• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دیوان خراج طاهریان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خراج در دین اسلام نوعی از مالیات به شمار می‌رود که بر زمین و همچنین سالانه به مقدار معینی از محصولات کشاورزی اطلاق می‌شود و مهم‌ترین منبع درآمد یک کشور در زمان گذشته بوده است.



خراج آن چیزی است که برای صاحب زمین وضع می‌شود و از حقوقی است که از زمین گرفته می‌شود.
[۱] ابویوسف، یعقوب بن ابراهیم، الخراج، ص۲۳ - ۲۵، قاهره، المکتبه السلفیه، الطبعه الثالثه، ۱۳۸۲ه. ق.
خراج مهم‌ترین منبع درآمد یک کشور بود که از زمین‌های کشاورزی دریافت می‌شد. خراج‌هایی که از مردم گرفته می‌شد، در دیوان خراج ثبت و ضبط می‌گردید. بنابراین طاهریان برای پیشبرد اهداف خود که عموما نظامی بود، نیاز به پشتوانۀ مالی قوی داشتند که این پشتوانه، اموالی بود که توسط این دیوان، از مردم گرفته می‌شد.
نقل است که شخص طاهر بن حسین موسس حکومت طاهریان، قبل از انتصاب به حاکمیت خراسان و در زمان حضور در بغداد، بر کار دیوان‌ها نظارت داشت و هم چنین جمع آوری خراج ناحیه سواد به وی واگذار شده بود که این مطالب نشان از آگاهی طاهر بن حسین بر چگونگی فعالیت دیوان‌ها از جمله دیوان خراج دارد. وقتی طاهر بن حسین از طرف مامون حاکم خراسان شد، به جهت دوستی قدیمی که با سعید بن جنید داشت، وی را به سرپرستی دیوان خراج گذاشت. اما چون وی شخصی ضعیف در امر محاسبات بود، سعید بن موسی بن فضل را که شخصی آگاه و دقیق بود، به معاونت وی برگزید تا نظارت کامل‌تر و دقیق‌تری بر دیوان خراج داشته باشد.


طاهر در اهمیت توجه به دیوان خراج به پسرش عبدالله این گونه سفارش کرده است:
«به کار مهم خراج نیک عنایت کن. چه بدان کار رعیت راست می‌شود و بهبود می‌پذیرد و خدا آن را مایۀ ارجمندی و سرافرازی اسلام و سبب توانگری و برتری مسلمانان قرار داده است، برای دشمنان اسلام خواری و خشم نهفته عاجزانه‌ای و برای کافران مذلت و کوچکی است.
پس در تقسیم خراج میان خراج گزاران، روش حق و برابری و دادگری پیشگیر. چنانکه نباید از میزان خراج شریف به علت شرف، یا توانگر بسبب توانگری وی دیناری بکاهی و حتی نسبت به هیچیک از خواص و حاشیه نشینان و کاتبان درگاه خویش نباید در این باره چشم پوشی کنی. ولی به هیچ روی روا نیست بیش از توانایی و طاقت مردم از آنان خراج گرفت و ایشان را آن چنان مکلف ساخت که از حد معین خراج تجاوز کند و به افراط کاری و ستمگری منجر شود) و باید همه مردم را به حق و حقیقت تلخ بر انگیخت. زیرا چنین روشی بهتر رعیت را به هم الفت می‌دهد و باید در راه خشنودی عامه بکوشی.
و بدانکه این فرمانروایی ترا به منزله گنجور و نگهبان و پاسبان رعیت قرار داده است و از این روی زیر دستانت را "رعیت" می‌نامند که تو همچون شبان و قیم آنان هستی. پس باید خراج آن چنان گرفته شود که آن را از مازاد مخارج خویش بی هیچ عسرت اعطا کنند (و در پرداخت آن دچار دشواری و سختی نشوند) و باید آن خراج را در راه استواری و بهبود زندگانی و اصلاح نابسامانی‌ها و هموار ساختن ناهمواری‌های امور مردم صرف کنی.»


مقدار خراج خراسان، بنابر نقل قدامة بن جعفر سی و نه میلیون درهم بود.
[۵] ابن جعفر، قدامة، الخراج و صناعة الکتابة، ص۱۴۱، تحقیق و تقدیم حسین خدیو جم، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ه. ش.
در مورد اینکه طاهریان این مبلغ را چگونه خرج می‌کردند و این مطلب که آیا سهمی از آن را هم به مرکز خلافت می‌فرستادند یا خیر، یعقوبی می‌نویسد:
«خراج خراسان در هر سال از همه نواحی به جز خمس‌هایی که از مرزها به دست می‌آمد، به چهل میلیون درهم می‌رسید که آل طاهر همه اش را در راهی که صلاح می‌دیدند، مصرف می‌کردند و علاوه بر اینها از عراق هم به جز هدیه‌ها، سیزده میلیون درهم برای ایشان فرستاده می‌شد.
[۶] یعقوبی، ابن واضح، البلدان، ص۸۵_۸۶، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ اول، ۱۳۴۳ه. ش.
»
با توجه به این مطلب، روشن می‌شود که حاکمان طاهری، تمام خراج را به دربار نمی‌فرستادند و به طور حتم قسمت عمدۀ آن را صرف ادارۀ کشور می‌نمودند. موید این مطلب این است که مامون از همان ابتدا طاهر بن حسین را به همراه ده میلیون درهم برای برقراری امنیت در قسمت شرقی حکومت عباسیان، راهی خراسان نمود
[۷] ابن تغزی بردی، یوسف جمال الدین، النجوم الزاهرة، ج۲، ص۱۷۸، مصر، دارالکتب، بی تا.
و همچنین [[|معتصم]] به مازیار دستور داده بود که خراج طبرستان را به عبدالله بن طاهر بفرستد؛ نه به سمت مرکز خلافت یعنی بغداد.
با دقت در این موارد به وضوح، اهمیت این دیوان در آن روزگار درک می‌شود و می‌توان این دیوان را به عنوان مهم‌ترین دیوان آن عصر نام نهاد.


۱. ابویوسف، یعقوب بن ابراهیم، الخراج، ص۲۳ - ۲۵، قاهره، المکتبه السلفیه، الطبعه الثالثه، ۱۳۸۲ه. ق.
۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۵۷۷، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، الطبعه الثانیه، ۱۳۸۷ه. ش، ۱۹۶۷م.    
۳. ابن طیفور، احمد بن طاهر، کتاب بغداد، ص۶۲، تحقیق عزت العطار الحسینی، قاهره، مکتبة خانجی، الطبعة الاولی، ۱۴۲۳ه. ق/ ۲۰۰۲م.    
۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۸، ص۵۸۸.    
۵. ابن جعفر، قدامة، الخراج و صناعة الکتابة، ص۱۴۱، تحقیق و تقدیم حسین خدیو جم، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ه. ش.
۶. یعقوبی، ابن واضح، البلدان، ص۸۵_۸۶، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ اول، ۱۳۴۳ه. ش.
۷. ابن تغزی بردی، یوسف جمال الدین، النجوم الزاهرة، ج۲، ص۱۷۸، مصر، دارالکتب، بی تا.
۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۹، ص۸۰، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، الطبعه الثانیه، ۱۳۸۷ه. ش، ۱۹۶۷م.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «دیوان‌های عصر طاهریان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۰۱.    


رده‌های این صفحه : دیوان های طاهریان




جعبه ابزار