ربوبیت در جهاد (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از مسائلی که مقتضای ربوبیت پروردگار را میرساند، حرکت
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای جهاد است.
حرکت
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای
جهاد، اقتضای
ربوبیت خداوند متعال است:
«کما اخرجک ربک من بیتک
بالحق وان فریقـا من المؤمنین لکـرهون»؛
«همانگونه كه خدا تو را به حق از خانه (به سوى ميدان بدر،) بيرون فرستاد؛ در حالى كه گروهى از
مؤمنان ناخشنود بودند (ولى سرانجامش پيروزى بود! ناخشنودى عدهاى از چگونگى
تقسیم غنايم بدر نيز چنين است)!».
در آیه نخست از این
سوره خواندیم که پارهای از
مسلمانان تازهکار از چگونگی تقسیم
غنایم بدر تا حدی ناراضی بودند، در آیات مورد بحث
خداوند به آنها میگوید: این تازگی ندارد که چیزی ناخوشآیند شما باشد؛ در حالی که صلاحتان در آن است؛ همانگونه که اصل
جنگ بدر که فعلا گفتوگو بر سر غنایم آن است، برای بعضی ناخوشآیند بود و دیدید سرانجام چه نتایج درخشانی برای مسلمانان دربر داشت؛ بنابراین نباید با دید محدود خود،
احکام الهی را ارزیابى کنید؛ بلکه باید در برابر آنها سر
تسلیم فرود آرید و از نتایج نهایى بهرهمند شوید.
کلمه بالحق اشاره به این است که این فرمان خروج، طبق یک
وحی الهى و دستور آسمانى صورت گرفت که نتیجهاش وصول به حق براى جامعه اسلامى بود.
ظاهر سیاق چنین میرساند که جمله (کما اخرجک) متعلق به مدلول جمله (قل الانفال لله و الرسول) است و تقدیرش چنین میباشد:
خداوند حکم کرده به اینکه
انفال برای او و رسولش باشد، و این
حکم به حق است؛ هر چند بعضی از
مؤمنین کراهت داشته باشند؛ همچنان که خدا تو را از خانهات به حق بیرون کرد با اینکه طایفهای از ایشان
کراهت داشتند، پس همه اینها
حق و بر طبق مصلحت
دین و دنیای ایشان بوده، و ایشان از آن مصالح
غفلت داشتهاند.
بعضی از
مفسرین گفتهاند: جمله مذکور متعلق به جمله (جادلونک فی
الحق) است. بعضی دیگر گفتهاند: عامل در این جمله معنای حق است و تقدیر آن چنین است (این ذکر از حق است؛ همانطور که پروردگارت تو را به حق از خانهات خارج کرد)؛ ولیکن این دو معنا به طوری که ملاحظه میکنید، از سیاق آیه به دور است.
و اما
کلمه (حق) - منظور از این
کلمه مقابل
باطل است، و آن عبارت است از امر ثابتی که آثار واقعی مطلوبش بر آن مترتب بشود، و به حق بودن فعل
خدا (بیرون کردن) به این معنا است که به حسب واقع متعین و
واجب، همین فعل باشد. بعضی گفتهاند: منظور از آن وحی است. بعضی دیگر گفتهاند: منظور از آن
جهاد است، ولیکن اینها معناهای بعیدی است.
اما (جدل) اصل در معنای
جدل تافتن است؛ مثلا میگویند: (زمام جدیل) یعنی لگامی که به شدت تابیده شده، و اگر
جدال را هم جدال میگویند - به طوری که در مجمع البیان گفته - به این اعتبار است که نزاع در آن از ناحیه پیچیدن از مذهبی به مذهبی دیگر برخاسته میشود.
و معنای دو
آیه مورد بحث این است که
خدای تعالی با اینکه مردم میل نداشتند مع ذلک در امر انفال حکم به حق کرد، همچنان که تو را در
مدینه از خانهات بیرون کرد، بیرون کردنی که توأم با حق بود، و طایفهای از مؤمنین از آن کراهت داشتند، و با تو در امر حق
نزاع میکردند، و این نزاعشان بعد از آن بود که حق به طور اجمال برای ایشان روشن شده بود، و ایشان شبیه به مردمی هستند که بخواهند آنان را بکشند و آنها ایستاده و وسایل و ابزار
قتل خود را تماشا میکنند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ربوبیت در جهاد».