوند باز دارد و این بزرگترین جهادهاست؛ و مجاهده با آن کفاری که هم مرز شما (اهل
اسلام) هستند (چه به صورت
دفاعی و یا در صورت فراهم بودن شرایط به صورت
ابتدائیدومین جهاد واجب است و اما آن جهاد مستحبی که جز با واجب به پا نمیشود مجاهده با دشمنان میباشد که بر همه
امت واجب است؛ اگر همگی آن را ترک کنند
عذاب به آنها میرسد و این عذاب عمومی همه را(از خوب و بد) فرا میگیرد(بنابراین نباید ترک شود) و گرنه این جهاد بر امام (بی امت) مستحب خواهد بود (نه واجب) و حد این نوع جهاد آن است که امام (علیه
السلام) همراه امت خود به سراغ دشمنان برود و با آنان جهاد کند. و اما آن جهادی که بر همه مستحب است، تلاشی است که کسی برای به پاداشتن روشی عادلانه و نیکو و به پاداشتن سنتی حسنه در
جامعه و یا رشد و باروری و احیاء آن انجام دهد؛ پس کار و تلاش در این راه از بهترین اعمال است زیرا آن، احیای
سنت نبوی است.» رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) فرمود: هر که سنت حسنهای را پدید آورد هم خود به
پاداش آن میرسد و هم از پاداش تمام کسانی را که تا روز قیامت به آن عمل میکنند بیآنکه از پاداشهای آنان چیزی کاسته شود بهرهمند میشود.»
در برخی از منابع نقل شده که امام حسین (علیه
السلام) در رکن
حجر الاسود دامن
کعبه را گرفته بود و با خداوند به
مناجات برخاسته عرض میکرد: «ای
معبود من به حق من که نعمتم بخشیدی و سپاسگزارم نیافتی و مبتلایم نمودی و شکیبایم ندیدی پس تو ای مهربان نه با ناسپاسی من
نعمت خود را گرفتی و نه با ناشکیباییام سختی و بلای خود را پیوسته داشتی؛ آریای محبوب دل من؛ از
کریم جز بزرگواری و
کرم بر نیاید.»
از فردی به نام شریح نقل شده که میگفت «در
مدینه وارد
مسجد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) شدم پس حسین
بن علی (علیه
السلام) را در
سجده دیدم که گونه خود را به
خاک گذاشته میگفت: «سرور من؛ آقای من؛ آیا اعضای مرا برای گرزهای آهنین
دوزخ آفریدهای؟ آیا احشاء مرا برای نوشیدن مایع گداخته دوزخ آفریدهای؟ معبودا اگر مرا به گناهانم مؤاخذه فرمایی تو را به بزرگواریت بازخواست خواهم نمود و اگر مرا به همراه گنهکاران محبوس داری از محبتی که به تو دارم آنان را آگاه خواهم ساخت؛ سرور من فرمانبرداری بندگان تو را سودی نبخشد و نافرمانی من تو را زیانی نرساند؛ پس آن را که به تو سودی نرساند به من عطا فرما و آن را که به تو زیانی نزند بر من ببخشای به راستی که تو رحم کنندهترین رحم کنندگانی.»
امام سجاد (علیه
السلام) حدیثی از امام حسین (علیه
السلام) نقل کردهاند که فرمود: «در هنگام
تضرع به درگاه خداوند عادت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) بر این بود که دو دست مبارک خود را به همانگونه که بینوای درمانده با دلی شکسته و
خضوع (تمام)
طعام میطلبد بالا میبرد و
دعا میفرمود.»
از امام حسین (علیه
السلام) نقل شده که فرمود: «هر کس به قبرستان وارد شود و بگوید: خدایا، ای پروردگار این ارواح فانی شده و اجساد تباه گشته و استخوانهای پوسیدهای که با
ایمان به تو از
دنیا رفتهاند، اکنون از جانب خود نسیم و بوی خوش راحتی و از جانب من تحیت و
سلام بر آنان فرود آور. خداوند به شمار همه خلایق از آدم تا قیام
قیامت حسنات برای او بنویسید.»
شیخ طوسی با سند خود نقل کرده که امام حسین (علیه
السلام) فرمود: «برای چشم با ایمان
حلال نیست که ببیند خدا
معصیت میشود و او دگر سو را بنگرد مگر اینکه گناه را دگرگون سازد و از بین ببرد»
در روایتی از امام حسین (علیه
السلام) آمده: «دو نفر با هم اختلاف پیدا کردند یکی از آنان به دیگری شتری فروخته بود و با او شرط کرده بود(که در زمان
نحر شتر) سر و پوست این حیوان از آن او (فروشنده) باشد. اما زمانی که شتر نحر شد آنها با هم (بر سر پوست شتر و سر آن) اختلاف پیدا کردند. پس جهت حل و فصل خصومت خدمت امیرالمؤمنین (علیه
السلام) رسیدند؛(پس از اقامه دعوا نزد حضرت علیه
السلام) ایشان حکم کردند که به مقدار سر و پوست شتر، فروشنده با خریدار شریک است.»
نقل شده «روزی جمعی از دوستان
سیدالشهداء وارد منزل آن حضرت (علیه
السلام) شدند آنان در منزل امام (علیه
السلام) فرشها و پردههای نو مشاهده کردند پس گفتند: در منزل شما چیزهایی میبینیم که در خانه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) نبود امام (علیه
السلام) فرمود: ما با زنانی
ازدواج کردیم که عادت ما آن است که
مهریه زنان را پس از ازدواج به آنها بپردازیم و چون همسران ما امکانات مالی پیدا میکنند برای خود لوازم خانه میخرند اینها به ما تعلق ندارد.»
در مورد تقبیح گناهان چند روایت از ایشان ذکر شده است.
در روایتی از امام حسین (علیه
السلام) آمده: «کاری مکن که از آن پوزش بخواهی زیرا
مؤمن نه بد میکند و نه
عذر میطلبد و
منافق هر روز بد میکند و عذر میخواهد.»
از امام حسین (علیه
السلام) روایت شده که فرمود: «از
سوگند بسیار بپرهیزید زیرا قسم آدمی از چهار خصلت سرچشمه میگیرد: یا به سبب خواریای است که در خود مییابد و این احساس
ذلت او را بر تصدیق مردم (به وسیله
قسم) برمیانگیزد و یا از ناتوانی در
منطق است که سوگندها را پر کننده خلاها و پیوندساز سخنان بیربط خود میکند و یا به جهت بدبینیای است که از مردم نسبت به خود سراغ دارد و میداند که سخنش را جز با سوگند نمیپذیرند و یا از آنروست که زبان خود را بیاندیشه به کار میگیرد.»
نقل شده «شخصی نزد امام حسین (علیه
السلام) از کسی
غیبت کرد؛ امام (علیه
السلام) فرمود: ای فلانی دست از غیبت بردار؛ زیرا غیبت، نان خورش سگهای
دوزخ است.»
نقل شده که «امام حسین (علیه
السلام) پیش از یکی از سفرهایش به منادی فرمان داد تا ندا دهد: کسی که بدهکاری دارد در این
سفر با ما همراه نشود. مردی گفت: زن من تعهد نموده که بدهیام را بپردازد؛ حضرت (علیه
السلام) فرمود:
ضمانت زن که دستش بسته است (کاری از او بر نمیآید) چه ارزشی دارد؟»
امام صادق (علیهالسلام) به واسطه اجداد بزرگوار خود (علیه
السلام) از امام حسین (علیه
السلام) روایت فرمودند که: «همانا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) با سوگند و یک شاهد عادل
قضاوت فرمود و
علی (علیه
السلام) (نیز) در
عراق بر همین مبنا قضاوت میکرد.»
نقل شده که از «امام حسین (علیه
السلام) پرسیدند:
ادب چیست؟ فرمود: «این است که از خانه خود بیرون آیی و با هیچ کس برخورد نکنی مگر آنکه او را برتر از خود ببینی.»
امام رضا (علیه
السلام) به واسطه اجداد بزرگوار خود (علیه
السلام) از امام حسین (علیه
السلام) نقل کردهاند که ایشان فرمود: «هرگاه دندانها را خلال میکردیم امیرمؤمنان (علیه
السلام) به ما دستور میداد تا آب نیاشامیم مگر آنکه دهان خود را سه بار شسته باشیم.»
امام حسین (علیه
السلام) فرمود: «شکرگزاری تو برای
نعمت پیشین، نعمت تازه را سبب میشود.»
از اباعبدالله الحسین (علیه
السلام) نقل شده که فرمود: «
سلام هفتاد
حسنه دارد شصت و نه حسنه از آن
سلام کننده و یکی از آن جواب دهنده
سلام.»
امام حسین (علیه
السلام) فرمود: «کسی که
لباس شهرت بپوشد خداوند در
روز قیامت از او روی برمیگرداند.»
(برای اطلاع بیشتر از احادیث و روایات امام حسین (علیه
السلام) رجوع شود به کتابهایی چون: فرهنگ سخنان امام حسین (علیه
السلام)، نوشته محمد دشتی، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمومنین (علیه
السلام) و فرهنگ جامع سخنان امام حسین (علیه
السلام)، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (علیه
السلام)، قم، معروف و...)
امام حسین در قران؛
استناد به قرآن در سیره امام حسین؛
اصحاب امام حسین
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «روایات امام حسین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۱/۲۰. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «روایات امام حسین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۱/۲۰.