رباب در کربلا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رباب بنت امرؤالقیس بن عدی، همسر
امام حسین (علیهالسلام) و مادر سکینه و علیاصغر (عبدالله رضیع) است. او را زنی
عالم و اهل
فصاحت و
بلاغت معرفی کردهاند. رباب در واقعه
کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت. وفات وی را نیز پس از واقعه
عاشورا و از شدت غصه و اندوه ذکر کردهاند.
رباب دختر
امرء القیس (در برخی منابع از او به عنوان "رباب بنت انیف" یاد شده است.)
ـ شاعر معروف
عرب ـ بود. پدرش در روزگار خلیفه دوم از آیین
مسیحیت دست کشید و به
دین اسلام گروید و از سوی خلیفه عهدهدار ریاست قبیله قضاعه شد. او پس از مسلمانی، سه دختر خود ـ حیاة، سلمی و رباب ـ را به ترتیب به
امام علی (علیهالسلام)،
امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) تزویج کرد.
رباب به همسری امام حسین (علیهالسلام) درآمد و به لحاظ کمالات نفسانیهاش نزد آن حضرت (علیهالسلام) منزلتی عظیم یافت و مورد علاقه شدید آن حضرت (علیهالسلام) واقع شد؛ به گونهای که در برخی منابع نقل شده،
امام حسین (علیهالسلام) در توصیف علاقه بسیار خود به او چنین سروده است:
لعمرک اننی لا حب دارا تکون بها سکینه و الرباب
احبهما و ابذل جل مالی و لیس لعاتب عندی عتاب
به جانت سوگند! خانهای را که سکینه و رباب در آن باشند، دوست دارم. آن دو را دوست دارم و همه ثروتم را در این راه میبخشم و سرزنش ملامتگران در حقم بجا و شایسته نیست».
وی مادر
سکینه و
عبدالله بن حسین (علیهالسلام) معروف به علیاصغر (علیهالسلام) است
که در
روز عاشورا در برابر دیدگانش در آغوش امام حسین (علیهالسلام) به
شهادت رسید.
از حضور رباب در صحنه عاشورا در منابع و کتب تاریخی سخن چندانی به میان نیامده است. شاید جریان آخرین وداع اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) با اهل حرم را بتوان از معدود مواردی یاد کرد که از نام رباب در آن روز سخن به میان آمده است. بنا بر نقل برخی منابع، امام حسین (علیهالسلام) در آخرین وداعش به خواهران و دختران و دیگر
زنان حرم از جمله رباب سفارش کردند که بعد از شهادت من پیراهن چاک نزنید و صورت خود را نخراشید و سخنان بیهوده بر
زبان جاری نسازید.
رباب پس از واقعه
عاشورا، به مانند سایر بانوان
اهل بیت (علیهالسلام) به اسارت برده شد و همراه کاروان اسرا به
کوفه و شام رفت. نقل شده در کوفه و در مجلس ابن زیاد رباب با دیدن سر مطهر
امام حسین (علیهالسلام) بیتاب شد؛ پس پیش رفت و آن را از میان طشت برداشت و بغل نمود و بوسید و آنگاه چنین سرود:
واحسینا! فلا انسی حسینا اقصدته اسنة الاعداء
غادروه بکربلاء صریعا لاسقی الله جانبی (الغیث بعده) کربلاء
«آه ای حسین (علیهالسلام)! من هیچگاه حسین (علیهالسلام) را فراموش نخواهم کرد؛ دشمنان او را هدف نیزههای خود قرار دادند. آنان او را فریب دادند و جنازهاش را در
کربلا به
خاک افکندند؛ بعد از او
خدا آن سرزمین را سیراب نکند».
برخی دیگر از منابع این شعر را به همسر دیگر امام حسین (علیهالسلام) به نام
عاتکه بنت زید بن عمرو بن نفیل نسبت دادهاند.
پس از بازگشت اسرا به
مدینه، عدهای از اشراف قریش از او خواستگاری کردند؛ ولی او نپذیرفت و گفت: «لا اتخذ حموا بعد رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)؛ بعد از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پدر شوهری را قبول نمیکنم».
وی در سوگ اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) پیوسته گریان و عزادار بود.
و
اشعار سوزناکی را در رثای سید و سالار شهیدان (علیهالسلام) سرود که در برخی منابع، ابیاتی از آن به ثبت رسیده است. او در یکی از اشعارش در رثای امام حسین (علیهالسلام) چنین سرود:
ان الذی کان نورا یستضاء به بکربلاء قتیل غیر مدفون
سبط النبی جزاک الله صالحه عنا و حبیت خیر الموازین
قد کنت لی جبلا صعبا الوذ به و کنت تصحبنا بالرحم و الدین
من للیتامی و من للسائلین و من یغنی و یاوی الیه کل مسکین
و الله لا ابتغی صهرا بصهرکم حتی اغیب بین الرمل و الطین
«به راستی آن کس که نوری روشنیبخش بود (و مردم از پرتو آن نور بهره میگرفتند)، در کربلا کشته شد و به خاک سپرده نشد. ای سبط
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)! خداوند از سوی ما به تو جزای نیک دهد و از تو خسران را دور گرداند. همانا تو برای من کوهی استوار بودی که به آن پناه میبردم و تو با ما به مهربانی و
دینداری رفتار میکردی. دیگر چه کسی بعد از تو
یتیمان و سائلان را دستگیری میکند و آنها را بینیاز میکند؟ و کیست که مسکینان را پناه میدهد؟. به خدا قسم! پس از او هرگز همسری برنخواهم گزید تا آنگاه که میان ریگ و گل پنهان شوم».
گفته شده پس از واقعه عاشورا، او هرگز زیر سایه و سقفی نرفت تا اینکه سرانجام پس از گذشت یک سال، بر اثر
گریه و اندوه فراوان بر شهادت امام حسین (علیهالسلام) بیمار شد و در سال شصت و دو هجری در شهر
مدینه وفات کرد.
بنا بر نقل برخی منابع، رباب پس از شهادت امام حسین (علیهالسلام) یک سال کنار
قبر حضرت (علیهالسلام) اقامت کرد و به
عزاداری پرداخت؛ پس از پایان یک سال، در حالی که از آنجا دور میشد، چنین گفت:
«الی الحول ثم اسم السلام علیکما و من یبک حولا کاملا فقد اعتذر
تا یک سال و سپس
سلام بر شما باد که هر کس یک سال کامل گریه کند، معذور خواهد بود».
همانگونه که پیداست، سرودن این
شعر با این سبک و
سیاق از بانوی بافضیلتی چون رباب بسیار بعید به نظر میرسد. از سوی دیگر اقامت یک ساله رباب در
کربلا هم بسیار بعید به نظر میرسد؛ چراکه به اجماع همه مورخین و سیرهنگاران، پس از واقعه جانگداز عاشورا، تمام
زنان و
کودکان اهل بیت (علیهالسلام) را از کربلا به
کوفه انتقال دادند و کسی را در این سرزمین باقی نگذاشتند.
رباب در منابع تاریخی به
فضل و
کمال ستوده شده است. او از افضل زنان دوران خود بود
و از زیباترین و عاقلترین آنان به شمار میرفت.
او یکی از همسران یا شاید یکی از کنیزان امولد امام حسین (علیهالسلام) بود که در صحرای کربلا حضور داشت. در منابع و مصادر تاریخی نامی از او و پسرش محسن به ثبت نرسیده است.
اما صاحب کتاب "معجم البلدان" بر این اعتقاد است که:
«هنگامی که اهل بیت امام حسین (علیهالسلام) را به سوی شام به اسارت میبردند، در طرف غربی «حلب» در کنار کوهی به نام «جوشن» یکی از همسران امام (علیهالسلام) حمل خود را سقط کرد. در این کوه، معدن مسی قرار داشت که اهالی آنجا از آن مس سرخ استخراج کرده، به اطراف میفرستادند و از این طریق صاحب
ثروت فراوانی میشدند. این بانو از کارگران آنجا
آب و نان طلب کرد؛ اما آنان نهتنها از دادن آب و
غذا به ایشان امتناع کردند، بلکه لب به دشنام نیز گشودند. پس آن بانو با دلی دردمند در
حق آنان
نفرین کرد. از آن پس، معدن مس از کارآیی افتاد و دیگر سودی عاید صاحبانش نکرد».
برخی منابع هم از حضور یکی دیگر از
همسران امام حسین (علیهالسلام) به نام
عاتکه بنت زید بن عمرو بن نفیل در واقعه کربلا سخن گفتهاند. در این منابع آمده
عاتکه در صحرای کربلا حضور داشت و پس از شهادت اباعبدالله (علیهالسلام)، او اول کسی بود که به
عزاداری پرداخت.
عاتکه در کربلا
خاک بر سر خود میریخت و بر قاتلان سید و سالار شهیدان (علیهالسلام)
لعن میفرستاد. او در یکی از مرثیهسراییهای خود درباره امام حسین (علیهالسلام) چنین سرود:
واحسینا! فلا نسیت حسینا اقصدته اسنة الاعداء
غادروه بکربلاء صریعا جادت المزن فی ذری کربلاء
«آهای حسین (علیهالسلام)! من هیچگاه
حسین (علیهالسلام) را فراموش نخواهم کرد دشمنان او را هدف نیزههای خود قرار دادند. دشمنان او را
فریب دادند و جنازهاش را در کربلا به خاک افکندند، نیکوست که (در این مصیبت) ابرهای بارانزا (
کنایه از
چشم است) در سرزمین کربلا باران خود را فرو ریزند».
عاتکه پس از واقعه عاشورا
ازدواج نکرد. در یکی از این خواستگاریها که از سوی
مروان حکم انجام گرفت، او پس از دادن جواب رد به مروان، گفت: «ما کنت لاتخذ حما بعد رسول الله؛ بعد از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پدر شوهری را قبول نمیکنم».
شهربانویه، از زنانی است که بنا بر نقل برخی منابع در کربلا حضور داشت. البته او غیر از شهربانو، مادر
امام سجاد (علیهالسلام) است.
روایت شده که در روز عاشورا پسری از خاندان امام حسین (علیهالسلام) جهت نبرد از
خیمهگاه خارج شد؛ ولی
ترس او را فرا گرفته بود؛ این پسر که در دو گوش او گویا دو گوشواره در
حرکت بود، به میدان آمد و پیوسته به راست و چپ خود مینگریست. در این هنگام یکی از سپاهیان
کوفه به نام
هانی بن ثبیت به سویش تاخت و با ضربت
شمشیر او را از پای درآورد.
شهربانویه که ناظر این ماجرا بود، با دیدن این صحنه چنان
رعب و وحشت او را فرا گرفت که از شدت ترس قدرت تکلم خود را از دست داده بود.
نقل شده او پس از
شهادت امام حسین (علیهالسلام)، تن به
اسارت دشمنان نداد. پس خود را به فرات انداخت و غرق شد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «رباب در کربلا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱/۲۶.