• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

راوندیه‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



راوَندیان، نام جنبشی است که پس از قتل ابومسلم خراسانی به دست منصور عباسی، در قالب فرقه‌ای مذهبی به دست ایرانیان تأسیس شد.
فرقه راوندیه در زمان حکومت منصور عباسی می‌زیسته‌اند و از پیروان عبدالله راوندی به شمار می‌آیند. آن‌ها به خون‌خواهی ابومسلم خراسانی قیام کردند.



تحلیل و بررسی در مورد جانشینی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مساله‌ای مخصوص به شیعه و سنی نیست؛ زیرا این بحث در بسیاری از فرق می‌باشد و چگونگی برخورد ایشان با این مساله، راه و هدف هر فرقه را روشن می‌سازد. بدیهی است که مدعیان هر فرقه‌ای در این بحث برای ادعای خود به ادله‌ای تمسک کرده و بر طبق آن در فضای اجتماعی تبلیغ کرده‌اند. در این بحث عده‌ای به جانشینی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) و عده‌ای به جانشینی ابوبکر قائل‌اند. که به دو جریان مهم تاریخی تبدیل شده‌اند که تاکنون نیز ادامه دارد؛ اما در این میان عده‌ای قائل به وصایت و جانشینی عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر اکرم (صلي‌الله‌عليه‌وآله) شده‌اند و برای مسلک خویش ادله اقامه نموده‌اند و به این ترتیب شیعه بنی‌العباس نیز در کنار دو طیف اصلی و گسترده تشیع و تسنن به‌ وجود آمد. در این نگارش کوتاه به چگونگی تشکیل این عقیده و عمل‌کرد این فرقه می‌پردازیم، این فرقه به نام (عباسیه یا راوندیه) (a basyh) مشهور است.



همان‌طور که هر جریان حقی برای خود پیروانی دارد، در فرق و جریان‌های باطل نیز چنین مساله آشکار است و همان‌طور که پیروان امیرالمؤمنین علی (عليه‌السلام) را شیعه می‌نامد، دیگر دسته‌ها نیز به پیروی مشهورند؛ مانند بکریون و عمریون و آل‌بنی‌سفیان و آل‌بنی‌مروان و آل‌بنی‌امیه که تمام این گروه‌ها از بدو وفات پیامبر اکرم (صلي‌الله‌عليه‌وآله) به حکومت دست پیدا کرده‌اند و اما این سلسله که به نام بنی‌امیه مشهور است، با روی کار آمدن بنی‌العباس از بین رفتند و حکومت به دست بنی‌العباس افتد. بنی‌العباس به اعتبار این‌که از فرزندان عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بودند، نزد مردم از جایگاه بهتری نسبت به بنی‌امیه قرار داشتند؛ زیرا بنی‌هاشم همیشه خدمات فراوانی از خود به جا گذاشته بودند. و به‌خصوص آل‌عباس که عموزادگان پیامبر اکرم (صلي‌الله‌عليه‌وآله) محسوب می‌شدند. به این ترتیب جایگاه بنی‌هاشم و نسبت نزدیکی که با پیامبر اکرم (صلي‌الله‌عليه‌وآله) داشتند. زمینه را برای ادعای رهبری و جانشینی آل‌عباس در جامعه فراهم کردند؛ اما بهترین و کارگشاترین بینشی که به هدف آل‌عباس می‌توانست جامه عمل بپوشاند، به حکومت رسیدن بود. دیگر اینکه برای خود پیروانی از جان گذشته پیدا کند تا بتوانند در پناه آنان به قدرت اجتماعی دست بیابند؛ ازاین‌رو بنی‌العباس به دنبال طیفی خاص از مردم بود که نه به دنبال خلفا باشند و نه به دنبال تشیع علوی و نه از خوارج، بلکه شیعه آل‌عباس باشند.



(فعالیت محمد بن علی برای به دست آوردن پیرو)
همان‌طور که می‌دانیم فرقه هاشمیه بعد از مرگ رهبر خویش، ابوهاشم عبدالله بن محمد به فرق متعددی تبدیل شد؛ اما در این میان کسانی که از مرگ او به وجه احسن توانستند استفاده کنند، آل‌عباس بودند؛ زیرا بعد از مسموم شدن ابوهاشم در برگشت از شام و مرگ نا به هنگام او در حمیمه نزد محمد بن علی بن عباس بن عبدالمطلب زمینه را برای ادعای وصایت بنی‌عباس از ابوهاشم فراهم کرد و با این ادعا خود را به رهبری مسلم کیسانیه یا هاشمیه کشانید؛ ولی چون ایشان پایگاه سیاسی و اجتماعی مهمی در میان مردم کوفه و بصره و مدینه و مکه و حجاز و عراق و شام و... نداشتند. به خراسان هجرت کردند تا در آن منطقه به شیعه آل‌عباس دست یابند تا با کمک و نیروی آنان بتوانند دست به اقدامات سیاسی برای جابه‌جایی قدرت بزنند‌ ازاین‌رو محمد بن علی بن عباس بعد از مرگ ابوهاشم از پیدا کردن مرکزی برای پیشبرد اهداف خویش به مشورت پرداخت و خود ایشان پیشنهاد نمود:
کوفه و اطراف آن، پیروان علی (علیه‌السلام) و اولاد او هستند؛ بصره همگی عثمانی‌اند. در مکه و مدینه غلبه با طرف‌داران ابوبکر و عمر است؛ ولی بر شماست به خراسان.


گرچه راوندیه را می‌توان از منشعبات کیسانیه دانست، اما عده‌ای از این گروه خود سیستم جدیدی برای جانشینی عباس و فرزندان او ارائه داده‌اند که مورد توجه خلفای عباسی قرار گرفته و دلیل خلافت برای عباس را به عنوان ارث می‌دانستند و با وجود عمو، ارث را به برادرزاده و فرزندان دختر جایز نمی‌شمردند و شاهد قرآنی این مطلب را این آیه می‌دانستند. «اولوالارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله» به این ترتیب این فرقه در موازات خط تشیع و هم‌چنین کیسانیه قرار می‌گیرد.



شیعه آل‌عباس از اهالی خراسان می‌باشد.
[۳] العصامی، السمط النجوم العوالی، ج‌۲، ص۱۷۲.
[۵] ابن‌جوزی، المنتظم في تاريخ الملوك والامم، ج۲، ص۴۷۲.

اعتقادات خویش را از ابومسلم خراسانی اخذ کرده بودند.
[۶] ابن‌جوزی، المنتظم، ج۲، ص۴۷۲.


منشأ پیدایش ایشان کیسانیه می‌باشد؛ زیرا بعد از مرگ ابوهاشم، رهبر هاشمیه وصایت به محمد بن علی بن عباس و از او به فرزندش ابراهیم بن محمد و از او به ابی‌العباس سفاح و از او به ابی‌جعفر منصور دوانقی رسید و عده‌ای از طرف‌داران ایشان که راوندیه خوانده می‌شدند، از این نوع وصایت سر باز زدند و معتقد شدند که پیامبر اکرم مستقیما وصایت و امامت را به طور صریح برای عباس بن عبدالمطلب قرار داده است و عباس برای عبدالله و او برای فرزندش علی و علی برای فرزندش محمد و از محمد به ابراهیم و سپس سفاح تا امامت به ابی‌جعفر منصور پایان یافت.
[۸] اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ص۷.
[۱۱] ابن‌جوزی، المنتظم، ج۲، ص۴۷۲.
بعضی ایشان را پیرو عبدالله راوندی (عبدالله الخرب الکندی الکوفی الروندی) معرفی کرده‌اند
[۱۲] شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ترکه اصفهانی افضل الدین صدر، سید محمدرضا جلالی، ضمیمه ص۱۸.
[۱۳] نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۶۵، قم، مکتبة الفقیه.
و عده‌ای این فرقه را منسوب به احمد بن یحیی بن اسحاق راوندی می‌دانند.
[۱۵] یعسوب، موقع، اخبار الطوال، ص۳۸۴.
ولی با توجه به مرگ این شخص در سال ۳۰۳ او نمی‌تواند از بنیان‌گذاران این مکتب باشد؛ ولی می‌تواند از ادامه دهندگان راه رهبران گذشته این فرقه باشد. در تاریخ آمده است که شخصی به نام آبلق راوندیه را به سوی بیعت با بنی‌العباس کشانده است.
[۱۶] ابن‌جوزی، تلبیس ابلیس، ص۱۲۵، دارالکتاب العربی، بیروت ـ الطبعه الاولی، ۱۴۰۵ – ۱۹۸۵.

بین اصحاب عبدالله بن معاویه و اصحاب محمد بن علی در جانشینی و وصایت ابی‌هاشم اختلاف شدیدی بود؛ زیرا هر دو گروه مدعی وصایت بودند.
[۱۷] ذهبی، محمد حسین، التفسیر و لمفسرون، ج۵، ص۵۷.
و این اختلاف منجر شد که به حکم شخصی به نام اباریاح که از علمای ایشان بود، رضایت دهند و او شهادت داد به این که ابوهاشم به محمد بن علی وصیت کرده است و به این ترتیب اکثر اصحاب عبدالله قائل به امامت محمد بن عبدالله شدند و این داوری سبب قوت راوندیه شد.
[۱۸] نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۵۰، قم، مکتبة الفقیه.






۶.۱ - اول

عباسیه امامت را در فرزندان عباس بن عبد المطلب ثابت می‌کنند.

۶.۲ - دوم

جانشین پیامبر، عموی ایشان عباس است و دیگران غاصب‌اند.

۶.۳ - سوم

قائل به تناسخ ارواح بودند.

۶.۴ - چهارم

ادعا می‌کردند که روح آدم (علیه‌السلام) در عثمان بن نهیک است.

۶.۵ - پنجم

هیثم بن معاویه جبرئیل است.

۶.۶ - ششم

هر کس خدا را یعنی امام – ابوجعفر منصور – را بشناسد هر کاری برای او رواست.

۶.۷ - هفتم

از شیخین (ابوبکر و عمر) و عثمان بیزاری می‌جستند.

۶.۸ - هشتم

بیعت علی را جایز می‌شمردند؛ به دلیل اینکه عباس به ایشان گفته بود با تو بیعت می‌کنم تا دو نفر اختلاف نکنند.

۶.۹ - نهم

عده‌ای از ایشان هفت امامی هستند و آنها عبارت‌اند از: عباس و عبدالله و علی و محمد و ابراهیم و سفاح و منصور.

۶.۱۰ - دهم

عده‌ای قائل‌اند که امام که عالم به کل اشیاست؛ خداست و او زنده می‌کند و می‌میراند.

۶.۱۱ - یازدهم

ابومسلم نبی مرسلی است از جانب ابوجعفر منصور دوانقی.

۶.۱۲ - دوازدهم

شهادت به الوهیت منصور دوانقی داده‌اند.
[۱۹] نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۵۰، قم، مکتبة الفقیه.
[۲۰] نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۵۲، قم، مکتبة الفقیه.
[۲۱] نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۶۵، قم، مکتبة الفقیه.



این عقاید سبب دخول این فرقه در گروه غلات می‌باشد.



در سال ۱۴۱ عده‌ای از راوندیه که قائل به الوهیت ابوجعفر منصور دوانقی بودند، به طواف قصر منصور مشغول شدند، به ایشان گفته شد که این قصر منصور است در جواب گفتند که این قصر پروردگار ماست و این موجب شد که منصور واکنش نشان دهد و حدود ۲۰۰ تن از آنها را به زندان افکند؛ اما عده‌ای با حیله وارد زندان شده و اسرای خود را آزاد کردند. و دست به قیام علیه خدای خویش یعنی منصور زدند و با او و سربازانش درگیر شدند، در این درگیری عثمان بن نهیک که او را جبرئیل می‌دانستند، به دست آنان زخمی شد و بعد در اثر همان زخم کشته شد؛ ولی منصور که دیگر بهره سیاسی خود را از ایشان دیده بود؛ به تار و مار کردن این عده پرداخت و در واقع همان کسانی که موجب ظهور بنی‌عباس شدند به دست بنی‌عباس نابود شدند که از جمله ایشان خود ابومسلم خراسانی و فرقه راوندیه بود.
[۲۲] نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۶۶، قم، مکتبة الفقیه.




پس از کشته شدن ابومسلم خراسانی عده‌ای بر همین اعتقادات باقی ماندند؛ ولی مابقی به سه فرقه تبدیل شدند:

۹.۱ - ابامسلمیه

قائل به امامت ابومسلم هستند و او را زنده می‌پندارند.

۹.۲ - رزامیه

ولایت گذشتگان خویش را قبول دارند به ضمیمه امامت ابی‌مسلم خراسانی.

۹.۳ - هریریه

تابعین ابی‌هریره راوندی هستند که ولایت گذشتگان خود را از عباس و فرزندان ایشان قبول دارند و از ابومسلم به عظمت یاد می‌کنند.
[۲۳] نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۶۱، قم، مکتبة الفقیه.



۱. معتزلی، ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۹۳، قم، کتاب‌خانه آیه ا...مرعشی.    
۲. انفال/سوره۸، آیه۷۵.    
۳. العصامی، السمط النجوم العوالی، ج‌۲، ص۱۷۲.
۴. ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک والامم، ج۸، ص۲۹.    
۵. ابن‌جوزی، المنتظم في تاريخ الملوك والامم، ج۲، ص۴۷۲.
۶. ابن‌جوزی، المنتظم، ج۲، ص۴۷۲.
۷. ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک والامم، ج۸، ص۲۹.    
۸. اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ص۷.
۹. اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ص۲۱.    
۱۰. ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک والامم، ج۸، ص۲۹.    
۱۱. ابن‌جوزی، المنتظم، ج۲، ص۴۷۲.
۱۲. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ترکه اصفهانی افضل الدین صدر، سید محمدرضا جلالی، ضمیمه ص۱۸.
۱۳. نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۶۵، قم، مکتبة الفقیه.
۱۴. دینوری، ابوحنیفه، اخبار الطوال، ص۳۸۴.    
۱۵. یعسوب، موقع، اخبار الطوال، ص۳۸۴.
۱۶. ابن‌جوزی، تلبیس ابلیس، ص۱۲۵، دارالکتاب العربی، بیروت ـ الطبعه الاولی، ۱۴۰۵ – ۱۹۸۵.
۱۷. ذهبی، محمد حسین، التفسیر و لمفسرون، ج۵، ص۵۷.
۱۸. نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۵۰، قم، مکتبة الفقیه.
۱۹. نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۵۰، قم، مکتبة الفقیه.
۲۰. نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۵۲، قم، مکتبة الفقیه.
۲۱. نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۶۵، قم، مکتبة الفقیه.
۲۲. نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۶۶، قم، مکتبة الفقیه.
۲۳. نوبختی، ابی‌محمد الحسن بن موسی، فرق الشیعه، ص‌۶۱، قم، مکتبة الفقیه.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «فرقه راوندیه».    




جعبه ابزار