رفات (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
'''رُفات'' (به ضم راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای شکسته و پوسیده است.
رُفَات:
رَفْت در اصل شكستن و كوبيدن است در
اقرب آمده «رَفَتَهُ: كسره و دقّه»
در
نهایه گويد: رفات هر چيزى كه شكسته و كوبيده شود.
مجمع گويد: رفات هر چيز شكسته و پوسيده است و از مبرد نقل كرده رفات هر چيز كوبيده است كه در اثر كثرت كوبيده شدن سائيده شود.
(وَ قالُوا أَ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِيداً) مراد از رفات استخوانهائى است كه پوسيده و سائيده شدهاند.
ناگفته نماند در آياتی كه
تراب به جاى رفات آمده در همه پيش از كلمه
عظام است.
(أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ) (أَإِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ)اين نشان میدهد كه مراد از تراب در آيات فوق خاكى است كه از پوسيدن گوشتهاى بدن به وجود آمده و چون رفات پيوسته بعد از عظام آمده لابد آن خاكى است كه از پوسيدن استخوانها توليد شده است. و در
نهج البلاغه خطبه ۱۱۹ آمده :
«وَ مِنْ الرُّفَاتِ جِيرَانٌ» محمد عبده در ترجمه آن گويد: «رفات استخوانهاى كوبيده و خورد شده است.»
اين استفادهاى است كه از استعمال قرآن كريم كردهايم.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «رفات»، ج۳، ص۱۰۸.