ربوبیت در تعلیم (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تعلیم کلمات و اذکار
توبه به
آدم (علیهالسلام)، آگاهی بخشیدن به انسانها و
تعلیم تعبیر خواب و تحلیل حوادث به
یوسف (علیهالسلام)، همگی پرتوی از ربوبیت الهی هستند.
آگاهی بخشیدن به انسانها، پرتوی از
ربوبیت خداوند متعال است:
«اقرا وربک الاکرم • علم الانسـن ما لم یعلم»؛
«بخوان كه پروردگارت (از همه) بزرگوارتر است • و به
انسان آنچه را نمىدانست ياد داد!».
در این سه
آیه امر به
قرائت را تکرار نموده، تا مطلب یعنی امر
اولی را تأکید کند؛ چون ظاهر
سیاق اطلاق همین است، که منظور از دومی هم همان
اولی است، وگرنه قیدی برای دومی میآورد. ولی بعضی گفتهاند: مراد از امر
اولی، این است که خودش بخواند، و مراد از دومی این است که برای مردم بخواند و
تبلیغ کند. همچنان که بعضی دیگر گفتهاند: مراد از هر دو امر، این است که
قرآن را بر مردم بخواند؛ ولی این دو وجه از آیه استفاده نمیشود.
و معنای (و ربک الاکرم) این است که پروردگار تو کسی است که عطایش فوق عطای هر کس دیگر است؛ چون هر کس دیگر که به تو عطایی میکند، به
استحقاق میکند؛ ولی پروردگارت بدون استحقاق عطا میکند، علاوه بر این، عطای دیگران هم عطای اوست، و بالاخره هر عطایی به او منتهی میشود.
(الذی علم بالقلم) - حرف باء در این جمله سببیت را میرساند، میفرماید:
خدای تعالی قرائت و یا
کتابت و قرائت را به وسیله
قلم بیاموخت، و این جمله هم میتواند حالیه باشد، و هم
استینافیه، و به هر حال زمینه آن زمینه تقویت
روح رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و از بین بردن
اضطراب آن حضرت است، اضطرابی که از دستور قبلی به آن جناب دست داده بود، چون دستور خواندن به کسی که امی است، نه سواد خواندن دارد و نه نوشتن، اضطرابآور است، گویا فرموده:
کتاب پروردگارت را بخوان، کتابی را که او به تو
وحی میکند، و از این فرمان اضطراب و خوفی به خود راه مده، و چه جای ترسیدن است؟ در حالی که پروردگار اکرم تو آن کسی است که قرائت را به وسیله قلم به
انسان آموخت؟ خوب، وقتی سواد سواددارها هم به وسیله قلم است که او آفریده، و در اختیارشان قرار داده، تا منویات خود را بنویسند، چرا نتواند قرائت
کتاب خود را بدون وساطت قلم به تو تعلیم دهد؟ آن هم با اینکه به تو امر کرده که خوان اگر تو را توانای بر خواندن نکرده بود، هرگز امر به آن نمیکرد.
بعد از جمله مورد بحث که خطابش به شخص رسول خدا (صلياللهعليهوآله) است،
نعمت تعلیم را عمومیت داده، میفرماید: (علم الانسان ما لم یعلم) به جنس
انسان چیزهایی را که نمیدانست تعلیم داده، و این خود مزید تقویت است، و
رسول خدا را بیشتر دلگرم و خرسند میسازد.
و مراد از انسان به طوری که از ظاهر
سیاق برمیآید، جنس انسان است.
ولی بعضی از
مفسرین گفتهاند: مراد از آن خصوص
آدم است.
بعضی دیگر گفتهاند:
ادریس است؛ چون او بود که برای
اولین بار با قلم خط نوشت.
و بعضی دیگر گفتهاند: همه انبیایی هستند که میتوانستند بنویسند. لیکن این اقوال، ضعیف و از فهم بدورند.
تعلیم تعبیر خواب و تحلیل حوادث به
یوسف (علیهالسلام) ، پرتوی از ربوبیت الهی است:
«وکذلک یجتبیک ربک ویعلمک من
تاویل الاحادیث...»؛
«و اينگونه پروردگارت تو را برمىگزيند و از تعبير خوابها به تو مىآموزد و نعمتش را بر تو و بر خاندان
یعقوب تمام و كامل مىكند؛ همانگونه كه پيش از اين، بر پدرانت
ابراهیم و
اسحاق تمام كرد به
یقین، پروردگار تو دانا و حكيم است!».
«قال لا یاتیکما طعام ترزقانه الا نباتکما
بتاویله قبل ان یاتیکما ذلکما مما علمنی ربی... بالاخرة هم کـفرون»؛
«(يوسف) گفت: پيش از آنكه جيره غذايى شما فرا رسد، شما را از تعبير خوابتان آگاه خواهم ساخت. اين، از دانشى است كه پروردگارم به من آموخته است. من آيين قومى را كه به خدا
ایمان ندارند، و به سراى ديگر كافرند، ترک گفتم (و شايسته چنين موهبتى شدم)».
«رب قد ءاتیتنی من الملک وعلمتنی من
تأویل الاحادیث...»؛
«پروردگارا! بخشى (عظيم) از حكومت به من بخشيدى، و مرا از
علم تعبير خوابها آگاه ساختى! اى آفريننده آسمانها و
زمین! تو ولىّ و سرپرست من در
دنیا و آخرت هستى، مرا
مسلمان بميران و به صالحان ملحق فرما!».
یوسف (علیهالسلام) رو به درگاه مالک الملک حقیقی و ولی
نعمت همیشگی نموده، به عنوان
شکر و تقاضا میگوید: پروردگارا! بخشی از یک حکومت وسیع به من مرحمت فرمودی (رب قد آتیتنی من الملک)؛ و از
علم تعبیر خواب به من آموختی (و علمتنی من
تاویل الاحادیث) و همین علم ظاهرا ساده چه دگرگونی در زندگانی من و
جمع کثیری از بندگانت ایجاد کرد، و چه پر
برکت است علم! تویی که
آسمانها و زمین را
ابداع و ایجاد فرمودی (فاطر السماوات و الارض).و به همین دلیل، همه چیز در برابر
قدرت تو خاضع و تسلیم است. پروردگارا! تو ولی و ناصر و
مدبر و
حافظ من در
دنیا و آخرتی (انت ولیی فی الدنیا و الاخرة). (مرا مسلمان و تسلیم در برابر فرمانت از این
جهان ببر) (توفنی مسلما).
(و مرا به صالحان ملحق کن) (و الحقنی بالصالحین)؛ یعنی من دوام
ملک و بقای
حکومت و زندگی مادیم را از تو تقاضا نمیکنم که اینها همه فانیاند و فقط دورنمای دلانگیزی دارند؛ بلکه از تو این میخواهم که عاقبت و پایان کارم به
خیر باشد، و با ایمان و تسلیم در راه تو، و برای تو جان دهم، و در صف صالحان و شایستگان و دوستان با اخلاصت قرار گیرم، مهم برای من اینهاست.
بار دیگر یوسف در پایان کار خویش مجددا روی مسئله علم تعبیر خواب تکیه میکند و در کنار آن حکومت بزرگ و بیمنازع، این علم ظاهراً ساده را قرار میدهد که بیانگر تأکید هر چه بیشتر، روی اهمیت و تأثیر علم و دانش است؛ هر چند علم و
دانش سادهای باشد و میگوید: رب قد آتیتنی من الملک و علمتنی من
تاویل الاحادیث.
تعلیم کلمات و اذکار
توبه به
آدم (علیهالسلام)، پرتوی از
ربوبیت خداست:
«فتلقی ءادم من ربه کلمـت فتاب علیه...»؛
«سپس آدم از پروردگارش كلماتى دريافت داشت (و با آنها توبه كرد.) و خداوند توبه او را پذيرفت؛ چراكه
خداوند توبهپذير و مهربان است».
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ربوبیت در تعلیم».