ذلت بنی اسرائیل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن کریم در آیاتی سخن از ذلت
بنی اسرائیل و عواملی که سبب ساز این
ذلت بود را به میان آورده که
در ذیل به آن می پردازیم.
قرآن کریم می فرماید،
خواری و
ذلت در دنیا، کیفر خونریزان و آواره سازان بنی اسرائیل بوده است: «واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل... • ثم انتم هـؤلاء تقتلون انفسکم وتخرجون فریقا منکم من دیـرهم... فما جزاء من یفعل ذلک منکم الا خزی فی الحیوة الدنیا...» و (به یاد آورید) زمانی را که از بنی اسرائیل
پیمان گرفتیم... • اما این شما هستید که یکدیگر را به قتل میرسانید، و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون میکنید ... برای کسی که این عمل (تبعیض
در میان احکام و قوانین خدا) را انجام دهد جز رسوائی
در این جهان... چیز دیگری نخواهد بود... .
زندگی بنی اسرائیل
در نظام فرعونی همراه با ذلت و مشقتهای فراوان بوده است: «ولقد نجینا بنی اسرءیل من العذاب المهین• من فرعون انه کان عالیا من المسرفین» ما بنی اسرائیل را از
عذاب ذلت بار نجات بخشیدیم• از فرعون، که مردی متکبر و از اسرافکاران بود.
در آیات گذشته سخن از
غرق و هلاکت فرعونیان و نابودی قدرت و شوکت آنها و
انتقال آن به دیگران بود، آیات مورد بحث از نقطه مقابل آن سخن یعنی از نجات و رهائی بنی اسرائیل چنین سخن میگوید: ما بنی اسرائیل را از عذاب خوارکننده رهائی بخشیدیم، از شکنجههای سخت و طاقت فرسای جسمی و روحی که تا اعماق جان آنها نفوذ میکرد، از سر بریدن نوزادان پسر، و زنده نگه داشتن دختران برای خدمتکاری و هوسرانی، از بیگاری و کارهای بسیار سنگین و مانند آن، و چه دردناک است سرنوشت قوم و ملتی که
در چنگال چنین دشمن خونخوار و دیو سیرتی گرفتار شوند.
آری خداوند این قوم مظلوم را
در پرتو
قیام الهی موسی بن عمران علیهماالسلام از چنگال این ظالمان سفاک تاریخ رهائی بخشید، لذا به دنبال آن میافزاید: از چنگال فرعون، چرا که او مردی متکبر و از اسرافکاران و متجاوزان بود! منظور از عالی
در اینجا علو مقام نیست، بلکه
اشاره به برتری جوئی او و علو
در اسراف و تجاوز است.
مسرف از ماده
اسراف به معنی هر گونه تجاوز از حد
در اعمال و گفتار است، و به همین دلیل
در آیات مختلف
قرآن در مورد تبهکارانی که ظلم و فساد را از حد میگذراندند واژه مسرف به کار رفته است، و نیز به مطلق گناهان اسراف گفته شده.
قرآن می فرماید، ذلت بنی اسرائیل، فرجام حتمی آنان است: «واذ استسقی موسی لقومه... • ... وضربت علیهم الذلة...» و (بخاطر بیاور) زمانی را که موسی برای قوم خویش طلب
آب کرد... • ... خداوند (مهر) ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زد... .
باز
در این آیه خداوند به یکی دیگر از نعمتهای مهمی که به
بنی اسرائیل ارزانی داشت اشاره کرده میگوید: به خاطر بیاورید هنگامی که موسی
در آن بیابان خشک و سوزان که بنی اسرائیل از جهت آب سخت
در مضیقه قرار داشتند، از خداوند خود برای قومش تقاضای آب کرد. و خدا این تقاضا را قبول فرمود، چنانکه
قرآن میگوید: ما به او دستور دادیم که عصای خود را بر آن
سنگ مخصوص بزن! ناگهان آب از آن جوشیدن گرفت و دوازده چشمه آب (درست به تعداد قبائل بنی اسرائیل) از آن با سرعت و شدت جاری شد، هر یک از این چشمهها به سوی طایفهای سرازیر گردید، به گونهای که
اسباط و قبائل بنی اسرائیل هر کدام بخوبی چشمه خود را میشناختند.
در اینکه این سنگ چگونه سنگی بوده، و موسی چگونه با
عصا بر آن میزده، و جریان آب از آن به چه صورت تحقق مییافته، سخن بسیار گفتهاند، آنچه
قرآن دراین باره میگوید بیش از این نیست که موسی عصای خود را بر سنگ زد، و دوازده
چشمه آب از آن جاری گردید.
بنی اسرائیل،
در بند ذلت و
اسارت فرعونیان گرفتار بودند: «ثم ارسلنا موسی واخاه هـرون... • الی فرعون وملایه... • فقالوا انؤمن لبشرین مثلنا وقومهما لنا عـبدون» سپس موسی و برادرش
هارون را ... فرستادیم• به سوی فرعون و اطرافیان اشرافی او ...• آنها گفتند: آیا ما به دو انسان همانند خودمان ایمان بیاوریم،
در حالی که قوم آنها (بنی اسرائیل) ما را پرستش میکنند (و بردگان ما هستند).
«قوم فرعون... • فاتیا فرعون... • ان ارسل معنا بنی اسرءیل• وتلک نعمة تمنها علی ان عبدت بنی اسرءیل» قوم فرعون...•به سراغ
فرعون بروید ...• بنی اسرائیل را با ما بفرست.
تبعید همکیشان، از عوامل
خواری بنی اسرائیل بوده است: «واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل... • ثم انتم هـؤلاء... تخرجون فریقا منکم من دیـرهم... فما جزاء من یفعل ذلک... الا خزی فی الحیوة الدنیا...» و (به یاد آورید) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم... • اما این شما هستید که ... جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون میکنید ... برای کسی که این عمل (تبعیض
در میان احکام و قوانین خدا) را انجام دهد جز رسوائی
در این جهان ... چیز دیگری نخواهد بود... .
تجاوزگری بنی اسرائیل، از اسباب
خواری آنان شد: «واذ استسقی موسی لقومه... • ... وضربت علیهم الذلة... ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون» و (بخاطر بیاور) زمانی را که موسی برای قوم خویش طلب آب کرد... • ... خداوند (مهر) ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زد ...اینها به خاطر آن بود که گناهکار و سرکش و متجاوز بودند. (برداشت، بنا بر این
احتمال است که مشارالیه «ذلک» ضرب ذلت و... باشد.
)
تنوع طلبی بنی اسرائیل
در تغذیه عامل
خواری آنان گردید: «واذ قلتم یـموسی لن نصبر علی طعام وحد... اهبطوا مصرا فان لکم ما سالتم وضربت علیهم الذلة...» ... و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: ای موسی هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا
اکتفا کنیم... (اکنون که چنین است بکوشید از این بیابان) وارد شهری شوید، زیرا هر چه خواستید
در آنجا هست. خداوند (مهر) ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زد ... .
آیا تنوع طلبی جزء طبیعت انسان نیست؟ بدون شک، تنوع از لوازم زندگی و جزء خواستههای بشر است، کاملا طبیعی است که
انسان پس از مدتی از غذای یکنواخت خسته شود، این کار خلافی نیست پس چگونه بنی اسرائیل با درخواست تنوع مورد سرزنش قرار گرفتند؟ پاسخ این سؤ ال با ذکر یک نکته روشن میشود و آن اینکه
در زندگی بشر حقایقی وجود دارد که اساس زندگی او را تشکیل میدهد و نباید فدای خور و
خواب و لذائذ متنوع گردد.
زمانهائی پیش میآید که توجه به این امور انسان را از هدف اصلی، از ایمان و پاکی و
تقوی از آزادگی و حریت باز میدارد،
در اینجا است که باید به همه آنها پشت پا بزند. تنوع طلبی
در حقیقت دام بزرگی است از سوی استعمارگران دیروز و امروز که با استفاده از آن، افراد آزاده را چنان اسیر انواع غذاها و لباسها و مرکبها و مسکنها میکنند که خویشتن خویش را به کلی به دست فراموشی بسپارند و حلقه اسارت آنها را بر گردن نهند.
آیا من و سلوی از هر غذائی برتر بود؟ بدون شک غذاهای گیاهی مختلفی که بنی اسرائیل از
موسی درخواست کردند، غذاهای پرارزشی است، ولی مسأله این است که تنها نباید به زندگی از یک بعد نگاه کرد، آیا سزاوار است انسان برای دستیابی به مواد مختلف غذائی تن به اسارت
در دهد؟! وانگهی بنابر اینکه
من یکنوع
عسل کوهستانی و یا ماده قندی نیرو بخشی مشابه آن باشد یکی از مفیدترین و پرانرژیترین غذاها است، مواد پروتئینی موجود
در گوشت تازه (مانند
سلوی پرنده مخصوص) از جهاتی بر مواد پروتئینی موجود
در حبوبات برتری دارد، چرا که هضم و جذب اولی بسیار آسان است
در حالی که برای جذب دومی دستگاه گوارش با فعالیت خسته کنندهای دست به گریبان خواهد بود.
ضمنا
فوم را که از غذاهای مورد تقاضای بنی اسرائیل است بعضی به معنی
گندم ، و بعضی به معنی
سیر تفسیر کردهاند، البته هر یک از این دو ماده امتیاز ویژهای دارد، ولی بعضی معتقدند که معنی گندم صحیحتر است چرا که بعید است آنها مواد غذائی خالی از گندم را خواسته باشند.
عصیان و سرکشی بنی اسرائیل سبب گرفتاری آنان به ذلت شد: «واذ قلتم یـموسی... اهبطوا مصرا فان لکم ما سالتم وضربت علیهم الذلة... ذلک بما عصوا...» و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: ای موسی ... (اکنون که چنین است بکوشید از این بیابان) وارد شهری شوید، زیرا هر چه خواستید
در آنجا هست. خداوند (مهر) ذلت و
نیاز بر پیشانی آنها زد ... اینها به خاطر آن بود که گناهکار و سرکش ... بودند.
منظور از مصر
در اینجا کجاست؟ بعضی از مفسران معتقدند که
مصر در این آیه اشاره به همان مفهوم کلی شهر است، یعنی شما اکنون
در این بیابان
در یک برنامه خودسازی و آزمایشی قرار دارید، اینجا جای غذاهای متنوع نیست، بروید به شهرها گام بگذارید که
در آنجا همه اینها هست، ولی این برنامه خود سازی
در آنجا نیست، دلیل آن را این میدانند که بنی اسرائیل نه تقاضای بازگشت به مصر را داشتند و نه هرگز به آن بازگشتند.
بعضی دیگر همین
تفسیر را انتخاب کرده و بر آن افزودهاند که منظور این است ماندن شما
در بیابان و استفاده از این غذای غیر متنوع به خاطر ضعف و زبونی شما است نیرومند شوید و با دشمنان پیکار کنید و شهرهای شام و سرزمین مقدس را از آنها بگیرید تا همه چیز برای شما فراهم گردد. سومین تفسیری که برای این آیه ذکر شده، این است که منظور همان کشور مصر است یعنی شما اگر از غذاهای غیر متنوعی
در این بیابان بهره میگیرید
در عوض
ایمان دارید و آزاد و مستقل هستید اگر نمیخواهید بر گردید و باز هم برده و اسیر فرعونیان یا امثال آنها شوید، تا از باقیمانده سفره آنها از غذاهای متنوعشان بهره گیرید، شما به دنبال شکم و خورد و خوراکید، هیچ نمیاندیشید که آن روز
برده و اسیر بودید، و امروز آزادید و سر بلند
در واقع اگر شما محرومیت مختصری دارید این بهای آزادی است که میپردازید، ولی تفسیر اول از همه مناسبتر به نظر میرسد.
پیامبرکشی بنی اسرائیل عامل
خواری آنان بوده است: «واذ قلتم یـموسی... وضربت علیهم الذلة... ذلک بانهم... ویقتلون النبیین بغیر الحق...» و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: ای موسی ... خداوند (مهر) ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زد ...چرا که آنها ... پیامبران را به ناحق میکشتند ... .
به دنبال شرح مواهب فراوانی که خداوند به بنی اسرائیل ارزانی داشت
در آیه مورد بحث، چگونگی
کفران و ناسپاسی آنها را
در برابر این نعمتهای بزرگ منعکس میکند و نشان میدهد که آنها چگونه مردم لجوجی بودهاند که شاید
در تمام تاریخ دیده نشده است، افرادی این همه مورد
لطف خدا قرار گیرند ولی
در مقابل تا این حد ناسپاسی و
عصیان کنند.
نخست میگوید: و به خاطر بیاورید زمانی را که گفتیدای موسی ما هرگز نمیتوانیم به یک نوع غذا
قناعت کنیم، من و سلوی هر چند خوب و لذیذ است، اما ما غذای متنوع میخواهیم، بنابراین از خدایت بخواه تا از آنچه از زمین میروید برای ما قرار دهد از سبزیجات، خیار، سیر، عدس و پیاز. ولی موسی به آنها گفت : آیا شما غذای پست تر را
در مقابل آنچه بهتر است
انتخاب میکنید؟! اکنون که چنین است از این بیابان بیرون روید و کوشش کنید وارد شهری شوید، زیرا آنچه میخواهید
در آنجا است.
سپس
قرآن اضافه میکند: خداوند مهر ذلت و فقر را بر پیشانی آنها زد و بار دیگر به غضب الهی گرفتار شدند، این به خاطر آن بود که آنها آیات الهی را انکار میکردند و پیامبران را بنا حق میکشتند، و این به خاطر آن بود که آنها گناه میکردند و تعدی و تجاوز داشتند.
ذلت بنی اسرائیل
در دنیا پیامد کشتن یکدیگر بود: «واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل... • ثم انتم هـؤلاء تقتلون انفسکم... فما جزاء من یفعل ذلک منکم الا خزی فی الحیوة الدنیا...» و (به یاد آورید) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم... • اما این شما هستید که یکدیگر را به
قتل میرسانید... برای کسی که این عمل (تبعیض
در میان احکام و قوانین خدا) را انجام دهد جز رسوائی
در این جهان ... چیز دیگری نخواهد بود...
کفر بنی اسرائیل به آیات الهی از اسباب گرفتاری آنان به ذلت بود: «واذ قلتم یـموسی... وضربت علیهم الذلة... ذلک بانهم کانوا یکفرون بـایـت الله...» و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: ای موسی ... خداوند (مهر) ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زد ... چرا که آنها نسبت به آیات الهی کفر میورزیدند ... .
از آیه فوق استفاده میشود که آنها به دو جهت گرفتار
خواری و ذلت شدند: یکی برای
کفر و سرپیچی از دستورات خدا، و انحراف از
توحید به سوی شرک. دیگر اینکه مردان حق و فرستادگان خدا را میکشتند، این سنگدلی و
قساوت و بی اعتنائی به قوانین الهی، بلکه تمام قوانین انسانی که حتی امروزنیز به روشنی
در میان گروهی از یهود ادامه دارد، مایه آن ذلت و بدبختی شد.
«واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل... • ... افتؤمنون ببعض الکتـب وتکفرون ببعض فما جزاء من یفعل ذلک منکم الا خزی فی الحیوة الدنیا...» و (به یاد آورید) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم... • ... آیا به بعضی از دستورات
کتاب آسمانی ایمان میآورید و به بعضی کافر میشوید؟! برای کسی که این عمل (تبعیض
در میان
احکام و قوانین خدا) را انجام دهد جز رسوائی
در این جهان ... چیز دیگری نخواهد بود... .
قرآن مجید
یهود را
در برابر اعمال ضد و نقیض و تبعیضشان
در میان احکام خدا شدیدا مورد سرزنش قرار داده و به اشد مجازات تهدید میکند، به خصوص اینکه آنها احکام کوچکتر را عمل میکردند اما
در برابر احکام مهمتر یعنی قانون
تحریم ریختن خون یکدیگر و آواره ساختن هم مذهبان از خانه و دیارشان، مخالفت میکردند.
در حقیقت آنها تنها برای دستوراتی
ارج و بها قائل بودند که از نظر زندگی
دنیا به نفعشان بود، آنجا که منافعشان
اقتضا میکرد خون یکدیگر را میریختند اما چون احتمال اسارت برای همگی وجود داشت به منظور
نجات از اسارت احتمالی آینده از دادن
فدیه برای آزاد ساختن اسیران مضایقه نداشتند.
اصولا عمل کردن به دستوراتی که به سود انسان است نشانه
اطاعت از فرمان خدا محسوب نمیشود، زیرا انگیزه آن فرمان خدا نبوده بلکه حفظ منافع شخصی بوده است، زمانی فرمانبردار از عاصی و گنهکار شناخته میشود که عمل به دستوری بر خلاف منافع شخصی باشد، آنها که از چنین قانونی پیروی کنند، مؤ منان راستین هستند و آنها که تبعیض کنند سرکشان واقعی میباشند، بنابر این تبعیض
در اجرای قوانین نشانه روح تمرد و احیانا عدم ایمان است.
و به تعبیر دیگر اثر ایمان و
تسلیم ، آنجا ظاهر میشود که قانونی بر ضد منافع شخصی انسان باشد و آنرا محترم بشمرد، و گرنه عمل به دستورات الهی
در آنجا که حافظ منافع انسان است نه
افتخار است و نه نشانه ایمان، و لذا همیشه مؤ منان را از منافقان از این طریق میتوان شناخت، مؤمنان
در برابر همه قوانین الهی تسلیمند و منافقان طرفدار تبعیض. و همانطور که
قرآن میگوید: نتیجه این عمل،
رسوائی و ذلت و بدبختی است، ملتی که جز به جنبههای مادی دین آن هم فقط از دریچه منافع شخصی و خصوصی، نمیاندیشد دیر یا زود
در چنگال ملتی قوی پنجه اسیر میگردد، از اوج
عزت به زیر میآید و
در جوامع انسانی رسوا میگردد.
این از نظر
دنیا و اما از نظر
آخرت همانگونه که
قرآن میگوید شدیدترین مجازات
در انتظار این گونه تبعیض گران است. البته این قانون مخصوص بنی اسرائیل نبوده برای همگان و برای ما مسلمانان امروز نیز ثابت است، و چه بسیارند تبعیض گران، و چه بدبخت و رسوایند این گروه؟!
گوساله پرستی بنی اسرائیل از عوامل ذلت آنان
در دنیا شد: «ان الذین اتخذوا العجل سینالهم... وذلة فی الحیوة الدنیا...» آنها که گوساله را (معبود خود) انتخاب کردند به زودی ... و ذلت
در زندگی
دنیا به آنها میرسد... .
اگر کلمه
غضب و همچنین کلمه ذلت
در این جمله بطور نکره یعنی بدون الف و لام
استعمال شده برای این است که
عظمت غضب و ذلت را برساند.
در این آیه خدای تعالی غضب و ذلت حیات را بیان نکرده که چیست، احتمال دارد
اهمال در آن برای اشاره به آن حوادثی باشد که بعدا برایشان پیش آمده، و آن حوادث این بوده که
گوساله معبودشان سوخته و زباله اش
در آب دریا پراکنده گردیده است، و
سامری مطرود و جمعی از پیروانش کشته شدهاند. و یا اشاره به کشتار دسته جمعی و از بین رفتن و اسارت آنان باشد، ممکن هم هست منظور از غضب عذاب آخرت و منظور از ذلت
انحطاط و
خواری در دنیا بوده باشد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۳۶۵، برگرفته از مقاله «ذلت بنی اسرائیل».